پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

چین و دمکراسی


چین و دمکراسی
مانند سالهای گذشته، «همایش اقتصادی جهان» اجلاس سالانه خود را از ۲۳ تا ۲۷ ژانویه در داووس، سوئیس برگزار کرد. «وو جیان مین» وزیر امور خارجه چین، در دو بحث همایش، یکی از سخنرانان مهمان بود. در زیر گزارش او به روزنامه مردم، ارگان حزب کمونیست چین از نظر خوانندگان گرامی می گذرد.
«آیا جهان کنونی باید یکبار دیگر تقسیم شود» عنوان یکی از سخنرانی های من بود و عنوان سخنرانی دیگر در ارتباط با روابط بین ایالات متحده، اتحادیه اروپا و چین انتخاب شده بود.
دو سخنران دیگر حاضر در بحث ها پرفسور «ژوزف نای» از دانشگاه هاروارد، یکی از کارشناسان تک خال ایالات متحده در موضوعات جهانی، و جان چیپمن، مدیرکل موسسه بین المللی برای مطالعات استراتژیک لندن بودند.
پیام بحث ها در هر دو نشست این بود که ظهور چین ظاهر کل جهان را تغییر خواهد داد. آیا چین در پی تقسیم جهان خواهد بود، و روابط آن با ایالات متحده و اتحادیه اروپا به کجا خواهد انجامید؟
چین، نه در تاریخ درگیر تقسیم جهان بوده است، و نه در آینده درگیر آن خواهد شد. در نتیجه، من استراتژی ملت چین برای باز کردن در بروی جهان را توضیح دادم، این را که چین با ثبات قدم در جاده توسعه مسالمت آمیز باقی خواهد ماند و بدون تزلزل استراتژی منافع متقابل، سود-سود را که در گزارش هفدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین در اکتبر ۲۰۰۷ بر آن دوباره تأکید شد را دنبال خواهد کرد.
سخنرانی من توجه گسترده شرکت کنندگان در نشست را بخود جلب کرد. و در پایان نشست کلمه «دمکراسی» مورد بحث قرار گرفت. یکی از مدیران اجرایی «دیده بان حقوق بشر» بدون مقدمه از چین بعنوان یک ملت غیر-دمکراتیک نام برد. من حق دارم موضع مان را کاملاً توضیح داده یا تفسیر کنم، و نکات زیر را برجسته کردم:
اولاً، دموکراسی نتیجه تمدن و ترقی بشری است، و موقعی که مردم ما قیام کردند، بر پرچم های آنها «دموکراسی» نوشته شده بود. مردم چین در حالیکه برای ساختمان سوسیالیسم با ویژگی های چینی کار می کنند، مصمم هستند کشور خود را به یک ملت سعادتمند، دموکراتیک، بسیار متمدن و هماهنگ تبدیل کنند.
ثانیاً، یک شیوه واحد عامِ قابلِ کاربستِ دموکراتیک وجود ندارد، و شیوه های موجود در ایالات متحده، اروپا و ژاپن نیز متنوع و متفاوتند. یک شیوه دموکراتیک باید متناسب با شرایط یک ملت باشد، زیرا شرایط از این کشور به کشور دیگر بسیار فرق می کنند، و در نتیجه تحقق دموکراسی در یک کشور باید منطبق با شرایط مشخص ملی خود آن باشد.
ثالثاً، روند توسعه دموکراسی در یک ملت را شرایط رشد اقتصادی و زمینه های فرهنگی خود آن تعیین می کنند، و نه نیروی خارجی تحمیل شده به آن از طرف هر کس که می خواهد باشد.
در حال حاضر، دموکراسی در ایالات متحده و اروپا نتیجه قرن ها تکامل است. ایالات متحده آمریکا استقلال خود را در ۱۷۷۶ بدست آورد، اما جورج واشنگتن تا سال ۱۷۸۹- زمانی که اولین انتخابات ریاست جمهوری سراسری برگزار شد- قدرت را بدست نگرفت. تازه در آن زمان دموکراسی با رای فقط چهار درصد کل جمعیت ایالات متحده ظهور کرد، چونکه در ایالات متحده زنان، سیاهان و کسانی که قادر نبودند مالیات خود را بپردازند از حق رای دادن محروم بودند. زنان آمریکا تا سال ۱۹۲۰ حق رای دادن را بدست نیاوردند، و تنها در دهه ۱۹۶۰ بود که جنبش حقوق اجتماعی در وجدان ملی جای گرفت و سیاه پوستان حق رای همگانی خود را بدست آوردند.
انقلاب کبیر ۱۷۸۹ فرانسه شعار «برابری، آزادی و سعادت» را مطرح کرد. با این وجود، مردم می پرسند زنان فرانسوی چه موقع حق رای دادن را کسب کردند؟ واقعیت این است که ۱۵۶ سال بعد از انقلاب کبیر فرانسه زنان فرانسوی در سال ۱۹۴۵ حق رای دادن را بدست آوردند. آنچه من گفتم برای شرمنده کردن آمریکایی ها یا فرانسوی ها نیست، بلکه حقیقت است، و چیزی بجز جقیقت نیست.
برای «دموکراتیزه کردن» آفریقا در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم چه کاری صورت گرفته است و آیا بعضی ها شجاعت آن را دارند که جلو بیایند و مسئولیت آن را بعهده بگیرند؟
تا امروز، افرادی هنوز بر این نظرند که چین باید مانند ملت های غربی عمل کند و نادرست است اگر با آنها فرق داشته باشد. با توجه به اینکه شرایط ملی چین متفاوت است چگونه می توان انتظار داشت که سیاست های دموکراتیک چین عیناً مانند سیاست های دموکراتیک ملت های غربی باشد؟
آنچه که قابل توجه است این واقعیت است که سخنرانی من در باره دموکراسی با کف زدن پر شور حاضرین روبرو شد. در واقع، تنها سخنرانی بود که حضار برای آن کف زدند و مورد استقبال شرکت کنندگان از ملت های در حال توسعه و مورد تأیید برخی از هیأت های نمایندگی کشورهای توسعه یافته در نشست قرار گرفت. اینترنشنال هرالد تریبون، یک روزنامه معتبر ایالات متحده، خلاصه ای از سخنرانی من را چاپ کرد.
مناظره پیرامون دموکراسی در داووس در محتوی بسیار جالب و عمیق بود. آن مناظره منعکس کننده تغییرات ژرفی بود که کل جهان در حال حاضر گذار از آن است.
منبع: گاردین (استرالیا)
برگردان: بهنام افضل
منبع : دنیای ما