جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


روش های آموزش مهارت های زندگی


روش های آموزش مهارت های زندگی
آموزش به این صورت شروع می شود كه آموزگار از كودكان می خواهد نظرها و یا اطلاعات خود را درباره یكی از موقعیتهایی كه با مهارت های زندگی ارتباط دارد، بیان كنند. سپس از آنها می خواهد كه درباره همین موضوع، در گروههای كوچك و یا دوتایی، بطور مفصل بحث كنند. دانش آموزان در همین رابطه می توانند موضوعاتی را تمرین نمایند. تمرین این مهارت در موقعیتهای واقعی زندگی، جزء اساسی و زنده آموزش مهارت های زندگی است. در پایان، معلم تكالیفی به كودكان می دهد تا مهارت های مورد نظر را در موقعیتهای واقعی زندگی بیشتر تمرین كنند و با دوستان و خانواده در این باره بیشتر بحث كنند. به این ترتیب، مهارت ها از طریق تمرین یاد گرفته می شوند و آموخته ها به محیط بیرون از كلاس انتقال می یابند. در آموزش مهارت های زندگی، از بازیهای سنتی استفاده زیادی می شود. مثل این بازی كه چشم كودك بسته می شود و كودك دیگری با او در كلاس حركت می كند و او را از راه و موانع آن مطلع می كند. این بازی می تواند اعتماد كردن را به كودك یاد دهد و یا بازی صحبت درِگوشی، كه در آن پیامی از طریق نجوا و صحبتِ درگوشی، از یك كودك به كودك دیگر، منتقل می شود و آموزش مهارت های درست شنیدن را تقویت می كند.
● بارش مغزی
بارش مغزی شیوه ای خلاق در ایجاد نظرها و عقاید مختلف و متعدد درباره یك موضوع خاص است. این روش را در مورد هر موضوعی می توان به كار برد. در این شیوه، سؤال یا موضوعی مطرح می شود و از گروه خواسته می شود تا در مورد این موضوع، عقاید خود را به اجمال، ترجیحاً بصورت یك كلمه یا یك جمله كوتاه، بیان كنند. نظرها و عقاید مطرح شده از سوی گروهها، روی تخته نوشته می شود تا همه افراد گروه آن را ببینند.
بارش مغزی فرصتی فراهم می كند تا نظرها و عقاید افراد بدون انتقاد، پذیرفته شود و مورد احترام قرار گیرد و اطلاعات مهمی به آموزگار مهارت های زندگی می دهد: اینكه كودكان چگونه به یك مطلب خاص می نگرند، از آن موضوع چه می دانند و چگونه به زبان خود مطلب را توصیف می كنند. این روش برای شنیدن نظر كل افراد گروه، در زمانی كوتاه، بسیار مفید است. در پایان جلسه، افكار و نظرهای گوناگون بدست آمده، در رابطه با مفاهیم آموخته شده، ارزیابی می شود. مثلاً برای شروع، معلم با استفاده از روش بارش مغزی، درباره انواع احساسات مختلف از
دانش آموزان سؤال می كند، سپس آنها را روی تخته سیاه می نویسد و گروه درباره احساسات بحث، و احساسهای مختلف را طبقه بندی می كنند (احساسات قوی و ضعیف، احساسات مثبت یا منفی و غیره).
از گروه خواسته می شود تا فهرستی از احساسات تجربه شده و فهرستی از احساسات تجربه نشده تهیه كنند. به گروه تظاهرات چهره ای متعدد نشان داده می شود و از آنها پرسیده می شود كه چه احساساتی در این چهره ها بیان می شود. سپس از آنان خواسته می شود كه در گروههای كوچك، در مورد تجارب خود صحبت كنند.
به دانش آموزان فیلم كوتاهی نشان داده می شود یا داستان كوتاهی برای آن ها خوانده می شود. سپس از آن ها خواسته می شود كه درباره حالت عاطفی داستان، احساسشان نسبت به شخصیت های داستان و اثر این احساس بر دیگران صحبت كنند.
از هر كودك خواسته می شود كه حالت عاطفی خاصی را در صورت خود ایجاد كند و دیگران باید حدس بزنند كه این چه احساسی است؟ سپس ایفای نقش می كنند تا متوجه شوند كه چطور احساس بر رفتار اثر می گذارد.
● ایفای نقش
در این روش، بر اساس یك متن و یا بر اساس موقعیتی كه معلم یا شاگردان توصیف كرده اند، نمایشی اجرا می شود. در این روش، جوانب مختلف موقعیت، مطرح و به كودكان فرصت داده
می شود تا مهارت های زندگیِ آموخته شده را اجرا كنند. شاید ایفای نقش، مهمترین شیوه آموزش مهارت های زندگی باشد، زیرا كودكان می توانند موارد استفادهٔ مهارت های آموخته شده را در موقعیت های متفاوت تمرین كنند. ایفای نقش، به خصوص در مورد مهارت هایی كه اجرای آنها در محیطهای واقعی زندگی اضطراب آور می باشد، بسیار مفید و با ارزش است. با استفاده از این شیوهٔ آموزشی، كودكان می توانند در محیطی امن و كنترل شده، رفتارها را مشاهده نمایند، بیاموزند، تمرین كنند و پس از تسلط بر آنها در محیط واقعی زندگی به كار برند.
علاوه بر این، كودكان معمولاً به صورت دوتایی و یا گروهی كار می كنند. اجرای موفق
برنامه های گروهی، به نحوهٔ آموزش معلم در كارگاههای آموزشی، آموختن شیوه های كار گروهی و نحوه هدایت گروه بستگی دارد. برای اجرای بهتر كار گروهی، معمولاً قواعدی برای شركت كودكان تنظیم می شود و در همین رابطه، نقشهای مختلفی به اعضاء داده می شود. به این ترتیب، هر كودك در گروه مسئولیت خاصی بر عهده دارد. رهبر گروه باید آموزشهای ویژه ای دیده باشد و به خوبی بداند با افراد منزوی كه در برنامه های گروهی شركت فعال ندارند، چگونه برخورد كند و یا چگونه یك گروه بزرگ را به گروههای كوچك، چهار یا پنج نفره، یا به گروههای دوتایی تقسیم كند.
مطرح كردن سؤال، ساختار بیشتری به مواد درسی می دهد و شاگردان را بیشتر درگیر آموزش می كند و ادراك آنان و آموخته هایشان را منعكس می كند. سه سؤال در این رابطه مطرح می شود:
▪ موضوع این درس چیست؟
▪ از این درس چه یاد گرفته اید؟ این درس چه افكار و احساسی ایجاد كرده است؟
▪ با آموخته هایتان چه باید بكنید؟ چگونه می توانید از آموخته هایتان در زندگی استفاده كنید؟
● تشكیل گروه های كوچك
بحث گروهی گفتگویی سنجیده و منظم است كه پیرامون موضوع مورد علاقه مشترك افراد شركت كننده می باشد. تعداد افرادی كه در بحث گروهی شركت می كنند، معمولاً بین ۶ تا ۲۰ نفر می تواند باشد. قاعدتاً بحث گروهی را یك نفر به نام رهبر گروه اداره می كند.
بحث گروهی، روشی است كه به افراد فرصت می دهد تا نظرات، عقاید و تجربیات خود را با دیگران در میان بگذارند. لیكن چنانچه بحث گروهی به درستی انجام نشود، وقت گروه به
صحبت های بی نتیجه صرف می شود.
اعضای یك بحث گروهی عبارتند از:
الف) اداره كننده یا رهبر گروه
ب) دانش آموزان (شركت كنندگان اصلی بحث گروهی)
ج) منشی
د) شخص مطلع یا میهمان
هـ) ناظر یا ارزیاب
● بحث و مناظره (روش سؤال كردن)
پرسش و پاسخ فنی است كه می تواند در كلیه روشهای تدریس و فعالیتهای آموزشی به كار رود. به ویژه هنگامی كه معلم می خواهد دانش آموز را به تفكر درباره مفهومی جدید یا بیان مطلبی كه آموخته شده است، تشویق كند. این فن ممكن است برای مرور كردن مطالبی كه قبلاً تدریس شده است، مفید باشد و یا وسیله مناسبی برای ارزشیابی میزان درك دانش آموزان از مفاهیم مورد نظر باشد. (نوری و محمدخانی، ۱۳۷۹). (نتایج تحقیق آموزش مهارت های زندگی در كلاس چهارم و پنجم ابتدایی در شهرستانهای استان تهران، ۱۳۸۱).
منبع : موسسه ایران زمین پارسیان