سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

لزوم مدیریت تقابل ایران و امریکا در عراق‌


لزوم مدیریت تقابل ایران و امریکا در عراق‌
جورج بوش، رئیس‌جمهور امریکا امسال در حالی کاخ سفید را ترک می‌کند که میراث به جا مانده از او، از همان ابتدا گریبان رئیس‌جمهور بعدی این کشور را خواهد گرفت، زمینگیر شدن نظامیان امریکایی در عراق و ادامه تنش و بحران در این کشور، اقتصاد روبه افول امریکا درپی سقوط ارزش دلار و فروپاشی هیمنه این کشور در نگاه جهانیان، میراثی نیست که مهمان جدید کاخ سفید در آرزوی دستیابی به آن لحظه‌شماری کند.
تزریق میلیاردها دلار برای رونق‌بخشی به دادوستدهای داخلی و نجات اقتصاد این کشور از ورشکستگی و افزایش نیروهای این کشور در عراق، آخرین تیرهای ترکش رئیس‌جمهور امریکا برای نجات سیاست‌های داخلی و خارجی این کشور بوده است. اما نتیجه آن در بعد داخلی، استمرار کاهش قدرت خرید مردم، افزایش بیکاری و تعطیلی کارخانه‌ها و شرکت‌های بزرگ این کشور و در بعد خارجی، افزایش تلفات نظامیان امریکایی در خاورمیانه و کاهش نفوذ این کشور در سطح جهان بوده است.
در چنین شرایطی فرافکنی مشکلات داخلی و فربه‌سازی دشمن خارجی، بهترین سیاستی است که جورج بوش، رئیس‌جمهور امریکا در ماه‌های پایانی عمر حکومت خود در کاخ سفید آن را سرلوحه سیاست‌های خود قرار داده است.
متهم کردن کشورهای تولیدکننده نفت و به طور ویژه اعضای اوپک به کاهش عرضه نفت، یکی از این فرافکنی‌هاست. در همین راستا مدتی پیش چند سناتور امریکایی، برخی اعضای عرب اوپک را تهدید کرده بودند در صورتی که عرضه نفت خود را افزایش ندهند، کاخ سفید را تحت فشار قرار خواهند داد تا در قراردادهای نظامی با این کشورها تجدیدنظر کند.
اما در بعد خارجی، ایالات متحده قصد دارد ناکامی خود را در عراق که هم‌اکنون به استخوانی در گلو تبدیل شده است، به طرف ثالثی نسبت دهد و به همین منظور مدتی است محافل رسانه‌ای و نظامی این کشور به تناوب مجموعه‌ای از ادعاها را درباره مداخله ایران در عراق مطرح و پیگیری می‌کنند.
این سناریو با گزارش «پترائوس کراکر» آغاز و در تازه‌ترین ادعا به اظهارات گستاخانه نمایندگان امریکا و انگلیس در سازمان ملل و وزیر دفاع و رئیس‌جمهور امریکا در روزهای اخیر منتهی شده است. محافل رسانه‌ای پا را فراتر گذاشته و از طرح‌های نظامی امریکا علیه ایران خبر دادند، به بهانه آنچه مداخله ایران در عراق نامیدند.
خبرگزاری‌های غربی همچنین به موازات اظهارات تکراری مقامات سیاسی و نظامی امریکا و انگلیس برای باورپذیر کردن این ادعاها، اظهارات برخی مقامات عراقی علیه ایران را برجسته و تلاش کردند دایره و حوزه متهم‌سازی ایران به دخالت در عراق را از صرف محافل نظامی و سیاسی امریکا و انگلیس به دولت عراق تسری دهند. آنها در این جهت، چند هدف اساسی را دنبال می‌کنند:
۱) تبدیل تقابل «عراقی‌ها - اشغالگران» به «رویارویی شیعیان شیعیان»:
در این راستا، مقامات امریکایی و رسانه‌های غربی در تلاشند، مخالفت عراقی‌ها را با حضور اشغالگران به تقابل دولت شیعه مالکی با ایران و جریانات درون‌گروهی شیعه در منطقه و عراق تبدیل کنند.
۲) معرفی ایران به عنوان منشأ همه مشکلات عراق و عامل اصلی ناامنی‌ها در این کشور:
اشغالگران برای مشروعیت‌بخشی به تداوم حضور خود در عراق، به استمرار ناآرامی‌ها در عراق نیازمندند. حضور عوامل اطلاعاتی اسرائیل در کشورهای عربی منطقه با هدف دامن زدن به ناامنی این کشور، بارها از سوی منابع رسمی و غیررسمی فاش شده است؛ اما برای این که این دخالت‌های بی‌ثبات‌کننده به افزایش نارضایتی علیه اشغالگران منتهی نشود، نیاز به عوامل بیرونی است تا اشغالگران از فشارها خارج شوند و در این راستا همواره ایران را به دخالت در ناامنی‌های عراق متهم می‌کنند، ‌بدون آن که مدارکی در این زمینه ارائه کنند.
۳) بازآفرینی تهدیدات علیه ایران:
به نظر می‌رسد آرایش جدید تبلیغی غرب روی ادعاهای مایکل مولن رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح امریکا، رابرت گیتس وزیر دفاع امریکا و همچنین برخی محافل نظامی رژیم صهیونیستی استوار است؛ آرایشی که می‌کوشد وانمود کند «همچنان گزینه نظامی علیه ایران روی میز است». در چنین فضایی، هوشیاری و دیپلماسی هوشیارانه بیش از گذشته احساس می‌شود. سفر هیات عراقی به تهران که در جهت رفع سوءتفاهم‌ها بسیار موثر بود، توانست تا حد زیادی القائات مقامات و رسانه‌های غربی را در خصوص دخالت ایران در عراق خنثی کند. در پیشگیری دیپلماسی رسانه‌ای برای خنثی کردن فضاسازی‌های مسموم رسانه‌های غربی نیز عقبه محکمی برای سیاست خارجی خواهد بود تا هماهنگی رسانه و دیپلماسی، سیاست‌های ایران را در چارچوبی صحیح پیش ببرد.
عباس محمدنژاد
منبع : روزنامه جام‌جم