چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اقتصاد ورزش؛ درس ابتدایی


اقتصاد ورزش؛ درس ابتدایی
یکی از ابتدایی ترین پرسش هایی که در برابر انجام یک فعالیت به نظر می رسد این است که آن فعالیت را با چه هدفی انجام می دهیم.باشگاه های ورزشی نیز برای هدفی تشکیل می شوند. باشگاه های ورزشی، دارای هدف اقتصادی نیز هستند. این آقای آبراموویچ یا سهامداران باشگاه منچستریونایتد، به عنوان نمونه، هدف اقتصادی را دنبال می کنند حتی اگر در ظاهر بگویند مثلاً برای پیشرفت ورزش فوتبال یا دلایل ظاهری و گول زنک دیگر این کار خطیر را به عهده گرفته اند. باشگاه های ورزشی از طریق فروش امتیاز پخش رادیویی و تلویزیونی مسابقه هایشان، فروش پیراهن و سایر لوازم ورزشی، فروش بلیت، گرفتن تبلیغات روی پیراهن و شورت ورزشی و جوراب ورزشی بازیکنان و تبلیغات برای کنار زمین های مسابقه، به درآمدزایی می پردازند.
باشگاه های بزرگ کانال تلویزیونی و ماهواره یی هم دارند (به عنوان نمونه باشگاه های لیون و مارسی در فرانسه، رئال مادرید در اسپانیا، منچستریونایتد در انگلستان) فروشگاه های متعدد هم دارند. اینها همه درآمدزا هستند. برخی از باشگاه ها سهام خود را در بورس هم عرضه می کنند و از این طریق نیز درآمدهایی کسب می کنند. هزینه های باشگاه را نیز می دهند. استادیوم های خودشان را دارند و آن را نگهداری می کنند، خیلی سر به راه مالیات دولت را هم می دهند و پس از کسر هزینه های دیگری که مثلاً حقوق مدیران، پاداش ها و هزینه های مسافرت ها است و موارد دیگری از این دست یا زیان می کنند، یا سود. سود که متعلق به سهامداران است. زیان هم به عهده سهامداران است.
موضوع درآمدهای سرسام آور و هزینه های هنگفت باشگاه های ورزشی سبب شده است باشگاه ها قوی ترین مدیرانی را که توانایی درآمدسازی دارند به کار بگیرند. از طرف دیگر، باشگاه ها یک تکلیف بزرگ و مهم هم دارند و آن راضی نگه داشتن هواداران است. هوادار هم کسی نیست که بیاید به ورزشگاه و اگر دنیا به کام اش نچرخید شعار شیر سماور را سر دهد و آخر سر دق دلی اش را بر سر اتوبوس های شرکت واحد دربیاورد. البته ممکن است دست به خرابکاری های موردی بزند (مثلاً یکشنبه شب همین هفته طرفداران بارسلونا پس از اینکه از دستیابی تیم محبوب شان به مقام قهرمانی ناامید شدند، حسابی از خجالت در و دیوار شهر و چند وسیله نقلیه درآمدند،) اما اینها استثنا است. قاعده این است که هواداران در مقابل تیم محبوب شان مسوولیت دارند و این مسوولیت فقط به این صورت نیست که چشم مامور انتظامی بی گناه (جوانی با هزاران آرزو و امید) را درآورند. بلکه اولاً سازمان یافته هستند؛ ثانیاً این سازمان ها را دستگاه های ذی ربط (مثلاً فدراسیون) به رسمیت می شناسند و ثالثاً با تمام وجود از تیم محبوب شان پشتیبانی مالی می کنند.
طرفداران باشگاه ها (منظورم تیم هاست) در همان اول فصل با خریدن کارت اشتراک، صندلی خود را تا انتهای فصل ذخیره می کنند. سروقت هم به ورزشگاه می آیند (چون جای شان محفوظ است) نه اینکه از شب بیایند جلوی ورزشگاه بخوابند که خودشان را به فلان قسمت جایگاه ها برسانند یا اینکه نتوانند به ورزشگاه وارد شوند.امیدوارم خوانندگان این ستون یادشان باشد دو سال قبل که بارسلونا با رئال مادرید در استادیوم سانتیاگو برنابئو بازی می کرد و رونالدینیو در اوج بود و یک گل بسیار زیبا و به یادماندنی به تیم رئال زد، هواداران رئال که گوش تا گوش در ورزشگاه نشسته بودند برخاستند و برای رونالدینیو دست زدند؛ برای اینکه این تماشاگر دیوانه نیست که خانه راحت اش را رها کند و بیاید در ورزشگاه بنشیند. او آمده است که بازی زیبا ببیند و از زیبایی لذت ببرد البته تیم محبوب اش باید ببرد اولاً به خاطر اینکه پیروزی شیرین است، ثانیاً کری خوانی هم دارند و ثالثاً وقتی تیم محبوب پیروز می شود، بهای سهام این تیم پیروز در بورس و اوراق بهادار بالا می رود، در نتیجه هوادارانی که سهامدار هستند هم به درآمد قابل توجهی می رسند، باشگاه شان هم پولدار می شود. متقابلاً احترام و حقوق هواداران محفوظ است، نه اینکه دستشویی و مستراح درست و حسابی هم در دسترس نباشد.
حالا این وضعیت را که سعی کردم خلاصه توضیح بدهم مقایسه بفرمایید با وضعیتی که باشگاه های ما دارند. باشگاه های بزرگ ما از اول تا آخر فصل دهانشان باز است که از دولت پول بگیرند. دولت هم هرچه می دهد کافی نیست چون پول بدون زحمت، یا به طور خودمانی پول یامفت است، کسی از آن سیر هم نمی شود. طرفداران هم فقط طرفدار هستند و باشگاه داری ما هنوز نتوانسته تکلیف سازماندهی این هواداران و طرفداران را روشن کند. از طرف دیگر پیوند مشخصی میان باشگاه و طرفدارانش از نظر تامین حتی بخش کوچکی از هزینه ها مشخص نیست.
در سال هایی که پرسپولیس را بخش خصوصی اداره می کرد در این زمینه قدم هایی برداشته شد که آن هم به تیر غیب دچار شد. چندی پیش آقای افشین قطبی، سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در مصاحبه یی تلویزیونی گفت پرسپولیس سی میلیون نفر طرفدار دارد، اگر این سی میلیون نفر، در ابتدای هر فصل فقط یک هزار تومان به حساب باشگاه پرسپولیس (ایضاً استقلال) بریزند، می شود سی میلیارد تومان، که می توان تمام هزینه های یک سال را با آن پرداخت و قدم های ابتدایی برای ساخت و ساز یک ورزشگاه را نیز برداشت اصلاً می توان اولین قدم های ساخت ورزشگاه را برداشت و بعد اعلام پذیره نویسی کرد و از هواداران باشگاه خواست برای اینکه ورزشگاه این باشگاه و هر باشگاه دیگری که مثلاً به اندازه ملوان انزلی طرفدار دارد ساخته شود، بیایند و چیزی مانند سهام مالکیت این ورزشگاه را بخرند. این طور می شود ورزشگاه را هم ساخت.
به هرحال در این یادداشت کوتاه، می خواستم از پدیده یی حرف بزنم (خیلی کوتاه و خیلی خودمانی) به نام اقتصاد ورزش که ما آن را جدی نگرفته ایم (مگر به اندازه تبلیغ روی پیراهن که آن هم دولتی و نیمه دولتی شده،) و تعیین هدف اقتصادی کردن برای تیم ها و برای باشگاه ها. اگر این قدم را درست برداریم، راه برای تحقق هدف های فرهنگی هم باز می شود. این قدم ها را می شود برداشت، البته اگر دولت خود را کنار بکشد.
علی میرزایی
منبع : روزنامه اعتماد