شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

درس های سیاسی فاطمیه


درس های سیاسی فاطمیه
امشب به یاد حرم رضوی ، دلم به سوی بارگاه ملكوتی امام رئوف سلطان علی بن موسی الرضا پر زد . چند سال پیش روی دیوار ورودی صحن گوهرشاد ، اذن دخول به حرم شریف را روی دیوار حك كرده بودند ؛ و نمی‌دانم چرا چند سالی است كه آن را محو كرده‌اند؛ ‌اللهم این وقفت علی باب من ابواب بیوت نبیك ، و قد منعت الناس ان یدخلوا الا باذنه و قلت یا ایهاالذین امنو لاتدخلوا بیوت النبی الاان یأذن لكم .... همواره مات و مبهوت می‌ماندم، در اوج زیارت و عبادت ، به كنایه بلكه به صراحت سخن از سیاست است از در و دیوار حرم رضوی ، و از ویرانه‌های بقیع سیاست فوران دارد، سیاستی عین ولایت و نه آن سیاست كه متجددان آن را فن پلیتیك گویند.
فاطمیه ، اصالتا سیاسی است، مبانی فاطمیه وعلت فاطمیه سیاسی است. اتفاقا دعوا بر سر حكومت و سیاست و اقتصاد و با لمآل هدایت و راهبری الی الله است. دعوا بر سر «زمینی‌ترین» و «عرفی ترین» مسائل است، دعوا بر سر یك باغ است، سخن بر سر فدك است، آن هم ازسوی الهی‌ترین مردم ، آری علی و فاطمه علیهما السلام به عنوان قدسی ترین زمینیان بر سر عرفی ترین مسائل جان می‌دهند تا فریاد زنند كه سكولاریسم و «عرفی سازی» ریشه در كجا دارد . خانه نشینی یعنی عزلت از حكومت و خانه نشین كردن یعنی سكولاریزاسیون، بهانه امام حفظ احترام دین و دیانت و اهل بیت طهارت بود . بهانه‌ایی كه كوركورانه هزار و چهارصد سال است تكرار می‌شود.
در نگاه شیعی هیچ امری ؛ واقعا هیچ امری ، به مانند «ولایت» محوریت ندارد . نماز نشانه ایی از پذیرش ولایت الله و رسول و اولوالامر است ، روزه نیز، حج نیز، و حتی جهاد، ‌ولایت روح است برای كالبد نماز و روزه ، و كالبد بی روح را حركتی نیست، جسم خالی از روح از حقیقت خالی است ، و ولایت به زبان عوامانه امروز دقیقا دعوای بر سر «ریاست» است . اگر ولی ، حق باشد ، ولوجسم مریض و زخمی ، پیش می‌رود.
اما مرده سالم را دوامی نیست. مؤذنی كه اذانش گلوی یهود و لوله نفت به كام انگلیس را نمی‌فشرد ، گو تا اذان بگوید تا بمیرد كه بهره‌ایی از اوانش در دنیا و آخرت ندارد.
اما فاطمیه برای امروز ما درس‌های فراوان دارد ، امروز "جبهه باطل" با استراتژی های واحدی با آن سالها به جنگ جبهه حق آمده است . هر چند تاكتیك‌ها و ظواهر تغییر كرده است اما راه‌ها همان است ، مختصرا به بررسی این روش‌ها می‌پردازیم :
۱) محاصره اقتصادی : وجود منابع مالی قدرت زاست ، جبهه باطل دریافته بود كه علی و فاطمه علیهما السلام نباید از لحاظ مادی تأمین باشند ، لذا برنامه گسترده‌ایی برای محاصره اقتصادی بیت فاطمه علیهاالسلام آغاز كردند . فدك به عنوان مهمترین منبع مالی اهل بیت با بهانه‌های مضحك ، غصب شد و بارای زنی هایی كه انجام شد . مهاجر و انصار به صورت نانوشته خانه فاطمه را تحریم اقتصادی نمودند.
ابن ابی الحدید معتزلی در شرحی كه بر خطبه فدكیه دارد ، نقل می‌كند كه شبی فاطمه علیهما السلام علی علیه السلام را با شرم فرا خواند و خبر از گرسنگی سه روزه اطفال داد ، به نقل وی ، علی علیه السلام درب خانه تمام مهاجر و انصار را زد و طلب اندكی جو نمود. كسی در خانه بر روی او باز نكرد .... و چادر عصمت الله به خانه شمعون یهودی برای لقمه‌ایی جو به گرو رفت، هر چند نور ساطع الهی از آن چادر خاكی آن شب هفتاد یهودی را مسلمان كرد كه یریدون لیطفؤ نورالله والله یتم نوره و لو كره المشركون ....
این شیوه در طول سالیان دراز هماره مورد استفاده حزب شیطان بوده است، از ابتدای انقلاب نیز ما همواره در محاصره اقتصادی بوده‌ایم، اما این نوای روح الله بود كه طنین می‌انداخت كه محاصره كنید ما را ، درب‌ها را بر روی ما ببندید ، باب رحمت الهی كه باز است. محاصره اقتصادی برای مردمانی انقلابی بركت و موجب استقلال و زهد و كمال است . ( ان الناس قد جمعوا .... لایزیدهم الا ایمانا) اما برای رفاه طلبان و شكم پرستان پرتگاه جهنم ، این هشداری است به همه از جمله خودمان كه دشمن این حقیقت را دریافته است ، لذا می‌داند كه ابتدا «انسان انقلابی» راباید با اخلاق بورژوازی اصلاح كند ، او را شهروند خوب دهكده ظلمانی جهانی خود كند ، آنگاه تهدید به محاصره نیز كافی است برای بالاآوردن دست‌ها و بی اخلاقی بورژوازی این سالها از «پنجره» طرد شده است تو خو حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
۲) گرد و غبار خبری:
راستی از علی بن ابیطالب چه خبر، حداقل به او هم بگوئید به سقیفه بیاید ، او مشغول كفن و دفن پاك ترین مخلوق خداست و این فرصتی است تا او در گرد و غبار خبری و «بایكوت رسانه‌ایی» قرار گیرد . برجسته نشود ، تیتر نشود، انگار مهم نیست ، گویی علی نیست . كسی نباید نفیا یا اثباتا از او سخن بگوید ، حتی انکار او جایز نیست، علی باید از معادلات حذف شود . اما جبهه حق در مقابل ، اطلاع رسانی می‌كند . شبها ، فاطمه سوار بر استر با حسنین ، در خانه مهاجر و انصار و تذكر عهد غدیر . اینجا نقش خواص بسیار حساس است . ولی خود قادر به سخن گفتن نیست او در موضع اتهام است ، دفاع او از خود كار را در بین مردم خراب تر می‌كند.
خواص باید غربت ولی حق را بخروشند ، اما افسوس كه علی جز فاطمه و سه چهار نفر خواص دیگری ندارد و تمام نخبگان مهاجر و انصار علیه او صف كشیده‌اند و در زنجیر ترس و دنیا طلبی و طلا اندوزی و ریاست خواهی عهد غدیر از یاد برده‌اند و البته ماجرای هجوم به منزل وی یكی از بزرگترین اشتباهات استراتژیك حزب شیطان بود زیرا كه گرد و غبار وهم آلود خبری را كمرنگ كرد .
در تمام سالهای اخیر این سیاست نیز در قبال «انقلاب اسلامی» و مخصوصا رهبر روحانی آن از سوی رسانه‌های غربی پیگیری شده است علی رغم اهمیت مواضع امام و رهبری رسانه‌های غربی بسیار اندك اخبار حوزه «ولایت» را پوشش می‌دهند ، از خاطرم نمی‌رود كه یكی از دوستان شیعه فرانسوی ام بار اول كه به ایران آمده بود به طور دقیق جریان اصلاحات ، رئیس جمهور اصلاح طلب و حتی برخی افراد را می‌شناخت ولی بعد از دیدن عكس مقام معظم رهبری در یكی از خیابان‌های تهران از من پرسید این روحانی كیست ؟
هجمه رسانه‌ایی دو سه سال اخیر تكرار اشتباه استراتژیك آنان است. در چند ساله اخیر، فضا به دلائلی تغییر كرده است .
۳) معادل سازی انحرافی :
چهره سازی و قراردادن بزرگ نماها در مقابل بزرگان از استراتژی های ثابت این جریان است، اگر علی علیه السلام پسر عمو و حتی از نزدیكمان رسول ا... است . « ما» نیز از مهاجر و انصاریم و سابق در اسلام و از اقوام رسول خدا ، ما نیز خیلی كم از علی نداریم ، بلكه اولویت‌هایی نیز بر او هست، شواهد تاریخی فراوانی بر جمل احادیث فراوان برای چهره كردن برخی مقابل امیرالمؤمنین موجود است یهودیان به صورت خاص ، به سبب تسلط بر رسانه‌ها و تبحر در شانتاژ رسانه‌ایی در این زمینه موفق بوده‌اند .
سیاست جبهه حق ، اطلاع رسانی و «انشاد» و در مقابل به تلویح به سابقه افراد مقابل اشاره كردن .
سعی در پیوند دادن روحیه اسلامی ضد آمریكایی به ماركسیسم و آمریكای لاتین و ..... در همین راستا تحلیل می‌شود . در این موارد از افشاگری علیه این جریان‌ها نباید غفلت كرد .
۴) گفتمان سازی متقابل:
اصحاب حل و عقد در مقابل وصایت و جانشینی ، سابقه در اسلام در مقابل شایسته سالاری ، مهاجر و انصار و قبیله گرایی در مقابل مؤمن به خدا و محوریت خدا ف سقایت حجاج و كلید داری كعبه در برابر ایمان به خدا ، اشرافیت و سابقه قبیله‌ای در مقابل جهاد در راه خدا و سرانجام خلافت در مقابل ولایت‌الهی و ترویج این اندیشه كه كار مردم در زمان «غیبت» رسول اكرم صلی الله علیه وآله و سلم به خود آنان واگذار شده است در مقابل ادبیات غدیر از اهم معادل سازی واژگانی و مفهومی است .
به عبارتی حزب شیطان با «جعل» ملاك در برابر ملاك‌های حقیقی حق ، افراد را با ملاك‌های مزوری همچون مسن بودن و .... می سنجند و «وارد» چالش «در» در ملاک های اهل حق نمی شوند ، چون شکست آنان واضح است .
تبلیغ ادبیات صحیح و تبیین مفاهیم حق استراتژی جبهه حق علیه این حرکت بود .در روزگار فعلی دنیای غرب با خیل عظیمی از مفاهیم جعلی و مزور بر جبهه حق حمله کرد ، مدرنیسم و تجددگرائی در مقابل سنت و اسلام ، اقتصاد در برابر معیشت ، سیاست در تقابل با عدالت و ولایت ، پارلمان در مقابل شورا ، دموکراسی (ولایت مردم – به قول شهید آوینی (ره) ) در مقابل ولایت الهی حقوق در مقابل فقه ، جامعه مدنی در مقابل جامعه نبوی . لیبرالیسم در مقابل تعبد و تعقل ، هنر در مقابل جمال ، ورزش در مقابل ریاضت نفسانی ، تجمعات ورزشی و المپیک در مقابل اجتماعات دینی (مانند نماز عید فطر و ... ) ، تفریح و لهو لعب در مقابل فراغت برای ذکر و ... که در احصاء آن شاید بالبداهه بتوان صدها مورد از این دست را ردیف کرد.
سیاست امام (ره) و مقام معظم رهبری نیز در این سالها اولا تبیین مفاهیم عالی و ناب و خالص اسلامی بوده است و از ثانیا ایجاد مفاهیم نو برای مقابله با مفاهیم التقاطی (مانند مردم سالاری دینی ، دانشگاه اسلامی ، اقتصاد اسلامی ، جامعه نبوی ، اصلاحات به مثابه مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و ...) بوده است . این سیاست با توجه ویژه نخبگان و اهالی فکر باید به شدت تقویت شود . در غیر اینصورت واقعه فاطمیه قابل تکرار است .
۵ ) پخش شبهه و ایجاد شائبه سیاسی کاری :
علی جوان است و هنوز کار دارد تا پخته شود ، او اهل مزاح است و مردم از وی حساب نمی برند ( شبهه در جهت القاء ناکارآمدی ) و سخنانی از این دست که این «دعواها» بین بزرگان است و به خاطر کینه های بدریه و احدیه ای است که از علی به دل دارند ، یا «همه اینها» دنبال ریاست و دنیاطلبی هستند و ترویج نوعی سکولاریسم پنهان از ابزار کارساز برای جلوگیری از حمایت توده ها از جبهه حق است .
در روزگار ما سخنان چون دست همه اینها در یک کاسه است . یا تقلیل مبارزه با استکبار و ظلم جهانی به مناقشاتی سیاسی – اقتصادی و قابل حل دانستن این مناقشات در صورت تأمین منافع مادی طرفین به علاوه وجود جاسوسانی در صفوف خودی که واقعا سیاسی کاری می نمایند شائبه یک « بازی بزرگ سیاسی بودن» انقلاب و جنگ را مطرح می نماید . از سوئی القاء شبهات در ابتدای ولایت امری مقام معظم رهبری در مورد صحت انتخاب ایشان و سپس ؛ مخصوصا در چند سال اخیر ؛ شبهه ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی در دست یابی به اهدافی که خود آنان جعل کرده بودند در راستای همین سیاست است . شایعه به علت بافت اجتماعی ایران بسیار جذاب و مؤثر است .
این روش در طول تاریخ برای حزب شیطان مؤثر و کارآمد بوده است ( در داستان صلح حسنی ، قیام حسینی ، و خانه نشین کردن بقیه ائمه نیز شایعه و تهمت زنی نقش بسیار مؤثری دانسته است ) فاطمه نشان داد که از تهمت و شایعه نباید ترسید و باید حرف حق را شفاف ُو با استدلال گفت و شایعات را نادیده نگرفت و با صراحت به آنان جواب داد .
فشار نظامی ، حذف فیزیکی ، ایجاد نهادهای موازی (مانند مسجد ضرار) ، استفاده از هنر (به خصوص شعر و سرودن هجویه و ساختن لطیفه و ... ) سوء استفاده گسترده از علائق دینی مردم (مانند علاقه به هاشمیون و سادات) و پناه گرفتن در پشت مفاهیم دینی (مانند استدلال به احادیث مجهول برای غصب فدک و غصب خلافت در سقیفه)، خریدن رسمی خواص اهل حق با پول و فریفتن با زن و «طلا» و حب ریاست وعده ای پست و حکمرانی (مخصوصا این سیاست ها در زمان خلیفه سوم و معاویه علیه امام حسن علیه اسلام به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت ، معاویه ۱ میلیون سکه زر به عبید ابن عباس فرمانده سپاه امام حسن پرداخت کرد) و تهدید بسیاری از انصار مهاجرین به قتل و ترور برخی از مخالفین (مانند ترور رئیس قبیله خزرج و انداختن قتل او به گردن اجنه)، انجام سریع و ضرب الاجلی کارها و پیاده کردن برق آسای نقشه ها برای غافلگیری و ایجاد سردرگمی در مردم و خواص کم تحلیل و سوء استفاده از ابهام و سردرگمی (مانند قطعی کردن بیعت در خود سقیفه و بلافاصله انتقال به مسجد و اخذ بیعت از مردم و اعلام به اطراف و اکناف بلاد اسلامی) تهمت زدن و جنگ با گروه های مخالف (مثلا قبال اطراف مدیه به دلیل ناصب دانستن آنان از پرداخت زکاهٔ به خودداری نمودند که به تهمت نفی اصل زکات شناخته شده و با آنان جنگ آغاز شد، در حالی که آنان مخالف سیاسی حاکمیت بودند نه دینی ) و ... از روش های دیگر مقابله اهل باطل با جبهه حق بوده است که بررسی و تفصیل شواهد تاریخی و برخورد خنثی ساز جبهه حق علیه این دسیسه ها مجالی به وسعت کتابی قطور می طلبد که از وسع این مقاله خارج است .
بگذریم، شیعه در تاریخ به برکت قلم علما و خون شهدا باقی ماند ، اصل تقید و مبانی قوی اعتقادی به برکت عزاداری های حسینی این شجره طیبه را هر روزتر استوارتر ساخت و انقلاب با نام الله و به رهبری و ولایت فرزندی از فرزندان فاطمه علیهما السلام پیروز شد ، آرزویی که در دوره های تاریخی از فاطمیان مصر تا صفاریان و صفویه به صورت ناقص تجربه شده بود ، در ایران سرانجام واقع شد و «حکومت فاطمی» بر مسند قدرت نشست . این مطلبی است که عمیق ترین اندیشمندان غربی از «درک» و «فهم» آن اصالتا عاجزند ، قلم به دوستان و مترجمان داخلی که تکلیفشان معلوم است.
به عبارتی حداکثر تحلیل این آقایان تحلیل متمایل به چپ و تفسیری کمونیستی از انقلاب اسلامی «در ایران» بود ، برخی نیز که تحلیل مارکسیستی و حتی نئومارکسیستی را سطحی دریافته بودند . به دامان تعارض سنت و تجدد و مدرنیزاسیون نامتقارن و نامتوازن ایران توسط محمدرضا پهلوی پناه بردند و تحلیل خود را بر لبه آتشفشان مدرنیزاسیون بنا کردند ، هر چند این تحلیل اخیر سهمی از حقیقت دارد اما راه به عمق مقصود و تحول الهی – فاطمی در ایران نبرده است ، کما اینکه این تحلیل در چرائی بقای انقلاب پاسخی در خور ندارد .
اما اصلاح طلبان وطنی از دریافت راه سوم عاجزند و جز اردوگاه شرق و غرب و چپ و راست نمی شناسند ، احمدی نژاد را نیز «چپی برخاسته از دنده راست» می دانند ، این روشنفکران ، این حمایت موسوم به اصلاح طلب اصالتا قدرت فهم این تحول قدسی را ندارند. زیرا فرمول های آنان قادر به تحلیل قیامی به نام فاطمه علیهم السلام نیست و این امر را نباید عجیب پنداشت که معلمان آن سوی آب ها سالهاست از امر متعالی و قداست بریده اند و «این جهانی شدن» و عرفی سازی حتی دین را آغاز کرده اند . واقعا ما را با این حمایت روشن فکر چه سخنی است که همزبانی از هم دلی است و اینها دل در جائی دیگر دارند و در گروه ماه رخی دیگرند . چرا این ها نمی خواهند بفهمند که روزگارشان به پایان رسیده است، روزگار مردن به «انزوای قرون» رفته است و پست مدرن از آغاز گواه پایان خود است .
اینها چرا نمی فهمند وقتی امام که ولی خدا بود و قائم به حق وقتی می گفت مردم مادران پیر شهدا را مقصود می کرد و پدران رنج دیده مفقودان را چرا در نمی یابند که این انقلاب نو بر اساس مصلحت سنجی ها و نظریات سست اینان که بر گرده مردان آهنین پابرهنه خمینی راه به پیش می برد ، چرا بازگشت خداوند را حس نمی کنند، چقدر شامه این جماعت ضعیف است که بوی الهی ذکر سید الشهدا و نسیم فاطمیه را در نمی یابد . چرا اینها نمی فهمند که برای امت حزب الله مهم نیستند. این روزنامه نویسان، این جماعت ، از حجاریان و عطریانفر گرفته تا قوچانی و «شهردار امروز» ژونالیست، کی در خواهند یافت که اهالی انقلاب آنان را «تحمل» می کنند .
اینان کی درک می کنند که اگر چهار نفر حزب اللهی هم مقالات تراوشات ذهنی این حضرات را می خوانند و از دقت و انرژی خود صرف می کنند برای نسل جوانی است که شاید گمان کرده در کیسه خالی این ژونالیست ها ، بلکه در دخل تاریک بزرگان «اندیشه» آن سوی آبی سکه سیاهی یافت می شود. برای آن است که بگوید و نسل رها شده را نشانی دیگری به سوی نور فاطمی بدهد . آری ما را با این جماعت سخنی نیست . اما سربازان خمینی بدانند که حکومت فاطمی آغاز شده است و قرنی که مزین به نام حجت و ولی خداست شروع گشته ، چه اهمیتی دارد که دیگران چه می گویند. انقلاب فاطمی ادامه دارد و به طلوع مهدوی خواهد پیوست . انهم یرونهم بعیدا و نراه قریبا
پژوهشگر: عطا الله بیگدلی
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی