یکشنبه, ۲۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 12 May, 2024
مجله ویستا

آیات نازله در وصف علی علیه السلام ـ قسمت اول


آیات نازله در وصف علی علیه السلام ـ قسمت اول
"انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون." (سوره مائده/ ۵۵)
بنا به نقل مفسرین و مورخین عامه و خاصه آیات زیادی(بیش از سیصد آیه) درباره ولایت علی علیه السلام و فضائل و مناقب آن حضرت در قرآن کریم آمده است که نقل همه آنها از عهده این کتاب خارج است لذا ما در اینجا فقط به نقل چند مورد از کتب معتبره اهل سنت اشاره می‌نمائیم که جای چون و چرا برای آنان باقی نماند.
● آیه تبلیغ:
ابو اسحق ثعلبی در تفسیر خود و طبری در کتاب الولایة و ابن صباغ مالکی و همچنین دیگران نوشته‏اند که آیه تبلیغ یعنی آیه ۶۷ سوره مائده "یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ..." درباره علی علیه السلام نازل شد و رسول خدا صلی الله علیه و آله دست علی را گرفت و فرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم و ال من والاه... . (۱)
چون درباره نزول این آیه و جریان غدیر خم در فصل ششم بخش یکم توضیحات کافی داده شده لذا در اینجا از تکرار آن صرفنظر می‌شود.
● آیه ولایت:
عموم مفسرین و محدثین مانند فخر رازی و نیشابوری و زمخشری و دیگران از ابن عباس و ابوذر و سایرین نقل کرده‏اند که روزی سائلی در مسجد از مردم سؤال نمود و کسی چیزی به او نداد، علی علیه السلام که مشغول نماز و در حال رکوع بود با انگشت دست راست اشاره به سائل نمود و سائل متوجه شد و آمد انگشتر را از دست او خارج نمود و آیه "انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و هم راکعون."(۲) نازل گشت یعنی ولی و صاحب اختیار شما فقط خدا و رسول او و مؤمنینی هستند که نماز را بر پا می‌دارند و در حال رکوع زکوة می‌دهند. (اگر چه مؤمنین را به صیغه جمع آورده که در حال رکوع صدقه می‌دهند ولی در خارج مصداق واقعی آن منحصر به فرد بوده و علی علیه السلام می‌باشد، بعضی هم گفته‏اند چون ائمه دیگر نیز دارای مقام ولایت بوده و اولاد معصومین علی علیه السلام می‌باشند لذا به صیغه جمع قید شده است.)
در آن حال رسول اکرم صلی الله علیه و آله از سائل پرسید آیا کسی به تو چیزی داد؟ سائل ضمن اشاره به علی علیه السلام عرض کرد این انگشتر را او به من داد. (۳)
علمای اهل سنت با این که به نزول این آیه درباره ولایت علی علیه السلام اقرار دارند اما بعضی از آنها مانند ابن حجر و غیره در اینجا طفره رفته و می‌گویند کلمه ولی به معنی دوست و ناصر است نه به معنی اولی به تصرف در صورتی که از ظاهر کلام کاملا معلوم است که ولی به معنی زعیم و صاحب اختیار است زیرا آیه شریفه با انما که افاده حصر می‌کند شروع شده است یعنی صاحب اختیار و اولی به تصرف شما فقط خدا و رسول او و کسی است که در حال رکوع صدقه داده است اگر ولی به معنی دوست باشد انحصار آن به خدا و رسول او و شخص راکعی که صدقه داده است بی معنی و دور از منطق خواهد بود چون در این صورت مؤمنین جز خدا و رسول و علی علیه السلام دوست دیگری نخواهند داشت در حالی که مؤمنین همه دوست و ناصر یکدیگرند و دوستی چیزی نیست که خداوند آن را در انحصار خود و اولیائش قرار دهد، در این مورد حسان بن ثابت حضرت امیر علیه السلام را مدح کرده و چنین گوید:
فانت الذی اعطیت اذ کنت راکعا
فدتک نفوس القوم یا خیر راکع‏
فانزل فیک الله خیر ولایة
و بینها فی محکمات الشرایع (۴)
یعنی تو آن کسی هستی موقعی که در رکوع بودی بخشش نمودی پس جان‌های مردم فدای تو باد ای بهترین رکوع کننده. خداوند هم در شأن تو بهترین ولایت را نازل کرد و آن را در قرآن کریم ضمن شرایع محکم دین بیان فرمود و معلوم و واضح است که مقصود از بهترین ولایت همان زعامت و رهبری است نه یاری و دوستی و معانی دیگر.
● آیه اطاعت:
"یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم. (۵)
(ای مؤمنین خدا و رسول او صاحبان امر از خودتان را اطاعت کنید.) شیخ سلیمان بلخی و دیگران نوشته‏اند که این آیه درباره امیرالمؤمنین نازل شده و منظور از اولی الامر ائمه علیهم السلام از اهل بیت‏اند. (۶)
اهل سنت هر رئیس و زعیمی را که نسبت به مسلمین ریاست داشته باشد اولوالامر گویند و اطاعت او را به موجب این آیه واجب می‌دانند ولی این قول به هیچ وجه صحیح نمی‌باشد زیرا در این صورت باید اطاعت معاویه و یزید و عبدالملک و متوکل عباسی و امثال آنها که ستمگر و فاسق بودند بر مردم واجب باشد در صورتی که آیات دیگری هست که خداوند از اطاعت چنین اشخاصی نهی فرموده است چنانکه فرماید: ولا تطیعوا امر المسرفین، الذین یفسدون فی الارض ولا یصلحون. (۷)
(امر اسراف کنندگان را که در روی زمین فساد نموده و اصلاح نمی‌کنند اطاعت نکنید) بنابراین اطاعت آن اولوا الامری واجب است که پاک و معصوم بوده و دستورات وی همان اوامر و نواهی خدا و پیغمبر باشد و چنین کسانی جز علی علیه السلام و یازده فرزندش ‏که جانشینان پیغمبر اکرم‏اند کس دیگری نمی‌باشد چنانکه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: انا و علی و الحسن و الحسین و تسعة من ولد الحسین مطهرون معصومون. (۸)
یعنی من و علی و حسن و حسین و نُه تن از فرزندان حسین پاک و معصوم هستیم.
● آیه مباهله:
گروهی از نصارای نجران در مدینه خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله آمده و درباره موضوعات متفرقه و خلقت حضرت عیسی علیه السلام از آن جناب مطالبی پرسیدند و چون در مباحثه راه مغالطه می‏پیمودند آیه مباهله نازل شد که:
"فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابنائکم و نساءنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنة الله علی الکاذبین." (۹)
یعنی ای پیغمبر هر کس با تو در امر عیسی پس از آن که ترا درباره او علم و اطلاعی حاصل شد مجادله کند بگو بیائید تا ما و شما پسران و زنان و نزدیکان خود را که به منزله خود ما هستند بخوانیم و سپس به درگاه خدا ناله و نفرین کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.
بدین طریق رسول اکرم صلی الله علیه و آله آنها را به مباهله دعوت فرمود و فردای آن روز نصارا با علمای خود بیرون آمده و اسقف نصارا بدانها گفت اگر محمد صلی الله علیه و آله با نزدیکان و اقوامش بیاید مباهله نکنید(زیرا اگر او بر حق نباشد نزدیکانش را در معرض نفرین و بلا نمی‌آورد) و اگر با اصحاب و مسلمین بیاید مباهله کنید در آن حال پیغمبر اکرم با علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام حاضر شد اسقف پرسید اینها کیستند؟گفتند آن جوان پسر عم و داماد اوست و آن زن یگانه دختر مورد علاقه اوست و آن دو کودک هم نواده‏های او هستند. اسقف گفت به خدا سوگند من چهره‏هائی می‏بینم که اگر از خدا بخواهند کوه‌ها را از جا می‌کند خوبست از مباهله خودداری کنید و با او مصالحه نمائید لذا گفتند یاابا القاسم ما مباهله نمی‌کنیم و حاضر به مصالحه هستیم حضرت نیز پذیرفت.
ابن ابی الحدید و ابن مغازلی و دیگران نوشته‏اند که منظور از ابنائنا حسنین و مقصود از نسائنا فاطمه و منظور از انفسنا علی علیه السلام می‌باشد. (۱۰)
بنابراین در این آیه خداوند حضرت امیر را از شدت اتحاد نفسانی با پیغمبر (البته به طور مجاز) نفس پیغمبر خوانده است.
● آیه تطهیر:
در تفسیر طبری و فخر رازی و همچنین در کتب دیگر اهل سنت نقل شده است که آیه تطهیر: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. (۱۱) در خانه ‏ام سلمه بر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده و آن حضرت فاطمه و حسنین و علی علیهم السلام را جمع کرد سپس گفت: اللهم هؤلاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا (خدایا اینها اهل‌بیت من هستند پلیدی را از اینها دور گردان و به تطهیر خاصی پاکشان فرما) ام سلمه گفت یا رسول الله من هم جزو آنها هستم؟حضرت فرمود تو جای خود داری و زن خوبی هستی (اما مقام اهل‌بیت مرا نداری.) (۱۲)
برخی از علمای اهل سنت مانند زمخشری و غیره گفته‏اند که این آیه در مورد زنان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است زیرا صدر و ذیل آیه درباره آنها است!
پاسخ اینست که اگر این آیه در باره زوجات پیغمبر صلی الله علیه و آله بود ضمیر مخاطب به صیغه جمع مؤنث می‌آمد و آیه چنین می‌شد "لیذهب عنکن الرجس و یطهرکن تطهیرا" زیرا به کار بردن صیغه مذکر در جمع مؤنث بر خلاف قواعد زبان عرب و به کلی غلط است و علت این که با وجود حضرت زهرا علیها السلام در آن انجمن ‏ضمیر مخاطب را جمع مذکر آورده است از جهت تغلیب است همچنانکه در آیه ۷۳ سوره هود نیز با این که مخاطب زن است (ساره) ولی چون ابراهیم در رأس آن خاندان قرار گرفته از نظر تغلیب ضمیر جمع مذکر آمده استـقالوا اتعجبین من امر الله رحمة الله و برکاته علیکم اهل البیت... و گذشته از این همه جا منظور از اهل‌بیت، علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام‏اند نه کسان دیگر زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله فقط به آنها اهل‌بیت خطاب می‌کرد چنانکه در کتب معتبره از انس بن مالک نقل شده است که پیغمبر صلی الله علیه و آله برای نماز صبح که می‌رفت مدت شش ماه از در خانه فاطمه علیهاالسلام عبور می‌کرد و آنها را صدا می‌زد و می‌فرمود الصلوة یا اهل البیت و آنگاه این آیه را تلاوت می‌فرمود: انما یرید الله... (۱۳)
همچنین پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود که این آیه در باره پنج نفر نازل شده است در باره من و علی و حسن و حسین و فاطمه. (۱۴)
در کتاب قاموس الصحیفه از صاحب ریاض السالکین نقل شده است که جمهور علماء عامه گفته‏اند زنان پیغمبر صلی الله علیه و آله جزو اهل‌بیت او می‌باشند و من به حدیثی برخوردم که سیوطی در کتاب (الجامع الصغیر) از ابن عساکر از واثله نقل کرده که مضمونش صراحت دارد بر عقیده مذهب امامیه که زن‌های آن حضرت در شمار اهل بیتش نیستند و آن گفتار او است که (به دخترش) فرمود نخستین کسی که از اهل‌بیت من به من ملحق می‌شود توئی ای فاطمه و اول کسی که از زنانم به من ملحق می‌شود زینب است. (۱۵)
●آیات اوائل سوره برائت:
به نقل علماء و مورخین فریقین چون آیات سوره برائت در مورد عهد شکنی ‏و مذمت مشرکین نازل گردید رسول اکرم صلی الله علیه و آله آیات اوائل سوره مزبور را به ابوبکر داد که به مکه برده و در موسم حج به مشرکین ابلاغ نماید، پس از آن که ابوبکر به راه افتاد و قدری راه رفت جبرئیل نازل شد و ضمن ابلاغ سلام خداوند به پیغمبر صلی الله علیه و آله عرض کرد خداوند فرماید: لا یؤدیها عنک الا انت او رجل منک. یعنی کسی از جانب تو اداء رسالت ننماید مگر خودت یا مردی که از خودت باشد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فورا علی علیه السلام را طلبید و فرمود شتر مرا سوار شو و دنبال ابوبکر برو هر کجا به او رسیدی آیات را از او بگیر و به مکه ببر و برای مشرکین قرائت کن، حضرت امیر فورا حرکت کرد و در راه به ابوبکر رسید و آیات را از او گرفته و به مکه برد و ابوبکر خدمت پیغمبر مراجعت نمود و در حالی که از این امر محزون و متأسف بود عرض کرد یا رسول الله مگر درباره من چیزی نازل شده حضرت فرمود خدای تعالی دستور داد که آیات را کسی ببرد که از خود من باشد و من هم علی را برای انجام این مأموریت اعزام نمودم. (۱۶)
در اینجا سه مطلب مورد توجه و بررسی است:
اول این که علی علیه السلام از خود پیغمبر صلی الله علیه و آله است و ابوبکر چنین خصوصیتی را ندارد.
دوم این که خدای تعالی ابوبکر را برای ابلاغ چند آیه در یک شهر شایسته ندید و به پیغمبرش دستور داد که برای این کار علی علیه السلام را بفرستد در این صورت چگونه حزب سقیفه چنین کسی را برای جانشینی پیغمبر انتخاب کردند که با تمام احکام قرآن در تمام شهرهای اسلامی خلافت نماید؟
سوم این که اعزام ابوبکر در وهله اول و عزل او در وهله ثانی و نصب علی علیه السلام به جای وی برای اثبات و نشاندادن فضیلت و شایستگی علی علیه السلام بود زیرا اگر از اول آن حضرت به چنین مأموریتی منصوب می‌شد به نظر همه عادی می‌آمد و چندان ‏اهمیتی نداشت ولی وقتی ابوبکر به راه افتاد و سپس علی علیه السلام بدان سمت گمارده شد این امر دلیل بر فضیلت و شایستگی علی علیه السلام برای جانشینی پیغمبر و انجام وظائف او می‌باشد.
● آیه مودت:
"قل لا اسألکم علیه اجراً الا المودة فی القربی. (۱۷)
(ای پیغمبر در برابر زحمات تبلیغ رسالت به مردم) بگو من از شما اجر و مزدی نمی‌خواهم مگر دوستی نزدیکانم را.
زمخشری در تفسیر کشاف و گنجی شافعی در کفایة الطالب و دیگران نوشته‏اند که چون آیه مزبور نازل شد به پیغمبر صلی الله علیه و آله گفتند یا رسول الله: و من قرابتک هؤلاء الذین و جبت علینا مودتهم؟ قال علی و فاطمة و ابناهما. (۱۸)
یعنی نزدیکان شما که دوستی آنها بر ما واجب است چه کسانی‏اند؟ فرمود علی و فاطمه و دو پسرشان.
رضا ساعی شاهی
پی‌نوشت‌ها:
(۱) شواهد التنزیل، جلد ۱، ص ۱۸۹/ فصول المهمه، ص ۲۷.
(۲) سوره مائده، آیه ۵۵ .
(۳)کفایة الطالب، ص ۲۵۰/ مناقب خوارزمی، ص ۱۷۸/ تفسیر طبری، جلد ۶، ص ۱۶۵/ تفسیر رازی، جلد ۳، ص ۴۳۱ و کتب دیگر.
(۴) کشف الغمه، ص ۸۸.
(۵) سوره نساء، آیه ۵۹ .
(۶) ینابیع المودة، ص ۱۱۴/ شواهد التنزیل، جلد ۱، ص ۱۴۹/ غایة المرام، باب ۵۸ .
(۷) سوره شعراء، آیه ۱۵۱ـ ۱۵۲.
(۸) ینابیع المودة، ص ۴۴۵ .
(۹) سوره آل عمران، آیه ۶۱ .
(۱۰) مناقب ابن مغازلی، ص ۲۶۳/ کفایة الخصام، ص ۳۰۹/ فصول المهمه، ص ۸ .
(۱۱) سوره احزاب آیه ۳۳، اراده خدا است که از شما اهل بیت پلیدی را دور کند و شما را بتطهیر خاصی پاک گرداند.
(۱۲) کفایة الطالب، ص ۳۷۲/ تفسیر فخر رازی، جلد ۶، ص ۷۸۳ .
(۱۳) شواهد التنزیل، جلد ۲، ص ۱۱ .
(۱۴) تفسیر ابن جریر طبری، جلد ۲۲، ص ۵ .
(۱۵) قاموس الصحیفه، ص ۲۵ـ این کتاب اخیرا به وسیله جناب حجة الاسلام حاجی سیدابوالفضل حسینی به سبک جالب و زیبا در شرح لغات صحیفه سجادیه تألیف شده و تعلیقات او اضافاتی نیز از نظر نقل حدیث و مطالب سودمند با استفاده از منابع ارزنده در آن منظور گردیده است مطالعه این کتاب نفیس برای محققین و اهل علم توصیه می‌شود.
(۱۶) ذخائر العقبی ص ۶۹ـ کفایة الطالب، ص ۲۴۲/ ینابیع الموده ص ۸۸/ ارشاد مفید، جلد ۱، باب ۲، فصل ۱۷ .
(۱۷) سوره شوری، آیه ۲۳ .
(۱۸) کفایة الطالب، ص ۹۱/ تفسیر کشاف، جلد ۲، ص ۳۳۹/ ذخائر العقبی، ص ۲۵.