یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
جیم دیویس خالق «گارفیلد»
«گارفیلد» یك ضد قهرمان است چگونه به فكر ساختن گارفیلد افتادید؟ در ابتدا روی كمیك استریپی در مورد یك حشره به نام گنورم گنات كار میكردم. سردبیر مجله فكر میكرد این نقش را باید چیزی به غیر از یك حشره داشته باشد. آخر هیچ كس نمیتواند با یك حشره ارتباط برقرار كند. من مدت طولانی فكر كردم و به این نتیجه رسیدم كه گربهها میتوانند جالبتر باشند. اما در اطرافم سگ بسیار وجود داشت، در حالی كه هیچ گربهای را نمیدیدم.
بنابراین فكرم را به كار انداختم تا همه چیز را در مورد گربههایی كه در كودكی در خانه داشتیم، به خاطر بیاورم. من سعی كردم به گربه خانه پدربزرگم، فكر كنم و این چنین بود كه گارفیلد متولد شد. ایدههای گارفیلد را از كجا گرفتید؟ در واقع همه جا. مردم، تلویزیون، فیلمها، موسیقی، كتابها، حیونات خانگی و مكانهای واقعی. آیا میدانستید گارفیلد با چنین موقعیتی روبهرو خواهد شد؟
در بزرگترین آرزوهایم هم چنین تصوری نمیكردم، امیدوار بودم روزی كتابی موفق شود و اگر كمی بیشتر خیالبافی میكردم، دوست داشتم برنامهای خاص تلویزیونی شود. آیا این موفقیت تأثیری بر زندگی شما داشته است؟ البته، من یك بچه كشاورز بودم كه از بچگی كارهای سختی انجام میدادم، شیر گاوها را میدوشیدم، یونجهها را باد میدادم و زمین شخم میزدم. وقتی به این موفقیت رسیدم شیر دوشیدن گاوها را به مرد دیگری واگذار كردم. آیا خودتان گربه دارید؟ خوب نه چون من زیاد مسافرت میكنم و همه میدانند كه گربه به مراقبت و توجه نیاز دارد. جذابیت زیاد گارفیلد را چگونه توصیف میكنید؟
پاسخ من به این سوال همیشه یك جواب داشته است. یك روزنامه نگار به من گفت كه باید یك جواب تازهتر بدهم، اما من نمیتوانم چون این یك واقعیت و تنها توضیحی است كه میتوانم در این باره بدهم. اول این كه، بسیاری از گربه دوستان به این خاطر با گارفیلد ارتباط برقرار میكنند كه خودشان گربههای چاق و بزرگ و تنبلی مثل گارفیلد دارند. دوم این كه گارفیلد یك ضد قهرمان است. او از حقها برای خوردن، خوابیدن و خودخواه بودن دفاع میكند. او چیزهایی میگوید و كارهایی انجام میدهد كه ما اگر در موقعیت او بودیم انجام میدادیم و از زیر كارها در میرفتیم. كارتونیست شدن احتیاج به چه چییزهایی دارد؟ «آل كپ» گفته است: باعث میشود مثل یك بچه سرت را پایین بیاندازی. ممكن است این گفته او درست باشد.
همچنین باید از مهارتهای نوشتن و نقاشی كشیدن و توانایی جدی نگرفتن هر چیز برخوردار باشید. باعث میشود برای خود نقطه نظری و حرفی برای گفتن داشته باشید. همچنین كمك میكند شخصیتی منظم و مستقل داشته باشید. توصیه شما به كارتونیستهایی كه میخواهند آثار خود را منتشر كنند، چیست؟ نگرش یا نقطه نظر و یا سبك منحصر به فردی داشته باشند كه مختص خودشان باشد. سعی كنند كارشان را خوب انجام دهند و آن را برای اشخاص مناسب بفرستند و صبور باشند.
این حرفه را چگونه آغاز كردید؟ وقتی بچه بودم آسم داشتم و به خاطر زندگی در مزرعه این بیماری بیشتر مشكلساز بود، به خصوص این كه هر چیزی در مزرعه بیماری مرا شدید میكرد و میبایست بیشتر وقتم را در رختخواب میگذراندم. مادرم یك مداد میتراشید و با ورقهای كاغذ جلوی من میگذاشت و میگفت كه خودم را سرگرم كنم. من نقاشی را با كشیدن گاوها، سگها واسبها شروع كردم. آنقدر بد میكشیدم كه باید اسم آنها را میگفتم تا بقیه متوجه شوند این چه حیوانی است. اما به تدریج كارم بهتر شد. به زودی شروع به شرح نویسی برای شخصیتها كردم. و به این ترتیب كاریكاتوریست شدم.
سالها این موقعیت همكاری با نام «رایان» نصیبم شد. با اصول كار آشنا شدم و دیدم كه برای موفق شدن باید ساعتهای متمادی كار كرد. كم كم شروع به كار كردم تا خودم كمیك استریپی برای انتشار ارایه دهم. سالها سعی كردم، اما سرانجام با یك ناشر مجله كمیك استریپ برخورد كردم كه از كار من خوشش آمد. فكر میكنید انسانها زندگی بهتری دارند یا گربهها؟ مطمئناً گربهها. ما مثل بردهها كار میكنیم و كلی استرس را تحمل میكنیم تا زندگی را بگذرانیم ولی گربههایمان در خانه حمام آفتاب میگیرند و منتظر میمانند تا ما با عجله به خانه بیاییم و به آنها غذا بدهیم. با این اوصاف معلوم است كه گربهها راحتترند!
چه چیز باعث جالب شدن یك كمیك میشود؟ زمانبندی حرف اول را میزند. برای مطالب خندهدار، هیچ چیز بهتر از زمانبندی مناسب نیست.كارهای خندهدار را دوست دارم، اما دوست دارم عنصر تعجب برانگیزی هم در آن باشد و كلمات در كل جالب و خندهدار باشند. كلمات یا اعداد به تنهایی مرا به خنده میاندازند. مثلاً عدد چهل دو یا پانزده خنده دارند، ولی دوازده خندهدار نیست. آیا شخصیت شما هم در این كمیك استریپ وجود دارد؟ و اگر وجود دارد گارفیلد هستید یا جان؟ هر دو. میتوانم مثل گارفیلد عاشق خوردن، چرت زدن و طعنه زدن باشم. ولی برخلاف گارفیلد كار كردن را دوست دارم و از دوشنبهها متنفر نیستم. مثل جان میتوانم به پشت دراز بكشم. و مثل جان مشكلاتی با دوست دخترهایم داشتهام ولی هیچ وقت دوست ندارم خنگ و كودن باشم.
آیا گارفیلد در طی سالها تغییری كرده است؟ چگونه؟ بله ظاهراً تغییر كرده، اما شخصیت او در طی ۲۰ سال گذشته تغییری نكرده، فقط نسبت به سال ۱۹۷۸ كمی دوستانهتر شده است. در ابتدا بدن گارفیلد بیشتر شبیه به یك قطره بزرگ بود با چشمانی كوچكتر، راه راههای بیشتر و پاهای كوتاهتر. در طی این سالها او گرد و قلنبهتر و چشمانش بزرگتر شده. خطهای راه راه بدنش كمتر و دست و پایش بلندتر شده است. و این به نظر من تكاملی طبیعی بوده است.
منبع : مجله الکترونیکی تکاپو
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
شورای نگهبان آمریکا مجلس شورای اسلامی انتخابات دولت حجاب حسین امیرعبداللهیان جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی انتخابات مجلس دوازدهم عراق
تهران شهرداری تهران قتل سیل هواشناسی فضای مجازی سامانه بارشی شهرداری باران آموزش و پرورش یسنا سلامت
خودرو قیمت طلا بازار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو یارانه بانک مرکزی دلار مسکن ایران خودرو حقوق بازنشستگان تورم
تلویزیون نمایشگاه کتاب سینمای ایران دفاع مقدس صدا و سیما سینما مسعود اسکویی صداوسیما کتاب موسیقی مهران غفوریان سریال
دانش بنیان
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین حماس جنگ غزه روسیه اوکراین امیرعبداللهیان عربستان نوار غزه انگلیس
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر مهدی طارمی جواد نکونام سپاهان رئال مادرید بارسلونا بازی باشگاه استقلال لیگ برتر انگلیس
باتری اپل اینستاگرام آیفون گوگل عکاسی ناسا مایکروسافت
خواب بیمارستان کاهش وزن فشار خون چای توت فرنگی آلرژی کبد چرب