پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مردان سیاه‌پوش ۲ - MEN IN BLACK II


مردان سیاه‌پوش ۲ - MEN IN BLACK II
سال تولید : ۲۰۰۲
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : لوری مک‌دانلد و والتر ف. پارکس
کارگردان : بَری ساننفلد
فیلمنامه‌نویس : رابرت گوردون و بَری فانارو، برمبنای داستانی نوشتهٔ گوردون از داستان مصورهای لوئل کانینگام
فیلمبردار : گرگ گاردینر
آهنگساز(موسیقی متن) : دَنی الفمن
هنرپیشگان : تامی‌لی جونز، ویل اسمیت، لارافلین بویل، ریپ تورن، جانی ناکسویل، رُزاریو دوسن، تونی شالهوب، تیم بلینی و پاتریک واربرتن
نوع فیلم : رنگی، ۸۸ دقیقه


̎مأمور جی̎ (اسمیت) به یکی از اعضاء عالی‌رتبهٔ ̎مردان سیاه‌پوش̎ (یک تشکیلات مخفی دولتی که مأموران ویژه‌اش مأموریت دارند با مهمانانِ سرکشِ سیارات دیگر مقابله کنند) تبدیل شده، اما هم‌کار سابقش، ̎مأمور کی̎ (جونز) ذهن و خاطره‌اش پاک شده و حالا زندگی ساده و خوبی به‌عنوان پستچی دارد. اما خطر موجودات خبیث ماورای زمینی که این‌بار شکل و شمایلی چندان زننده‌ای ندارند، کرهٔ زمین را تهدید می‌کند: ̎سرلینا̎ (بویل) یک موجود ماورای زمینی، در تعقیب موجود بیگانهٔ دیگری است؛ موجودی که کلید قدرت‌هائی را در اختیار دارد که به ̎سرلینا̎ اجازه می‌دهد دنیا را نابود کند. آن‌چه وجود ̎سرلینا̎ را خطرناک‌تر کرده این است که او سر و شکل یک مانکن را به خود گرفته و بنابراین دست و پای مردان در برابرش می‌لرزد. وقتی ̎سرلینا̎ تشکیلات ̎مردان سیاه‌پوش̎ را در اختیار می‌گیرد، ̎جی̎ مجبور می‌شود از تنها مردی که می‌تواند دنیا را نجات دهد، یعنی همان هم‌کار سابقش، ̎مأمور کی̎ کمک بگیرد. پس از احیا کردن ذهن و خاطرهٔ ̎کی̎، دو مرد سیاه‌پوش به راه می‌افتند تا به کمک مشتی موجودات ماورای زمینیِ دوست ـ از جمله تعدادی موجود کرم‌مانند و سگ ناطقی به نام ̎فرانک̎ (با صدای بلینی) ـ بر ̎سرلینا̎ غلبه کنند. در همین حال، ̎جی̎، شیفتهٔ ̎لورا̎ (دوسن)، پیش‌خدمت جذابی شده که اتفاقاً شاهد یکی از حملات موجودات فضائی بوده است.
● پس از سال‌ها سعی و کوشش برای راضی کردن جونز، اسمیت، ساننفلد و دیگر عوامل مردان سیاه‌پوشِ اولی (۱۹۹۷)، که بیایند و دنباله‌اش را بسازند، آیا هیچ‌کدام از آنان با آن دست‌مزدهای نجومی‌شان، حدس می‌زدند که از یک سگ ناطق رودست بخورند؟ مردان سیاه‌پوش ۲ چنین چیزی از کار در آمده: فیلمی پر هزینه، گاهی بامزه ولی به طرز توذوق‌زننده‌ای توخالی، که در همان مایه‌های اولی است و آدم را به این فکر می‌اندازد که تر و تازگی‌اش در همان برخورد اولیهٔ مخاطب با آن، از کف رفته است (فیلم اصلی در سال ۱۹۹۷، درمدت پنج روز ۸۴ میلیون دلار و در نهایت ۵۸۷ میلیون دلار در دنیا فروخت). اگر هزینهٔ گزاف فیلم را تقسیم بر مدت کوتاه ۸۸ دقیقه‌اش (در واقع ۸۱ دقیقه، بدون احتساب عنوان‌بندی آخر) کنیم، با بودجهٔ هر دقیقه‌اش می‌شود یک فیلم مستقل ساخت!