دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بررسی فیلم آواز گنجشک ها


بررسی فیلم آواز گنجشک ها
فیلم های مجید مجیدی مثل کتابهای موریس مترلینگ است.همانطور که مترلینگ سعی می کند تا مفاهیم سنگین فلسفی را به زبان ساده و قابل فهم برای عموم تبدیل کند ، فیلمهای مجیدی هم مسائل عرفانی را به صورت عامه پسند ارائه می کنند.((آواز گنجشک ها)) هم از این قاعده مستثنی نیست.آخرین فیلم مجیدی به قدری زیبا و ملموس مسائل و مشکلات و تقابل میان روستا و شهر را بیان می کند که جای هیچگونه تردیدی برای دست زدن در آخر فیلم به افتخار کارگردان ، باقی نمی گذارد.فکر می کنم حتی خود مجیدی هم تصور نمی کرد حدود ۲۰۰۰ نفر تماشاگر در سینما آفریقا به مدت ۳۰ ثانیه او و فیلمش را تشویق کنند.برای همین بود که در انتهای فیلم از خوشحالی به میان جمعیت آمد و با لبخندی فراخ (که قبل از اکران فیلم وجود نداشت) به ابراز احساسات مردم پاسخ داد.
کریم ، مردی میانسال است که همانند سایر روستاییان دل پاکی دارد.او در یک مکان پرورش شترمرغ کار می کند.در طی یک حادثه ، یکی از شتر مرغ ها فرار می کند و این موجب اخراج شدن کریم می شود.کریم برای کسب روزی ، به شهر می رود و با موتورش مسافرکشی می کند.در همین جا است که تقابل میان شهر و روستا عیان می شود.آلودگی های شهر حتی دامان کریم معصوم ما را هم میگیرد و پول حرام را وارد زندگی او می کند.اما مگر خداوند رحمان نیست؟ پس خدا دست به کار می شود و شخصا برای پاک کردن آلودگی از زندگی کریم اقدام می کند.گوجه سبزهایی که با پول حرام خریداری شده اند ، به دامان پاک آب می روند تا تطهیر شوند.تمام زوائدی که کریم از شهر سوغات آورده است ، بر سرش آوار می شود تا بفهمد به جای در و پنجره های قدیمی ، بهتر است به فکر آب انبار روستا باشد.حتی چشم و هم چشمی شهری ها هم در کریم اثر می کند.احساس غرور او از داشتن آنتنی متفاوت با بقیه ، این را عیان می کند.
((آواز گنجشک ها)) را باید در سالن سینما دید.فیلمبرداری عالی و چشم نواز فیلم ، به قدری مخاطب را محسور خود می کند که حتی اجازه جا به جا شدن روی صندلی را هم به او نمی دهد.سکانس ریختن ماهی ها به قدری زیبا و طبیعیست که ناخود آگاه وجدان انسان را به درد می آورد.نفس نفس زدن های بچه ها و چشمان اشکبارشان ، هر گونه مقاومتی را در هم می شکند و مخاطب را مجبور به اشک ریختن می کند.
تمام کسانی که در سالن سینما نشسته اند ، بچه شهر هستند و با دیدن بچه های روستا که چه سبکبال به این طرف و آنطرف می روند و برای ۷۰۰ تومان حاضرند اضافه کاری بکنند ، دلشان برای بچگی تنگ می شود.
موسیقی فیلم بسیار گوشنواز است.کیفت را کوک و عیشت را تکمیل می کند.موسیقی فیلم حتی از آواز گنجشک ها و رقص شترمرغ ها هم زیباتر است.
رقص شترمرغ را به خاطر بسیپارید.شترمرغ رفتنیست...

مهدی خانعلی زاده
منبع : مطالب ارسال شده


همچنین مشاهده کنید