دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نقش مطبوعات در ترویج علم در کشور(۲)


ستون علمی روزنامه های كثیرالانتشار معمولاً پراشتباه ترین مطالب این روزنامه ها هستند. به جز چند روزنامه صفحه علمی پژوهشی در روزنامه ها یا وجود ندارد یا هفته ای ۲ روز است بر عكس صفحه حوادث و ورزش روزبه روز بیشتر می شود. در میان مجله های علمی _ عمومی دیگر نیز مجلاتی كه خطاهای علمی كمتر داشته باشند انگشت شمارند، ولی همین چند مجله نیز به خاطر آنكه ژورنالیسم علمی در ایران پا نگرفته است و یا رعایت اصول این فن در آنها مقدور نیست، معمولاً از استانداردها به دورند.
متاسفانه تاكنون در هیچ یك از نهادهای مسئول امور فرهنگی و آموزش عالی، مراكز تحقیقاتی و فرهنگستان علوم، كوششی صورت نگرفته است كه هدفش تعیین استانداردها، نظارت بر محتوای علمی و آموزشی و ارشاد حرفه ای رسانه ها باشد. وقتی كه از تولید روغن نامرغوبی كه بر سلامتی استفاده كنندگان اثر نامطلوب دارد پیشگیری می شود، چرا به ارائه دهندگان مطالبی كه مفاهیم علمی را به صورت نادرست در ذهن مخاطبان جای می دهند و علم را به بازیچه می گیرند حداقل، تذكری داده نمی شود؟ فرهنگستان زبان فارسی و مجامع و مراكز دیگری كه حوزه عملشان زبان فارسی است، برای جلوگیری از ترویج بدآموزی زبان فارسی از طریق رسانه ها، اقدامی نكرده اند. فرهنگستان علوم نیز به محتوای علمی این روزنامه ها نظارتی ندارد. آیا می دانیم اكثر خبرنگاران علمی روزنامه نگارانی هستند كه برحسب تصادف به سرویس علمی راه یافته اند. در واقع، رسانه های ما كه به خاطر مشكلات زیاد كشور در امر آموزش می توانستند و می توانند به صورت مدارس موازی با مدارس رسمی عرض اندام كنند و در حل معضلاتی چون كمبود فضاهای آموزشی، كمبود استاد و كتاب و عقب ماندگی علمی نقش بزرگی داشته باشند، بر اثر تشتت و ناهماهنگی، همه آن معضلات را تشدید می كنند. نظارت بر مطبوعات علمی به آن معنی نیست كه مفهوم «آزادی مطبوعات» را خدشه دار كند، بلكه به معنی آن است كه در كشوری كه این همه مسئله و مشكل آموزشی دارد بدآموزی را رایج نكنیم و با ارشاد، بحث و تشریك مساعی متخصصان علم و زبان با كارگزاران رسانه ها، به روش های سنجیده تری دست یابیم.این گفته به آن معنا نیست كه رسانه ها و بخش علمی آنها را عمدتاً افراد ناآشنا و غیرمتخصص اداره می كنند بلكه برعكس، تعداد زیادی از كارگزاران آنها را افرادی تشكیل می دهند كه صاحب دانش و ذوق و علاقه اند و تجربه هایی اندوخته اند كه در صورت سازماندهی درست و آموزش مستمر، بیشترین بهره را می توان از آنها گرفت.متاسفانه در گردش كار رسانه ها، آموزش كمترین سهم را دارد و غالباً كارها بر پایه آزمون و خطا پیش می رود. اشتغال مداوم به ترجمه، ویرایش یا تولید نوشته ها و برنامه های علمی عمومی، بدون آموزش مستمر، آگاهی تهیه كنندگان، آنها را به سرعت به سطح همان موضوعات علمی عمومی تنزل می دهد و علاوه بر آن، بی رغبتی رسانه ها به سرمایه گذاری در راه تحقیق و یافتن روش های جدید اطلاع رسانی یا انطباق آنها با نیازهای داخلی، استفاده بهینه از رسانه ها را روز به روز كمتر می كند. بسیاری از رسانه ها به راحتی می توانند برای آموزش افراد خود سرمایه گذاری كنند. یادم می آید كارگاه آموزشی ویژه خبرنگاران برای آشنایی با مسئله ایمنی زیستی و بیوتكنولوژی در شهریور ۸۲ با همكاری موسسه اطلاع رسانی بیوتكنولوژی و سازمان حفاظت محیط زیست برگزار شد. حدود ۶۰ خبرنگار از روزنامه ها و خبرگزاری ها به كارگاه فوق دعوت شده كه تنها ۱۵ نفر از آنها در كارگاه فوق شركت كردند به طوری كه نیمی از شركت كنندگان حاضر به نشستن بیش از یك ساعت در كارگاه شدند. شاید علاقه مندان به حوزه علم در روزنامه های كثیرالانتشار به جرات بیش از ۱۰ نفر باشند و این برای یك كشور ۷۰ میلیونی مایه تاسف است.استفاده درست از متخصصان داخلی و تلفیق دانش آنها با حرفه روزنامه نگاری و آماده سازی صفحات روزنامه ها با همكاری اصحاب علم موضوع مهم دیگری است كه نادیده گرفته می شود. همان طور كه گفته شد منابع اصلی اطلاعات رسانه ها، منابع خارجی اند و ترجمه راحت ترین و سریع ترین كار ممكن ولی در بسیاری از زمینه ها به خصوص در سطح اطلاعاتی كه به عموم ارائه می شود آنقدر متخصص داریم كه بهره گیری از دانش آنها می تواند در رسانه ها تحولی ایجاد كند. غالباً یا متخصصان به همكاری با رسانه ها تن در نمی دهند یا رسانه ها به سراغ آنها نمی روند. با برخورد صحیح می توان از بیشتر این نیروها هم در بهبود كیفیت رسانه ها و هم در آموزش كارگزاران رسانه ها استفاده كرد.
پیشنهادها:
۱- رسانه ها مانند بسیاری از مراكز آموزشی كه همكاران خود را پس از انجام آزمون تخصصی انتخاب می كنند، موظف شوند كه نویسندگان، مترجمان، ویراستاران و گویندگان را پس از موفقیت در آزمون های تخصصی از جمله آزمون زبان فارسی، به همكاری بپذیرند.
۲- فرهنگستان زبان و فرهنگستان علوم مركزی را برای كنترل كیفیت و ارشاد رسانه ها تشكیل دهند.
۳- رسانه ها با افزایش حق الزحمه مترجمان، نویسندگان و ویراستاران امكان آن را فراهم كنند كه كار با آرامش و حوصله انجام گیرد و از ترجمه های سریع و مكانیكی پرهیز شود.
۴- مركز نشر دانشگاهی، فرهنگستان علوم و فرهنگستان زبان، همت كنند و دایره المعارف علمی مناسبی انتشار دهند.
۵- باز همین مراكز همت كنند و سالی یكی دو بار مدیران مسئول، سردبیران و ویراستاران مطبوعات و تهیه كنندگان برنامه های صدا و سیما را جمع كنند و آنها را از تصمیم گیری ها و كارهای خود آگاه سازند و همچنین از نتایج این همكاری ها- كه انشاء الله در محصول رسانه ها ظاهر خواهد شد _ و از عكس العمل مخاطبان رسانه ها آگاه شوند.
۶- همكاری بین محققین و اساتید دانشگاه ها و اصحاب مطبوعات به خصوص سرویس های علمی بیشتر شود.
۷- روزنامه ها اهتمام بیشتری به امر تولید علم و وضعیت علوم در كشور نمایند و صفحات علمی هم از نظر كمی و هم از نظر كیفی پربارتر شود.
۸- روزنامه ها برای تصحیح مطالب علمی خود از مشاوران مسلط به زبان فارسی و حوزه علمی مرتبط استفاده كنند.
۹- مطالب علمی ارائه شده در روزنامه ها باید با اولویت های علمی كشور هماهنگ باشد.
۱۰- در پایان آرزو می كنیم روزنامه نگاران علمی ای داشته باشیم كه به پیشرفت فناوری كشور كمك كنند و ارائه مطلب جهت تكمیل ستون ها برای چاپ با علاقه بیشتری صورت پذیرد.
منابع:
۱- توفیق حیدرزاده «نقش رسانه های همگانی در ترویج زبان علم» فصلنامه رهیافت، شماره ۶۹ سال ۷۴.
۲- گفت و گو درباره مجله های علمی، نشر و دانش، سال پنجم، شماره ششم، مهر و آبان ۱۳۶۴.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید