شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آشنایی با واژگان تخصصی نفت


آشنایی با واژگان تخصصی نفت
▪ تخلخل(prosity):
بخشی‌ از حجم سنگ که توسط بخش جامد اشغال نشده است؛ در واقع قسمت‌های خالی سنگ را تخلخل گویند. نفت خام، گاز و آب در درون تخلخل‌های سنگ وجود دارند. حجم این تخلخل‌ها از مقیاس میکرو تا مقیاس‌های بزرگ تغییر می‌کند.
▪ درجه‌ی تخلخل(degree of prosity):
نسبت حجم فضاهای خالی سنگ به حجم کل سنگ، درجه‌ی تخلخل گفته می‌شود.
▪ تراوایی(permeability):
تراوایی یک سنگ، میزان سهولت حرکت سیالی (با گران‌روی (viscosity) مشخص) در درون سنگ گفته می‌شود؛ تراویی هر سنگی در یک فشار معین اندازه‌گیری می‌شود.
توضیح: منظور ازگران‌روی مقاومت سیال در برابر جریان و حرکت است.
▪ خمیره سنگ(matrix):
مجموع قسمت‌های جامد تشکیل دهنده سنگ‌ها را به جز «قسمت رسی آن» گویند. علت این امر آن است که سنگ‌هایی رسی به دلیل تراوایی بسیار پایینی که دارند، تأثیری بسیارمنفی و نامطلوب بر تراوایی و کیفیت کل مخزن می‌گذارند. بنابراین محاسبه‌ی درصد رس موجود در سنگ به عنوان یک عامل مجزا از خمیره از درجه اهمیت بالایی برخوردار است.
▪ درجه اشباع(degree of saturation):
درجه اشباع یک سیال، عبارت است از درصدی از حجم فضاهای خالی که توسط آن سیال اشغال شده است.
▪ زون رخنه(invaded zone):
منطقه‌ای که توسط گل حفاری تحت تاثیر قرار گرفته است.
▪ زون دست نخورده(intact zone):
منطقه‌ای که توسط گل حفاری تحت تاثیر قرار نگرفته است، یعنی هیچ یک از بخش‌های گل حفاری به آن‌جا نرسیده است.
▪ زون انتقالی(transition zone):
منطقه‌ی بین زون آغشته و زون دست نخورده را گویند که در این منطقه شرایط زون آغشته کم کم به شرایط زون دست نخورده تبدیل می شود.
▪ گل کبره(mud cake):
منطقه‌ای که توسط قسمت جامد گل حفاری تحت تاثیر قرار گرفته است(گل حفاری از دو قسمت تشکیل شده است ۱ قسمت آن سیال است و قسمت دیگر ذرات جامد است که در سیال ، محلول یا بصورت معلق هستند).
▪ لیتولوژی(lithology):
جنس سنگ سازند راگویند(به عنوان نمونه جنس یک سنگ می تواند ماسه سنگ یا آهک و... باشد)
▪ سطح فرسایشی(erosional surface):
سطحی که توسط عوامل فرسایشی(مانند آب،باد، و... )فرسایش یافته است.
▪ درجه شوری(salinity):
میزان نمک محلول در آب سازندی را گویند.
▪ break through time :
هنگامی که از چاه نفتی در حال بهره‌برداری، آب زیادی برداشت کنیم، اصطلاحا گفته می‌شود که چاه به آب خورده است یا break through time اتفاق افتاده است و دیگر بهره‌برداری از آن چاه مقرون بصرفه نیست.
▪ Fingering:
سطح تماس بین ۲ سیال معمولا یک صفحه کاملا صاف نیست و مقداری از سیالی که دارای قدرت تحرک بیشتری است به داخل مرز میان ۲ سیال نفوذ می کند سطح تماس سیال ها‌ی داخل مخزن نفتی و گازی نیز به همین صورت است این پدیده یعنی Fingering مخصوصا در هنگام تزریق آب به مخزن به منظور برداشت نفت بیشتر،خود را بیشتر نشان می‌دهد از آن‌جا که آب دارای تحرک بیشتری است از سطح تماس آب تزریقی و نفت عبور کرده و سطح تماس این ۲ سیال شکل انگشتان دست را به خود می‌گیرد به این علت این پدیده را Fingering گویند و باعث می‌شود که آب تزریقی به داخل مخزن، سریع‌تر به چاه برداشتی برسد و اصطلاحا زودتر چاه ما به آب بخورد و پدیده‌ break through time اتفاق بیافتد. با وقوع این حادثه و افزایش نسبت آب به نفت برداشتی ، دیگر برداشت از آن چاه مقرون بصرفه نیست.
▪ Sand migration (مهاجرت ماسه ):
درمخازن ماسه سنگی یامخازنی که دارای مقداری ماسه هستند اگر ماسه شل (loose) باشد، هنگام برداشت نفت یا گاز از آن مخزن، این ذرات ماسه به داخل چاه وارد می‌شوند و باعث می‌شوند خلل و فرج (porosity)مسیرحرکت خود را پر کنند و کیفیت مخزن راکاهش دهند. هم‌چنین این ذرات ماسه باعث ایجاد خوردگی در تاسیسات سر چاه و لوله‌های جداری می‌شوند که باید تمهیدات لازم جهت ثابت کردن(stable) این ذرات ماسه اندیشیده شود ومانع از مهاجرت آن‌ها به سمت دهانه چاه شد.
▪ Gas & water coning :
درهنگام برداشت نفت از چاه اگربه شیوه‌ی درستی از مخزن برداشت نشود، نفت به اطراف حرکت کرده و گاز و آب به ترتیب در بالا و پایین ستون نفتی به حالت مخروطی به داخل ستون نفت وارد می‌شوند، ارتفاع ستون نفت را در آن چاه کاهش می‌دهند و باعث کاهش برداشت نفت از آن چاه می‌شوند .
▪ آسفالتن Asphalten :
بخش‌های سنگین نفت را که ظاهر آن همچون قیر است را آسفالتن می‌گویند. پدیده تشکیل آسفالتن نیز از پدیده‌هایی است که در بعضی از میادین ایران هنگامی رخ می‌دهد که بخش‌های سبک نفت به دلایل مختلف مانند water washing ، فعالیت میکروب‌ها(این میکروب‌ها می‌تواند به طور طبیعی در مخزن باشند یا هنگام تزریق آب به مخزب اگر ناخالصی‌های آب گرفته نشود (آب treat نشود) و حاوی این میکروب‌ها باشد) وغیره، از آن جدا شده و یک لایه آسفالتن در قسمت زیرین مخزن تشکیل ‌می‌شود که باعث قطع ارتباط مخزن با قسمت آبران آن شده و انرژی لازم برای بالا آمدن نفت را از آن می‌گیرد.
▪ Type section :
مقطعی از یک سازند است که بتواند خصوصیات آن سازند را از هر لحاظ بیان کند در واقع بهترین نمونه‌ای که می‌توان از یک سازند گرفت را Type section گویند.
▪ Lithology (جنس سنگ):
به جنس سنگ لیتولوژی سنگ گفته می‌شود بعنوان نمونه وقتی گفته می‌شود لیتولوژی سازند آسماری از نوع سنگ آهک است در واقع به این معنی است که جنس سنگ سازند آسماری از جنس آهک است.
▪ شیل (Shale):
سنگ شیلی به سنگی گفته می شود، که ذرات تشکیل دهنده‌ی آن بسیار ریز است و دارای لایه‌بندی‌های خیلی خیلی نازکی است که به آن ها تورق گویند از ویژگی‌های این نوع سنگ این است دارای تخلخل بسیار زیاد است اما این تخلخل ها بسیار ریز هستند و تراوایی این نوع سنگ بسیار پائین است و در نتیجه این نوع سنگ معمولا نمی‌تواند بعنوان سنگ مخزن عمل کند اما از آنجا که معمولا درون این نوع سنگ‌ها مواد آلی وجود دارد می‌تواند به‌عنوان سنگ منشاء عمل کند.
▪ گنبدهای نمکی (salt dome):
همیشه یک لایه‌ در اعماق زیاد وجود دارد که از جنس نمک است از آن جا که نمک دارای چگالی کم است و همچنین خاصیت روان کنندگی (Lubricant) دارد لایه‌های دیگر براحتی روی آن می لغزند اما اگر نیرویی از اطراف این لایه‌ را تحریک کند و به آن فشار آورد این لایه کم چگال، به سمت بالا شروع به حرکت می‌کند و در لایه‌های بالایی خود نفوذ می‌کند و به سمت سطح زمین روانه می‌شود و ممکن است این حرکت در اعماق زمین متوقف شود و یا اینکه این گنبد نمکی لایه‌های زمین را طی کند و به سطح زمین برسد و گنبد‌هایی از نمک ظاهر شود این گنبدهای نمکی به دلیل اینکه دارای ترآوایی کم و شکل پذیری خوبی هستند می‌توانند به عنوان یک پوش سنگ (Cap rock) خوب عمل کنند.
▪ مخازن گاز میعانی( Gas Condensated Reservoir ):
به مخازنی گفته می‌شود که گاز موجود در آن‌ها در شرایط دما و فشار سطحی به نفت تبدیل می‌شود و این نوع نفت بسیار سبک است و دارای API بالایی (در حدود ۵۰ API )است.
▪ GOR)Gas oil ratio):
نسبت گاز به نفت را گویند. در واقع نسبت گاز به نفت را در شرایط دما و فشار سطح زمین را GOR گویند.
▪ PSI)Pound per square inch):
یک واحد فشار است که معمولا در صنعت نفت فشار را با این واحد معرفی می‌کنند.
هر یک PSI، معادل ۷/۶۸۹۴پاسکال است. هر پاسکال ۱ نیوتن بر متر مربع است. هر نیوتن تقریباً معادل یک دهم کیلوگرم است.
▪ API )American petroleum Institution):
در واقع معرف کیفیت نفت است و هر چه این عدد افزایش یابد نفت سبکتر می‌شود اگر این عدد خیلی زیاد شود( در حدود ۵۰API ) نفت به (Condensated oil) نفت میعانی تبدیل می‌شود و از این مقدار بالاتر برای گازها بکار می‌رود.
▪ Btu)British thermal unite):
واحد گرمای بریتانیایی. یک واحد گرما است در واقع ارزش گرمایی سوخت را مشخص می‌کند.
تدوین: محسن اطمینان ـ دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی نفت دانشکده‌ی فنی دانشگاه تهران ـ خبرنگار مهندسی نفت سرویس مسائل راهبردی ایران
منبع : خبرگزاری ایسنا


همچنین مشاهده کنید