شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


آسیب شناسی نگاه به زن و خانواده


آسیب شناسی نگاه به زن و خانواده
تولد بانوی یگانه جهان، فاطمه زهرا(س) نوید بخش آغاز رستاخیزی است كه جهانیان را به عالمی دیگر رهنمون می گردد؛ عالمی كه به شعاع یك زن روشنی می یابد به محبتش گرما می گیرد و به ولایتش سامان و جریان می یابد و در این میان زن مسلمان ما در سده ای كه دیگران به پنداری غلط، «قرن زنانش» نامیده اند، مصمم است تا آن گونه كه طلوع خمینی كبیر(ره) را به آغازی بر یك تحول مبارك بدل نمود، با بازخوانی شخصیت زن از سنت نبوی و سیره فاطمی، بابی به جهان جدید بگشاید و به درستی محوریت زن در قرن جدید را اثبات نماید.
هم زمانی میلاد فاطمه زهرا(س) با سال پیامبر اعظم (ص)، فرصتی است فرخنده كه می تواند هم زمان، دو نتیجه مبارك به ارمغان آرد: نخست، بازخوانی سیره نبوی به منظور بازسازی ذهنیت ها و دوم، بازبینی عملكردها و ایجاد نقطه آغازینی بر اتحاد امت اسلام: در موضع عینیت بر محور آموزه های نبوی. تأمین این دو غرض بسته به آن است كه پاسخ پرسش های اساسی خود را از متن سیره نبوی به دست آوریم و بتوانیم براساس آن، به تبیینی شفاف از جایگاه و شخصیت زن، مسئولیت های فردی، خانوادگی و اجتماعی وی دست یابیم.
در این مجال برآنیم تا با مقایسه ای میان «فرهنگ اسلامی و سنت نبوی» و واقعیت های موجود، به آسیب شناسی اجمالی موضوع زن و خانواده بپردازیم و پرسش های اساسی و بایسته های كارشناسی را در حد اجمال و وسع خود، مورد اشاره قراردهیم.
□□□
● آسیب شناسی دفاع از حقوق زنان
هرچند به بركت انقلاب اسلامی حس خودباوری و استقلال فرهنگی در میان فرهیختگان شكل گرفت؛ اما هنوز مدت زمانی باقی است تا تأثیرگذاری های خود را در ایجاد یك جریان بالنده، با ادبیات نظام مند و نخبگان كارآمد- كه الگویی جدید برای تحلیل و سیاستگذاری ارائه نمایند- برجای گذارد.
جریان دفاع از حقوق زنان در كشور ما، در ضمن برخورداری از ویژگی های مثبت- همچون دیگر كشورهای اسلامی- به فقدان نگاه فعال نسبت به زن مبتلاست. حاكمیت نگاه انفعالی، آثار خود را در محورهای زیر به جای گذاشته است:
۱) مسئله شناسی ها:
مسائل و مشكلات زن مسلمان و زن ایرانی چیست؟ در پاسخ به این پرسش اغلب نگاه مسئله شناسانه لیبرالیستی و فمینیستی، به این شكل تأثیرات خود را بر ذهن جامعه كارشناسی ما برجای می گذارد كه مسائل خود را از دریچه نگاه دیگران تحلیل كنیم و برنامه های پژوهشی مان را نیز بر همان اساس تنظیم كنیم. متأسفانه منتقدان نیز بر سر همین مسائل، به بحث و جدل می پردازند و استعداد خود را در طرح مسائل نو و بازكاوی عینیت اجتماعی به كار نمی گیرند.
۲) شاخص سازی ها:
شاخص های رشد و توسعه زنان چیست؟ امروزه شاخص های جهانی كه نهادهای بین المللی ترویج و توصیه می كنند، ملاك ارزیابی وضعیت زنان قرار گرفته است و در این میان كم تر نشانی از شاخص های بومی در تحلیل وضعیت زنان مشاهده نمی شود و حتی متأسفانه نیاز به تنظیم چنین شاخص هایی نیز چندان احساس نمی شود.
براساس همین شاخص هاست كه كشور ما در احراز رتبه جهانی حمایت از زنان در برخی موارد در رتبه ۱۵۱از میان ۱۹۰كشور جهان قراردارد۱؛ چه اینكه با پذیرش چنین شاخص هایی است كه اینكه با پذیرش چنین شاخص هایی است كه احساس حقارت و خودكم بینی بر اندیشه تحلیل گران و مدافعان حقوق زنان حاكم می شود و آنان را ناگزیر از پیروی كشورهای غربی می كند؛ این در حالی است كه كشورهایی كه بهترین رتبه های جهانی را دارا هستند با بحران های وحشتناكی روبرو می باشند؛ برای مثال كشور سوئد و نروژ با دارا بودن رتبه های اول، با فروپاشی كامل خانواده مواجه اند؛ چه اینكه ۵۵درصد فرزندانی كه در سالیان اخیر در این دو كشور متولد شده اند نامشروع و ۶۳درصد اهالی استكهلم دارای پیوندهای توافقی خارج از چارچوب ازدواج می باشند۲.
۳) تعاریف و مفاهیم بنیادین و كاربردی:
تحلیل وضعیت زنان براساس پذیرش چه مفاهیم و چه تعاریفی انجام می شود؟ بی تردید می توان مهم ترین نمود نفوذ و هجوم فرهنگ بیگانه را در حاكمیت مفاهیم و آموزه های بنیادین دانست كه جهت گیری كلی علوم انسانی، ادبیات كارشناسی و گفتمان علمی را ایجاد كرده اند. پذیرش این حاكمیت به معنای پذیرش چارچوب تحلیلی است كه دیگران برای ما تنظیم كرده اند و منازعات علمی را به امور جزئی، در ضمن پذیرش همان كلیات، تقلیل داده اند؛ بنابراین با پذیرش مفاهیمی چون: آزادی، برابری، نسبیت اخلاقی، فردگرایی و پذیرش تعاریف حاكم بر علوم اجتماعی، شاهد بروز چند طیف فكری هستیم: گروهی با پذیرش تعاریف و مفاهیم حاكم، به تعارض میان یافته های علمی و آموزه های دینی رسیده، راه حل را در محدود كردن دین به حیات فردی و حاكمیت نگاه علمی بر اداره جامعه یافته اند و گروهی نیز با پذیرش اصل دخالت دین در حیات اجتماعی با طرح شعار اجتهاد در اصول، به قرائتی از دین توسل جسته اند كه هماهنگی بیشتری با یافته های علوم انسانی داشته باشد و گروه سوم كه خود را اصول گرا می دانند، با تقلیل دین به گزاره های جزئی و با نام اقتضائات و شرایط زمانی۳ گزاره های دینی را با ادبیات حاكم، هماهنگی و با این روش به گمان خود روزآمدی فقه را اثباتی می نمایند.
با توجه به آنچه گفته شد، روشن است كه حركت دفاع از حقوق زنان در كشور ما، به گونه ای انفعالی پی گیری شده است.
امروزه دفاع از حقوق و شخصیت زن به دو دلیل بیش از هر زمان دیگری احساس می شود؛ اول این كه مسائل اصلی زنان در پشت هاله ای از نگرش های غلط پنهان مانده و دوم آن كه اصلاحاتی كه در دفاع از زنان انجام می پذیرد، بیش از پیش بر آسیب ها افزوده است.
در مقایسه ای كوتاه بین شرایط كنونی دفاع از حقوق زن با تحولاتی كه اسلام دراین زمینه به وجود آورد، به خوبی روشن می شود كه حركت پیامبر اسلام(ص)، حركتی هدفمند و از سراعتقاد بوده است؛ چرا كه او در این راه هم با عقاید جاهلیت عربی درباره زن مبارزه كرد و هم با فرهنگ وارداتی روم كه در پرستش بت های مؤنث تجلی پیدا می كرد.
▪ در چنین شرایطی پیامبر هم به نقد سنت های موجود پرداخت و هم به ترسیم جایگاه و شخصیت زن از منظر اسلام. این حركت از چند طریق دنبال شد:
۱) همتا دانستن زن و مرد: برابری زن و مرد در انسانیت و در دستیابی به كمالات انسانی از اصول نگرش اسلام است كه قرآن كریم ۴، پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت (علیهم السلام) به تبیین آن پرداخته اند. آیاتی از قرآن كریم كه یكسان به زن و مرد وعده بهشت می دهد و آنان را چون مردان در اقامه نماز، اعطای زكات، پذیرش سرپرستی خدا و رسول (ص) و اصلاح جامعه اسلامی در قالب امر به معروف و نهی از منكر مسئول می شمارد ۵ و برایمان و تسلیم، صداقت، صبر، خشوع و عفت زن و مرد ارزشی یكسان می گذارد ۶، نشانگر یكسان نگری اسلام است؛ چنان كه آیات الهی كه بر ایذای زنان مؤمن و افترا به آنان برمی آشوبد ۷، پیامبر(ص) را به استغفار برای زنان و مردان مؤمن فرا می خواند ۸ و توبه آنان را قبول می كند؛ ۹ افزون بر آن كه گفتار پیامبر(ص) كه زنان را همتای مردان شمرده است ۱۰، در كنار سیره كرامت مندانه آن بزرگوار، حاكی از برابری زن و مرد در ارزشمندی است.
۲) توجه به ارزش دختران و تشویق به پرورش و حمایت از آنان: شیوه پیامبر(ص) آن بود كه از یك سو به ارزش و جایگاه ویژه دختران در زندگی توجه دهد و به تأثیر آنان به عنوان مونس، اهل مدارا و نیكی، با خیر وبركت، اهل پاكیزگی و سبب طراوت زندگی اشاره كند ۱۱ و از سوی دیگر با بیان رزاقیت خداوند، احساس سنگینی در نگهداری آنان را برطرف نماید؛ ضمن آن كه علیه سنت دختركشی به عنوان عملی سنگدلانه بشورد ۱۲ و اكرام زنان و دختران را در قالب عباراتی كه بهترین مردم را خیرخواه ترین آنان در حق زنان می داند، اهانت به زنان را نشانی از پستی بشمارد و بر حمایت از دختران و زنان، بهشت را پاداش قرار می دهد و آن را وجهه همت مردان قرار دهد. .۱۳
۳) بیعت با زنان: پیامبر اكرم(ص) در چند نوبت از زنان بیعت گرفته است. در بیعت «عقبه» كه قبل از هجرت انجام گرفت، سه زن حضور داشتند. در فتح مكه نیز قرآن كریم، پیامبراكرم(ص) را به گرفتن بیعت از زنان (در صورت تمایل آنان) فراخوانده است. ۱۴ نكته جالب آن كه با وجودی كه بیعت به معنای تعهد، به همكاری و تبعیت از حاكم اسلامی، ماهیتی سیاسی و اجتماعی دارد، در مورد زنان بیشتر رنگ وبوی اخلاقی و خانوادگی به خود گرفته است و زنان متعهد شده اند برای خدا شریك قرار ندهند؛ خود را به دزدی و زناآلوده نكنند؛ فرزندكشی نكنند؛ فرزند دیگران را به شوهران خود منسوب ننمایند و در كارهای خیر با پیامبر(ص) مخالفت نكنند. دراینجا دو نكته جلب توجه می كند: اول آن كه در جامعه ای كه گاه زن را در زمره كالا دست به دست می كنند، سخن از بیعت زنان، انقلاب فرهنگی به حساب می آمد و دوم آن كه گویا الگوی مشاركت زنان در اصلاح جامعه، از نگاه اسلام، الگویی جنسیتی و با محوریت عفاف و حفظ كیان خانواده است.
۴) توجه به شخصیت های ویژه:سخنان گهربار پیامبر اكرم(ص) در توصیف شخصیت زنان تاریخ ساز از جمله فاطمه(س)، خدیجه كبری(س)، آسیه (س) و مریم كبری(س) ۱۵ به ویژه در مورد فاطمه(س)، در قالب بیاناتی كه رضایت و خشم خداوند را به رضایت و خشم فاطمه پیوند می دهد ۱۶ و نیز مریم(س) كه به همراه آموزه های قرآنی، او را زنی كامل، دارای عصمت و هم سخن با فرشتگان خداوند دانسته است، ۱۷ نشانگر آنست كه زن می تواند تمامی حجاب ها را درنوردد و به قله كمالات رسد.
انتخاب فاطمه(س) به منظور مباهله ۱۸، با وجود حضور مدعیان و درنظر گرفتن وی به عنصری محوری درمیان اصحاب كسا كه آیه تطهیر در شأن آنان فرود آمد ۱۹ نیز به بهترین شكل نمایانگر جایگاه زن در اندیشه اسلامی است.
۵) پرورش عملی زنان: بهترین شاهدی كه بر كارآمدی برنامه های هر مكتب می توان ارائه داد، بررسی ابعاد شخصیتی كسانی است كه براساس آموزه های آن پرورش یافته اند. بررسی زندگی فاطمه(س)، از دوران كودكی و نوجوانی در حمایت ازپیامبر اكرم(ص) در مقابل مشركان و حضور در صحنه های جنگ برای پشتیبانی از رزمندگان تا زمان جوانی و ورود یك تنه در عرصه مبارزه با مفاسد سیاسی و انتخاب مشی مبارزه منفی به منظور نشان دادن مظلومیت اهل بیت (علیهم السلام) تا پایان تاریخ، توجه به حفظ معارف و علوم دینی تا آنجا كه آن را معادل حفظ جان دو فرزند عزیزش می شمارد همه؛ بیانگر آن است كه یك زن به گونه ای تربیت یافته است كه می تواند به دگرگون ساختن تاریخ بیندیشد. چنین تربیتی را در بانوان ممتازی چون خدیجه(س) كه توانمندی اقتصادی خود را در توسعه دین جدید به خدمت گرفت و در زینب كبری(س) نیز می یابیم. این تحولات سبب شد كه در طول سده های پس از ظهور اسلام صدها زن راوی حدیث، فقیه، عارف، متكلم، ادیب، معلم و انسان ساز به صحنه آیند.
از نكات پیش گفته می توان رویكرد اصول گرایانه به شخصیت زن را در عصر حاضر تبیین نمود. در این رویكرد، هم با اشكال سنتی تحقیر زنان و هم با اشكال مدرن آن در قالب سوژه های جنسی، سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی- كه زنان را به ابزاری جهت معروف شدن نهادها یا افرادی خاص بدل می كند- مقابله خواهد شد؛ همچنین در این نقطه، همزمان با نگرش هایی كه زن را از مرز برابری انسانی با مرد فراتر می برد و به مقام «خدا بانویی» ارتقا می دهد، مبارزه خواهدشد.
بر اساس آنچه در قسمت نخست این مقاله گفته شده ، هدف این نوشتار آسیب شناسی اجمالی نگاه به زن و خانواده بر اساس آنچه اسلام و آموزه های اسلامی برای ما به میراث گذاشته است ، می باشد كه در این بخش با بررسی آنچه تا امروز اتفاق افتاده به فعالیت های انجام شده و ترسیم افق آینده اشاره ای خواهد شد .
● زن و نقش های جنسیتی
پس از دفاع از شخصیت زن به مثابه یك انسان، نوبت به تبیین هویت زن به مثابه یك جنس می رسد. اگر دیدگاه سنتی غرب تأكید بر تفاوت های طبیعی زن و مرد و نقش های متفاوت آنان را به قیمت كم رنگ كردن بعد انسانی و ارزشمندی مشترك زن و مرد می دید، از دهه ۱۹۶۰ میلادی نگرش های مبتنی بر برابری نقش ها رفته رفته جای پای خود را محكم نمودند و تفاوت نقش ها را همچون بسیاری تفاوت های روانی و رفتاری، از مقوله جنسیت (Gender) دانستند كه هیچ پایگاه طبیعی ندارد و صرفاً معلول عوامل تربیتی و اجتماعی است؛ از این رو ضرورت اصلاح نگرش ها به سمت از میان بردن كلیشه های جنسیتی به یك شعار مهم تبدیل شد و برنامه های توسعه در كشورها نیز اصلاح نگرش های جنسیتی به سمت نادیده گرفتن نقش های جنسیتی را در دستور كار قرار داد.
انكار نقش های جنسیتی به این معنا بود كه اولاً ساختار خانواده كه براساس مدل عمودی و رابطه طولی پدر، مادر و فرزندان بود، به چالش كشیده شود و در مرحله بعد، ساختار افقی دموكراسی در خانواده كه تمام اعضا را در یك خط افقی هم رتبه قرار می داد، پیشنهاد گردد؛ در نتیجه خانواده در جایگاه نهادی منسجم، نقش خود را از دست داد و نقش های انحصاری در آن از بین رفت؛ چنان كه در فرانسه و انگلستان، تأمین هزینه های خانواده از انحصار مرد خارج شد و مشتركاً برعهده زن و مرد قرار گرفت؛ ۲۰ در حقیقت تحولات دهه های اخیر در مجموع به سمت فاصله گرفتن خانواده از الگوی عمودی است.نقش مادری نیز در دهه های اخیر به عنوان نقش انحصاری زنانه، از سوی فمینیست ها از كلیشه های جنسیتی كه نظام مردسالار برای خانه نشین كردن زنان آن را نقشی مقدس وانمود می كند، قلمداد شده است.
انكار نقش های جنسیتی در عرصه خصوصی (خانواده) جایی برای پذیرش تفاوت نقش ها با ویژگی های جنسیتی در اجتماع باقی نگذاشت و شاخص های رشد و توسعه اجتماعی زنان بر شاخص های مردانه منطبق و بیان كننده وضعیت زنان هر كشور گردید۲۱.
با نمودار شدن آثار پذیرش تشابه نقش ها و نادیده گرفتن تفاوت های طبیعی دو جنس، جریان انتقادی نسبتاً قدرتمندی از متخصصان خانواده درمانی و دیگر گروه ها شكل گرفت كه به بررسی نادیده گرفتن این تفاوت ها پرداختند.
در كشور ما نیز- در دو دهه اخیر- شاهد كم رنگ شدن توجه به نقش های جنسیتی و حمایت از آن هستیم. پذیرش شاخص های توسعه غربی درمورد زنان، كم ارزش تلقی شدن نقش های جنسیتی در فرهنگ سازی و در نظام آموزشی، تشكیل دوره های آموزشی مدیران با شعار «جنسیت كلیشه است»، عدم توجه به حمایت از نقش های جنسیتی در قانون كار و طرح های اشتغال زایی، برخی مواد برنامه سوم و چهارم توسعه و موارد بسیار دیگر در این راستا قابل تفسیر است.
بازخوانی متون وحیانی و سیره نبوی، ضرورت عطف توجه به موضوع تفاوت های تكوینی زن و مرد و تفاوت در مسئولیت ها و نقش ها را بیش از گذشته روشن می سازد.
▪ سیاست اسلام و سنت پیامبر اكرم(ص) را در چند محور می توان مورد مطالعه قرار داد:
۱) تبیین نقش های جنسیتی:
مهم ترین نقش های جنسیتی تصویر شده برای زنان، همسری و مادری است. تقاضای علی(ع) و فاطمه(س) از پیامبر اكرم(ص) به منظور تقسیم بندی فعالیت ها و احاله كارهای درون خانه به فاطمه (س) و كارهای بیرون از منزل به علی (ع) ۲۲، معادل دانستن همسرداری شایسته با جهاد مردان ۲۳، بالاترین سعادت مرد مسلمان را برخورداری از همسر شایسته دانستن ۲۴، بهشت را زیر قدم مادران توصیف نمودن ۲۵ و بر بارداری، وضع حمل و شیردهی فرزندان ثواب های فراوان مقرر نمودن ۲۶ همگی نشانگر جایگاه نقش های جنسیتی زنان است.
۲) توصیه به حسن ایفای نقش:
حساسیت آموزه های دینی به چگونگی ایفای نقش، متناسب با اهمیت هر نقش و میزان تاثیرگذاری آن در فرد، خانواده و اجتماع بوده است. احادیث نبوی توصیه های بسیاری به مردان از جمله به منظور غیرت ورزی در دفاع از خانواده ۲۷، حمایت اقتصادی از عائله و توسعه بر آنان ۲۸، تربیت صحیح فرزندان و آموزش های مهارتی به آنان ۲۹ و اهتمام به انفاق از روزی حلال مطرح كرده اند ۳۰ و زنان را نیز به ایفای هرچه بهتر نقش مادری و همسری در قالب رعایت عفاف، تواضع و آراستگی در مقابل همسر، انجام كارهای خانه و حسن ارتباط جنسی با همسر فراخوانده اند .۳۱
۳) حمایت از نقش ها:
اسلام، به ویژه در سنت نبوی، حمایت از نقش های جنسیتی را گاه در قالب مواد حقوقی ۳۲ و گاه به شكل توصیه های اخلاقی و روش های تربیتی دنبال می كند. آیات و روایاتی كه احترام به والدین و تواضع و حسن سلوك با آنان را سفارش می كنند ۳۳، حق پدر و مادر بر فرزند را به تصویر می كشد ۳۴، رضایت خداوند را به رضایت والدین پیوند می دهد ۳۵، عقوق والدین را گناهی بزرگ می شمرد ۳۶ و معاشرت به معروف را در روابط خانوادگی وظیفه شوهر می شمارد ۳۷ از آن جمله اند؛ به علاوه گاه با بیان عقوبت بر ظلم و اهمال در حق عائله ۳۸، افراد را به حسن ایفای نقش فرامی خواند و گاه افراد را به پذیرش تصمیمات طرف مقابل در دایره انجام مسئولیت دعوت می كند .۳۹
البته این به معنی نادیده گرفتن تفكیك نقش ها در حوزه اجتماع نیست؛ چنان كه برخی آموزه ها از عدم وجوب شركت زنان در جهاد ونمازهای جمعه ۴۰ حكایت دارند. در احكام فقهی نیز به بیان عدم ایفای نقش رهبری و قضاوت زنان پرداخته اند.
● آسیب شناسی نگاه به خانواده در ایران
خانواده ایرانی در دهه های اخیر، همچون بسیاری جوامع دیگر، در معرض تحولاتی مهم بوده است: افزایش سن ازدواج، افزایش تمایل به تجرد و تك زیستی، تغییر نگرش ها- كه به تردید در ضرورت تشكیل خانواده به عنوان مسیر تكاملی در زندگی منجر شده است- افزایش تخاصمات خانوادگی و طلاق، كم شدن روحیه سازش پذیری و ضعف كارآمدی خانواده در تنظیم رفتار جنسی، حمایت و مراقبت، كنترل و نظارت، ایجاد آرامش روانی و ارضای نیازهای عاطفی، جامعه پذیری و پرورش معنوی از معضلات مهم خانواده ایرانی است. آنچه بر نگرانی ها می افزاید آن است كه تاكنون موضوع خانواده به دغدغه اصلی هیچ یك از نهادهای پژوهشی، كارشناسی، سیاستگذاری و برنامه ریزی كشور تبدیل نشده است.
● پژوهش هایی تنها برای ارائه آمار
امروزه پرسش های بسیاری در مورد خانواده مطرح می شود؛ اما آنچه تاكنون مورد عفلت قرار گرفته، آن است كه مخاطب این پرسش ها كیست و به چه غرض مطرح شده است؟ رویكرد پژوهش ها تاكنون این بوده است كه با انجام مطالعات میدانی مشخص كنند كه مثلاً سن ازدواج در حال افزایش و سن طلاق در حال كاهش است؛ بین میزان آسیب پذیری خانواده و حاشیه نشینی رابطه ای مستقیم وجود دارد و نظرسنجی ها نشان می دهد كه تمایل به ازدواج كاهش یافته است و یا با مطالعات كتابخانه ای اهمیت تشكیل خانواده، ضرورت تلاش برای استحكام آن، لزوم تفاهم میان زوجین و مواردی از این دست مورد بررسی قرار گیرد؛ اما تاكنون به كم تر پژوهشی برخورده ایم كه پای را از حد تحلیل های جزئی فراتر گذاشته باشد.
در دهه گذشته، بخشی از استعدادهای پژوهشی كشور به بررسی و تحلیل دیدگاه های فمینیستی و تاثیر آن بر تحولات زنان و خانواده معطوف شده است. این پژوهش ها به دلیل آن كه پای را از تحلیل خرد فراتر نهاده و به تحلیل نظریه ها پرداخته اند، گامی به جلو به حساب می آیند. در این سطح تحلیل، هم پژوهش های جریان شناسانه- به منظور نشان دادن آثار تفكر فمینیستی در نگرش های روشنفكری داخلی و تغییر نگرش نسل جوان و یا در برنامه های توسعه- یافت می شود و هم پژوهش های نظری كه به منظور نقد بن مایه ها و رهیافت های فمینیستی تدوین شده اند.
در سالیان اخیر به ویژه در میان منتقدان غربی به پژوهش هایی برمی خوریم كه آسیب های خانواده را به ساختارهای علوم اجتماعی نسبت می دهند و نقد را به لایه ای عمیق تر می كشانند. در دیدگاه آنان میان تنزل جایگاه خانواده و میان كم فروغ شدن نگاه نظریه پردازان علوم اجتماعی به خانواده به ویژه از دهه ۱۹۶۰ رابطه ای معنادار وجود دارد و تزلزل ساختارهای خانواده در دهه های گذشته را باید با به چالش كشیده شدن ساختار خانواده سنتی در نظریه های جامعه شناسانه، به ویژه گرایش های چپ، مرتبط دانست؛ بنابراین دیدگاه، مشكل اصلی فراروی مصلحان اجتماعی آن است كه حل معضلات مربوط به زن و خانواده را از دستگاه كارشناسی و فكری ای انتظار دارند كه به دلیل مبتنی بودن بر نظریه های علوم اجتماعی موجود، ماهیتا خانواده محور نیستند.
این تحقیقات از آنجا كه دامنه نقد را گسترش و تعمیق می دهند حائز اهمیت اند؛ در عین حال به نظر می رسد نباید مشكل اساسی را فمینیسم و یا حتی نظریه های علوم اجتماعی دانست؛ چرا كه فمینیسم و نظریه های علوم اجتماعی خود، نمودهایی از مدرنیته اند.
▪ مدرنیته به دو دلیل باید به عنوان منشاء اصلی مشكلات تلقی شود:
۱) به دلیل آن كه شاخصه مهم مدرنیته تغییر است. بنابر دیدگاه مدرن اصرار بر ثبات خانواده به معنای در معرض نابودی قرار دادن آن زیر چرخ تحولات اجتماعی است و خانواده نیز به ناچار پابه پای تحولات اجتماعی متحول خواهد شد. سخن از افول خانواده در این نگاه، پذیرش اشكال جدید همزیستی به جای اشكال سنتی خانواده است و مفهوم خانواده نیز خود در معرض تغییر خواهد بود و نباید پنداشت كه این تحولات در این مدل فكری، منفی ارزیابی می شوند۴۱.
۲) به دلیل آن كه سرمایه داری، روح حاكم بر جریان مدرنیته است و در مدرنیته انباشت سرمایه، اصل حاكم تلقی می شود، فرهنگ سرمایه داری در تاروپود تمدن جدید جریان می یابد و آثار خود را هم در ساختارهای علوم اجتماعی، هم در جریان های اجتماعی از جمله فمینیسم و هم در سیاست ها و برنامه ها بر جای می گذارد؛ برای مثال در فرهنگ سرمایه داری، اقتدار، تفسیری اقتصادی می یابد و جایگاه ها و ارزش ها با پول توزین می گردد. براین اساس زنان به تعریف جدیدی از مشاركت اجتماعی با محوریت قدرت اقتصادی فراخوانده می شوند؛ در نتیجه میل به ایفای نقش مادری و همسری كم و روابط خانوادگی و ساختارهای خانواده دستخوش تغییر می گردد.
از اینجا می توان دریافت با وجود آن كه در سالیان گذشته، بارها در دفاع از نقش های جنسیتی و ضرورت تفكیك نقش ها گفته شده، به دلیل آن كه مفاهیم مدرن كم و بیش بر نظام برنامه ریزی حكومت می كند، نمی توان به تغییرات اساسی در نظام آموزشی و قوانین عمومی امید بست؛ از این رو تحولات خانواده حركت اشتدادی خود را علی رغم اظهارنظرهای علمی مختلف دنبال می كند.
با مراجعه به متون دینی به ویژه شیوه گفتاری و رفتاری پیامبر اكرم(ص) می توان هم وضعیت موجود خانواده در كشور را ارزیابی نمود و هم پای را فراتر گذاشته، به نظریه ای در باب خانواده رسید. در دیدگاه اسلام اقدام به تشكیل خانواده، ساختن دوست داشتنی ترین سازمان اجتماعی است؛۴۲ چرا كه خانواده برای تحقق آرمان های مورد نظر اسلام دارای ویژگی هایی بدیل ناپذیر است.
در نگاه اسلام ازدواج مسیر دین داری را تسهیل می كند۴۳ و عزوبت، شخصیت انسانی را فرو می كاهد۴۴. دوری از ازدواج، فحشا را توسعه می دهد۴۵ و تأخیر در ازدواج از ترس تنگدستی، سوءظن به خداوند است۴۶. بهترین قدم ها گام هایی شمرده شده اند كه در جهت تقویت پیوندهای خانوادگی برداشته شود و بدترین گام ها قدم هایی است كه در مسیر جدایی به كار افتد۴۷.ساختار خانواده در این نگاه، مبتنی بر سلسله مراتب طولی است و مرد عهده دار سرپرستی خانواده است؛۴۸ نه این ساختار در بستر زمان بدیل پذیر است و نه سرپرست خانواده می تواند مسئولیت خود را واگذار و یا نسبت به آن تسامح نماید۴۹. مهم ترین ابزار مدیریت خانواده، سخاوت۵۰، غیرت و گذشت است و اقتدار، پیش نیاز اعمال سرپرستی است. در عین حال از آنجا كه احساس اقتدار می تواند زمینه های تعدی به اعضای خانواده را فراهم آورد، مكانیزم های حقوقی و فرهنگی برای كنترل اقتدار پیش بینی شده است؛ اما از آنجا كه خانواده عرصه خصوصی ای است كه اغلب
● اسلام؛ مدافع حقوق خانواده
اوقات اقامه دعاوی حقوقی، به دلیل رابطه عاطفی زن و شوهر به مصلحت تشخیص داده نمی شود و یا به دلیل عدم امكان اقامه شهود و یا ترس ازعواقب بعدی ناكار آمد به نظر می رسد، تأكید بر آن بوده است كه بیش از هر چیز، روش های تربیتی و فرهنگی كنترل كننده به حساب آید؛ چنان كه درموضوع مقابله با خشونت های خانوادگی، طرفین به حسن خلق و مدارا ۵۱، صبر و كنترل خشم دعوت شده اند ۵۲، ضمن اینكه به این موضوع نیز توجه شده است كه نباید با ایجاد فشار روانی، عدم تمكین نسبت به موقعیت و جایگاه طرف مقابل و سهل انگاری درانجام مسئولیت ها، زمینه های خشونت علیه خویش را فراهم نمود ۵۳، كم كردن زمینه های بدبینی ۵۴، تعدیل انتظارات از یكدیگر ۵۵، تقبیح خشونت و توصیه كنترل آن ۵۶ نیز از دیگر روش های تربیتی اسلامی است.
● ازدواج گام اول، تعهد گام دوم و اساسی
ازآنجا كه اقدام به ازدواج از نگاه اسلام، آمیزه ای از تعهد و اختیار آزاد است كه پس از تشكیل خانواده بعد متعهدانه آن تقویت می شود، عمل طلاق كه بدون وجود انگیزه ای موجه، فرار از تعهد و عملی هوس آمیز تلقی و سبب بروز مشكلاتی برای همسر و فرزندان می گردد، عملی مبغوض در نظرگرفته می شود ۵۷ كه نباید قبح آن شكسته شود؛ از این رو سیاست های دینی به سمت تقویت روش های پیشگیری از طلاق از جمله با پیشنهاد انتخاب داوران خانوادگی ۵۸ و با ایجاد فضایی سنگین بر سر كسانی است كه به اندك بهانه ای اقدام به طلاق می كنند ۵۹ و یا زمینه هایی فراهم می سازند كه طرف متقابل متمایل به طلاق شود ۶۰؛ چنان كه تسامح و مدارا، كم كردن توقعات، صبر و گذشت، هدیه دادن به یكدیگر ۶۱،
سخنان نیكو و نگاههای عاطفه آمیز ۶۲ از زمینه های افزایش استحكام خانواده شمرده شده است.
كارآمدی خانواده نقطه عطف توجه آموزه های دینی است؛ لذا درابتدا توصیه می شود درانتخاب همسر به دو ویژگی مهم دین داری و حس خلق توجه شود .۶۳
از ملاحظه متون دینی می توان دریافت كه انتظار آن است كه خانواده بتواند حل مشكلات داخلی را تا حد امكان براساس توانمندی های خود را انجام دهد و از گذاشتن بار خود بر دیگران اجتناب نماید ۶۴؛ بنابراین نباید سیاست ها به سمت وابستگی خانواده به اعانه های بیرونی جهت گیری شود. البته آن گاه كه خانواده درحل مشكلات خود ناتوان بنماید، مسئولیت حمایت و كمك برعهده دیگران۵ ۶، از جمله نهادها قرارخواهد گرفت و لازم است همواره حس تعاون و هم یاری درجامعه اسلامی جریان یابد.
تقویت پیوندهای خانوادگی بسیار مهم و قطع پیوندها گناهی بزرگ شناخته شده است ۶۶؛ تقویت حمایت ها و مراقبت ها و در نتیجه كم شدن خوف از مشكلات ناشی از طلاق، مرگ همسر و از كارافتادگی، افزایش بعد نظارتی و هدایتی، افزایش روحیه تعاون اجتماعی و نشاط از آثار تقویت پیوندهای خانوادگی است؛ دراین میان توجه به پدر و مادر و تقویت جایگاه آنان تأكید ویژه ای یافته از آنجا كه رضایت خداوند به رضایت آنان پیوند خورده است. ۶۷
آموزه های دینی، توجه به نیازها و تمایلات اهل خانه را مسئولیت های سرپرست می داند ۶۸ و علاوه بر تشویق به فرزندآوری ۶۹، پرورش صحیح جسمی و روحی آنان را نیز مورد توجه قرارمی دهد. انتخاب اسامی نیكو ۷۰، ترحم به كودكان ۷۱، آزاد سازی نسبی آنان تا ۷ سالگی، تحت آموزش در آوردن آنان تا ۱۴ سالگی و همكارقراردادن آنان در فعالیت ها و تصمیمات تا ۲۱سالگی از مراحل تربیتی است كه ۷۲ كه توصیه می شود.
تربیت جنسی فرزندان با محوریت عفاف و تقوا ۷۳، كم كردن زمینه های تحریك جنسی آنان از جمله با جداسازی بستر آنان از ده سالگی ۷۴ و عدم ارتباط جنسی والدین دركنار فرزندان ۷۵ نیز از اهمیت بسزایی برخودار است. مهارت آموزی و سواد آموزی ۷۶ و آشناسازی فرزندان با قرآن مجید ۷۷ و احادیث اهل بیت ۷۸ آنان را در زمینه های شخصی و اجتماعی توانمند می سازد؛ چنان كه تقویت پایه های محبت به اهل بیت از یك سو هم به افزایش انگیزه های آنان می انجامد و هم ضمن آسان سازی صبر بر مشكلات درشرایطی كه انحرافات فكری و شبهات سبب لغزش افراد بسیار می گردد، آنان را ثابت قدم می دارد و روحیه ایثار را در آنان تقویت می كند.
اصلاح روابط جنسی زن و شوهر درقالب نفی ریاضت جنسی ۷۹ و رعایت آداب آمیزش ۸۰، دركنار توجه به رفتار عفیفانه در ارتباط با نامحرم ۸۱، از نكاتی است كه اهتمام دین به كار آمدی خانواده را نشان می دهد.
-پی نو شت ها در سرویس معارف روزنامه موجود است.
منبع : روزنامه کیهان