شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


رد پای خیال در سینمای ایران


رد پای خیال در سینمای ایران
پخش سریال مسافر زمان(۲) و جنبه تخیلی اش، باعث شده ما به فکر پیشینه و چگونگی گذشته این گونه از تولیدات در سینمای ایران افتاده و تاریخچه هرچه کوتاه آن را بررسی کنیم:
تخیل و رویا همیشه سرآغاز و ریشه همه حرکت های جهشی انسان در مسیر تکامل و تعالی بوده است، تا جایی که مخترعان و دانشمندان قبل از دست زدن به هر گونه عملی اول تخیلشان را به کار انداخته و کاستی ها را در رویاهایشان حل کرده اند.
تخیل، تاریخچه ای اساطیری و کهن دارد که عاملی منحصر به فرد و مخصوص به انسان دو پا می باشد.
انسان همیشه دوست دارد به چیزهای غیرممکن فکر کند و به آن شاخ و برگ بدهد.
آیا تا به حال فکر کرده اید چرا انسان ها علاقه زیادی به موجودات فضایی غیرانسانی اند؟ تا به حال فکر کرده اید چرا همه دوست دارند در این مورد بدانند و بخوانند؟ قوه تخیل در انسان حسی برتر را ایجاد می کند که هم می توان در زمینه مثبت و سازنده از آن استفاده کرد و هم منفی و مخرب.
قبل از پیدایش صنعت مدرن سینما، تخیلات فقط توسط آواها، کلمات و به طور کلی ادبیات به انسان انتقال می یافت، که نمونه برجسته اش «شاهنامه»، اسطوره ادبی کشور خودمان می باشد و البته نمونه به روزترش که ذره ذره خاطرات خوش شاهانامه را از کودکانمان گرفته و در ذهنشان رسوخ کرده به تعبیری تهاجم ادبی روز «هری پاتر» می باشد که با خلق موجودات و داستان های تخیلی نه تنها دنیای رویا پردازانه ادبیات را تسخیر کرده، بلکه صنعت سینما را نیز متحول ساخته است، هر چند که این کتاب ها به طور افسانه ای، رویاهای بی حد و اندازه نویسنده اش را از عنصر تخیل به واقعیت و از زنی خانه دار و بی پول به نویسنده ای معروف و ثروتمند بدل کرده است.
در هر صورت تخیل بعد از ظهور دنیای تصویر، از ادبیات پایش را بر پرده های تصویر گذاشت و دنیای مجازی سینما هر ذهنیت و اندیشه ای را به تصویر کشید. در دنیای تصویر هر ناممکنی به وسیله حقه های سینمایی ممکن شد و دنیای تخیلات عرصه ای مهیاتر وگسترده تر برای عملی شدن یافتند.
ذهن انسان چنان خلاق و ابداع کننده می باشد که در این گونه از سینما از هیچ رویاپردازی و تخیلی دست برنداشته و هر فکری را در قاب تصویر عملی کرده است.
تخیل چنان برای انسان جذاب بوده که سینمای جهان در اولین روزهای پیدایش به سمت سینمای تخیل رفته است.سال ۱۹۰۲ میلادی یعنی هفت سال پس از پیدایش سینما «رژژمه لیس» با ساخت فیلم «سفر به ماه» با الهام از رمان «نخستین انسان ها در ماه» نوشته «هربرت جورج ولز» اولین گام را در راه ساخت گونه تخیلی برداشت. در اولین اثر تخیلی سینمای جهان انسان به ماه رفته و به تخیلات و رویاهایش درمورد سفرهای فضایی جامه عمل می پوشاند، (تخیلی که بالاخره عملی شده است) سفر به ماه برخورد با موجودات فضایی از مضامینی که بیشتر در بین تولیدات ابتدایی سینما مورد توجه قرار گرفته است (این جاست که می فهمیم ذهن انسان آن قدر توانمند است که تمرکز بر هر موضوعی اگر مصرانه و همراه با عمل باشد، آن را به هر شکل و ترتیبی بدل به عناصر واقعیت و عینیت می کند. )
اما سینمای ایران، در این زمینه با گونه علمی- تخیلی آغاز نکرده و به علت پیشینه رویاپردازانه و ادبیات غنی از شعر به سراغ گونه فانتزی رفته است. (برای بهتر درک کردن این نوع از گونه ها بهتر است بدانید: سینمای فانتزی- تخیلی بیشتر ناشی از خیال و توهم آدمی می باشد، اما اگر عنصر علم نیز در آن دخیل باشد در حوزه سینمای علمی- تخیلی قرار می گیرد.) به تعبیری در ایران این گونه از سینما با تکیه بر خیال و توهم آغاز شد، از آنجایی که ایرانیان احساسات را بر همه چیز ترجیح می دهند، این نوع از گونه را بهتر و بیشتر درک می کردند.
سینمای تخیلی ایران بعد از متولد شدن در سال ۱۳۰۸ بارها سعی کرد به شیوه ای دست به خلق اثری تخیلی زده و گزینه ای جدید از فیلم سازی را امتحان کند.
اولین اثر خیلی سینمایی ایران «خواب های طلایی» نام دارد که در سال ۱۳۲۰ (۱۲ سال بعد از پیدایش سینما در ایران) «توسط معزالدین فکری» ساخته شد.
«خواب های طلایی» با تکیه بر خیال پردازی ساخته شده و با بازگشت به سال های سپری شده و رجوع به دوران شاه عباس به روایت داستانش می پردازد.
در این سفرها به گذشته، آرمان ها و آرزوهای یک جوان فقیر به حقیقت می پیوندد. جوان فقیر در اصفهان با شاه عباس ملاقات می کند و بعد از پی بردن شاه عباس به آرزوها و رویاهای فقیر سعی می کند به آرزوهای مادی جوانک جامه عمل بپوشاند و یک روز او را در تمام لذایذ دنیوی غرق سازد. فیلم با از خواب پریدن جوانک به پایان رسیده و دنیای واقعی و فقر خود را دوباره از سر می گیرد.
همان طور که توجه کردید اولین تجربه تخیلی سینمای ایران به خیال پردازی های ملموس جامعه پرداخته و از این طریق کمبودهای موجود در روز و وقت را گوشزد کرده است.
این گونه دنیای تصویر در ایران پا به عرصه تخیل گذاشت و خود را در این گونه از سینما محک زد.
بعد از سینمایی «خواب های طلایی» چندین فیلم دیگر نیز در گونه تخیل ساخته شد که با پیشرفت هایی نیز همراه بود بعد از اولین فیلم تخیلی، عوامل سینما از این حربه برای مطرح سازی مفاهیم معنوی استفاده کرده و هر ناممکنی در این حیطه را ممکن ساختند.
«جدال با شیطان» (حسین مدنی ۱۳۳۱)، «شب نشینی در جهنم» (ساموئل خاچیکیان ۱۳۳۶)، «انگشتر جادو» (مهدی بشارتیان ۱۳۳۷)، «انتقام روح» (اسماعیل کوشان۱۳۴۱)، «ارادتمند شما عزرائیل»، (منوچهر قاسمی ۱۳۴۹) ، «حسن کچل» (علی حاتمی ۱۳۴۹) و... از فیلم هایی می باشند که قبل از پیروزی انقلاب در این عرصه ساخته شده اند.
گونه فانتزی در سینمای پس از انقلاب حضوری گسترده تر پیدا کرد و به طور جدی تر در این زمینه فیلم سازی کرد.
فیلم سینمایی «زنگ ها» ساخته «محمد رضا هنرمند» در سال ۱۳۶۴ اولین فیلم فانتزی سینمای پس از انقلاب است که ماجرای فیلم در یک شهر اتفاق می افتد که افرادش توسط تلفن تهدید به مرگ شده وکشته می شوند، قتل ها طبق روال خاصی انجام می شود و پلیس دنبال ماجراست.
(نکته: ژانر تخیلی و ژانر وحشت دو عرصه از سینما می باشند که به گونه ای در برگیرنده هم بوده و مفاهیم یکدیگر را کامل می کنند.)
بعد از گذشت چهار سال فیلم سینمایی «پاتال و آرزوهای کوچک» توسط «مسعود کرامتی» در سال ۱۳۶۸ ساخته شد که نمونه ای کاملا فانتزی بوده و به گروه کودک تعلق داشته است، موجودی غریب به نام پاتال از میان کره جغرافیایی که مادر وحید برایش خریده بیرون می آید تا به جبران محبت وحید، آرزوهای او را برآورده سازد، به کمک نیروهای شگفت انگیزی که پاتال دارد آرزوهای وحید، خواهر و دوستانش برآورده می شود، فیلم نوعی تحقق آرزو و آرمان ها از طریق تخیل است، نه واقعیت.
«پاتال و آرزوهای کوچک» توانست موجی در سینمای تخیلی (فانتزی) ایجاد کند و ذهن عوامل سینما را به سمت این گونه جلب کند، هر چند که فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک» تجربه ای نه چندان زیبا و در خور ستایش بوده اما ابداع کننده راهی جدید به سمت این گونه از سینما می باشد.
در همان سال «محمد رضا هنرمند» برای دومین بار شانس خود را در این عرصه امتحان کرده و سینمایی دوست داشتنی«دزد عروسک ها» را می سازد، (دزد عروسک ها با تقلید و بهره برداری از چند فیلم تخیلی جهان ساخته شده است)
این فیلم همچنان یکی از دلخوشی های تکرار نشدنی سینمای کودک می باشد و در صورت پخش مجدد مخاطبان زیادی خواهد داشت.
دختر و پسری از اعضای یک خانواده در شهری به نام شهر شادی برای کمک به مادرشان که وام بانکی اش را دزدی به نام گنجو ربوده وارد عمل می شوند (تقابل مشکلات دنیای بزرگ ترها و دنیای خیال کودکان) اما توسط گنجو و مادرش عجوزه، دستگیرشده و در زیرزمین عجوزه زندانی می شوند. قصه دزد عرسک ها از تحرک و پویایی قابل توجهی برخوردار است.
فضاسازی های فیلم و شهر شادی همگی دنیایی جنایی و دور از ذهن را نشان می دهد.
هر چند که بازی های خوب از بازیگران پیشکسوت (منوچهر آذری و زنده یاد فرهنگ مهرپرور) ترانه ها و موزیک شاد در موفقیت کلی اثر بی تاثیر نبوده و به دنیای خیال انگیز و دوست داشتنی فیلم کمک کرده است.
یک سال بعد (۱۳۶۹ ) ابوالحسن داوودی بهترین و در خورتوجه ترین فیلم تخیلی ایرانی به نام «سفر جادویی» را ساخت.
سال ۱۳۷۰ «فریال بهزاد» با اکران سینمایی «کاکلی» و بعد از آن فیلم «دره شاپرک ها» تولیدات گونه علمی و تخیلی را افزایش داد.
جالب است بدانید که بیشتر تولیدات این ژانر مضامین کودکانه داشته و برای اهداف سینمای کودک ساخته شده است، البته که نوع فانتزی گونه تخیلی به دلیل عناصر سازنده و ماهیتش بیشتر مخاطبان کم سن و سال را جذب می کند، هر چند که نمونه قابل توجه و برجسته اش طیف گسترده ای از مخاطبان را در برمی گیرد.
«دیگه چه خبر» فیلمی از «تهمینه میلانی» در سال ۱۳۷۰ (این طور که مشخص است سال ۷۰ پربارترین سال در عرصه تولیدات این چنینی بوده است) ساخته شده است، «دیگه چه خبر» علاوه بر زیبایی های بصری، جنبه های دیگری نیز داشته که آن را از دیگر تولیدات مستثنا ساخته است، این سینمایی اولین تجربه ایران در زمینه گونه علمی- تخیلی می باشد، به وسیله سینمایی دیگه چه خبر، آدم آهنی و علم وارد سینمایی تخیلی ایران می شود.
میلانی در سال ۱۳۷۳ نیز سینمایی «کاکادو» را در همین ژانر ساخت.
اما بعد از دو فیلم تهمینه میلانی، دنیای سینمای تخیلی دوباره به نوع فانتری برگشته و آثاری چون «حسنک» به کارگردانی «زهرا مهستی» و «راز چشمه سرخ» به کارگردانی «سید علی سجادی حسینی» را ارائه داد.
با حضور «بهروز افخمی» در عرصه این گونه تولیدات، کارنامه سینمای تخیلی در ایران متحول شد و یکی از بهترین آثار در سینمای ایران خلق شد، فیلم خوش ساخت «روز فرشته» با داستان عجیبش توانست بعد از مدت ها روحی زنده به سینمای ایران القا کند.
افخمی در سال ۱۳۷۲ با تلفیق دنیای عینی، دنیای خیالی و داستانی منسجم با فیلمنامه ای کاملا منطقی و به تصویر کشیدن دنیای دور از ذهن، فیلم خوب و قابل قبولی را ساخته است.
دیدن مرگ توسط داداش بیک (عزت ا... انتظامی) و ارتباطش با جن و فرشته از مضامین نو و جذابی بود که بینندگان زیادی را در آن زمان جذب کرد. بازی قابل قبول و فوق العاده عزت ا... انتظامی و اکبر عبدی نیز در موفقیت این اثر موثر بوده است.
«من زمین را دوست دارم» فیلمی از «ابوالحسن داوودی» در سال ۱۳۷۳ برگرفته از نمونه آمریکایی اش به نام «دیدار از یک ستاره کوچک» ساخته سال ۱۹۶۰ با بازی «جری لوئیس» نیز یکی از بهترین آثار در پرونده تخیلی ایران می باشد، جالب تر این که «علی رضا خمسه» به جای جری لوئیس بازی کرده و آن را دیدنی ساخته است.
این جاست که به سرنوشت ساز بودن داستان در این گونه از سینما بیشتر از هر گونه دیگر پی می بریم، از آن جایی که اقتباس ها و فیلم های برگرفته از نمونه های جهانی مانند «دزد عروسک ها» و «من زمین را دوست دارم» بهتر و قابل پذیرش تر بوده اند می توان درک کرد یکی از بزرگ ترین کاستی های این گونه در سینمای ایران داستان پردازی می باشد.
به طور کلی به علت پر خرج بودن این گونه فیلم ها، تهیه کنندگان ریسک پذیرش چنین پروژه هایی را نمی کنند و مخاطبان را از دیدن تصاویری ایرانی و البته تخیلی محروم می سازند، هر چند که رفتن به سمت این سینما ملزومات زیادی دارد که یکی وجود امکانات و ابتکارات در عرصه جلوه های ویژه می باشد!!!
منبع : روزنامه خراسان


همچنین مشاهده کنید