شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

مدرس از دستگیری تا شهادت


مدرس از دستگیری تا شهادت
۱۳۰۷ ش (=۱۳۴۷ هـ. ق) در روز ۱۶ مهرماه مدرس پس از خاتمه انتخابات دوره ۷ كه به او اجازه انتخاب شدن ندادند و خانه نشین بود در منزل خود دستگیر و نخست از تهران به دامغان و مشهد و بعد از مشهد به خواف تبعید شد. استاد بهار در این مورد نوشته است: «درگاهی ... شبی با چند تن دژ خیم وارد خانه سید شد آقا سید جلال الدین تهرانی قبلاً آنجا بوده است درگاهی وارد می شود و دشنام به مدرس می دهد مدرس به او تعرض می كند درگاهی خود را روی سید می اندازد و او را كتك می زند در این هنگام فرزند او سید عبدالباقی از اتاق دیگر می رسد و با درگاهی طرف می شود و درگاهی امر می دهد دژخیمان سید را سر برهنه و یك لاقبا دستگیر می كنند و ...» برخی تاریخ تبعید مدرس را ۱۳۰۶ ذكر كرده اند كه یقیناً اشتباه است. ۱۳۰۷ ش(=۱۳۴۷ هـ. ق) هنگامی كه او را دستگیر كردند تمام نوشته ها، كتاب ها، اوراق و اسناد روزنامه كه در منزل سید بود در كیسه ای ریختند و با خود به اداره آگاهی شهربانی بردند. ۱۳۰۷ش (= ۱۳۴۷ هـ. ق) تا ۱۳۱۶ (= ۱۳۵۶ هـ . ق) یادداشت هایی در دوران تبعید نوشته كه هنوز به دست نیامده است (نقل قول از نوشته زنده یاد ملك الشعراء بهار). ۱۳۱۴ش (= ۱۳۵۴ هـ. ق) نامه ای كوتاه به مشهد برای شیخ احمد بهار فرستاد كه شیخ احمد ظاهراً به ملك الشعرا ءبهار برساند مدرس در آن نامه نوشته بود «زندگانی من از هر حیث دشوار است حتی نان و لحاف ندارم». ۱۳۱۶ش (= ۱۳۵۶ هـ. ق) او را از خواف به كاشمر (ترشیز) فرستادند.
۱۳۱۶ش(= ۱۳۵۶ هـ. ق) نوشته اند ساعت ۵ بعد از ظهر روز ۱۳۱۶‎/۷‎/۲۲ از خواف واردكاشمر شد. ۱۳۱۶ش(= ۱۳۵۶ هـ. ق) رسدبان اقتداری را دو مرتبه مأمور كشتن مدرس كردند اما وی به این كار تن در نداد در نتیجه این مأموریت را به جهانسوزی، وقار و خلج واگذار كردند. ۱۳۱۶ش (= ۱۳۵۶ هـ. ق) رسد بان اقتداری رئیس شهربانی كاشمر كه از كشتن مدرس خودداری كرده بود را از مشهد به همدان انتقال دادند و در همدان او را دنبال مرحوم مدرس فرستادند. ۱۳۱۶ش (= ۱۳۵۶ هـ. ق) شب دهم آذر ۱۳۱۶ ش برابر ۲۷ رمضان ۱۳۵۶ ه . ق قبل از افطار آدم كشانی كه مأمور به شهادت رسانیدن او بودند وی را در كاشمر به شهادت رسانیدند. ۱۳۱۶ش (= ۱۳۵۶ هـ. ق) شب دهم آذر جنازه مدرس را شبانه به طور محرمانه به غسالخانه بردند و همان شب بی سر و صدا وی را به خاك سپردند. ۱۳۱۶ش (= ۱۳۵۶ هـ. ق) در تاریخ ۲۳ آذرماه به موجب چك شماره ۸۲۹۸ مبلغ ۱۵۰۰ ریال از محل اعتبار مخفی شهربانی مركز به شهربانی مشهد، از تهران برات شد، این چك بابت انعام به مأمورین قتل مدرس پرداخت گردید و هر یك با دریافت ۷۵ تومان دست كثیف خود را به خون این سید بزرگوار آلوده كردند. ۱۳۲۰ش (= ۱۳۶۰ هـ. ق) روز یكشنبه ۲۷ مهرماه نخستین كسی كه پس از ۲۰ شهریور نام مدرس را در مجلس به زبان آورد شیخ الاسلام ملایری نماینده ملایر بود.
۱۳۲۱ش(= ۱۳۶۱ هـ. ق) روز سوم مرداد به دستور دكتر جلال عبده دادستان وقت دیوان كیفر نخستین جلسه محاكمه قاتلان مدرس و برخی دیگر در دیوان عالی كیفر آغاز شد، دكتر عبده به نگارنده كه در این باره با ایشان مصاحبه ای انجام داد اظهارداشت: محل دیوان كیفر در ساختمان پشت كاخ گلستان بود كه پس از تجدید بنا مدتی مركز شیر و خورشید سرخ ایران گردید و اینك متعلق به وزارت دارایی و امور اقتصادی است. دكتر عبده اظهار داشت شبی كه مختاری و دستیارانش را دستگیر كردیم همان شب همه مشغول نماز خواندن و ادعیه خواندن شده بودند و حتی به من گفتند كه دكتر احمدی وقت اذان صبح در محل بازداشتگاه به صورت بلند اذان می گفته است. ۱۳۲۱ش (= ۱۳۶۱ هـ. ق) روز ۵ شنبه پنجم شهریور جلسه محاكمه قاتلان مدرس و دیگران در دیوان كیفر خاتمه یافت. شرح محاكمه و متن محكومیت متهمان در روزنامه های وقت به چاپ رسید. ۱۳۲۲ش (=۱۳۶۲ هـ. ق) دوست و همسنگر مدرس، ملك الشعراء بهار قصد داشت شرح احوال وی را بطور كامل بنویسد و قسمتی از شرح احوال را به عنوان «مدرس یا بزرگترین مرد فداكار تاریخ» نوشت، ولی بیماری و مشكلات به او امان نداد تا این خدمت مهم را به پایان برساند. می توان اعتراف كرد كه همان مقداری كه بهار درباره مدرس نوشته تاكنون بهترین نوشته ای است كه درباره مدرس نوشته اند. ۱۳۲۲ش (=۱۳۶۲ هـ. ق) ابراهیم خواجه نوری شرح احوال غرض آلودی زیر عنوان «بازیگران عصر طلایی» از مدرس نوشت كه نویسندگان و محققان آن عهد مقالات و نوشته های بسیاری در رد نوشته خواجه نوری نوشتند و به خطا های او اشاره كردند. ۱۳۲۲ش
(= ۱۳۶۲ هـ. ق) حسین مكی در جواب نوشته خواجه نوری مقالاتی چند در روزنامه ستاره نوشت ادعای وی را تأیید كرد هرچند وی در سال های گذشته نیز ۲ جلد كتاب دیگر در باره شهید مدرس منتشر كرده است.(۱)
۱- برگرفته از مدرس در تاریخ و تصویر، محمدگلبن، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، ،۱۳۶۷ صص۱۰۶- ۱۰۴
منبع : روزنامه ایران