شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


آپارتمانی به وسعت یک شهر


آپارتمانی به وسعت یک شهر
«دایره زنگی» یک کمدی آپارتمانی طراز اول از سینمای معاصر ایران است، به‌ویژه آنکه نام اصغر فرهادی به‌عنوان نویسنده فیلمنامه (و البته همسر کارگردان) در فهرست عوامل به چشم می‌خورد.
فرهادی به شهادت مجموعه‌های تلویزیونی، فیلم‌های سینمایی و فیلمنامه‌های دیگرش نشان داده که با ضوابط و قواعد پیچیده زندگی آپارتمان‌نشینی در کلانشهر تهران آشناست.
خصوصیت‌های اخلاقی و رفتاری طبقه متوسط ایرانی را به‌خوبی می‌شناسد و به همین دلیل است که شخصیت‌های پرتعداد فیلم «دایره زنگی» برای تماشاگر ساکن شهر تهران اینقدر آشنا به‌نظر می‌رسند. بزرگ‌ترین چالش «دایره زنگی»، شخصیت‌پردازی کاراکترهای پرشمار و پرورش روابط میان آنهاست که فیلم و فیلمنامه به‌خوبی از پس این کار دشوار برآمده‌اند.
شخصیت‌های متناقض این فیلم و روابط پیچیده و متزلزل میان آنها را می‌شناسیم و باور می‌کنیم. از این منظر، آن خنده‌های از ته دل که در سالن‌ها به گوش می‌رسند را می‌توان کنشی طبیعی، ناشی از آشناپنداری تماشاگر نسبت به آدم‌ها و وقایع جاری در فیلم دانست.
تقابل سنت و مدرنیته در زندگی آپارتمانی شهر تهران، جوهره اصلی «دایره زنگی» است. اساسا شیوه زندگی آپارتمانی متعلق به دوران مدرنیته است و انسان ذاتا سنتی ایرانی در برخورد با چنین پدیده‌ای، به تناقض‌های غریب و مضحکی می‌رسد که موقعیت‌های نمایشی و کمیک بیشماری را در اختیار نویسنده و کارگردان می‌گذارد.
این موقعیت‌ها و شکل زندگی امروزی در شهر تهران در تلویزیون و سینمای ما به کلیشه‌های ازلی و ابدی تبدیل شده است اما هنر «دایره زنگی» در همین‌جاست که بی‌توجه به آن کلیشه‌های دروغین، تصویری واقعی اما هجوآلود از این شیوه زندگی و تقابل دائمی سنت و تجدد در قالب زندگی شهری تهران معاصر ارائه می‌دهد.
تصاویر و لحظه‌هایی آنقدر واقعی و ملموس که تماشاگر آشنا با این لحظه‌ها در برخورد با آنها، جز قهقهه‌ای بلند از ته دل واکنش دیگری نخواهد داشت.
تجهیزات دریافت و نمایش تصاویر ماهواره‌ای به‌رغم محدودیت‌ها، آشناترین وسایل زندگی مدرن امروزند. اتفاقا تقابل و تناقض در همین مورد به اوج خود می‌رسد.
بافت و نگاه سنتی جامعه ایرانی، از سویی کلیت تصاویر و برنامه‌های ماهواره‌ای را برنمی‌تابد. به همین دلیل است که در یک آپارتمان چند واحدی، گروهی برپاکردن آنتن‌های بشقابی در پشت‌بام خانه را، از حقوق خود می‌شمارند و گروهی دیگر، علم مخالفت با آن را بر می‌افرازند.
در حالی که در همین خانواده سنتی فرزندان نسل جوان به راه خود می‌روند و والدین به ظاهر مخالف آن، در خلوت بدشان نمی‌آید که نیم‌نگاهی به آن بیندازند. فیلم با هوشمندی نه این پدیده را یکسره محکوم می‌کند و نه به دفاع صرف از آن می‌پردازد. بلکه با ظرافت تنها به نمایش موقعیت‌های طنزآلود ناشی از حضور این وسیله تکنولوژیک در بافت سنتی متمایل به تجدد جامعه دست می‌زند.
از نکات قابل ذکر و تامل «دایره زنگی» بازی‌های روان و موفق اغلب بازیگران فیلم است. کنترل و هدایت این تعداد بازیگر در فضایی محدود و موقعیت‌هایی خطیر به لحاظ اجرا و میزانسن و منطق روایتی، کار دشواری است که پریسا بخت‌آور در نخستین تجربه سینمایی خود به خوبی از پس آن برآمده است. بازی‌های بازیگرانی چون محمدرضا شریفی‌نیا، امین حیایی، بهاره رهنما، صابر ابر، باران کوثری، گوهر خیراندیش و دیگران کاریکاتوری تمام عیار از کاراکترهایی هستند که یا هر روز با آنها سر و کار داریم و یا حتی خود ما یکی از آنهاییم! اما گل سرسبد بازی‌های این فیلم خوش ساخت بی‌شک به مهران مدیری تعلق دارد.
برای اثبات این مدعا کافی است مجموعه بازی‌های تلویزیونی و حتی شخصیت کارآگاه نامتعارف فیلم «همیشه پای یک زن در میان است» را با شخصیت او در «دایره زنگی» مقایسه کنیم، تا به میزان موفقیت مدیری در پرورش نقشی یکسره متفاوت از کارنامه و پرسونای بازیگری‌اش پی ببریم. نقشی که قطعا نقطه اوج کارنامه بازیگری او تا این لحظه را رقم زده است.
برقراری تعادل میان شخصیت‌های متعدد، در فضا و مجال اندک یک مجتمع آپارتمانی و یک فیلم سینمایی از دیگر نکات مثبت فیلم است که به بازی‌های بازیگران نیز جلوه‌ای تازه می‌بخشد.
اما به نظر می‌رسد کامل‌ترین و پخته‌ترین شخصیت فیلم، نقشی است که باران کوثری آن را ایفا می‌کند. از ابتدای فیلم با شخصیت دختری موقر، پاک و
چهره ای آرام مواجه می‌شویم و خواه ناخواه با او احساس همذات‌پنداری می‌کنیم، اما در پایان فیلم متوجه پیچیدگی‌های شخصیتی او می‌شویم و در می‌یابیم که ما هم به مانند اغلب شخصیت‌های فیلم از او رودست خورده‌ایم. این نقطه قوت بدون شک از فیلمنامه پرجزئیات و شخصیت‌پردازی دقیق اصغر فرهادی است که بر جذابیت‌های فیلم می‌افزاید.
مازیار فکری ارشاد
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید