پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


مطالعات امکان سنجی؛ پیش نیاز توسعه بخش معدن


مطالعات امکان سنجی؛ پیش نیاز توسعه بخش معدن
بخش اعظمی از معادن کشور در اختیار بخش دولتی است که در هنگام واگذاری به بخش خصوصی از رانتهای مختلف اجرایی، اطلاعاتی و بهره برداری لطمه می بیند. این رانتها عملا موجب می شود كه كارآفرین و متخصص امر پیش قدم نشود و بیشتر فردی كه ارتباط و شناخت و اطلاعات ساده دارد پا پیش بگذارد و با همان اطلاعات ساده مالكیت یك معدن بسیار بزرگ، قوی و غنی را بگیرد. این عاملی است که آقای سید حسن خباز رئیس هیئت مدیره گروه مهندسی – صنعتی فهامه آن را یکی از دلایل ناکامی در بخش معدن می داند. معادن برای رشد و بالندگی علاوه بر رفع نارساییهای قانونی نیازمند بازوهای مشاوره ای و نظام مهندسی قوی یا به عبارتی نیازمند "مهندسی طرحها" هستند. این رویه توجیه پذیری طرح را برای سرمایه گذار مشخص می کند و بانکها را یاری می دهد تا در تامین مالی پروزه دقیق و کارشناسی عمل نمایند. گروه مهندسی صنعتی فهامه طرحهای توجیه پذیری اقتصادی ارائه می دهد. این گروه با ۳۰۰ نفر پرسنل متشكل از چهار شركت مهندسی است که خدماتی در زمینه مشاوره مدیریت سیستمهای اطلاعاتی مدیریت و افزایش بهره وری در سازمانهای مختلف صنعتی بازرسی و ارائه خدمات مهندسی كیفیت و ارتقای كیفیت متمرکز عمدتا در صنعت خودرو را ارائه می دهد. همچنین ارائه خدمات مهندسی طرحها نیز در دستور کار مدیریت این شرکت است و بر مبنای تاییدیه آن، بانك صنعت و معدن آن طرح را تامین مالی می نماید.
از آنجایی که این گروه مهندسی طرح تعدادی پروژه در زمینه های سنگ و فرآوری محصولات معدنی را برعهده داشته است با آقایان سید حسن خباز رئیس هیئت مدیره شرکت مهندسی فهامه و ابوالفضل ریاحی، مدیر امور مهندسی طرحها و سیستمهای مدیریت به گفت و گو نشستیم که طی آن چگونگی توجیه پذیری طرحها و نارساییهای بخش معدن از نگاه این مدیران تشریح شده است.
توجیه پذیری طرحها چه مكانیزمی باید داشته باشد و براساس چه مبنایی این كار را انجام می دهید؟ چه طرحهایی را در زمینه معادن داشتید، وضعیت سنگهای تزئینی در كشور چگونه است؟ در بخش خصوصی چه میزان توانایی وجود دارد؟
از نظر ظرفیتهای معدنی بیشتر از یك دهم بهره برداری نمی كنیم و این ظرفیتها و پتانسیلها از نارساییهایی رنج می برد كه این نارساییها برخی به قوانین، برخی به تكنولوژی و برخی دیگر به جذب سرمایه بر می گردد. عمده ترین نارساییهایی كه در معادن و استخراج از معادن داریم چیست؟ خباز: بعضی از معضلات صنایع، کمابیش به هم شبیه هستند و در همه جا توانایی طرح شدن را دارند ازجمله اینكه ازلحاظ دیدگاههای كلان نظام تعریف مشخصی از حد و چگونگی مالكیت وجود ندارد. به همین دلیل است كه افرادی با ویژگیهای خاص سازمانهای اقتصادی را ایجاد می كنند بعد از مدت كوتاهی اگر از یك سقف مالی گردش سرمایه ایشان بیشتر شود با دغدغه هایی مواجه می شوند و ترجیح می دهند به شكلی یا خود را فقیر نشان دهند و یا اینكه سرمایه خود را از كشور خارج كنند. در نتیجه ما نمی بینیم كه یك بنگاه اقتصادی معتبر و بزرگ بتواند در كشور شكل بگیرد كه تكنولوژیهای مدیریت روز را داشته باشد، نحوه اداره سازمانهای بزرگ را بداند و بتواند در ازای این سرمایه گذاریها و كارآفرینی كه می كند ایجاد اشتغال و توسعه تكنولوژیهای تولیدی كند.
پس بعضی از مشكلات به فضای عمومی كشور بر می گردد كه اجازه رشد و توسعه سازمانهای صنعتی را در ابعاد وسیع نمی دهد و بستر برای ایجاد ساختارهای صنعتی با گردش مالی بالا وجود ندارد. درنتیجه تحقیق و توسعه ای هم وجود ندارد و تكنولوژیهای مدیریتی روز و كارآمد نیست. در سطح جهانی و رقابتهای جهانی فعالیت ندارند و خودشان به عنوان بنگاه اقتصادی نمی توانند در تصمیمات سیاسی كشور ذی مدخل باشند.
این معضلات، اساسی است كه در همه صنایع وجود دارد. در معدن این مشكل فراوان تر به چشم می خورد. چون بخش اعظمی از آن دراختیار دولت است و در هنگام واگذاری به بخش خصوصی از رانتهای مختلف اجرایی، اطلاعاتی و بهره برداری لطمه می بیند. این رانتها عملا موجب می شود كه كارآفرین و متخصص امر پیش قدم نشود و بیشتر فردی كه ارتباط و شناخت و اطلاعات ساده دارد پا پیش بگذارد و با همان اطلاعات ساده مالكیت یك معدن بسیار بزرگ، قوی و غنی را بگیرد. در این مدت فاصله ما از دنیا از لحاظ تكنولوژی به نوعی بیشتر شده است. در حالی كه در دهه های گذشته نه چندان دور كه وضع چندان خوبی هم نداشتیم، همكاریهای تكنولوژیكی با كشورهای خارجی كه بتوانند در اكتشاف، استخراج و بهره برداری كمكمان كنند شكل می گرفت ولی طی چند سال اخیر چنین وضعیتی متاسفانه وجود نداشته است.
در مطالعات خودمان می بینیم که بعضی از شركتهایی كه فقط ماشین ساز هستند وارد شده اند. یعنی تكنولوژی ساخت ندارند و فقط ماشین آلات خود را شاید با قیمتی بیشتر می فروشند و سراغ کاری دیگر می روند.
به عبارتی در بخش مدیریت در معادن شاهد نوعی عقب گرد نسبت به گذشته هستیم؟
خباز: به نظر ما بله. علت آن این است كه از تكنولوژیهای روز دنیا فاصله گرفته و می گیریم و مهم ترین مسئله تكنولوژی مدیریت است كه با فضایی كه ایجاد می كنیم تكنولوژی مدیریت رشد نمی كند. پس اول فضا را باید اصلاح كرد تا ساختارهای صنعتی بزرگ شكل بگیرند، بعد ساختارهای صنعتی بزرگی كه تعهد قبلی و اجرایی داشته باشند كه درصورت افزایش سرمایه منابع مالی خود را از كشور خارج نكنند.
آیا در بخش معدن می توان همان فرمولی را که برای صنایع نفت و گاز به کار گرفتند و پیمانکاران عمومی را وارد عرصه پروژه های بزرگ کردند در بخش معدن نیز کاربرد خواهد داشت. به این ترتیب بتوان برای شرکتهای متعدد و ریزی که قدرت چانه زنی ندارند و توان محدود رقابتی دارند برنامه ریزی کرد؟ خباز: پیمانکار عمومی نگاهی بود برای اینكه شركتهای وابسته به دولت و بخش خصوصی بتوانند پروژه را در قالب یك پیمانكار كل به دست بگیرند بعد كار را بین سایر پیمانكاران فرعی تقسیم كنند. نقش بیشتر آن برای اجرای پروژه بود. در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران سعی كردند در بخشهای ریلی، ساختمانی و نفت چنین پیمانکارانی را ایجاد كنند و تا حدودی موفق بودند. بخش معدن دراختیار شركت گسترش و نوسازی صنایع معدنی و معادن (ایمیدرو) قرار گرفت.
ایمیدرو مسئولیت توسعه صنعت معدنی را به عهده دارد و چون سازمانی نوپا است هنوز این متولوژیها در آن خیلی شكل نگرفته است، اما به طور قطعی نگاه توسعه معادن نیاز به ظرفیت سازی خاص خود دارد كه ورای طراحی یک پیمانکار عمومی است.
منبع : مجله صنعت حمل و نقل