یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مبانی اقتصاد اسلامی


مبانی اقتصاد اسلامی
● مقدمه
قبل از قرن هفدهم، علم و فلسفه با یکدیگر در قلمرو معارف بشری مورد تحقیق واقع می‌شدند و مرز مشخصی میان آن دو وجود نداشت، تا آن که در دوران رنسانس، فرهنگ اومانیسم زمینه‌های شناخت مسائل اجتماعی را از طریق عقل و تجربه به وجود آورد. این رونددر خلال قرن هفدهم آن‌چنان شتاب یافت که باعث شد در ابتدای قرن هجدهم زمزمه‌ی استقلال و جدایی علوم‌اجتماعی از فلسفه آغاز شود؛ و پدیده استقلال و انفکاک علوم اجتماعی از فلسفه نیز به طور طبیعی این اندیشه را نمودار ساخت که پدیده‌ اجتماعی ویژگی‌های منظمی دارند و قانون حاکم بر رفتار اجتماعی همانند قانونمندی حاکم بر جهان ماده و طبیعت است.
در مورد اقتصاد هم، اندیشمندان اقتصادی معتقد بودند که فعالیت‌های انسانی در تولید، توزیع و مصرف تابع قوانین طبیعت است که باید آنها را شناخت تا آنکه بتوان روابط علمی بین پدیده‌های اقتصادی را تبیین کرد از آن جا که این قوانین طبیعی است پس، مناسب‌ترین قوانینی هستند که می توانند تعادل به وجود آورند، به شرط اینکه در وضعیت طبیعی و آزاد بکار روند و دولت‌ها، در عملکرد آنها دخالتی نکنند. بنابراین پدیده‌های عینی اقتصادی و رفتارهای انسان عاقل اقتصادی در صحنه اقتصاد، همانند دیگر رخدادهای فیزیکی، تابع رابطه علمی مشخص است و با روش‌ تجربه قابل ملاحظه و بررسی است. واقعیت این است که پیدایش رفتارهای اقتصادی، تصادفی واتفاقی نیست، بلکه نظام علی و معلولی بر آنها حاکم است؛ به گونه‌ای که می‌توان در سایه رابطه علیت، این رفتارها را تفسیر کرد؛ ولی نباید از نظر دور داشت که یکی از اجزاء علت تامه و این رفتارها و رخدادهای عینی اراده و اختیار انسان است. رابطه اقتصادی در جامعه الزاما در چارچوب یک نظام اقتصادی، مشکل می‌گیرد و نظام اقتصادی هم بدون «جهت» و «هدف» پذیرفته نیست و «باید‌های که «جهت» و «هدف» نظام اقتصادی را تبیین می‌کنند؛ «بایدهای مبانی» نامیده می‌شود.
● اقتصاد چیست؟
انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیازهای خود دارد، سعی می‌کند که با صرف حداقل تلاش‌ها هزینه، حداکثر نتیجه را به دست آورد، این راه و روش، اصل اقتصاد نامیده شده، فرد تحت تاثیر هر مشرب خاص که باشد، لازم است برمبنای این اصل رفتار کند.
بنابراین، «اقتصاد» علمی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمی یابد مطالعه می‌کند.
مطالعه اقتصاد باید درک، بیان و تا حدی پیش‌بینی رفتار اقتصادی انسان را امکان‌پذیر سازد. این مطالعه باید به بهبود رفاه مادی فردی و اجتماعی بشر کمک کند؛ بنابراین می‌توان ادعا کرد که اقتصاد، قبل از هر چیز، به تجزیه و تحلیل وتوضیح شرایط و روابطی که در قلمرو رفاه مادی قرار دارد، می‌پردازد. و اقتصاد برخلاف علوم طبیعی، علم محض نیست؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تاثیر اراده بشر قرار می‌گیرد.
● موضوع علم اقتصاد
موضوع اقتصاد عبارت است: از ثروت(کالاها، خدمات و منابع) از حیث چگونگی تولید، توزیع و مصرف آن.
مقصود از«ثروت» جنبه مالیت و ارزش کالاها و خدمات است، نه جنبه عینیت اموال؛‌ بنابراین ثروت از نظر ارزشمند بودن و مالیت موضوع اقتصاد است.
ثروت، از حیث چگونگی رشد، توزیع و به مصرف‌رساندن آن موضوع اقتصاد است، نه حیث آن به این شخص یا آن شخص.
● تعریف اقتصاد
از معانی اقتصاد در لغت، میانه‌روی و پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری است.
در آیه «و اقصد فی مشیک» نیز به همین معنی آمده است.
از آن نظر که اعتدال در هزینه زندگی یکی از مصادیق میانه روی بوده، کلمه «اقتصاد درباری» آن بسیار استعمال می‌شده است تا آنجا که در به کارگیری عرفی از «اقتصاد» همین معنی مقصود بوده است.
اقتصاد از معانی عرفی خود (میانه روی در معاش و تناسب دخل و خرج) تعمیم داده شده است.
به هر حال برای «اقتصاد» که اقتصاد دانان از آن بحث می‌کنند تعاریف مختلفی ارائه شده است ارسطو: علم اقتصاد یعنی مدیریت خانه، ادام اسمیت: اقتصاد،‌ علم بررسی ماهیت وعلل ثروت ملل است. استوارت میل: اقتصاد، عبارت است از بررسی ماهیت ثروت از طریق قوانین تولید و توزیع- ریکاردو: اقتصاد علم است.
تعریف دیگر: علم اقتصاد بررسی کردارهای انسان در جریان عادی زندگی اقتصادی عنی کسب درآمد و تمتع از آن برای تربیت دادن زندگی است.
● روش‌های تحقیق، تحلیل و طرح مسائل اقتصادی
▪ روش شناسی
اقتصاد دارای روش‌های تحقیق، تحلیل و بیان موضوعاتی است که در بعضی از آنها با سایر علوم مشترک است. در اقتصاد دو روش شناخته شده «روش قیاسی» و «روش استقرایی» برای شکل دادن به نظریه‌های اقتصادی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مبنای اصل روش قیاسی، قیاسی منطقی و مبنای اصلی روش استقرایی، استقرایی منطقی می‌باشد .
▪ قیاس منطقی
حجتی است که در آن، ذهن از قضایای کلی، نتیجه‌ای جزئی را استنتاج می‌کند؛ به تعبیر دیگر، قولی است، فراهم آمده از چند قضیه، به نحوی که از آن قول، به طور ذاتی قول دیگر لازم آید. قیاس منطقی عمل ذهن برای استنتاج از کلی است.
▪ استقرایی منطقی
حجتی است که در آن ذهن از قضایای جزیی به نتیجه‌ای کلی می رسد و از محسوس به معقول یا از پدیده به قانون می‌رسد. در این استدلال، در واقع بخشی از قضایای جزئی دیده شده و سپس حکم آن به همه موارد تعمیم داده شده، قانون کلی استخراج می‌شود.
▪ روش قیاسی
روش قیاسی، عبارت است از روش استدلال عقلی و انتقال از معلول به علت یا برعکس، با استفاده از لازم و ملزوم‌ها و روابط منطقی میان قضایا، برای اثبات یک نظریه کلی.
▪ روش استقرایی
عبارت است از روش استدلال از بررسی جزئیات و داده‌هایی و عینی به هدف دستیابی به نتایج و قواعد و احکام عام کلی؛ به عبارت دیگر، حرکت از جزئی به کلی برای تکوین یک نظریه را روش استقرایی گویند.
در این روش استدلال ابتدا از طریق تحقیقات تجربی پدیده‌های اقتصادی مورد مشاهده قرار می‌گیرند و سپس با تعمیم نتایج روابط خاص مشاهده شده در پدیده‌ها، قواعد و قضایای کلی و عام، به صورت یک نظریه یا قانون اقتصادی ارائه می‌شود.
ـ فرضیه
نتایج و قواعد به دست آمده از فرض‌ها در مورد یک پدیده اقتصادی را با استفاده از روابط و دلایل منطقی، یک فرضیه اقتصادی گویند.
ـ نظریه
با آزمون تجربی یک فرضیه اقتصادی و با تایید نسبی روابط و قواعد ارائه شده در آن، به وسیله تحقیقات تجربی در مورد پدیده‌های خاص اقتصادی، یک نظریه ساخته می‌شود. تکرار تایید نسبی تجربی یک فرضیه، آن را به صورت یک قانون در می‌آورد. این نظریه یا قانون خود می‌تواند به عنوان فرض‌های یک نظریه دیگر اقتصادی به صورت قواعد کلی در روش قیاسی به کار رود.
اشرف شریعت
منبع : روزنامه تفاهم


همچنین مشاهده کنید