تاثیر پول های بی حساب در فوتبال ایران

رقابت های فصل گذشته لیگ برترفوتبال تمام شد و تیم ها از هفته پیش تمام هم و غم خود را معطوف بر به خدمت گرفتن بازیکنان جدید کرده اند و در این راه چه هزینه های هنگفتی که از کیسه باشگاه ها که غالبا هم دولتی هستند صرف نمی شود.
فرهنگ غنی ایرانی حکایات بسیاری را برای ما به میراث گذاشته که سرسوزنی توجه به آنها می تواند دنیایی آرمانی عایدمان کند. آن کودک تنبلی را به خاطر بیاورید که پند پدرش را ندید می گرفت و به جای این که تن به کار بدهد خودش را مخفی می کرد تا شب هنگام با پولی که مخفیانه از مادرمی گرفت، پدر را فریب دهد. پدر هم هر بار پول را به تنور می انداخت و پسر دریغ از کوچکترین عکس العمل برای نجات دسترنج یک روز کاری خویش. اما یک روز که آن پسر واقعا از راه کارو تلا ش پول بدست آورده بود، دست خود را تا بازو داخل کوره سوزان کرد و آن وقت بود که پدر گفت: معلوم شد برای این پول زحمت کشیدی.
امروز در ورزش و به ویژه در فوتبال ما شاهد هزینه شدن پول های بی حسابی هستیم که عایدی برای ورزش به دنبال نخواهد داشت چرا که ورزشکار در حکم همان پسر بچه حکایت است که برای این پول ها عرق نریخته و نتیجه این می شود که امروز پس از گذشت این همه سال، به جای این که شاهد رشد فوتبال کشور باشیم، چه بسا درجازده ایم و پسرفت هم داشته ایم.
آن روزهای فوتبال ما ، بسیار بسیار با این روزهای فوتبال مان فرق دارد. آن روزها صفای دیگری بر این فوتبال حاکم بود. فوتبال امروز سر خوردگی و اعصاب خرد کنی وناملا یمات دارد. اما آن روزها اگر امکانات نبود، اگر توپ و زمینی نبود، اگر پول نبود، فوتبال بود. بازیکنان و تیم ها فوتبال بازی می کردند.
استادی می گفت که ایرانی جماعت استاد «ماکزیمم گرفتن از مینیمم است». یکی پرسید یعنی چه؟ می گفت: نگاه کنید هر چی پزشکه و مهندسه از طبقه های پایین دست بلند شده، اگر پیشینه این آدم ها را مرور کنید متوجه می شوید با چه سختی هایی دست به گریبان بوده اند.
راست می گفت، وقتی همه چیز فراهم باشد چه کسی تن به سختی می دهد. فوتبال امروز ما هم چنین سیاقی را در پیش گرفته است. قبلا که فوتبالیست ها موتور گازی و دنده ای داشتند به مراتب بازی بهتری هم انجام می دادند. امروز همه پشت ماشین های کولردار و ۱۶ سوپاپ می نشینند اما شما اگر توانستی یک فوتبالیست داخلی پیدا کنی که بی توجه به مسائل مالی در زمین عرق بریزد. امروزه بازیکنان غوره نشده مویز می شوند. کافی است یک بازیکن اولین دریافتی هنگفت خود را به جیب بزند تا رفتارهایش زمین تا آسمان با گذشته فرق کند. در این فوتبال این قدر مدیر برنامه حضور دارد که بازیکنان بی تیم نمی مانند و البته پول خوبی هم دریافت می کنند. این شده وضعیت امروز فوتبال ما.
بازیکنان ما دیگر متعلق به کوچه پس کوچه ها نیستند، خیلی از آنها دیگر با مردم نیستند. زمین های خاکی هم دیگر به باد رفته، امروز زمین استوار و زمین یخچالی و زمین قیاسی به باد فنا رفته، می خواهید فوتبالیست به باد فنا نرود.
دولت فقر خدایا به من ارزانی دار
کاین کرامت سبب حشمت و تمکین من است

مهران نوروزی

منبع : روزنامه مردم سالاری