یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

لطیفه‌های رسیده در هفته سوم تیر ماه!


لطیفه‌های رسیده در هفته سوم تیر ماه!
مریض: آقای دكتر! همه‌اش فكر می كنم كه گاو شده‌ام. دكتر: از كی چنین احساسی داری؟ مریض: از وقتی كه گوساله بودم.
□□□
اولی: چرا دست و پاهات شكسته؟ دومی: آخر از مرحله پرت شدم.
□□□
پدری دختر پنج ساله اش را به بیمارستان برد تا برادر تازه متولد شده‌اش را ببیند. دختر بچه با دیدن كارتی كه به دست برادرش بسته و مشخصاتش روی آن نوشته شده بود، با تعجب از پدرش پرسید: بابا جون! چرا برچسب قیمتش را هنوز نكنده‌اند؟
□□□
اولی: خواب دیدم به سفری طولانی رفته‌ام. دومی: من هم خواب دیدم كه دارم یك عالمه غذای خوشمزه می‌خورم. اولی: چرا من را دعوت نكردی؟ دومی: می‌خواستم دعوتت كنم، اما گفتند به مسافرت رفته‌ای.
□□□
معلم: بگو ببینم، تیمور لنگ چه طور به حكومت رسید؟ دانش آموز: آقا اجازه، لنگ لنگان.
□□□
یك روز یك نفر خودش را زد به اون راه، گم شد.
□□□
اولی: خبرداری قیمت پیاز روز به روز بالاتر می‌رود؟ دومی: خب به من و تو چه؟ ما كه نه سر پیازیم، نه ته پیاز.
□□□
اولی: تا به حال شاگرد اول شده‌ای؟ دومی: من همیشه شاگرد اولم. اولی: چه طور؟ دومی: برای این كه وقتی زنگ را می‌زنند، من اولین شاگردی هستم كه از مدرسه بیرون می‌آید.
□□□
یك روز یك آدم خسیس موز می‌خورد، پوستش را می گذارد لای دفتر خاطراتش.
□□□
پزشك:چه دردی داری؟ بیمار: اگر می دانستم كه پیش شما نمی‌آمدم.
□□□
پزشك: چشم شما دوربین شده است! بیمار: پس لطف كنید توش فیلم بگذارید تا وقتی رفتیم سفر عكس بگیریم!
□□□
معلم: در جنگی كه بین اسپانیایی‌ها و پرتغالی‌ها واقع شد، بگو ببینم اسپانیایی‌ها چه كردند؟ دانش آموز: هیچی آقا! اسپانیایی‌ها، پرتغالی‌ها را پوست كندند و خوردند!
□□□
اولی: می‌دونی فرق تو با مو چیه؟ دومی: مو اصلاح می‌شه، اما تو اصلاح نمی‌شی.
□□□
اولی: این كاغذ چیه به كمربندت زده‌ای؟ دومی: نوشته ام به زودی در این مكان یك دستگاه موبایل نصب می‌شود.
منبع : مطالب ارسال شده