پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا
مکتب بیخدایی
تاریخ نشر : ۸۴۰۲۱۸
تیراژ : ۲۲۰۰
تعداد صفحه : ۱۳۶
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۸۰-۰۹۸-۹
رده دیویی : ۳۹۸.۲۰۹۴۹۷
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
نویسنده : تیشما - الکساندر
مترجم : هاشمیزاده - ایرج
'مکتب بیخدای' چهار داستان کوتاه از 'الکساندر تیشما'ست. 'تیشما با این چهار قصه خواننده را به فکر وادار میکند، همدردی و تنفر را در او بیدار میکند. از دولیچ، شکنجهگری سخن میگوید که پسرش در بستر بیماری است، پسر بچهای نحیف و ضعیف، ترس از مرگ فرزند دارد. جوان 18 سالهای را با لذت زیر پنجههایش به قتل میرساند، در اهرم قدرت نشسته است و قدرت را تا مرز جنون و سادیسم به کار میبرد. قهرمان دیگر الکساندر نیشما، پارتیزان سابقی است که به مرور زمان تنها اندیشهاش آسایش خود و زن و بچهاش است. پرنسیبهای دوران نوجوانی را به جالباسی خانهاش آویزان کرده است و هر از گاهی، زمانی که ته مانده وجدانش آزارش میدهد، نگاهی به جالباسی میاندازد و وجدانش را راضی و راحت میکند! قرمان سوم تیشما، مردی است نشسته در خانه، شب است و شب، شب بدی است، زن و دخترش در خوابند، شب که به پایان برسد، سه نفری عازم اردوگاه اجباری نازیها هستند، نشسته و به سرنوشت خویش میاندیشد. چرا مقاومت نکردم؟ چرا آری گفتم؟ با زن و دختر معصوم به اردوگاه مرگ بردم؟ یا بلند شدم و در این شب تیره، در آخرین شب زندگی، با چاقویی به زندگی زن و دخترم خاتمه بدهم و خود به آنها بپیوندم؟ مقاومت یا تسلیم، کدام؟ هر دو پایان زندگی است. آخرین داستان از مردی سخن میگوید که دلبستهی زن بیوهای است. مریض یا گمان میکند مریض است، جنگ، بدبختی، اردوگاه کار اجباری و خفت را پشت سر گذرانده است'.
تیراژ : ۲۲۰۰
تعداد صفحه : ۱۳۶
نوبت چاپ : ۱
شابک : ۹۶۴-۳۸۰-۰۹۸-۹
رده دیویی : ۳۹۸.۲۰۹۴۹۷
نوع اثر : ترجمه
زبان کتاب : فارسی
قطع : رقعی
جلد : شومیز
محل نشر : تهران
نویسنده : تیشما - الکساندر
مترجم : هاشمیزاده - ایرج
'مکتب بیخدای' چهار داستان کوتاه از 'الکساندر تیشما'ست. 'تیشما با این چهار قصه خواننده را به فکر وادار میکند، همدردی و تنفر را در او بیدار میکند. از دولیچ، شکنجهگری سخن میگوید که پسرش در بستر بیماری است، پسر بچهای نحیف و ضعیف، ترس از مرگ فرزند دارد. جوان 18 سالهای را با لذت زیر پنجههایش به قتل میرساند، در اهرم قدرت نشسته است و قدرت را تا مرز جنون و سادیسم به کار میبرد. قهرمان دیگر الکساندر نیشما، پارتیزان سابقی است که به مرور زمان تنها اندیشهاش آسایش خود و زن و بچهاش است. پرنسیبهای دوران نوجوانی را به جالباسی خانهاش آویزان کرده است و هر از گاهی، زمانی که ته مانده وجدانش آزارش میدهد، نگاهی به جالباسی میاندازد و وجدانش را راضی و راحت میکند! قرمان سوم تیشما، مردی است نشسته در خانه، شب است و شب، شب بدی است، زن و دخترش در خوابند، شب که به پایان برسد، سه نفری عازم اردوگاه اجباری نازیها هستند، نشسته و به سرنوشت خویش میاندیشد. چرا مقاومت نکردم؟ چرا آری گفتم؟ با زن و دختر معصوم به اردوگاه مرگ بردم؟ یا بلند شدم و در این شب تیره، در آخرین شب زندگی، با چاقویی به زندگی زن و دخترم خاتمه بدهم و خود به آنها بپیوندم؟ مقاومت یا تسلیم، کدام؟ هر دو پایان زندگی است. آخرین داستان از مردی سخن میگوید که دلبستهی زن بیوهای است. مریض یا گمان میکند مریض است، جنگ، بدبختی، اردوگاه کار اجباری و خفت را پشت سر گذرانده است'.
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رئیسی دولت سیزدهم دولت انتخابات سیدابراهیم رئیسی مجلس شورای اسلامی سید ابراهیم رئیسی انتخابات مجلس رافائل گروسی حجاب مجلس
هواشناسی قتل تهران شهرداری تهران بارش باران آموزش و پرورش پلیس فضای مجازی سیل سلامت وزارت بهداشت سازمان هواشناسی
گاز قیمت طلا قیمت دلار نمایشگاه نفت بانک مرکزی قیمت خودرو خودرو مسکن مالیات حقوق بازنشستگان بازار خودرو سایپا
نمایشگاه کتاب تلویزیون نمایشگاه کتاب تهران زنان سینمای ایران کتاب سریال تئاتر دفاع مقدس سینما موسیقی
اینوتکس
اسرائیل رژیم صهیونیستی روسیه غزه فلسطین جنگ غزه رفح حماس حمله به رفح نوار غزه مصر ترکیه
فوتبال پرسپولیس استقلال رئال مادرید لیگ قهرمانان اروپا بایرن مونیخ لیگ برتر باشگاه پرسپولیس باشگاه استقلال لیگ برتر ایران ذوب آهن نساجی
هوش مصنوعی فیبرنوری فناوری اپل ایلان ماسک گوگل آب هواوی سامسونگ ناسا پارک فناوری پردیس
آسترازنکا آسم سبک زندگی افسردگی بیمه سبزیجات کمردرد