جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

بورقانی و دوره فضای باز مطبوعات


بورقانی و دوره فضای باز مطبوعات
شادروان احمد بورقانی را برای اولین بار در یکی از روزهای پایانی پاییز ۷۶ در دفتر کارش در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد ملاقات کردم. وقتی ما در نشریه آبان اخبار مربوط به یکی از شخصیت ها را به صورت محدود پوشش می دادیم، این ملاقات صورت گرفت. آن روزها فضای مطبوعاتی امکان انتشار اخبار مربوط به افراد و گروه های منتقد و مخالفی را که در زمینه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی فعالیت مسالمت آمیز داشتند، به راحتی نمی داد. بنابراین اگر نشریه یی حتی به صورت محدود اقدام به انتشار این گونه خبرها می کرد، انگشت های اشاره به سمت آن نشانه گرفته می شد.
ضمن اینکه فضای رسانه یی که امروزه نیز گریبان مطبوعات را رها نمی کند همچنان آزاردهنده بود. اگرچه پس از یک دوره کوتاه در سال های ۷۷ تا ۷۹ این فضا به حداقل کاهش پیدا کرد و البته تا حدودی گشایش چنین فضایی را باید نتیجه گشاده نظری و دید باز کسانی مثل شادروان بورقانی دانست که هم شناخت کافی نسبت به کارکردها و جایگاه رسانه در دنیای امروز داشت و هم خود را پایبند به الزمات آزادی مطبوعات می دانست و کوشش می کرد حداقلی از این آزادی ها که به شکل گیری اهرم های نظارتی بر قدرت منجر می شد، وجود داشته باشد. به هر حال ملاقات با زنده یاد احمد بورقانی در دفتر معاونت مطبوعاتی در خیابان عباس آباد انجام گرفت. بورقانی ضمن توضیح درباره اهمیت کاری که مطبوعات باید انجام دهند توضیحاتی در مورد حساسیت هایی که درباره فعالیت مطبوعاتی که او به تازگی و پس از روی کار آمدن دولت خاتمی تصدی آن را به عهده گرفته بود، ارائه کرد و سپس گفت به خاطر چاپ خبر ها و مطالب مربوط به همان شخصیت که البته در نشریه آبان به صورت کوتاه پوشش داده می شد، قصد برخورد با شما را دارند. آقای بورقانی سپس گفت البته من به ایشان گفته ام انتشار این مطالب در چارچوب کار رسانه یی است و اگر مخالفتی دارید باید از طریق دادگاه مطبوعات اقدام کنید و نه دادگاهی دیگر. وی سپس در ادامه گفت، البته ممکن است دادگاه شما را تحت تعقیب قرار بدهد، شما هم آماده باش و دفاعیه یی تنظیم کن.
من و دوستان تحریریه تقریباً نگران واکنش ها بودیم. اما این برخورد حرفه یی زنده یاد بورقانی برای من جالب و در واقع غیرمنتظره بود؛ چون شناخت قبلی چندانی نسبت به ویژگی های شخصیتی وی نداشتم. احمد بورقانی البته چندان دوام نیاورد و پس از مدتی از سمت خود استعفا داد و دوره رونق و گشایش فضای مطبوعاتی هم جای خود را به نامدارایی و سختگیری به مطبوعات داد. من البته پس از رفتن زنده یاد بورقانی از وزارت ارشاد ارتباطی با او نداشتم و فقط گاهی در مراسمی که برگزار می شد، سلام و علیکی داشتم، یا نوشته های او را می خواندم. اما او به لحاظ فردی آدمی معنوی نشان می داد؛ به دور از تکلف و تکلیف. زنده یاد بورقانی آدمی با پرنسیب اجتماعی بود و دیدگاه هایی روشن و پیشرو در مورد نهادینه شدن فعالیت مطبوعاتی و حمایت از مطبوعات در شرایط سخت داشت و این ویژگی او که در فضای چندزیستی و چندچهره یی جامعه ما که دامان خیلی ها از جمله پاره یی از فعالان سیاسی به آفت آن آلوده است، باارزش بود. شاید آنچه موجب دوست داشتن بورقانی نزد اهالی مطبوعات شد به جز حمایت حرفه یی او از این صنف آسیب دیده، استقلال نظر و سبک تک زیستی و یک چهره یی او بود که در فضای چندزیستی او را به سرافرازی رساند. یادش گرامی.

محمدحسن علیپور
منبع : روزنامه اعتماد