پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

حساسیت مبارزه با آمریکا


حساسیت مبارزه با آمریکا
یکی از حربه‌ها و تاکتیک‌های مدعیان اصلاحات، جهت حضور در عرصه قدرت و تداوم آن، سیاه‌نمایی شدید از نگرش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی رقیب سیاسی خویش یعنی اصولگرایان بوده است.
ایشان همواره با ارائه چهره‌ای تندرو، انحصارطلب و اقتدارگر از اصولگرایان تلاش گسترده‌ای نمودند که در این بستر چهره و منشی معتدل، میانه‌رو و خدمتگزار در تمامی عرصه‌ها از جریان سیاسی مورد حمایت خویش ارائه و معرفی نمایند.
یکی از مصادیق استفاده از این حربه و تاکتیک را می‌توان سیاه‌نمایی‌های برخی اصلاحاتیان افراطی نسبت به مواضع اصولگرایان در مسئله نحوه و شکل برقراری ارتباط با آمریکا و ازسرگیری مذاکرات سیاسی با این کشور برشمرد.
اصولگرایان در این مسئله مواضعی معقول و همراه با اعتدال و در راستای آرمان‌ها و اهداف انقلاب دارند اما مدعیان اصلاحات مدعی می‌باشند اصولگرایان “هروقت روزنه‌ای برای مذاکره پیدا شد، فرصت‌ها را به طریقی از بین [برده‌اند] و این قضیه معمولی و عادی در عرف بین‌الملل را تبدیل به یک تابو”(۱) نموده‌اند!!!
نیز ایشان با استفاده از مغالطات گوناگون که نتیجه آنها نشان دادن فقدان عقلانیت سیاسی در اصولگرایان است، مدعی می‌باشند که جبهه اصولگرایی با سر دادن شعار نفی مذاکره با آمریکا طی سالهای متمادی آن را “به مثابه امری اعتقادی تلقی کرده و در افکار عمومی جا انداخته‌اند که نمی‌توانند به آمریکا اعتماد کنند.”(۲) ایشان با مقایسه اصولگرایان با نومحافظه‌کاران و افراطیون آمریکا، این دو گروه در هر دو کشور را جنگ طلبان در هر دو سو خوانده‌ و ایشان را عامل اصلی و مانع اساسی برسر راه ورود “عناصر عاقل و دوراندیش در آمریکا و ایران” به عرصه مذاکرات دو کشور و از سرگیری روابط ایران و آمریکا معرفی می‌نمایند.
افراطیون از میان اصلاحاتیان که تمام پرستیژ سیاسی مورد توهم خویش در داخل و خارج از کشور را مدیون مارک غیرواقعی و خودساخته اعتدال‌گرا و میانه‌رو (از دیدگاه برخی بخوانید: خضوع در برابر غرب و ذلت‌پذیری و هراس مفرط از هیمنه پوشالی آمریکا) می‌باشند با به فراموشی سپردن خوی استکباری و استثماری و منش آمرانه آمریکا در سطح جهان و خیانت‌ها و دشمنی‌های متعدد این کشور در قبال کشورهای ضعیف نگاه داشته شده جهان از جمله ایران در طی سالهای متمادی، از سرگیری مذاکرات و برقراری ارتباط میان آمریکا و ایران را یک مسئله معمولی وعادی در عرف بین‌الملل معرفی نموده و در موارد متعدد با لازم و ضروری نشان دادن آن بر بالفعل شدن هرچه سریع‌تر گفتگوهای دوجانبه تاکید نموده‌اند.
این منش که به وضوح، از موضع‌گیری‌ها و سوگیری‌های سران و افراطیون این جبهه قابل برداشت می‌باشد در سیاه‌نمایی شدید و افراطی از عملکرد دولت در عرصه اقتصاد و سیاست خارجی علی‌الخصوص در پرونده هسته‌ای ایران در شورای امنیت، حمایت‌های ریاست جمهور از کشورهای مخالف سیاست‌های استثماری آمریکا در آمریکای لاتین و مواضع ضد صهیونیستی رئیس جمهور در خصوص هولوکاست و... ظهور و بروز آشکار و فاحشی دارد.
اصلاحاتیان افراطی، دقیقا برخلاف بیانات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در خصوص اجتناب از انتقادات دروغین و سیاه‌نمایی‌های گسترده از وضعیت نظام و عملکرد دولت و اجتناب از القای وجود وضعیت ویژه خطرناک برای کشور و تاکید ایشان بر لزوم همیاری و همدلی با دولت عدالتخواه و خدمتگزار فعلی با اجرای عملیات روانی گسترده وضعیتی فوق‌العاده خطرناک برای کشور و نظام اسلامی را بر اذهان تحمیل می‌کنند، وضعیتی که به قول آنها محصول “عملکرد افراطی و ماجراجویانه” دولت دکتر احمدی‌نژاد است.
آنها به نحو غیرمستقیم و با حیله‌های ژورنالیستی درصدد القای عدم توانمندی ایران جهت استقامت در برابر فشارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آمریکا و غرب به رغم تمامی شعارها، اهداف و آرمان‌های انقلاب‌اسلامی و نیز القای قدرتمندی و اقتدار زیاد آمریکا در تمامی عرصه‌ها و توانایی‌ این کشور در جهت به زانو درآوردن ایران می‌باشند.
آیا با حاکم بودن چنین دیدگاهی در میان مدعیان اصلاحات علی الخصوص افراطیون این جناح سیاسی می‌توان امید داشت که مذاکرات ایران با آمریکا سرانجامی خوش داشته و به نتیجه برد برای ایران منتهی شود و مدعیان چنین دیدگاهی خواهند توانست که “دیدگاه ایران در قبال عراق [و دیگر مسائل مورد مناقشه میان دو کشور را] به آمریکایی‌ها حالی کنند و بفهمانند”؟(۳) پاسخ این سوال بسیار روشن می‌باشد که ورود به عرصه مذاکرات با آمریکا با وجود چنین پیشفرض ذهنی از غرب در میان اصلاحاتیان، همان‌طور که مقام معظم رهبری بدان تاکید نموده‌اند “به معنای باز شدن عرصه‌ای برای آمریکایی‌های مکار و ادامه زورگویی‌های آنان بوده [و در این حالت] مذاکره با آمریکا ممنوع می‌باشد.”(۴)
آمریکا پس از ناامیدی از شکست نظامی و اقتصادی ایران از در مذاکره و گفتگو با ایران وارد شده و همواره در تلاش بوده است که در مذاکرات احتمالی خود با ایران به هدف ایجاد شکست و شکاف سنگین در میان جبهه مخالف آمریکا و نظام سرمایه‌داری- امپریالیستی غرب به رهبری ایران و ایجاد ضعف و ناامیدی در میان نهضت‌های آزادیبخش جهان از موضعی برتر و بالاتر وارد شده و به جهانیان القا نماید که برگزاری مذاکرات نه به جهت شکست خوردن آمریکا و یاس و ناامیدی این کشور از به زانو درآوردن ایران و نیاز مفرط آمریکا به ایران جهت حل و فصل مشکلات دامنگیر خود در منطقه خاورمیانه و خروج از باتلاق افغانستان و عراق بلکه به دلیل نیاز شدید ایران به آمریکا و اظهار ندامت و دست کشیدن ایران از آرمان‌ها و برنامه‌های انقلابی بیست و هفت ساله خویش و بازگشت به لیبرالیسم و سرمایه‌داری غرب می‌باشد.
اصولگرایان به جهت جلوگیری از سقوط در این دام سیاسی آمریکا و در مسیر اطاعت از رهنمودها و فرمایشات رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در خصوص لزوم هوشیاری و دقت فراوان مسئولین و جناح‌های سیاسی در بحث مذاکره و ایجاد ارتباط سیاسی با آمریکا و توجه به خوی استکباری و استثماری و منفعت طلبانه آمریکا همواره در تلاش بوده‌اند که مذاکرات احتمالی ایران با آمریکا را از موضع عزت و نه ذلت و در راستای اعتلای روزافزون اهداف، آرمان‌ها و ایده‌آل‌های نظام اسلامی و مایه دلگرمی تمامی رنج کشیدگان و مستضعفین جهان و تمام کسانی که چشم امید خویش را معطوف به انقلاب‌اسلامی ایران نموده‌اند محقق سازند.
پی‌نوشتها:
۱- روزنامه اعتماد، ویژه نامه تحلیل خبر، پنج‌شنبه ۳/۱۲/۸۵، ص ۲
۲- همان
۳- برگرفته از سخنرانی مقام معظم رهبری، روزنامه اعتماد، ویژه نامه تحلیل خبر، پنج‌شنبه ۳/۱۲/۸۵، ص۲
۴- همان
مهدی بستان‌ آبادی
منبع : روزنامه رسالت