پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


سهروردی دانای حکمت باستان


سهروردی دانای حکمت باستان
نویسنده : محمدی‌وایقانی، کاظم
شماره کنگره : ۹س۳م/BBR۷۷۲
شابک : ۹۶۴-۹۹۲۲-۲۰-۲
رده دیویی : ۱۸۱.۰۷
تاریخ نشر : ۸۵۰۶۱۹
تعداد صفحه : ۵۴۰
نوبت چاپ : ۱

در اين مجموعه نخست شرح زندگي و احوال سهروردي ـ از فيلسوفان قرن ششم ـ بازگو گرديده، سپس شخصيت و آرا و انديشه‌هاي وي بررسي شده است. در ادامه، نظريه‌ي سهروردي در باب عقل و عشق، ذكر شده است. حكمت اشراق، عرفان و تصوف از مباحث بعدي كتاب هستند افزون بر آن آثار و نوشته‌هاي وي نيز معرفي شده است. گفتني است: شيخ شهاب‌الدين سهروردي معروف به شيخ اشراق، شهاب مقتول و موسس حكمت اشراق و از حكماي بزرگ اسلام در قرن 6 هـ . ق دست وي حكمت و اصول فقه را در مراغه نزد مجدالدين خيلي كه استاد امام فخرزاري بود فراگرفت و سپس به تفكر و رياضت پرداخت و يك چند در عراق و شام به سياحت و مطالعه گذراند چنان كه مشهود است در علوم غريبه نيز تبحر هم رسانيد. در حلب مورد اتهام و مخالفت فقها واقع شده و به امر صلاح‌الدين ايوبي. به وسيله‌ي پسرش و (الملك الظاهر) توقيف شد و برخلاف ميل ظاهر در حقيقت به اصرار فقها و به امر صلاح‌الدين در حدود س 36 يا 38 سالگي به قتل رسيده از تاليفاتش به عربي حكمه الاشراق، تلويحات، المشارع و المطارحات، هياكل النور، و كلمه التصوف را مي‌توان نام برد كه شامل تعاليم وي در حكمت اشراق است. يك سلسفه قصه‌هاي كوتاه تمثيلي هم در بيان احوال نفس و ذكر عقايد اشراقي دارد كه از آن جمله است رساله‌ي عقل سرخ، آواز پر جبريل، قصه الغربه الغربيه. از آثار ديگرش روزي با جماعت صوفيان و رساله في حاله الطفوليه را مي‌توان نام برد... وي با آن كه در حكمت مشايي تتبع و تبحر داشت آيين مشائين و پيروان ارسطو را سست يافته و انتقاد سخت كرده است. روش خود را كه حكمت اشراقي و حكمه نوريه خوانده است به حكماي مشرق منسوب دانسته است. نزد وي منشا كل كائنات نورالانوار است كه نور قاهر تحسين از آن صادر مي‌شود نور نخستين در ظهور خويش البته حاجت به علت ندارد و به ذات خويش قايم است در صورتي كه هرچيز ديگر عرض و تبغي است و به اصطلاح ممكن الوجود است و استقلال ندارد... حكمت شيخ اشراق، مثل عرفان صوفيه، بر ذوق و كشف مبتني است، و او آن را حاصل خلوات خويش مي‌داند. وي حكمت ذوق حكماي قديم... را از جنبه‌ي نظري خالي نمي‌بيند و فقط حكمت اشراقي خويش را حاصل تجرد از بدن و مشاهده‌ي حقايق با كومك عنايات رباني مي‌شمارد.