پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
افسون تاریخ
در غبار اندوه خاکستری از دور
صدایی آشنایم می شود انگار
که می پرسم
از آیاتی که از بالا
برایم نقش خواهند زد، تا فردا
کدامین راز را با خود برم
تا گشته ام رسوا
شود شاهد
بر آن دستان غرق آلود من آیا؟
کدامین ظلم را باید
به نادانستن اندیشه ای محکوم
تاوان بر آوردنش را هم
لب چاهی
به حلق آویز گردانم
کدامین نفس ها را
شمارشگر شوم آخر
که بر چشمان وامانده
به کنجی منقلب
از سکوتی بر دارازای زمان
قصه افسون و فسون گر بخوانم من
که من افسون تاریخم
حجابی کهنه، وامانده
از آن دیباچه تاریک
به بی فرجامی خود
سخت می گرید.
هزاران وای بر من، وای
تا چه مدت انتظار رفته بر بادم
در نگاه سرد باران
بر دروغین آرزو ها
بر نویدی
دل خوش و آرام گردانم
صدای آشنایم کو؟
زنم لب بر لبش
جادوی خفته در سخن را
دیر هنگام
اما بسی نزدیک برخیزم
کنم افشا
این منم
تاریخ بدفرجامی انسان.
علی خیابانیان، کتاب سایه ها می رقصند.
منبع : میان گستره
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل آمریکا روز معلم رهبر انقلاب معلمان مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس خلیج فارس دولت دولت سیزدهم
تهران فضای مجازی هواشناسی شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سلامت سازمان هواشناسی دستگیری
خودرو قیمت خودرو بازار خودرو قیمت دلار دلار قیمت طلا سایپا ایران خودرو بانک مرکزی کارگران تورم حقوق بازنشستگان
مسعود اسکویی تلویزیون رضا عطاران سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس تئاتر فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
رژیم صهیونیستی غزه جنگ غزه فلسطین چین روسیه حماس نوار غزه ترکیه عربستان اوکراین نتانیاهو
پرسپولیس فوتبال استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی اینستاگرام همراه اول شبکه های اجتماعی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب کاهش وزن دیابت قهوه فشار خون داروخانه