پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
۲۶ آبان ـ ۱۷ نوامبر ـ زادروز «ولترین» مقاله نگار انقلابی آمریکا و به این مناسبت نگاهی به کارهای او
امروز (۱۷ نوامبر) زادروز بانو «ولترین كلر Voltairine de Clyre» مقاله نگار آمریكایی است كه در سال ۱۸۶۶ در میشیگان به دنیا آمد. پدر او نیز یك روشنفكر بود و نام دخترش را از اسم «ولتر» فیلسوف فرانسوی گرفته بود. ولترین ۴۶ سال عمر كرد و در ششم ژوئن ۱۹۱۲ درگذشت. زاپاتیست های مكزیك به مناسبت زادروز ولترین بپاخیزی خود را در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۸۳ آغاز كردند و تا كنون موفقیت هایی هم داشته اند.
ولترین كار روزنامه نگاری را با مقاله نویسی آغاز كرد و چون سابقه خبرنگاری و دبیری خبر نداشت، انجمن های روزنامه نگاران مانع از آن می شوند كه او را «روزنامه نگار» بخوانند. مقاله نگار در عرف روزنامه نگاری «نظرخویش نویس» خطاب می شود كه می تواند روزنامه نگار حرفه ای هم نباشد. ولترین تا پایان عمر قلمزنی، همچنان مقاله می نوشت كه مقالات او پس از مرگش در چهار كتاب جمع آوری و به چاپ رسیده اند.
وی از زمانی انقلابی و رادیكال شد كه چند كارگر از اعتصابیون شهر شیكاگو در میدان فروش علوفه در این شهر (هی ماركت) اعدام شدند. ولترین بود كه در مقالاتش عنوان «شهید» به این كارگران داد كه باقی مانده و «روز جهانی كارگر» یادگار همان زمان است.
ولترین در باره اعدام این كارگران یك رشته مقاله در روزنامه ها نوشت تحت عنوان «در آمریكا عدالت نیست». وی در این مقالات شدیدا نظام قضایی آمریكا را كه تحت تاثیر سیاست و یا جنجال و تبلیغات مطبوعات قرار می گیرد به باد انتقاد گرفت و خواست كه تعیین هیات منصفه از صورت گذشته درآید و تخصصی شود. وی در این مقالات نوشت كه مجازات ناروا، رسیدگی قضایی نادرست، تعقیب های پلیسی غیر ضروری هستند كه در یك جامعه ناراضی و شورشی می سازند. وی در مقالاتش نوشت كه كه ارزش یك انسان از همه ساختمانهای شهر نیویورك بیشتر است زیرا كه انسان دارای احساس و شعور است و نباید در هیچ موردی آن را نادیده گرفت. ولترین فقر را نتیجه آزمندی های برخی از افراد جامعه اعلام داشت كه از مقررات بد و یا نزدیكی با مقامات دولتی سوء استفاده می كنند و بر همه چیز دست می اندازند و چون ثروت در یك جامعه میزان معین دارد، اگر یك دسته سهم بیشتری از آن را به خود اختصاص دهد بقیه فقیر می مانند. وی نوشته است: در هر جامعه كه ظلم باشد فقر هم هست و هرجا كه ناراضایتی باشد، تبعیض هم وجود دارد. والترین یك رشته از مقالاتش را برضد «خودفروشی» زنان اختصاص داده بود و این عمل را بزرگترین ضعف یك جامعه بشری خوانده است.
از مقالات ولترین چنین بر می آید كه وی كمونیسم شوروی را قبول نداشت و در جستجوی نوعی سوسیالیسم بود. وی عصیان را آخرین راه تغییر دولت خوانده است، دولتی كه با شنیدن صدای اعتراض و انتقاد مسالمت آمیز راه خود را اصلاح نكند، و به این دلیل است كه برخی از مفسران آمریكایی، ولترین را از جانبداران آرنارشیسم می دانند.
ولترین كار روزنامه نگاری را با مقاله نویسی آغاز كرد و چون سابقه خبرنگاری و دبیری خبر نداشت، انجمن های روزنامه نگاران مانع از آن می شوند كه او را «روزنامه نگار» بخوانند. مقاله نگار در عرف روزنامه نگاری «نظرخویش نویس» خطاب می شود كه می تواند روزنامه نگار حرفه ای هم نباشد. ولترین تا پایان عمر قلمزنی، همچنان مقاله می نوشت كه مقالات او پس از مرگش در چهار كتاب جمع آوری و به چاپ رسیده اند.
وی از زمانی انقلابی و رادیكال شد كه چند كارگر از اعتصابیون شهر شیكاگو در میدان فروش علوفه در این شهر (هی ماركت) اعدام شدند. ولترین بود كه در مقالاتش عنوان «شهید» به این كارگران داد كه باقی مانده و «روز جهانی كارگر» یادگار همان زمان است.
ولترین در باره اعدام این كارگران یك رشته مقاله در روزنامه ها نوشت تحت عنوان «در آمریكا عدالت نیست». وی در این مقالات شدیدا نظام قضایی آمریكا را كه تحت تاثیر سیاست و یا جنجال و تبلیغات مطبوعات قرار می گیرد به باد انتقاد گرفت و خواست كه تعیین هیات منصفه از صورت گذشته درآید و تخصصی شود. وی در این مقالات نوشت كه مجازات ناروا، رسیدگی قضایی نادرست، تعقیب های پلیسی غیر ضروری هستند كه در یك جامعه ناراضی و شورشی می سازند. وی در مقالاتش نوشت كه كه ارزش یك انسان از همه ساختمانهای شهر نیویورك بیشتر است زیرا كه انسان دارای احساس و شعور است و نباید در هیچ موردی آن را نادیده گرفت. ولترین فقر را نتیجه آزمندی های برخی از افراد جامعه اعلام داشت كه از مقررات بد و یا نزدیكی با مقامات دولتی سوء استفاده می كنند و بر همه چیز دست می اندازند و چون ثروت در یك جامعه میزان معین دارد، اگر یك دسته سهم بیشتری از آن را به خود اختصاص دهد بقیه فقیر می مانند. وی نوشته است: در هر جامعه كه ظلم باشد فقر هم هست و هرجا كه ناراضایتی باشد، تبعیض هم وجود دارد. والترین یك رشته از مقالاتش را برضد «خودفروشی» زنان اختصاص داده بود و این عمل را بزرگترین ضعف یك جامعه بشری خوانده است.
از مقالات ولترین چنین بر می آید كه وی كمونیسم شوروی را قبول نداشت و در جستجوی نوعی سوسیالیسم بود. وی عصیان را آخرین راه تغییر دولت خوانده است، دولتی كه با شنیدن صدای اعتراض و انتقاد مسالمت آمیز راه خود را اصلاح نكند، و به این دلیل است كه برخی از مفسران آمریكایی، ولترین را از جانبداران آرنارشیسم می دانند.
منبع : تاریخ ایران و جهان در این روز
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل مجلس شورای اسلامی روز معلم دولت نیکا شاکرمی رهبر انقلاب دولت سیزدهم مجلس بابک زنجانی خلیج فارس شهید مطهری
آتش سوزی تهران پلیس زلزله پلیس راهور قتل شهرداری تهران سیل آموزش و پرورش قوه قضاییه فضای مجازی سلامت
قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی ایران خودرو سایپا کارگران تورم حقوق بازنشستگان
سریال نمایشگاه کتاب فیلم سینمایی عفاف و حجاب تلویزیون جواد عزتی مسعود اسکویی سینما رضا عطاران سینمای ایران دفاع مقدس فیلم
مکزیک
رژیم صهیونیستی فلسطین آمریکا غزه جنگ غزه حماس چین نوار غزه انگلیس عربستان اوکراین یمن
پرسپولیس استقلال فوتبال سپاهان تراکتور علی خطیر لیگ برتر ایران لیگ قهرمانان اروپا رئال مادرید باشگاه استقلال بایرن مونیخ لیگ برتر
هوش مصنوعی تلفن همراه اپل اینستاگرام گوگل همراه اول واکسن فرودگاه تبلیغات ناسا پهپاد
سرطان فشار خون کبد چرب بیمه بیماری قلبی کاهش وزن دیابت مسمومیت