چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

میان جنگ و مذاکره


میان جنگ و مذاکره
ساعت وقت کافی بود تا تحولات لبنان به سوی روندی جدید تغییر کند. محصول این تغییرات، تشکیل کمیته جدیدی از سوی اتحادیه عرب بدون حضور عربستان و مصر در سیر رویدادهای حل بحران لبنان بود که در نوع خود بسیار قابل توجه است. اما روزهای سرنوشت‌سازی که این تحول جدید را سازماندهی کرد، چگونه بود؟ دولت لبنان به ریاست فواد سنیوره پرونده‌ای را بازگشایی کرد که حزب‌اللـه لبنان آن را به مثابه جنگ علیه مقاومت اسلامی فرض نمود. «غازی عریضی» سخنگوی دولت لبنان، همزمان با اعتصاب کارگری سراسری روز هجدهم اردیبهشت جاری در لبنان اعلام نمود که شبکه مخابراتی و اتصالاتی حزب‌اللـه یکی از مصادیق اخلال به مصالح عمومی و دولت لبنان است و از همین رو آن را جهت پیگیری و بازداشت عناصر دست‌اندرکار آن به دستگاه قضایی لبنان ارجاع دادند. در کنار این امر دستور برکناری سرتیپ «وفیق شقیر» رئیس امنیت فرودگاه بین‌المللی رفیق حریری بیروت که مورد اعتماد حزب‌اللـه بود نیز از سوی دولت لبنان صادر شد.
سیدحسن نصراللـه «دبیرکل حزب‌اللـه» این اقدام دولت را به سرعت در شامگاه روز نوزدهم اردیبهشت‌ماه جاری پاسخ داد که مفاهیمی روشن در آن وجود داشت: «تلاش برای اخلال و یا توقف سیستم مخابراتی مقاومت اسلامی لبنان به منزله جنگ علیه مقاومت است و حزب‌اللـه آن را پاسخ خواهد داد و از سلاح مقاومت با سلاح حمایت خواهد نمود.»
به خوبی روشن بود که «حزب‌اللـه» قصد ورود به یک جنگ تمام‌عیار در داخل لبنان را ندارد اما شواهد نشان می‌داد که طرف مقابل یعنی نیروهای شبه‌نظامی جنبلاط و سعید حریری در آستانه یک اقدام نظامی فراگیر علیه مقاومت برآمده‌اند. اطلاعات و اخبار موثقی که حزب‌اللـه به آن دست یافته بود نشان می‌داد بنا بر آن است که با آغاز جنگ فراگیر در بیروت و سپس انتقال آن به منطق «جبل» مرکز سنتی تحت کنترل «ولید جنبلاط» و سپس انتقال درگیری‌های نظامی به مناطق سنی‌نشین در شمال در شهر «طرابلس»، تراژدی جنگ «سنی- شیعه» در لبنان راه‌اندازی تا حزب‌اللـه لبنان در منطقه جنوبی پایتخت به یک محاصره عملی کشیده شود و بدین ترتیب بین فرماندهی مقاومت در بیروت و جنوب لبنان جدایی ایجاد و سپس با درخواست رسمی دولت لبنان از جامعه بین‌الملل و شورای امنیت، امکان دخالت نظامی ناوگان دریایی آمریکا موسوم به «یو اس اس کول» به منظور بمباران ضاحیه جنوبی فراهم شود.
اما همه این تحولات در سایه اقدام سریع بازدارنده حزب‌اللـه در بیروت و سپس در «جبل لبنان» در منطقه دروزی‌نشین «شویفات» و «عالیه» به شکست منجر شد. شبه‌نظامیان جناح چهارده مارس «نیروهای سعد حریری و جنبلاط» در شامگاه نوزدهم اردیبهشت‌ماه آماده بودند تا همزمان با پایان سخنرانی سیدحسن نصراللـه جنگ را آغاز کنند اما نیروهای مشترک حزب‌اللـه و سازمان امل تقریبا تمام بازوهای نظامی و تبلیغاتی اعم از مراکز «المستقبل» و مراکز رسانه‌ای وابسته به حریری را به تصرف خویش درآوردند و حتی تا محاصره مقر اقامت سعد حریری و ولید جنبلاط پیش رفتند. نظام و شالوده شبه‌نظامیان حریری در کمتر از ۱۰ ساعت در بیروت سقوط نمود و ولید جنبلاط که به منظور فرماندهی «جنگ جبل» علیه حزب‌اللـه آماده عزیمت از بیروت به سوی «المختاره» مرکز سیاسی رهبری‌اش در منطقه دروزی‌نشین شده بود نیز به محاصره درآمد.
حزب‌اللـه به سرعت با انتقال نیروهایش به جبل، موجبات سقوط سازمان شبه‌نظامیان وابسته به ولید جنبلاط را نیز فراهم کرد. همزمان با این تحولات و ضمن انتقال اطلاعات پشت پرده طرح شروع جنگ داخلی به فرماندهی ارتش لبنان، از ورود ارتش لبنان به برنامه از قبل طراحی‌‌شده که هدف آن مقابله ارتش با مقاومت اسلامی لبنان بود نیز جلوگیری شد و ارتش خیلی سریع خود را از جنگ جاری در خیابان‌ها دور کرد، اما حزب‌اللـه و مخالفان دولت به منظور اعلام حسن نیت خود به ارتش، هر مرکزی را که فتح کرده بودند به سرعت به ارتش لبنان تحویل دادند تا جلوی ایجاد فتنه بین ارتش و مقاومت از سویی و بین اهل سنت و شیعه از سویی دیگر را بگیرند. همه این تحولات در یک فاصله زمانی ۷۲ ساعته رخ داد تا نشان داده شود که درایت سیاسی حزب‌الله در این رویدادهای بسیار خطرناک بر هر گرایش نظامی دیگری می‌چربد.
سیر حوادث روشن نمود که طرف‌های آمریکایی در پیشروی به سوی جنگ داخلی، دستی آشکار داشته‌اند. از جمله این عناصر «جیمس جفری» مسوول گردان‌های ویژه آمریکا در سازمان سیا و ژنرال ایوب از سازمان جاسوسی موساد هستند که در بیروت مستقر بودند که همزمان با شکست طرح گسترش جنگ داخلی لبنان، این کشور را از راه دریا ترک نمودند. جیمس جفری از معاونان «استفان هادلی» مشاور امنیت ملی آمریکا است. از سویی دیگر «ژنرال زنیفی فرکش» از افسران عالی‌رتبه سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل در یک اظهار نظر رسمی اعلام نمود که «تلاش سه ساله طرح جنگ علیه حزب‌الله» به باد رفته است. وی تصریح کرد که از قبل به سازمان سیا اعلام کرده بود که نمی‌توان به حریری و جنبلاط در این طرح اعتماد کرد و می‌بایست این مسوولیت به سمیر جعجع واگذار می‌شد. در سایه این تحولات، دولت لبنان دست به یک عقب‌نشینی آشکار زد و دستور سابق خود پیرامون شبکه مخابراتی حزب‌الله و تغییر سرتیپ وفیق شقیر را لغو کرد. همزمان با این اقدام، وزرای خارجه اتحادیه عرب در قاهره بار دیگر گرد هم آمدند تا راهی برای خروج از بحران نظامی جدید لبنان بیابند. حزب‌الله که هرگز خواستار توسعه دایره جنگ در داخل و استفاده از سلاح نبود به سرعت جریان را به سوی آرام‌سازی و استقبال از طرح اتحادیه عرب پیش برد و سرانجام عناصر جدیدی در بازیگردانان اتحادیه عرب ظاهر شدند که مصداق بارز آن ریاست کمیته اتحادیه عرب به ریاست نخست‌وزیر قطر بود و این در حالی بود که از نماینده عربستان و مصر در این کمیته دیگر خبری نبود و همین امر نشان می‌داد که قطر «دست پیش» را در این دوره از مذاکرات با طرف‌های لبنانی به منظور پایان بحران در دست گرفته است. اکنون مذاکرات در دوحه آغاز شده است. در این مذاکرات سه موضوع در دست بررسی است:
الف) تشکیل دولت وحدت ملی لبنان
ب) تدوین قانون انتخابات جدید لبنان
ج) انتخاب رئیس‌جمهور لبنان
اکنون بسیاری امیدوارند تا این مذاکرات در دوحه به نتیجه برسد اما عدم حضور مصر و عربستان این گمانه‌زنی را افزایش داده است که ممکن است این دو با توجه به هم‌پیمانانشان در لبنان، موجبات شکست مذاکرات را فراهم آورند. با این همه پس از گذشت حدود دو سال از بحران لبنان، این برای اولین بار است که سران طرف‌های سیاسی در دوحه دور یک میز می‌نشینند. آنچه اکنون بیش از پیش روشن است اینکه سیاست بازدارنده حزب‌الله و هم‌پیمانانش در «لبنان بحران‌زده» بسیار کارآمد و موثر بوده است و همین که به رغم جو بسیار ملتهب لبنان توانسته‌اند با یک اقدام کوتاه‌مدت نظامی، بار دیگر فضای مذاکرات سیاسی را در این کشور پدید آورند به خودی خود یک پیروزی مهم سیاسی است. با وجود این به نظر می‌رسد حتی اگر مذاکرات سیاسی دوحه نتواند به یک نتیجه نهایی منجر شود اما چه بسا یک آتش‌بس طولانی در لبنان حاکم کند، گرچه بیشتر احتمالات بر حل موفقیت‌آمیز این دور جدید از مذاکرات است. از سویی دیگر، این تحولات باعث گردید تا آمریکا نیز در یک عمل انجام‌شده قرار گیرد، چرا که اکنون از مکانیسم صلح و سازشی در لبنان حمایت می‌کند که یک پای ثابت آن حزب‌الله است و بی‌هیچ شبهه‌ای روشن است آمریکا که بی‌میل نبود تا پرونده حزب‌الله در درگیری‌های نظامی اخیر برای همیشه بسته شود، اما اکنون برای جلوگیری از خسارت بیش از پیش هم‌پیمانانش، مجبور است منتظر تحولات سیاسی مذاکرات دوحه بین طرف‌های مختلف لبنانی باشد.
سیدمحمدصادق الحسینی
منبع : روزنامه کارگزاران