پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

همچنان بگوییم "فرار مغزها"


همچنان بگوییم "فرار مغزها"
● از فرار مغزهای خودمان شروع میکنم تا برسیم به مغز های دیگران...
معاون علمی ریاست جمهوری خودمان سال گذشته با اشاره به مقوله فرار مغزها در کشور گفته است: در شرایط فعلی در کشور فرار مغزها وجود ندارد بلکه ما شاهد مهاجرت نخبگان هستیم! در حالی که آمار های جهانی نظر دیگری دارند. طبق گزارشی از موسسه International Monetary Fund ایران در بین ۹۰ کشور مورد مطالعه بالاترین میزان فرار مغزها را داشته است.
کمی بشنویم از زبان اعداد:
‍‍CIA تخمین زده است که ۸۹.۴% از جامعه ایرانی بالای ۱۵ سال توانایی خواندن و نوشتن دارند که بخش عمده ای از این افراد در سطح دانشگاهی یا نزدیک به آن هستند. از این میان تخمین زده شده که ۱۵۰۰۰۰ نفر در سال ایران را ترک می کنند. البته ایرنا عدد ۲۰۰۰۰۰ را گزارش کرده است.
این میزان فرار مغزها یا مهاجرت نخبگان (یا حتی فرار نخبگان یا مهاجرت مغزها!) در سال بیشتر از ۵۰ میلیون دلار زیان اقتصادی به همراه دارد. ایران از بابت مهاجرت نخبگان تا سال ۸۴، حدود ۳۸ میلیارد متضرر شده است. در حالی که صرفه جویی آمریکا در هزینه های آموزشی از این بابت ۵/۱۰ میلیارد دلار بوده است!
این اعداد که نیازی به آنالیز ندارند، هر کس که بتواند تعداد صفرهای جلوی ۵۰۰۰۰۰۰۰ رابشمارد و آن را در تعداد سال ضرب کند و هرکس که ارتباط دلار را با اقتصاد می فهمد، میتواند فاجعه در حال وقوع را پیش بینی کند. به خصوص وقتی که تصور میکنی انسان های زیر خط فقری را که باید این کسری را جبران کنند ... با صبر یا با ...
● مغزهای دیگران چه می گویند؟
می گویند: واژه فرار مغز ها قدیمی شده است. از این به بعد به جای واژه منسوخ "فرار مغز ها"( Brain Drain)بگویید "گردش مغزها"(Brain Circulation)…
می گویند: رشد سریع مهاجرت نیروهای انسانی از میان مرزها هم در کشورهای مهاجرفرست و هم در میان کشورهای مهاجر پذیر سیاستمداران را دچار مشکل کرده است. در کشورهای توسعه یافته، مباحثات بیشتر در مورد جایگزینی نیروهای حرفه ای خارجی به جای شهروندان آن کشور هاست. در موطن مهاجرین در مقابل، صحبت از خسارت عظیم اقتصادی است: مهاجرت مغزها، که مساوی است با از دست دادن سرمایه ای که برای تربیت آنان صرف شده به علاوه سرمایه ای که می توانستند بعد از تحصیل کسب کنند بعلاوه ژن هایشان ( یعنی ژن های مربوط به تکامل نورون هایشان!) ...
بعد خودشان به خودشان می گویند: ساده انگارانه است اگر کشورهای توسعه یافته تنها به اثرات منفی مهاجرت ( ناشی از جایگزینی نیروی بومی توسط نیروی خارجی) بیاندیشند. تجربه ثابت کرده است که نیروهای حرفه ای خارجی در ایجاد مشاغل جدید و در تجارت با سرعتی حداقل برابر همتایان بومی خود کار می کنند.
در واقع با عنوان کردن مفهوم گردش مغزها می خواهند نتیجه بگیرند که حرکت مغزها از یکسو به مکانی دیگر به سود یک مکان و زیان دیگری نیست. نیروهای مهاجر کشور های هر دو سوی مهاجرت را منتفع می کنند.
برخی از شواهدی که به نفع اثرات مثبت مهاجرت در کشورهای مهاجر فرست به دست آمده است به قرار زیر می باشد:
▪ نشان داده شده که افراد حرفه ای، مقادیری از درآمد به دست آمده در کشور مهاجرپذیر را به خانه می فرستند که این مقادیر قابل توجه هستند.
▪ مطابق اثری که "اثر پراکندگی"(Diaspora Effect)خوانده می شود، دانش افراد مهاجر و شبکه های ارتباطی آنان می تواند اثرات مثبت فراوانی برای کشور وطن به همراه داشته باشد. مهاجرین هر کجا که باشند تمایل دارند شبکه ارتباطی و تجاری خود را به کشور وطن گسترش دهند. اگر چه می توان گفت شواهد مربوط به این اثر تنها در موارد معدودی مشاهده شده است، همین موارد معدود اثرات اقتصادی قابل توجهی به همراه داشته است. عمده ترین مثال آن مربوط به رشد روزافزون صنعت IT در کشور هند است که با همکاری هندیان مهاجر به آمریکا ایجاد شده است.
▪ به علاوه کشورها از بازگشت مهاجرین به خانه ( اگر بازگردند!) منتفع خواهند شد. کشورهای آفریقای جنوبی، تایوان و چین با پیشنهاد کردن پست های کلیدی به مهاجرین توانسته اند در زمینه بازجذب مهاجرین موفقیت هایی کسب کنند. پست های پیشنهادی در واحدهای R&D برای مهاجرین بیشترین جذابیت را داشته است.
▪ شرکت های تجاری آسیایی هر روز پویاتر و پررونق تر می شوند. پویایی این شرکت ها مهاجرین را به کشورهای وطن بازمی گرداند. حتی اگر به خانه برنگردند، به عنوان ارتباطی برای تقویت تجارت بین کشور خود و کشور مهاجرپذیر عمل می کنند.
به نظر نمی رسد با وجود تمامی شواهد ذکر شده، خسارت ناشی از از دست دادن مغزهایمان به این سادگی قابل جبران باشد. حداقل درمورد کشور خودمان، به عنوان سردمدار فرار مغزها، هیچ یک از موارد فوق سبب تغییر شایان توجهی که قابل قیاس با زیان ناشی از فرار مغزها باشد به وجود نیامده است. بنابراین میتوان گفت که ما ایرانی ها تا آینده نامعلومی بهتر است همان واژه قدیمی و منسوخ "فرار مغزها" را به کار ببریم. البته خودشان هم می گویند که جریان گردش مغزها کاملا غیر قرینه است و انتفاع کشورهای مهاجرفرست در این میان به طور قابل توجهی ضعیف تر می باشد.
در انتها سیاست های پیشنهادی برای بازگشت جریان فرار مغز ها یا خنثی کردن زیان های ناشی از آن را به اختصار برمی شمریم.
▪ وضع قوانین محدود کننده مهاجرت. این عمل در واقع تجاوز به حقوق بشر و آزادی فردی محسوب می شود. خشونت اینجا هم کارساز نخواهد بود.
▪ تدوین قراردادهایی با کشورهای توسعه یافته که آن ها را ملزم سازد استخدام نیروهای حرفه ای از کشورهای در حال توسعه را کاهش دهند.
▪ اقتصاددان هندی، آقای بگواتی در سال ۱۹۷۰ پیشنهاد جالبی ارائه داده است. او معتقد است کشور های منتفع از فرار مغزها باید قسمتی از خسارت بوجود آمده در کشورهای مغزباخته (!) را جبران کنند. او پیشنهاد کرده است برای شرکت هایی که از نیروهای حرفه ای کشورهای در حال توسعه استفاده می کنند، میزان کمی از مالیات وضع شود. در صورتی که این مالیات را با تنها ۵% درآمد برای کشورهای آمریکایی محاسبه کنیم، مبلغی معادل ۵/۲ بیلیون دلار در سال حاصل خواهد شد.
چنین درآمدی می تواند برای گسترش ایجاد فرصت های بازگشت مهاجرین به وطن صرف شود. یا می توان از آن به عنوان پشتوانه ای برای تقویت اثر پراکندگی (در بالا بحث شد) بهره برد و یا ساده تر از آن برای ایجاد زیر ساختارهای پژوهش های علمی از آن استفاده کرد.
▪ بسیاری از مهاجرین علت بازنگشتن خود را ترس از دست دادن ارتباطات علمی، تجاری یا حرفه ای عنوان می کنند. راهکار دیگر تامین ویزای دائمی یا چند سالانه برای چنین نیروهای حرفه ای است که به وسیله آن بتوانند به راحتی بین کشور وطن و کشوری که در آن کار می کنند حرکت کنند.
▪ در نهایت به کار بردن سیاستهای بازگرداننده مناسب با استفاده از پیشنهاد دادن رل های جذاب و کلیدی به مهاجرین و تامین خواسته های آنان، هنر سیاستمداران کشورهای مهاجرفرست می باشد. امید که موثر افتد...
کیانوش کیهانیان دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان.عضو کمیته پژوهشهای دانشجویان
منابع:
۱-Parthasarathi A. Turning Brain drain into Brain Circulation. IAEA Bulletin ۴۸, Sep ۲۰۰۶, ۶۸-۷۰.
۲-Iran&#۰۳۹;s brain drain. www.wikpedia.com
۳-Saxenian A. Brain Circulation: How High-Skill Immigration Makes Everyone Better Off. Brookings, August ۱۹, ۲۰۰۸.
۴-Teferra D. Brain Circulation: Unparalleled Opportunities, Underlying Challenges, and Outmoded Presumptions. Symposium on International Labour and Academic Mobility: Emerging Trends and Implications for Public Policy. October ۲۱-۲۲ ۲۰۰۴. World Education Services. Toronto, Ontario, Canada
منبع : نشریه قاف