شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا


نقش تشکلهای کشاورزی در مدیریت بهره برداری شبکه های مدرن و سنتی


نقش تشکلهای کشاورزی در مدیریت بهره برداری شبکه های مدرن و سنتی
۱) مقدمه
کشـور ایران در نظام بـهره برداری و تشکل و مشارکت مـصرف کـنندگان آب کـشاورزی در بهره برداری از منابع آب ، از پیشینه ای غنی برخوردار است . به طوری که شاید بتوان گفت همان گونه که در این کشور از روزگاران خیلی دور مهار و استحصال منابع آبهای سطحی و زیرزمینی رواج داشته و اکنون نیز شاهد آثار بجا مانده از آن زمانها می باشیم ، نظام بهره برداری از آب تأمین شده نیز با همان دقت و ظرافت از همان ابتدا شکـل یافتـه بوده اسـت . به عـبارت دیگر مدیریت عرضـه آب هم گـام با مدیریت تقـاضا (مصـرف) پیش رفته بود.
تشکلهای مصرف کنندگان آب در قالب بنه ها ، هراسه ها ، کته ها ، خیش ها و ساختارهای مشابه آن تشکیل می شد و علاوه بر مدیریت مصرف آب ، به عنوان قویترین نظام اجتماعی تولیدی ، عملاً سایر فعالیت های جمعی را نیز رهبری می نمود .
با بررسی بیشتر در این مورد ، در می یابیم که در مناطق کم آب کشور این تشکیلات به مراتب منسجم تر و قوی تر بوده اند و از قوانین و مقررات و ضوابط جامع تری برای مدیریت مصرف آب برخوردار بوده اند . تشکل های سنتی مصرف کنندگان آب تا پایان عمر نظام ارباب رعیتی همچنان با نظم و با اعمال ضوابط سنتی ، مدیریت مصرف آب را عهده دار بوده در اوایل دهه ۱۳۴۰ با برچیده شدن نظام ارباب رعیتی و برهم ریختن سازمان سنتی رهبری روستاها ، تشکل های سنتی تأمین و مصرف آب به مرور جایگاه خود را از دست داده اند و در اکثر نقاط کشور فعالیت آنها متوقف گردید و فقط در معدودی از مناطق ، آثاری از آنها باقی ماند. جایگاه خالی این تشکیلات موجب بروز مشکلاتی در تولید کشاورزی و مدیریت مصرف آب شد .
در سال ۱۳۷۰ بخش آب و کشاورزی، جلب مشارکت مصرف کنندگان آب را در بهره برداری و نگهداری شبکه های آبیاری در دستور کار خود قرار داد و تشکیل شرکتهای بهره برداری از شبکه های آبیاری که در پی توافق بین وزارتخانه های نیرو و کشاورزی و سازمان برنامه و بودجه انجام گردید، با هدف جلب مشارکت مصرف کنندگان آب در این شرکتها بود . اما این اقدام نیز چندان کارساز نبود و عملاً کشاورزان مشارکتی در مدیریت بهره برداری را عهده دار نشدند . شاید بتوان مهمترین دلیل عدم ایجاد تشکل های مصرف کنندگان آب را ، نبودن قوانین صریح و کارساز در این زمینه دانست . به نحوی که حتی با ایجاد ساختارهای مناسب اجرایی ، وجود قوانین محکم است که مجریان را در تحقق اهداف سازمان یاری می دهد.
در برنامه دوم توسعه با تصویب تبصره های قانونی از جمله تبصره ۷۶ این قانون در موضوع جلب مشارکت کشاورزان در احداث شبکه های آبیاری و بند (ط) تبصره ۱۹ همین قانون درخصوص مصرف بهینه آب کشاورزی که منجر به تصویب آیین نامه مصرف بهینه آب کشاورزی در دولت گردید ، سعی شده است زمینه قانونی تشکل کشاورزان فراهم گردد. به طورکلی ایجاد تشکل های مصرف کنندگان آب کشاورزی در دو شکل متفاوت مطرح است :
الف) تشکل مصرف کنندگان آب با هدف مشارکت در اجرای پروژه های آبیاری و بهره برداری از آنها.
ب) تشکل مصرف کنندگان آب با هدف مشارکت در بهره برداری و نگهداری شبکه هایی که توسط دولت قبلاً ایجاد شده است .
در مورد اول انگیزه بیشتری در مصرف کنندگان برای تشکل وجود دارد . زیرا امتیاز برخورداری از آب تأمین شده و انتقال یافته و کسب کمکها و تسهیلات دولتی دراحداث شبکه های آبیاری ، کشاورزان را نسبت به متشکل شدن و مشارکت در سرمایه گذاری راغب می کند و طبیعتاً پس از تکمیل طرح انتظار می رود خودشان مدیریت بهره برداری از تأسیسات ایجاد شده را عهده دار شوند.
ولی در مورد دوم کشاورزانی که از ابتدا هیچ مسئولیتی را در بهره برداری و نگهداری شبکه های آبیاری بعهده نداشته اند ، کمتر علاقمند به متشکل شدن ومشارکت در امر بهره برداری می باشند و لذا جلب توافق مصرف کنندگان آب در شبکه های آبیاری در دست بهره برداری جهت ایجاد تشکل کار دقیق و ظریفی می باشد که باید قدم به قدم و با صرف فرصت کافی انجام پذیرد .
۲) تجارب جهانی مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه های آبیاری
در دهه های اخیر در سطح جهانی و به ویژه در کشورهای در حال توسعه به امر گسترش توسعه فیزیکی شبکه های آبیاری توجه زیادی مبذول گردیده ولی مسئله بهره برداری و نگهداری از شبکه ها و مشارکت زارعین در امر مدیریت و نگهداری و بهره برداری از شبکه ها کمتر مدنظر قرارگرفته است . حاصل این عدم توجه در کشورهای در حال توسعه کاهش راندمان کلی آبیاری تا میزان ۲۵ تا ۳۰% و تخریب وفرسودگی ساختار فیزیکی شبکه ها می باشد. به طورکلی بکارگیری تمهیدات لازم برای بهره وری مؤثر از منابع آب در دسترس در راستای بالا بردن راندمان شبکه های آبیاری برای آینده ای که در آن رقابت برای مصرف آب در حال افزایش است و دولت ها یارانه عملیات بهره برداری و نگهداری از شبکه های آبیاری را محدود و یا حذف خواهند نمود ، از طریق مدیریت کارا در قالب تشکل های قانونمند آب بران ( تشکل کشاورزان مصرف کننده آب ) قابل حصول می باشد.
سیاست واگذاری یا مشارکت کشاورزان در امر مدیریت ، بهره برداری و نگهداری از شبکه های آبیاری از اواخر دهه ۸۰ میلادی و عمدتاً به لحاظ ناتوانی سازمان های دولتی مسئول بهره برداری و نگهداری شبکه ها در امر جمع آوری آب بها و بالطبع عدم تأمین هزینه های نگهداری و بهره برداری سیستم های آبیاری موردتوجه خاص قرار گرفته و در بیش از ۲۰ کشور جهان نظیر مکزیک ، کلمبیا ، آمریکا ، فلیپین ، زلاندنو ، اندونزی ، چین ، هندوستان ، ترکیه ، سریلانکا و نپال سیاست ایجاد انگیزه و تشویق کشاورزان برای مشارکت در امر بهره برداری و نگهداری را پیش بینی و اجراء نموده اند که به عنوان نمونه کشور مکزیک در دهه ۱۹۹۰ حدود ۲/۱ میلیون هکتار از شبکه های آبیاری را به تشکل های آب بران واگذار کرده است .
از آنجائی که آب به طور مداوم نسبت به افزایش تقاضا به طور روزافزونی کمیاب می گردد، کشاورزی فاریاب برای به دست آوردن آب باید با مصرف کنندگان شهری ، تولید نیروی برق آبی و مصارف صنعتی به رقابت بپردازد و همزمان به لحاظ پایین آمدن کیفیت آب و توسعه شهرها و حفظ محیط زیست منابع آبی را که اراضی تحت آبیاری به آن متکی می باشد ، کاهش یابد . لذا فن آوری کشت آبی باید در جهت تولید بیشتر با مصرف آب کمتر سوق داده شود.
به طور کلی ۵ شاخص اصلی برای مدیریت مؤثر و پایدارشبکه های آبیاری مورد نیاز است که عبارتند از تأسیسات زیربنائی که با حقابه ها و ظرفیت های مدیریت محلی سازگار باشد ، منابع مالی و انسانی کافی برای مدیریت مؤثر ، مسئولیت های مدیریتی مشخص و روشن ، تشویق و بازرسی های حمایتی برای عوامل مدیریت .
عدم توازن فیمابین عوامل فوق موجب ناکارایی راه حل های مدیریتی بهره برداری از شبکه ها می شود.
مشارکت آب بران در مدیریت آبیاری با تعبیرهای مختلفی در کشورهای جهان نمود یافته است.مثلاً در سریلانکا مدیریت مشارکتی ، در بنگلادش خصوصی سازی ، در نیجیریه تجارتی ساختن ، در کلمبیا خود مدیریتی ، در چین سیستم مسئولیت پذیری و در اندونزی واگذاری مدیریت بهره برداری.
دلایل وقوع پدیده انتقال مدیریت آبیاری در کشورهای مختلف جهان عبارتند از ناتوانی دولتها در تأمین هزینه یا بازگشت هزینه های مدیریت آبیاری از طریق آب بران ، تمایل برای کاهش بار هزینه ها و یارانه ، عملکرد پایین شبکه های آبیاری تحت مدیریت سازمان های دولتی اعتماد به نفس و ظرفیت کشاورزان و گروه های محلی برای به عهده گرفتن مدیریت و بالاخره توسعه فرهنگ مردم سالاری و شوراهای محلی .
در بعضی کشورها کشاورزان در شرایط قبل از واگذاری مدیریت شبکه آبیاری به آنها تمام یا بیشترین سهم هزینه های بهره برداری و نگهداری شبکه را می پرداخته اند و لذا کشاورزان دارای انگیزه بیشتری برای برعهده گرفتن مدیریت آبیاری داشته تا بتوانند بهره برداری از شبکه را با هزینه های مؤثرتراز دولت انجام دهند ، ولی وضعیت عمومی غالب شامل شبکه هایی می گردد که دولت ها هزینه های بهره برداری و نگهداری را تا حد زیادی قبل از انتقال و یا تمایل به انتقال مدیریت به کشاورزان پرداخت می نموده اند .
در چنین مواردی به لحاظ اینکه ، انتقال مدیریت افزایش هزینه ای را برای کشاورزان ایجاد می نماید انتظار می رود که کشاورزان در فرآیند انتقال ، مشکلاتی ایجاد نموده و حمایت لازم را نکنند . انتقال مدیریت آبیاری به کشاورزان بدین معنی نیست که سازمان های آبیاری دولتی انحلال می یابند ، بلکه در شرایط واگذاری نقش این سازمان ها در مسائل تأمین خدمات فنی حمایتی تنظیم بهره برداری از منابع آب ، ارزیابی عملکرد مدیریت شبکه و رفتارسنجی شبکه و ارائه راهکارهای پایداری بهره برداری از منابع آب و خاک خواهد بود.
بطور کلی روش های مختلفی برای واگذاری مدیریت به بخش خصوصی در کشورهای مختلف مورد آزمون قرارگرفته است که از جمله شامل انجام خدمات در قالب قرارداد با تشکل های آب بران یا شرکت های خصوصی می باشد که در این روش دولت شرح وظایف خدمات بهره برداری و نگهداری را مشخص کرده و در قالب آن مبلغی را برای انجام خدمات مذکور تعین می کند . این روش در سریلانکا و فلیپین عمل شده است . مدیریت مشترک سازمان دولتی و آب بران که در این حالت کشاورزان در برنامه ریزی ، تخصیص ، تحویل آب و بهره برداری و نگهداری شبکه بادولت همکاری می نمایند . این حالت در چین و مکزیک مورد عمل است .
واگذاری بهره برداری شبکه ، دولت مسئولیت کامل بهره برداری و نگهداری شبکه را به مصرف کنندگان آب و یا نمایندگان آنها واگذاری می نماید. در عین حال دولت نقش خود را در زمینه تنظیم منابع آب ، خدمات فنی حمایتی و مالکیت بر تجهیزات و تأسیسات را حفظ می نماید . در این راه حل دولت ممکن است مسئولیت مدیریت بخش هایی از شبکه های بزرگ ( شبکه فرعی) را واگذار نماید که این روش در اغلب کشورها نظیر مکزیک ، کلمبیا ، اندونزی ، و فلیپین مطرح است .
نکته ای که باید مورد توجه خاص قرارگیرد این است که اصولاً برنامه واگذاری مدیریت شبکه های آبیاری به تشکل های آب بران برای مرحله کامل به اجراء در آمدن ، نیاز به زمان نسبتاً طولانی دارد و در کشورهای موفق در امر واگذاری مدیریت به صورت مرحله ای پی گیری شده است . مراحل اساسی در راه واگذاری مدیریت آبیاری عبارت است از جلب حمایت سیاسی از برنامه شامل به دست آوردن حمایت مقامات دولتی و محلی - ایجاد فضای مناسب برای واگذاری مدیریت شامل ایجاد چارچوب حقوقی و انگیزه های قانونی و مالی مناسب ، مشخص نمودن مسئولیت ها وشرایط اجرای برنامه واگذاری و آموزشی آب بر بالاخره رفتار سنجی برنامه واگذاری و ارزیابی اثرات آن . یکی از مسائل مهم که در اجرای برنامه واگذاری شبکه های آبیاری نیاز به توجه خاص دارد آینده تشکل های آبیاری است . ساختارحقوقی و اساسنامه تشکل ها و رابطه آنها با سازمان آبیاری باید به خوبی روشن و تعریف شده باشد.
۳) تجربیات ایجاد تشکلهای مصرف کنندگان آب کشاورزی و انتقال مدیریت شبکه های آبیاری در ایران
در ایران برای مدیریت بهره برداری و نگهداری شبکه ها برخوردهای متفاوتی شده است در خیلی از شبکه ها مدیریت بهره برداری دولتی بوده و همچنان نیز دولتی باقی مانده است در بعضی از شبکه ها نیز با تشکیل شرکت های بهره برداری که سهام آنها نیز تقریباً دولتی است ، مدیریت شرکت از حالت دولتی بودن کامل خارج شده ولیکن بطور کامل نیز به کشاورزان و بهره برداران واگذار نشده است. به همین دلیل ساختار آنها هنوز دولتی بوده و روند بهبود مدیریت نیز کند و مطلوب نیست .
گرایش های حاصله در درک مفاهیم مربوط به مشارکت کشاورزان درمدیریت بهره برداری سیستم های آبیاری و سیاست های ناظر برآن در دهه گذشته در این کشور ، و درس های آموخته شده از تجارب جهانی و داخلی در این رابطه زمینه ای برای راه گزینی در جهت حل مسایل مدیریتی شبکه های آبیاری می باشد. استفاده از تجارب گذشته مستلزم تحلیل صحیح از پیشینه فرایند نتایج واثرات انتقال مدیریت در پایلوت های اجرایی در کشور است . به نظر می رسد علی رغم توجه به ضرورت مشارکت مردم در مدیریت منابع آب و خاک برداشت روشنی از انتقال مدیریت شبکه ها به کشاورزان وجود نداشته واین خود دلیل روشنی بوده که با این موضوع بطور علمی و روشمند برخورد نشده است .
بطور کلی انتقال مدیریت در کشور نه بر اساس یک سیاست و برنامه روشن بلکه بر اساس حل مشکل مقطعی و یا پیروی از الگوهای خارجی و ارضاء شرایط جذب تسهیلات بانک جهانی صورت گرفته است . بنابراین چه اقدامات انجام گرفته در ارتباط با خصوصی سازی و ایجاد شرکت های بهره برداری و چه زمینه های قانونی و بررسی های مطالعاتی بستر مناسبی درجهت پیاده سازی انتقال مدیریت فراهم ننموده است . اگر چه موفقیت هایی مقطعی و محدود در هریک از این تجربه ها دیده می شود ولیکن بدلایل ذکر شده کاستی ها و خلاء موجود در تعیین رهیافت و رویکرد مناسب در برنامه ریزی بدلیل خطا در بازشناسی زمینه ها مانع از شکل گیری آغازی مناسب در انتقال مدیریت درکشور بوده است . پیچیده گی مسایل مدیریت بهره برداری و نگهداری شبکه ها بسیار فراتر از اینست که یک تجربه موفق بعنوان راهکار پذیرفته شده تلقی گردیده و پیاده سازی آن در دیگر شبکه ها توصیه شود . و لیکن تجربه های موفق و ناموفق در کشور حاوی درس هایی بوده که این درسها در طراحی رویـکردی تلـفیـقی متناسـب با پیچـیده گی مسایل مدیریت بهره برداری ونگهداری شبکه های آبیاری درکشور مفید واقع خواهد شد.
۴) بررسی زمینه ها و ضرورت های انتقال مدیریت درتجربه داخلی :
بررسی جایگاه مدیریت مردمی در قوانین و مقررات مرتبط با مدیریت بهره برداری ازمنابع آب و خاک از سال ۱۳۲۲ تا قانون برنامه ۵ ساله سوم ، نشان می دهد که مشکلات اساسی مدیریت بهره برداری ، با کسترش وظایف تصدی گری دولت و توسعة طرح های عمران و نادیده گرفتن نقش مردم و با خروج تدریجی مردم از عرصه مدیریت آغاز ، و به چاره اندیشی در بازگرداندن مردم به عرصه مدیریت منتهی گردیده است . ولیکن در بازشناسی زمینه های مناسب در بازگرداندن مردم به عرصه مدیریت ، توفیقی حاصل نبوده است . راه حل های کلیشه ای نظیر تشکیل شرکت های بهره برداری ، شرکت های تعاونی آب بران ، باشرایط فیزیکی و اجتماعی شبکه ها سازگاری نداشته و مانع از شکل گیری کامل و صحیح انتقال مدیریت ، (مطابق با اصول رهیافت مدیریت مشارکت مدار) بوده است . مقررات اداری و زمینه های قانونی و مقررات وضع شده در رابطه با حضور مردم در مدیریت بهره برداری ، بستر مناسبی در این ارتباط فراهم ننموده است . در ذیل این زمینه ها تشریح می شود:
در راستای سیاست های خصوصی سازی برنامه اول توسعه کشور ، تمامی امور نظارت ، کنترل و حفاظت و بهره برداری و نگهداری از شبکه ها به عهده شرکت های بهره برداری گذاشته شده است . اگرچه تشکیل شرکت های بهره برداری در ابتدا مبتنی بر انتقال سهام و در نهایت مالکیت شبکه ها به مردم بوده است ، ولیکن نه تنها گام مؤثری در جهت تهیه و تصویب مقررات و قوانین ضروری در این رابطه برداشته نشد، بلکه عملاً با تقسیم سهام شرکت های بهره برداری بین چند شرکت بهره برداری و تعاونی های کارکنان دولت و یا سایر شرکت های وابسته به سازمان آب منطقه ای ، این شبکه ها درمالکیت و مدیریت دولتی ،و به طور مستقیم متکی به سازمان های آب منطقه ای باقی ماند.
اساساً در منابع و مستندات قانونی موضوعه ، « رهیافت انتقال مدیریت آبیاری به کشاورزان » مورد شناسائی قرارنگرفته ، و حقوق آب بران و بهره برداران د رابطه با پذیرش مسئولیت مدیریت شبکه های آبیاری ، در قوانین آب کشور تبیین و وضع نگردیده است . تنها درمواردی نظیر ماده ۵ آئین نامه مصرف بهینه آب کشاورزی، ضرورت و ایجاد تشکلهای مناسب کشاورزی برای معرفی نمایندگان آنها برای تعامل با مدیریت شبکه ها موردتأکید قرارگرفته ،ولیکن در عملیاتی کردن این ماده قانونی و مواد دیگری نظیر مادة ۱۰۷ قانون برنامه سوم موفق نبوده ایم .
در این ارتباط اقدامات موردی انجام گرفته درکشور ، و جلسات مستمر بین دو وزارت خانه مرتبط ، بدلیل پشتوانه نظری ناکافی موفقیت آمیز نبوده است . موضوع مشارکت کشاورزان برای سرمایه گذاری در ساخت شبکه ها درماده ۱۰۶ قانون برنامه پنج ساله سوم مورد توجه قرارگرفته ،و آئین نامه های اجرائی در این رابطه توسعه داده شده است و بر این اساس شبکه های آبیاری و زهکشی در سطح قابل توجهی بامشارکت مالی کشاورزان ایجاد شده، ولیکن این اقدام بدون حضور کشاورزان در فرایند برنامه ریزی و مطالعه و اجرا صورت گرفته، و مسئولیتها و اختیارات کشاورزان ذینفع در مدیریت این شبکه ها از نظر قانونی ، حقوقی و سیاستهای کلان کشور نامشخص است .
موضوع ایجاد تشکل های مناسب کشاورزی در پائین دست نقاط تحویل آب در شبکه های آبیاری به عنوان « تکلیف و وظیفه » وزارت جهادکشاورزی ،مورد تأکید قرارگرفته است . ولی از نظر ساختار تشکیلاتی ، سعی شده ، اجرای آن در قالب ساختارهای سنتی ( چه درون وزارت کشاورزی و چه وزارت نیرو ) پی گیری شود. لذا علی رغم اینکه کمیته مشترک وزارتین نیرو و جهاد کشاورزی ، جهت کمک به شکل گیری تشکل های کشاورزی به وجود آمده است ( از مرداد ۷۸) ، توفیق چندانی در این رابطه حاصل نشده است . نداشتن متولی مشخص در بهره برداری و نگهداری شبکه های فرعی ، و بلاتکلیفی وضعیت تعمیرات اساسی شبکه های تخریب شده، از دیگر مشکلات در این ارتباط است . تلاش اندکی جهت سازماندهی برای نگهداری و یا توزیع آب در سطح مزارع درحال انجام بوده ، که به هیچ عنوان متناسب با حجم وگسترة مشکلات بهره برداری در کشور نیست .
مطالعات انجام شده تحت عنوان «نظام بهره برداری از آب کشاورزی » راهکارهای کاربردی را که شامل روش های اجرایی اولویت بندی شده در قالب یک طرح جامع و فراگیر باشد، در اختیار مجریان قرار نداده است . باوجوداینکه این مطالعه در پاسخ به الزامات قانونی _ اجتماعی ناشی ازمصالح ملی از سال ۱۳۷۸ شکل گرفته ،بدون اینکه موجب عملیات اصلاحی در جهت بهینه کردن مدیریت منابع آب کشور باشد و یاگزارشات مطالعات در این حد برای استفاده کارشناسان منتشر شود ، بلانتیجه رها شده است .
به زمینه های بومی نیز در فرآیند مشارکت توجه کافی نشده است .
تجربه انتقال مدیریت در شبکه آبیاری قزوین ، بودن استفاده کافی از زمینه های موجود در بهره برداری ، و انتقال مدیریت در شبکه های آبیاری بهبهان ، تجن ، بدون توجه به زمینه ها و بسترهای سنتی موجود درمرحلة ساخت شبکه ، از آن جمله است . به نظر می رسد علی رغم توجه به ضرورت مشارکت مردمی درمدیریت منابع آب و خاک ، برداشت روشنی از جلب مشارکت کشاورزان در بهره برداری ،نگهداری و مدیریت شبکه های آبیاری و زهکشی ، و انتقال مدیریت شبکه ها به کشاورزان و یا بخش خصوصی ( از نظر مفهوم و الگوهای اجرایی ) درکشور وجود ندارد . و این خود دلیل روشنی بوده که با این موضوع بطور علمی و روشمند برخورد نشده است .
بطورکلی انتقال مدیریت در کشور ، نه بر اساس سیاست و برنامه روشن ، بلکه براساس حل مشکل مقطعی و با پیروی از الگوهای خارجی و ارضاء شرایط جذب تسهیلات بانک جهانی صورت گرفته است . بنابراین چه اقدامات انجام گرفته در ارتباط با خصوصی سازی و ایجاد شرکت های بهره برداری ،و چه زمینه های قانونی و بررسی های مطالعاتی ، بستر مناسبی در جهت پیاده سازی انتقال مدیریت فراهم ننموده است . در این ارتباط سیاست های غیرشفاف ، و فقدان ساختار مناسب، اقدامات بسیار محدودی را به همراه داشته است .اگرچه موفقیت هایی مقطعی و محدود در هریک از این تجربه ها دیده می شود ، ولیکن بدلایل ذکر شده ،کاستی ها و خلاء موجود در تعیین رهیافت و رویکرد مناسب در برنامه ریزی ، بدلیل خطا در بازشناسی زمینه ها ،مانع از شکل گیری آغازی مناسب در انتقال مدیریت درکشور بوده است .
۵ ) ایجاد تشکلهای کشاورزی در استان گلستان
۵ ـ ۱ ) موقعیت جغرافیایی منطقه موردمطالعه(استان گلستان)
استان گلستان در شمال و شمالشرقی کشور بین طولهای جغرافیایی ′۱۹ ، ْ۵۶ تا ′۵۱ ، ْ۵۳ و عرضهای جغرافیایی ′۰۸ ، ْ۳۸ تا ′۳۰ ، ْ۳۶ شمالی قراردارد.
این استان با مساحت حدود ۷۴/۲۰۴۳۷ کیلومترمربع ، ۲۴/۱% از مساحت کل کشور راتشکیل میدهد. و جمعیت استان بر اساس آخرین سر شماری انجام شده در سال ۱۳۷۵ معادل۲۸۸/۴۲۶/۱ نفر میباشد.
استان گلستان از شمال به کشور ترکمنستان و دریای خزر، از شرق به استان خراسان شمالی از غرب به استان مازندران از جنوب به سلسه جبال البرز و استان سمنان محدود می گرددبر اساس آخرین تقسیمات کـشوری (پـایان اسـفند ماه ۱۳۷۹) این استان دارای ۱۱ شـهرسـتان ،۲۱ بخش و ۵۰ دهستان است . مرکز استان شهر گرگان با ارتفاع ۱۳ متر از سطح دریا است .
۵ ـ۲ ) هواشناسی و اقلیم
ویژگیهای اقلیمی استان متفاوت بوده و از اقلیم خشک در نوار مرزی و حوزه آبریز رودخانه اترک تا معتدل و نیمه مرطوب در مناطق جنوبی و غربی متغیر است ، به همین علت ریزشهای جوی در مناطق مختلف استان متقاوت می باشد.
متوسط بارندگی سالیانه در استان گلستان، حدود ۴۵۰ میلیمتر می باشد که ۷۰% آن در فصول غیر زراعی (مهر تا فروردین ماه) اتفاق می افتد.
میزان بارندگی در مناطق جنوب و جنوب غربی استان، حدود ۷۰۰ میلیمتر و در نواحی شمالی و نوار مرزی حدود ۲۰۰ میلیمتر در سال می باشد.
حداکثر بارندگی سالانه در ایستگاه نرماب معادل ۱۳۰۰ میلیمتر و حداقل آن در ایستگاه اینچه برون به میزان ۱۷۰ میلیمتر می باشد.
میانگین سالانه درجه حرارت روزانه از ۷ درجه سانتیگراد در ارتفاعات ۲۰۰۰ متری، تا ۱۹ درجه سانتیگراد در منطقه گنبد متغیر است.
متوسط تبخیر از ۸۰۰ میلیمتر در نواحی جنوبی و ارتفاعات استان تا ۲۰۰۰ میلیمتر در نواحی مرزی و شمالی استان تغییر می نماید.
۵ ـ ۳ ) منابع آب استان
پتانسیل آبهای سطحی و زیرزمینی استان حدود ۴۸۵/۲میلیارد مترمکعب می باشد که ۴/۵۰ درصد آن (حدود ۱۲۵۰ میلیون مترمکعب) آب زیر زمینی و ۶/۴۹% آن (حدود۱۲۳۵میلیون مترمکعب) آب سطـحی است. از پتانسـیل منـابع آب استان ، حدود ۹۱/۶۴ درصد(۱۶۱۳میلـیون متـرمکـعب) آن بـهره برداری می شود.
۵ ـ ۳ـ الف ) منابع آب سطحی
مجموع پتانسیل آب سطحی استان حدود ۱۲۳۵ میلیون مترمکعب است که در ۴ حوزه آبریز اصلی شمال اترک ، گرگانرود، قره سو و بخشی از حوزه آبریز خلیج گرگان جریان دارد.
تعداد رودخانه های اصلی تشکیل دهنده حوزه های آبریز فوق بالغ بر ۴۰ شاخه می باشد که عموماً از جنوب به شمال جریان دارند.
حجـم آبدهـی سالانه این رودخــانه ها متـفاوت بوده از حـداقـل ۵/۲میلیون مـترمکـعب (رودخانه نومل) تا حداکثر ۱۰۰ میلیون مترمکعب (رودخانه دوغ) می باشد. در حال حاضر از مجموع پتانسیل آبهای سطحی استان تنها ۶۳۴ میلیون مترمکعب آن بهره برداری و مابقی سالانه بلا استفاده از دسترس خارج می شود.
۱۹۰ میلیون مترمکعب آب سطحی به صورت بهنگام و سنتی، از طریق بندها، موتور پمپ ها و انهار و ۴۴۴ میلیون مترمکعب نیز از طریق طرحهای اجرا شده (سدها،آب بندان ها ، بندهای انحرافی احداثی و ایستگاههای پمپاژ و مخازن دیگر) بهره برداری می شود.
۵ ـ ۳ ـ ب ) منابع آب زیرزمینی
پتانسیل آب زیر زمینی استان، حدود ۱۲۵۰ میلیون مترمکعب است که در حال حاضر حدود ۹۷۹ میلیون مترمکعب از طریق چاههای عمیق و نیمه عمیق، قنوات و چشمه سارهای آبرفتی و سازندهای سخت بهره برداری می شود.
به دلیل خطر شوری سفره ها تحت تأثیر آبهای شور زیرزمینی در قسمتهای مرکزی دشتها و نیز پیشروی آب شور دریا و همچنین هزینه های گزاف، امکان توسعه منابع آب زیرزمینی به مقدار زیاد وجود ندارد. در قسمتهای شمالی حوزه آبریز گرگانرود و نیز در تمام حوزه آبریز اترک ،امکان استفاده از این منابع ناچیز است .
۵ ـ ۴ ) منابع خاک و نوع کشت در استان
از کل مساحت استان حدود ۴۰ درصد آن دشت و مابقی ارتفاعات می باشد. مساحت اراضی استان حدود ۸۸۰ هزار هکتار بوده که در حال حاضر ۶۵۰ هزار هکتار آن کشت می شود.
۵ ـ ۵ ) تشکلهای کشاورزی و مدیریت شبکه آبیاری و زهکشی سد وشمگیر
شرکت بهره برداری و توزیع آب استان در سال ۱۳۷۶ تأسیس شد و کلیه امورات مربوط به مدیریت توزیع و بهره برداری آب را در شبکه های سدهای موجود استان ، منجمله سدوشمگیر به عهده گرفت.
لازم به ذکر است در سالهای قبل فعالیت شرکت مذکور به مدیریت بهره برداری و توزیع آب در محدوده شبکه سدوشمگیر محدود می گردید. در بدو امر باتوجه به رویه ثابتی که به لحاظ توزیع آب در سدوشمگیر از سنوات قبل وجود داشته است کار توزیع آب در شبکه ها را پس از عقد قرارداد از سوی کشاورزان جهت استفاده برای آبیاری محصولات غلات و پنبه در دو نوبت کشت بهاره و تابستانه انجام می داده و مشکل خاصی وجود نداشت.
اما به علت تقسیم و واگذاری اراضی یکپارچه به قطعات کوچک حتی کمتر از دو هکتار و فقدان دریچه مناسب در مسیر کانالها با توجه به تقسیمات انجام شده بهره برداران از شبکه به نحوی از انحاء نسبت به تخریب کانالهای آبرسان اعم از درجه یک الی درجه چهار به طوری که بتوانند جداگانه اراضی تصرفی خود را آبیاری کنند اقدام نمودند.این موارد پیش آمده موجب گشت که عملاً مدیریت توزیع آب در شبکه بعد از انقلاب با واگذاری اراضی به شکل مطلوبی اعمال نگردد و دچار مشکلات عمده ای بشود. به طوری که بعد از سال ۱۳۷۶ کار توزیع آب در شبکه با استفاده از منصوبات و دریچه های آبگیر عملاً میسر نگردید و در ادامه با توسعه شرکت بهره برداری و استانی شدن آن، شرکت بهره برداری و توزیع آب گلستان تشکیل شد.
شرکت بهره برداری و توزیع آب استان باتوجه به شرایط بوجود آمده در شبکه از بهره برداری غیراصولی و غیرفنی از کانالها و شبکه های آبرسانی، تصمیم گرفت آب را به نمایندگان کشاورزان در ابتدای هر کانال درجه یک به صورت هکتاری که بعداً به صورت حجمی تبدیل شد تحویل نماید. تا حدودی در انجام این کار توفیق یافته لیکن مدیریت نظارت و نگهداری و بهره برداری از شبکه های دو الی چهار تا حدودی محدود و از اختیارات شرکت مذکور خارج گردید. به نحوی که در شبکه هایی که کشاورزان حاضر به عقد قرارداد نمی شدند توزیع آب مختل و گاهاً موجب درگیری کشاورزان با نمایندگان شرکت توزیع و حتی فی مابین خودشان می گردید.
درسنوات خشکسالی سالهای ۸۰ ـ ۱۳۷۹ توزیع آب با حضور نیروهای انتظامی به نسبت حجم آب موجود و اراضی زیر کشت انجام می گرفت و آنهم عاری از درگیری و مشکلات نبود. بعد از اجرایی شدن آئینامه بهینه سازی مصرف آب کشاورزی مصوب دولت و تشکیل کمیته های مشترک استانی کمیته مذکور در سال اول (سال۱۳۸۱) به دبیری اداره کل آب استان تشکیل و از بدو امر یکی از اهداف آن تحویل حجمی آب با صدور پروانه موردنـظر به تشکلها و تعـاونی ها علی الخـصوص در شبکه های استان از جمله سدوشمگیر بوده است.
متأسفانه شبکه سدوشمگیر از ابتدا به علت نداشتن تعاونی ها و تشکل های آب بران و در ادامه بعد از تشکیل تعاونی ها به جهت عدم قبول مسئولیت تحویل و توزیع آب در شبکه ، توزیع آب با مشکلاتی مواجه شد. درهمین ارتباط جلسات متعددی از سوی اداره کل آب استان (امورآب غرب استان) با حضور مسئولین و کارشناسان جهاد کشاورزی ، فرماندار و بخشدار منطقه ، مدیران عامل تعاونیهای موجود ، تعدای از کشاورزان و کارشناسـان شرکت بهـره برداری و توزیع آب و ... در محل سدوشمگیر برگزارگردید و سعی گردید تا کشاورزان و تعاونیها به مشارکت در امر تحویل حجمی و توزیع آب در شبکه تشویق و ترغیب شوند که درهمین ارتباط صورتجلساتی نیز تنظیم گردید و مقرر گردید نقاط موردنظر جهت تحویل آب به تعاونیها و تقویم زمانبندی رهاسازی آب با پیشنهاد تعاونیها انجام گردد ، لیکن با ارائه دلایل و موضوعات مختلف تاکنون تعاونیهای موجود از اقدام در این زمینه امتناع نموده اند. لازم به ذکر است یکی از ایرادات موجود در سازماندهی اعضا و اراضی تحت پوشش تعاونیها در شبکه مذکور عدم همخوانی حوزه فعالیت تعاونیها با کانالها و دریچه های آبگیر جهت اعمال مدیریت در توزیع آب می باشد که در این خصوص در جلسات مذکور مقرر گردید سازمان جهاد کشاورزی جهت ساماندهی و جابجایی اعضا از یک تعاونی به تعاونی متناسب با وضعیت اراضی در شبکه آبیاری اقدام نماید.
بخشی از شبکه راست و تمامی شبکه ساحل چپ فاقد هر نوع شرکت تعاونی برای اراضی تحت پوشش خود می باشد. شرکت توزیع آب استان (امور توزیع سدوشمگیر) به منظور استفاده نسبی از حجم آب ذخیره شده در مخزن اصلی باتوجه به مشکلات و نواقص فنی ایستگاه پمپاژ خصوصاً ایستگاه ساحل چپ طی عقد قرارداد با نمایندگان کشاورزان در دو شبکه ساحل چپ و راست اقدام به اعمال مدیریت وتوزیع آب کرده و آب را در ابتدای کانال درجه یک از کانال اصلی تحویل طرف قرارداد می دهند. این رویه موجب یک سری اختلالاتی در توزیع آب در شبکه گردیده ، زیرا با عدم اعمال مدیریت کامل در کل شبکه ، کشاورزان به دلخواه الگوی کشت را تغییر دادند، بطوری که در شبکه ساحل چپ در حال حاظر هیچگونه کشتی برابر الگوی تعریف شده از سوی مشاور سد و سازمان جهاد کشاورزی انجام نمی پذیرد و بخشی از شبکه ساحل چپ بجای کشت پنبه و دانه های روغنی ، شالی کشت شده است. (بدلیل عدم پشتیبانی از کشت پنبه و گندم کشاورز جهت بدست آوردن درآمد بیشتر روی به کشت غیرمجاز و پر در آمد از جمله شلتوک برنج می آورد.) از طرفی ظرفیت کانالها جوابگوی الگوی کشت جدید نمی باشد. متوسط آب مورد نیاز کشت برابر طرح اولیه و ساخت کانالها ۶۰۰۰ مترمکعب برای هر هکتار بوده ولی با الگوی کشت جدید بیش از دو برابر آب نیاز می باشد.
به دلیل عدم قبول مسئولیت توسط تعاونی های تولید کشاورزی و مشارکت کشاورزان در نگهداری و بهره برداری از تأسیسات شبکه، موجب گردیده تا کانالها تخریب و استفاده غیراصولی و بدون برنامه از آب ادامه یابد. از طرفی عدم تأمین اعتبارات کافی جهت انجام هزینه نگهداری از شبکه مشکلات مدیریتی را چند برابر کرده است.
۵ ـ ۶ ـ ۲ ) مدیریت آبیاری شبکه سدکوثر و وضعیت تشکل های کشاورزی موجود
بنا به طراحی اولیه سطح زیرکشت سد کوثر، چهار هزار هکتار برآورد شده بود، اما این مقدار به هزار و ۳۵۴ هکتار رسیده است، دلیل آن تأمین نشدن آب ذخیره سد بطوریکه کل ذخیره آب مطابق برآورد اولیه ۷ میلیون مترمکعب بوده و جهت آبیاری دانه های روغنی و سیب زمینی بهاره دو کشت غالب منطقه درنظرگرفته شده بود. باتوجه به اینکه رودخانه های گرمابدشت و نومل تأمین کننده آب سدکوثر می باشند این رودخانه ها دارای حقابه بر می باشند که از فروردین لغایت پایان شهریور آب در شبکه سنتی وارد شده و در کشت شالی استفاده می شود لذا هیچگونه آبی در فصل زراعی وارد مخزن سد نمی شود باستثنای سیلابهای بزرگ که باعث جریان آب این رودخانه ها به مخزن سد می شود.
شبکه آبیاری کوثر درحال حاضر بعلت نداشتن تشکلهای آب بران در امر توزیع آب با مشکلات زیادی مواجه می باشد و شرکت توزیع آب استان با نمایندگان کشاورزان هر روستا قرار دارد حجمی آب منعقد می نماید.
نمایندگان کشاورزان طبق تعرفه های مشخص شده آب بها را از کشاورزان اخذ و ۵ درصد از آب بهای جمع آوری شده به عنوان کارمزد به آنان پرداخت می شود.
۵ ـ ۶ ـ۳ ) مدیریت شبکه آبیاری سد گلستان یک و وضعیت تشکل های کشاورزی موجود
سد گلستان یک در بهمن ماه ۱۳۷۹ آبگیری شد. شبکه این سد جزو اولین سدهایی در کشور می باشد که توسط مشارکت مردم ساخته شد و هزینه اجرایی آن با موافقت و مشارکت مردم از طریق تبصره ۷۶ در برنامه دوم (تبصره ۱۰۶ برنامه سوم) و توسط بانک عامل (بانک کشاورزی)پرداخت شد. بعد از آماده شدن این سد و کانالهای درجه ۱و۲ شبکه آبیاری بنا به طرح اولیه مهندسین مشاور جهت استفاده بهینه از آب، از سطح اراضی ۱۰ هزار هکتاری تحت پوشش این شبکه ۵۴۰۰ هکتار جهت آبیاری به روش سیستم تحت فشار درنظرگرفته شد. به دلایل زیادی از جمله عدم آمادگی و توان مالی اکثر کشاورزان هیچ اقدامی در اینخصوص عملی نگردید و در نهایت منجر به این گردید که جهت آبیاری ثقلی کانالهای درجه سه و چهار شبکه را اجرا نمایند.
یکی از مشکلات موجود عدم تسطیح اراضی بسیاری از زمینها می باشد که می بایستی همزمان با اجرای شبکه های سه و چهار کار تسطیح اراضی صورت بگیرد. از مشکلات دیگر کشاورزان درآمد کم زمینهای کشاورزی و نپرداختن حق اشتراک جهت بهره برداری از آب ذخیره سد و شبکه می باشد که چند سالی است همچنان از این امکانات استفاده مطلوب به عمل نمی آید.
۵ ـ ۶ ـ ۴ ) وضعیت تشکل کشاورزی درشبکه سد گلستان دو
عملیات اجرایی شبکه آبیاری سد گلستان ۲ در دست اقدام می باشد و تا کنون به بهره برداری نرسیده است لیکن با هماهنگیهای بعمل آمده با سازمان جهاد کشاورزی در نظر است کل اراضی شبکه و کشاورزان بهره بردار آن در قالب یک شرکت تعاونی تولید سازماندهی گردیده و خدمات کشاورزی منجمله تحویل حجمی و توزیع آب در اراضی شبکه توسط این شرکت تعاونی به انجام رسد. شرکت تعاونی موردنظر بنام شرکت تعاونی تولید گلستان دو با استقرار در روستای ملک علی تپه شهرستان گنبد
در سال ۱۳۸۳ تأسیس و مراحل نهایی ثبت را دنبال می نماید. این شرکت تعاونی با ۴۰۰ نفر عضو در سطح ۵ روستا و حدود ۴۰۰۰ هکتار از اراضی شبکه گلستان دو فعالیت خواهد داشت.
۵ ـ۶ ـ ۵) ایجادتعاونی تولیدکشاورزی درشبکه آبیاری و زهکشی سدکبود وال ـ زرینگل
با توجه به اینکه طراحی شبکه آبیاری وزهکشی سدکبود وال ـ زرین گل توسط مهندسین مشاور پژوهاب در دست مطالعه می باشد از هم اکنون هماهنگیهای لازم در کمیته مشترک مصرف بهینه آب کشاورزی استان که مرکب از کارشناسان و نمایندگان سازمان جهادکشاورزی استان، اداره کل آب استان و شرکت بهره برداری و توزیع آب استان می باشد جهت ایجاد تعاونیهای تولیدمتناسب با شرایط اجتماعی، فرهنگی و کشاورزی منطقه به عمل آمده است و طی جلساتی با حضور نمایندگان مهندسین مشاور در کمیته مشترک مذکور در اینخصوص بحث و تبادل نظر گردیده است تا طراحی شبکه آبیاری به گونه ای مطالعه و اجرا شود که امکان ایجاد تعاونیهای تولید کشاورزی با هدف بهره برداری بهینه ازآب تنظیمی سد و مدیریت توزیع آب فراهم گردد. سازمان جهادکشاورزی استان به عنوان متولی ایجاد تعاونیهای تولید در اینخصوص اعلام آمادگی نموده و موضوع را در دستور کار خود قرار داده است.
با هماهنـگی نزدیک و تـعامل مناسـب اداره کل آب و سازمـان جهادکـشاورزی استان اقـدامات مـشابه درخصوص سایر طرحهای اجرایی آتی نیز بعمل خواهد آمد.
۵ ـ ۷ ) مدیریت بهره برداری و تشکلهای کشاورزی در شبکه های سنتی
شبکه های آبیاری سنتی در استان گلستان علی الخصوص در مناطق جنوبی دشت با استفاده از جریانهای آبی بهنگام از آب چشمه ها، رودخانه ها بصورت ثقلی و با استفاده از بندهای خاکی (سنتی) آبیاری میگردند و یا اینکه در خیلی از مناطق با احداث بندهای بتنی (سازه های مهندسی) آب زراعی آنها تنظیم و هدایت می شود. در مناطقی هم که امکان استفاده از آب بصورت ثقلی امکانپذیرنیست با احداث ایستگاههای پمپاژ در حاشیه رودخانه ها علی الخصوص در قسمتهای میانی و شمالی دشت (مسیر رودخانه های گرگانرود و اترک) آب مورد نیاز شبکه تأمین میگردد. تعدادی از شبکه های سنتی نیز از طریق ذخیره آب در آب بندانها مشروب می گردند.
مدیریت بهره برداری و توزیع آب در شبکه های سنتی استان به شکل سنتی یا تشکلهای غیر رسمی و یا بصورت تشکلهای رسمی و قانونی که عمدتاً تعاونیهای تولیدکشاورزی می باشند انجام می گردد.
۵ ـ ۷ ـ ۱) مدیریت بهره برداری وتوزیع آب درشبکه های سنتی استان توسط تشکلهای غیر رسمی
الف ) انتخاب معتمدین:
در تعدادی از شبکه های سنتی که دارای حقابه می باشند بهره برداری و توزیع آب با روشهای سنتی و عرفی انجام می شود و بهره برداران خود رأساً در کلیه تصمیم گیریها و برنامه ریزیها و ... دخالت دارند لیکن در تعدادی از شبکه های سنتی کشاورزان با نظارت برخی از دستگاههای سیاسی و اجتماعی مانند بخشداریها و شوراهای اسلامی روستاها جلساتی را به منظور انتخاب افرادی به عنوان معتمد برگزار می نمایند. به این ترتیب که با اعلام زمان مشخص کشاورزان بهره بردار در شبکه سنتی در مسجد روستا جمع می شوند و از بین آنها افرادی به عنوان داوطلب انتخاب و معرفی میگردند و سپس با حضور بخشدار و شورای اسلامی روستا رأی گیری از کشاورزان انجام می شود و در نهایت تعداد افرادی که بیشترین رأی را بدست آورده اند به عنوان معتمدین کشاورزان شبکه سنتی انتخاب و صورتجلسه ای در همین ارتباط تنظیم میگردد. تعداد معتمدین معمولاً سه الی چهار نفر خواهد بود. افراد انتخاب شده طی نامه ای از طریق بخشدار به ادارات امورآب، توزیع آب، جهاد کشاورزی و ... معرفی میگردند.
معتمدین انتخاب شده ضمن انتخاب و معرفی افرادی به عنوان میراب یا آبران در امر بهره برداری و توزیع آب در شبکه نظارت داشته و به اختلافات احتمالی رسیدگی خواهند نمود. در خواستهای ارائه شده از سوی معتمدین کشاورزان به ادارات و ارگانها به منزله درخواست کلیه کشاورزان بهره بردار شبکه خواهد بود و به تقاضاهای آنان رسیدگی خواهد شد. آب مورد نیاز شبکه سنتی معمولاً در نقطه مناسب که عمدتاً در محل دریچه های تقسیم آب یا بند های انحرافی می باشد به معتمدین کشاورزان از طریق اداره توزیع آب تحویل می گردد. در شبکه های سنتی شرق استان گلستان عمدتاً به این روش اقدام می گردد. در نقاط مشترک تقسیم و توزیع آب فی مابین دو شبکه سنتی معمولاً آب به روش حجمی با حضور معتمدین شبکه های سنتی و نماینده اداره توزیع آب منطقه تحویل میگردد.
۵ ـ ۹ـ ج ) ویژگیهای نوار شمالی استان و تشکلهای کشاورزی موجود در آن
در نوارشمالی استان آب کم و خاک فقیر است. میزان بارندگی در حدود ۲۰۰ـ ۱۵۰ میلیمتر در سال متغیر است . از نظر خاک غالباً با شوری متوسط تا زیاد و قلیائیت بوده و ازنظر منابع آب منطقه مورد نظر فاقد منابع غنی آب زیر زمینی است. آب سطحی نیز محدود به رودخانه اترک می باشد که در طول مسیر رودخانه ایستگاههای پمپاژ و آب بندانهای متعددی جهت بهره برداری و ذخیره آب ایجاد گردیده است.
سطح اراضی دیم ۱۱۶۰۰۰ هکتار و اراضی آبی ۳۴۵۰۰ هکتار و در مجموع سطح کل اراضی زراعی ۱۵۰۵۰۰ هکتار می باشد.
در این محدوده ۴ تعاونی تولید با ۳۸۲۸ نفر عضو در سطح ۷۵۰۰ هکتار فعالیت دارند و یک تعاونی تولید نیز با۳۰۰ نفر عضو در سطح ۳۶۰۰ هکتار اراضی در شرف تأسیس می باشد.
به این ترتیب ۵ تعاونی با ۴۱۲۸ نفر عضو در سطح ۱۱۱۰۰ هکتار اراضی فعالیت خواهند داشت. کوچکترین تعاونی ، تعاونی تولید آق تقه با ۲۱۵ نفر عضو در روستای آق تقه شهرستان کلاله در بخش مراوه تپه در سال ۱۳۸۰ ایجاد گردیده است و بزرگترین تعاونی نیز تعاونی تولید کرند با ۱۰۰۰ نفر عضو در روستای کرند شهرستان گنبد کاووس در بخش داشلی برون در سال ۱۳۷۸ ایجاد گردیده است. متوسط سطح زمین زراعی هر عضو تعاونی در این منطقه حدود ۶/۷ هکتار می باشد.
۶ ) نتیجه گیری :
۶ ـ ۱) در استان گلستان تجربیات موفقی درخصوص جلب مشارکت کشاورزان در اجرای طرحهای تأمین آب وجود دارد که می توان بطور همزمان زمینه های مشارکت کشاورزان را در بهره برداری و مدیریت شبکه های آبیاری طرحهای مذکور از طریق ایجادتشکلهای مصرف کنندگان آب کشاورزی نیز فراهم نمود.
۶ ـ ۲) در استان گلستان تعداد قابل توجهی تشکل کشاورزی تحت عنوان « تعاونی تولید کشاورزی» در شبکه های مدرن و سنتی ایجاد گردیده که درصورت آموزش ، تقویت و حمایت از این تعاونی ها می توانند در مدیریت شبکه های آبیاری فعالیت مؤثری داشته باشند.
۶ ـ۳) درصورت هماهنگی لازم فی مابین سازمان جهادکشاورزی و امور آب درایجاد تشکلهای جدیدکشاورزی (تعاونی های تولید کشاورزی) و برجسته شدن موضوع مدیریت شبکه های آبیاری و مسائل مرتبط با بهره برداری و توزیع آب در اساسنامه این تعاونی ها ، موفقیت بیشتری برای این تشکلها در مدیریت شبکه های آبیاری انتظار می رود.
۶ ـ۴ ) تشکلهای غیررسمی موجود در شبکه های سنتی استان گلستان موجب گردیده تا بهره برداران با مشکـلات کمـتری درخصوص بهره برداری و توزیع آب در فـصل زراعــی مـواجه باشند. لذا در مناطقی که امکان ایجاد تشـکلهای رسـمی (علی الخصوص در شبکه های سنتی) بنا به دلایلی فراهم نمی باشد می توان از طریق ایجاد تشکلهای غیررسمی و یا حمایت بیشتر از تشکلهای غیررسمی موجود به منظور رفع مسائل و مشکلات احتمالی شبکه ها اقدام نمود.
۶ ـ۵ ) مناطق میانی و شمالی استان گلستان با توجه به ویژگیهای اقلیمی و منابع آب و خاک ، شرایط اقتصادی و اجتماعی، زمینه مساعدتری برای ایجاد تشکلهای کشاورزی دارد.
۶ ـ۶) اطلاع رسانی ، آموزش ، پرداخت تسهیلات و یارانه ها ، معرفی پایلوت های موفق ، ایجاد زیرساخت ها ، اختصاص بموقع نهاده های کشاورزی و اعتبارات ، حفظ انسجام و وحدت قومی و اجتماعی ، تدوین اساسنامه مناسب ، انتخاب مدیران باانگیزه و با تجربه و مردمی ، نظارت مستمر و ارائه خدمات فنی و کارشناسی از سوی سازمانهای دولتی ذیربط از جمله مهمترین عوامل در ایجاد تشکلهای کشاورزی و موفقیت های بعدی تشکل ها محسوب می شوند.
منابع و مآخذ:
۱ـ آمارنامه سازمان جهادکشاورزی استان گلستان
۲ـ آمار و اطلاعات موجود در امور بهره برداری اداره کل آب استان گلستان درخصوص شبکه های مدرن و سنتی استان
۳ـ آمـار و اطـلاعات موجـود در سـازمـان جـهادکشـاورزی اسـتان گلســتان درخـصوص تعاونـیهای تولید کشاورزی
۴ـ تیموری ، جواد ، ۱۳۸۱ ، بررسی و مطالعه خواص مهندسی و ژئوتکنیکی خاکهای لسی (رسوبات لسی) باتوجه به ترکیب شیمیایی آنها در استان گلستان و رفتار این خاکها به عنوان پی و منابع قرضه سدهای خاکی ، رساله کارشناسی ارشد دانشکده صنعت آب و برق (شهید عباسپور)
۵ـ حیدریان ، سیداحمد، تحلیلی بر تجربه داخلی در انتقال مدیریت آبیاری ، مقاله اولین همایش بررسی مشکلات شبکه های آبیاری ، زهکشی و مصرف بهینه آب کشاورزی (گوهران کویر
۶ـ سیاهی ، محمدکاظم ، تجارب جهانی مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه های آبیاری ، مقاله کارگاه فنی مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه های آبیاری
۷ـ عجم ، محمدرضا ، ۱۳۸۳ ، مقایسه مدیریت بهره برداری و نگهداری شبکه های آبیاری سدگلستان یک ، سدکوثر و سد وشمگیر در استان گلستان ، رساله کاشناسی ارشد مهندسی آبیاری ـ زهکشی دانشگاه آزاد اسلامی (واحد علوم و تحقیقات )
جواد تیموری – کارشناس ارشد عمران آب ( زمین شناسی مهندسی ) دانشگاه شهید عباسپور ( صنعت آب و برق )
منبع : پایگاه اطلاع رسانی وزارت نیرو


همچنین مشاهده کنید