دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


آقای احمدی‌نژاد آب کشور را حفظ کنید!


آقای احمدی‌نژاد آب کشور را حفظ کنید!
مصرف عمده آب کشور در بخش کشاورزی، با توجه به وضعیت فعلی آب در ایران شاید برخی را به این فکر مشغول کند که پایش و محافظت آب مهمتر است یا بهره‌وری در کشاورزان و چون می‌دانیم این هر دو آن‌قدر مهم و حیاتی هستند که نمی‌توان بین آنها اولویت‌بندی کرد به مصرف بهینه آب در کشاورزی می‌پردازیم و می‌خواهیم بکوشیم با کمترین آب بالاترین بهره‌وری را داشته باشیم. در این میان کشاورز به‌عنوان یک عنصر انکار نشدنی در شیوه و میزان مصرف آب نقشی حیاتی و مؤثر دارد تا آن‌جا که اگر پرت آب در خطوط انتقال به هیچ برسد و دولت در استحصال و محافظت منابع آبی تمام تلاش خود را داشته باشد ولی کشاورز همکاری لازم را به عمل نیاورد انگار کاری از پیش نرفته است. مشکلات بخش کشاورزی، بهره‌وری آب، خصوصی‌سازی پیش روی مدیریت منابع آب، مباحثی نظیر حق‌النظاره و ترویج بهینه‌سازی مصرف آب در بخش کشاورزی مسائلی بودند که بهتر دیدیم پیرامون آنها با دکتر عیسی کلانتری دبیرکل خانه کشاورز به بحث و گفتگو بنشینیم.
عیسی کلانتری متولد ۱۳۳۱، فوق‌لیسانس فیزیولوژی گیاهی از دانشگاه نبراسکا ـ آمریکا و دارای مدرک دکتری از دانشگاه ایالتی آیوا در رشته فیزیولوژی گیاهی، از سال ۱۳۶۱ عهده‌دار مسئولیت‌های مهمی در بخش کشاورزی بوده است که از جمله می‌توان به شماری چند از آنها اشاره کرد: رئیس‌ سازمان ترویج کشاورزی، معاون وزیر کشاورزی، وزیر کشاورزی، مشاور رئیس‌جمهور و رئیس شورای جهانی غذا در سازمان ملل متحد.
با ایشان که بسیار بی‌پیرایه، شفاف و روان سخن می‌گفتند گفتگوئی داشتیم با حضور خسرو رفیعی، مدیر مسئول نشریه مهرآب که از حضورتان می‌گذرد.
● از واگذاری سدها به بخش خصوصی شروع می‌کنیم به نظر شما با توجه به این‌که در قانون اساسی بخش عمده‌ای از صنایع زیربنائی باید در اختیار دولت باقی بماند اگر قرار باشد حفاظت‌ از سدها را در اختیار بخش خصوصی قرار دهیم برای دولت چه می‌ماند و آیا واقعاً دولت به این کار تن در می‌دهد؟
قانون اساسی تغییر می‌کند زمانی بود که هواپیمائی، راه‌آهن و انرژی در این دست‌بندی شما قرار می‌گرفت ولی امروز این‌طور نیست می‌بینیم که در این میان پالایشگاه هم ساخته می‌شود انجام این روند به زمان بستگی دارد. این‌که سدها را می‌خواهند واگذار کنند قطعاً با تغییراتی که در قانون اساسی شده مشکلی پیش نخواهد آمد اما باید توجه داشت که دولت سیاست‌گذاری‌های کلان را در بهره‌برداری قاعدتاً به‌صورت ضمنی حفظ می‌کند مثلاً این‌که آب این سد و یا برق این نیروگاه باید در کجا مصرف شود که البته این خیلی هم بد نیست.
● ما هنوز در بررسی‌های همه جانبه و طرح‌های ناگهانی مشکل داریم نتیجه عملکردهای گذشته پیش آمدن معضلاتی است که اکنون در بخش قانون چهارم توسعه داریم بدون این‌که بخش کشاورزی در جریان باشد، برنامه چشم‌انداز را نوشتند، همان برنامه‌ای که شما به آن اعتراض کرده بودید و از چالش‌های آن سخن گفته بودید آیا به نامه شما جواب داده شد؟
دولت محاسنی دارد که عدم پاسخ‌گوئی به انتقادات و اشکالات بخشی از آن است، احتمالاً همه انتقادات را می‌شنوند و به اصلاح ساختارها ترتیب اثر می‌دهند ولی به اشکالات فنی و اجرائی وارده پاسخ نمی‌دهند شاید این جزء سیاست‌ها باشد اما این وظیفه ماست.
● بهترین نقشی که وزارت نیرو در مورد سدها در کشور می‌تواند داشته باشد چیست؟
به نظر من وزارت نیرو باید سیاست‌گذار باشد که کجا سد زده شود، این سد باید چگونه باشد و در چه راستائی بهره‌برداری شود اما این‌که حتماً خود وزارت‌خانه بخواهد این کار را انجام بدهد لزومی ندارد و البته این‌طور هم نباید باشد که به هر کسی اجازه داده شود هر کجا دوست دارد سد بزند وقتی سد زده می‌شود با یک کارشناسی و هدف صحیح بخش خصوصی بهتر می‌تواند مدیریت کند تا بخش دولتی، من با این بخش موافق هستم. زمانی بود که همه شرکت‌ها به وزارت‌ نیرو وابسته بودند پیمان‌کارها و مشاورین همه از خودشان بودند، امروز این‌ها باید واگذار بشود.
● شرکت‌هائی مثل مهاب قدس سابیر، فرآب و ... چه‌طور؟
باید خارج شوند چون در این منوپل شرایطی به وجود آمده که دیگر بخش خصوصی حاضر نیست به‌عنوان مثال در بخش مطالعات آبی وارد بشود چون خوب می‌دانند که آن وقت باید پس مانده شکار را بخورند، سر ریز شرکت‌های درجه اول و این‌ها باید دست دوم مطالعه بکنند، این نوع عملکرد باید اصلاح شود مگر وزارت راه خودش جاده‌سازی می‌کند؟ حتی امروز بعضی از جاده‌ها را که ساخته برای مدیریت به بخش خصوصی می‌سپارد. ما می‌بینیم خصوصی‌سازی در وزارت نیرو به نسبت کمتر است تفکر دولتی حکم‌فرماست و مهندسین مشاور هم دولتی هستند.
● به نظر شما وزارت نیرو کوچک‌سازی کرده ولی خصوصی‌سازی نکرده درست است؟
خرد کرده که نظارت در ان کمتر باشد مثلاً کارون ۴ را دو بار سیل برد ولی هیچ‌کجا منعکس نشد، دو بار مبلغ ۲۵ الی ۳۰ میلیارد تومان خسارت وارد شد که احتمالاً اشتباهات محاسباتی بوده نمی‌دانم چه‌طور عنوان می‌کنند که آورد ۲۰۰ ساله یا ۵۰۰ ساله محاسبه شده ولی در ۳ سال متوالی از پانصد سال بیشتر سیل آمده این چه نوع مطالعه و تحقیقی است که هر چه ساختند آب برد و هیچ‌ صدائی هم در نیامد البته در این‌گونه مسائل حرفه‌ای عمل می‌شود به‌ خاطر این‌که دیگران خیلی سر در نیاورند و در داخل بدنه گم شوند.
● پس گلایه‌مندی بخش خصوصی در بخش نیرو به شما رسیده که معتقدند که وزارت نیرو چیزی واگذار نمی‌کند.
واگذار هم که می‌کند به‌دست شرکت‌هائی داده می‌شود و آنها هم به دست دوم و دست سوم واگذار می‌کند این‌طور می‌شود که کار مهندسی درست پیش نمی‌رود، سیستم اجرائی در این بخش مثل محیط سربسته بزرگی شده که از خارج مجموعه کسی نمی‌تواند سر در بیاورد و اگر هم به کسی کاری واگذار شود باز هم از دولتی‌های دیگر است مثل شرکت‌های وابسته به جهاد وسپاه غیره حتی در بخش نگارش قوانین مثلاً همین اصلاح طرح جامع آب برای کشاورزی می‌بینیم که یک‌سری اختیارات هم از کشاورز گرفته شده.
● آیا در طرح جامع که پیاده شده واقعاً اختیارات کشاورزان کمتر شده این محدودیت در چه زمینه‌هائی است؟
کشاورز هر ساله باید پروانه‌اش را تمدید کند زمانی که کشاورز اجازه برداشت ۳۰ لیتر آب از چاه را دارد و یک باغ ۳ هکتاری را طراحی کرده است اگر ۳۰ لیتر بشود ۲۰ لیتر این کار آیا مفهوم دارد، به خاطر دارم که یک‌بار با آقای هاشمی رفتیم اصفهان موضوع یکپارچه‌سازی اراضی مطرح بود. خوب آن‌جا وقتی یکپارچه‌سازی اراضی شد کشاورزان آب مازاد داشتند و وزارت نیرو به زور می‌خواست این حق را بگیرد آقای هاشمی مقاومت کردن و بیان کردند که آب را شما می‌فروشید اگر می‌خواهید آب بگیرید. ببینید شما مالک هستید می‌توانید خودتان مصرف کنید یا می‌توانید اضافه آن را بفروشید به دیگری حقابه متعلق به شماست این حرام که در مورد حقابه آنها بخواهیم تصمیم بگیریم و بفروشیم به دیگری بدون رضایت پس مفهوم اختیارات زارع چیست؟
● آیا حق‌النظاره عملی شد؟
حق‌النظاره تقریباً عملی شده البته مثل گربه مرتضی علی که به این نحو می‌خواهد جبران کند آب یک کالای فرابخشی است، آب زندگی مردم است، حالا اگر دستگاهی، وزرات‌خانه‌ای مسئول آب باشد بیاید از محیط زیست، وزارت بهداشت، وزارت جهاد کشاورزی و کشاورزان سلب اختیار کند یعنی امتیازات و مالکیت کشاورزان را گرفتند. ما چند بار از آقای زرگر تقاضا کردیم که دستور اصلاح بدهید خوب متأسفانه وقتی داده نشد الان سه ماه هم گذشته است.
ایشان قبلاً یک چهره اجرائی بودند اما شاید الان کمی سیاسی هم شده‌اند و با خانه کشاورز که شاید واقعیت را مطرح کند کمتر راضی می‌شود سخن بگوید، ولی مردم ساکت نخواهند نشست نمایندگان هم همین‌طور. بله قوانین باید اصلاح می‌شد ولی نه این‌که در اوج زمانی که صحبت از خصوصی‌سازی و افزایش اختیارات غیردولتی‌ها است به دنبال تجمل بگردیم به دنبال حذف اختیارات کشاورزان و حذف مالکیت آنها باشیم.
● بحث عمده‌ای که مطرح است این است که چاه‌ها در اختیار کشاورزان و ظاهراً بهر‌ه‌برداری می‌کنند و حدود ۷۰ درصد از منابع آب را کشاورزان توسط چاه‌ها برداشت می‌کنند.
بله چیزی حدود ۵۰ میلیارد متر مکعب از چاه برداشت می‌شود ولی مسئله این است که همه این‌خا با مجوز آمدند، با کسی که بدون مجوز رفته برخورد هم باید بشود ولی کسی که مجوز دارد صرفاً با یک قانون شما نمی‌توانید زمین او را پس بگیرید آن‌هم بدون پرداخت خسارت! ما هم مخالف بیلان منفی هستیم ما هم مخالف برداشت اضافی هستیم اساساً وزارت نیرو دستگاهی به این عریضی و طویلی به وجود آمده که بیلان منفی وجود نداشته باشد ولی خوب اگر بیلان منفی هم هست باید بروند اصلاح کنند ما حرفی نداریم منابع مالی هرچه می‌خواهند بگیرند از دولت، و مردم برای حفظ وظایف و انجام وظایف ما اصلاً مخالف حذف حق‌النظاره نبودیم در وحله اول مشاهده کردیم با وجود این حق‌النظاره هیچ سفره آبی اصلاح نمی‌شود، آب‌ها می‌روند پائین، شورتر می‌شوند پس معلوم می‌شد وزارت نیرو وظیفه‌اش را انجام نمی‌دهد. حق‌النظاره بابت چه می‌گیرد پس برای چه هزینه حق نظاره می‌گیرد، اگر حق نظاره را به درستی انجام می‌داد ما حاضر بودیم حق نظاره را ۲ برابر هم پرداخت کنیم بیاید جلوی کاهش کیفیت آب را بگیرد و بگوید ۲ برابر یا ۳ برابر می‌خواهم.
ولی هیچ‌کاری انجام نمی‌دهد و درخواست دارد حق‌ نظاره پرداخت شود. در قبال انجام وظیفه هیچ‌کس مخالف نیست وظیفه انجام نمی‌شود اما پول کلان گرفته می‌شود.
خودم به یکی از مزارع علما در قم رفته بودم. چاه ایشان ۳ سال بود که نشان می‌داد خشک شده ولی برای ایشان ۴ میلیون تومان حق‌النظاره فرستاده بودند چاهی که خشک شده بود این رفتارها رفتارهائی زیبا نبود. کشاورزان آماده همکاری هستند ولی یک‌طرفه که همکاری نمی‌شود کرد. مثلاً امتیازات قانونی‌شان را لغو کنیم با قوانین و حرف‌های قشنگ که واگذار می‌کنیم، ولی چه چیزی را واگذار می‌کنید شما که مسئولیت‌ها را هم سلب کردید حالا می‌خواهید اختیار بدهید.
من فکر می‌کنم که وزارت نیرو هر چه‌قدر از مردم فاصله بگیرد به ضرر خودش است اگر از کشاورز فاصله بگیرد به ضرر خودش است تقریباً حدود ۷۰ درصد آب را کشاورزان استفاده می‌کنند باید به این‌ها نزدیک‌تر بشود به‌نفع کشور، به‌نفع خودشان، به‌نفع منابع ملی کشور است که ارتباطاتشان تنگاتنگ باشد و در این ارتباط تنگاتنگ هم دو طرف باید صادقانه با هم برخورد کنند. نباید تصور شود که یک کشاورز کم سواد یا بی‌سواد است یا ممکن است نفهمد ما قوانین و مقرراتی را وضع کنیم که به ضرر آنها باشد و به‌نفع ما باشد خیر! نفع آنها نفع کشاورز نفع وزارت نیرو است و این‌ها با هم در یک مسیر هستند، در مقابل هم بودن به کشور لطمه می‌زند.
● با توجه به کمبود آبی که وجود دارد در بحث مدیریت وزارت نیرو مجبور شد در قسمت آب شرب به سراغ مردم بروند و با مردم حرف بزند قرار بود. در بخش کشاورزی هم این اتفاق بیفتد و مشارکت مردم را هم جلب بکنند ولی متأسفانه تغییری را مشاهده نکردیم علت چیست؟
ما هیچ‌جا نشنیدیم که مسئولین آب با کشاورزها جلسات مشترکی داشته باشند صحبت بکنند البته ما یک جلسه‌ای با آقای زرگر داشتیم با دوستانشان در وزارت نیرو بعد دیگر تمام شد. من فکر می‌کنم این وضعیت به ضرر کشور است.
● یعنی کمیته‌های کارشناسی که قرار بود تشکیل بشود برای ‌این‌که این ارتباطات را تنگ‌تر بکنند اتفاق نیفتاد؟
احتمالاً چون یکی دو سال اخیر پر باران بودیم مشکلات یادمان رفته و وقتی به یک دوره خشک‌سالی بخوریم دوباره مردم را التماس می‌کنیم ولی چون یکی دو سال بارندگی‌ها بالای متوسط ۳۰،۴۰ ساله است خیلی آن را هم تلقی نمی‌کنند که با مصرف کننده صحبت کنند.
● خانه کشاورز در بخش برنج برای حمایت از شالیکاران برنج چه‌کار کرده است؟
ما واقعاً اعتقاد داریم که شالی به خاطر آب باید در خطه مازندران محدود شود مثلاً حاشیه زاینده‌رود در اصفهان جای شالیکار نیست به علت این‌که قیمت برنج داخلی خیلی گران است صرف می‌کند کشاورزان برنج می‌کارند یا که در فارس جائی‌که علوفه به شدت کم داریم مصرف علوفه هم یک چیزی نصف مصرف برنج هست. ما موافق توسعه شالیکاری خارج از حیطه شمال کشور نیستیم مثلاً برخی حاشیه رودخانه‌ها مثل مناطقی از خوزستان و سایر جاها، ما مخالفیم حتی پیشنهاد دادیم به دولت قبل، جلسه‌ای هم در کمیسیون اقتصاد دولت قبل تشکیل شده که مسئولیتش را دادند به سازمان برنامه که با تحصیلاتی شالی را با قیمت تضمینی از کشاورزان شمال بخریم و کشاورزان دیگر را با بازار جهانی روبه‌رو کنیم که بتوانند برنج بکارند چون به شدت کمبود علوفه داریم که اصلاً قابل واردات نیست از آن طرف آب را هدر می‌دهیم شما الان بروید سمت پائین دست اصفهان شبکه‌های ساخته شده از بین رفته و خالی از آب است. سهم آب آنها را حاشیه زاینده‌رود برنج می‌کارند و در دشت‌ها هم چیزی نیست در حالی‌که در آنها باید ذرت و علوفه کشت بشود. در حاشیه زاینده‌رود هر هکتار ۱۸ هزار متر مربع صرف برنج می‌کنیم در حالی‌که در ۶۰۰ هزار متر مکعب یک هکتار ذرت خوب می‌شود کشت کرد بنابراین ما خیلی موافق شالی غیر از شمال نیستیم چون شمال محدودیت آبی ندارد محدودیت زمین دارد.
● به نظر شما وزارت بازرگانی توجیه دارد یک میلیون و دویست هزار تن برنج وارد کند؟
نه‌خیر ۰۰۰/۶۰۰/۱ تن، منتها وزارت بازرگانی دو میلیون هفتصد هزار تن شکر هم وارد کرده در حالی‌که ما سالیانه ۵۰۰ هزار تن شکر بیشتر نیاز نداریم چه‌کسی وارد می‌کند و چرا کدام دلال و واسطه سود می‌برد؟ سابقه نداشته ببینید، ما برای برنج دو سیاست قائل هستیم یکی سیاست حمایت از شالیکاران برنج شمال و یک سیاست رقابتی برای دیگر شالیکاران کشور یک‌سوم کشت برنجمان خارج از شمال است که ما در آن موارد اعتقاد داریم که آب هدر می‌رود. شما مثلاً با مصرف ۱۸ هزار تن آب ۳ تن برنج به‌دست می‌آورید یک چیزی به نسبت ۶ به یک که اصلاً توجیه ندارد آن‌هم در کشور کم‌آبی مثل ایران. به همین دلیل ما پیشنهاد کردیم که بیائیم از کشاورز شالی را به قیمت تضمینی بخریم در شمال و بعد دولت با سیاست‌گذاری هدفمند برنج را ارزان بکند و برنج‌کار جنوبی هم برنجش را رقابت کند با قیمت بین‌المللی برنج که این‌طور ظرف یک‌سال کامل ریشه‌کن می‌شوند.
● فکر می‌کنید برای این برنج وارد شده ما می‌توانیم توجیه کنیم که در این راستا که شما مطرح کردید بوده است؟
نه‌خیر این مسئله صرفاً مسائل بازرگانی خودشان است حتی این واردات سبب شده کالای داخلی ما ارزان بشود شما حساب کنید سال گذشته بیش از یک میلیون تن میوه وارد کشور شد ولی قیمت‌ها باز هم رقم افزایشی داشت مثلاً حبوبات وارد کردند به بازار هم فروختند، ۲۵۰ هزار تن سیب‌زمینی را وارد کردند به قیمت هم فروختند. دیگر چیزی نمانده که وارد نشده باشد انگور، سیب، آلبالو، عدس، روغن، نخود، لوبیا، پنبه، شکر به بهانه خودکفائی همه چیز وارد شد.
البته بگذریم چون مقوله ما الان آب هست ما پیشنهاد کردیم که جلوی شالیکاری‌های دیگر مناطق گرفته شود هرچند که به زور هم نمی‌توان جلوگیری کرد ولی می‌توانیم کاری انجام دهیم که به غیر از شالیکاران شمال کشور کشاورزان مناطق دیگر به این سمت نروند یعنی آن را برایشان مقرون به‌صرفه نکنیم. الان از این مقوله حمایت از شالیکاران شمال کشور بقیه دارند سوءاستفاده می‌کنند و آنها آب را هدر می‌دهند و از طرف دیگر ما با کمبود علوفه روبه‌رو هستیم و اگر همین‌طور ادامه پیدا کند مردم موظفند کمتر لبنیات بخورند چون علوفه نداریم. رقابت عرضه علوفه بالاست مثلاً ۲۰۰,۰۰۰ هکتار برنج خارج از شمال می‌تواند ۴۰۰ تا ۵۰۰ هکتار سطح زیر کشت ما را بالا ببرد آب‌های مصرفی ما عمدتاً در جاهائی هستند که آب‌های کنترل شده دارند یا زیر سد زاینده‌ورد هستند یا زیر سد خوزستان یا زیر سد شیراز و جاهائی هستند که آب کنترل شده وجود دارد و این آب را می‌شود مصرف همه چیز کرد نه ۱۰۰ متر مربع برنج بی‌مصرف.
● آیا دولت نمی‌تواند به کشاورز بگوید که این محصول را کشت کن، من از تو می‌خرم و یا حمایت می‌کنم؟
دولت می‌تواند بگوید که این را کشت کن، ولی نمی‌تواند بگوید که هیچ‌ چیز نکار و قانوناً نهی نمی‌تواند بکند ولی می‌تواند امر به‌ معروف بکند با سیاست‌های اقتصادی و تشویقی که این‌کار را هم نمی‌کند مگر در مورد برنج دیدیم این امر را برای کشاورزان شمالی امر به معروف بکند؟ یا برای کشاورزان غیرشمالی نهی از منکر بکند؟ کشت برنج مسئله کوچکی نیست چون ۵/۳ تا ۴ میلیارد می‌تواند آب کمتر مصرف می‌شود.
● ذرت در همه جای کشور قابل کشت است ولی متأسفانه کشت ذرت دارد کاهش پیدا می‌کند چرا؟
ذرت قابل کشت کاهش پیدا نمی‌کند این نیاز روزافزون ماست، ما الان با توجه به سرمایه‌گذاری‌هائی که شده به سقف زیر کشت رسیدیم هر چیزی اضافه بشود از چیز دیگر کم خواهد شد. محدودیت، شما در آب‌های زیرزمینی بیلان منفی دارید که برداشت اگر به همین نحو ادامه پیدا بکند منفی‌تر می‌شود آب‌های جاری هم که حدود آن مشخص است باید سدها را واگذار کرد تا بتوان بهره‌مندی آب را بالا برد و بتوان یک بخش را ذخیره کرد و جایگزین بیلان منفی نمود و بخشی هم برای توسعه سطح زیر کشت.
● برگردیم به بخش قانون چهارم توسعه آیا چشم‌انداز خوبی را با توجه به این‌که به سال آخر آن داریم نزدیک می‌شویم می‌بینید خصوصاً در بخش آب؟
من فکر می‌کنم بهره‌بری آب به هیچ‌وجه زیاد نشده قطعاً در ۲ سال گذسته حتی ۰ درصد هم اضافه نشده یعنی سرمایه‌گذاری در مسائل آب و خاک هم رشد منفی داشته است نسبت به سابق، مگر آمار اشتباه بدهند. بهره‌بری در افزایش آب ما نیست، حالا ممکن است بعضی از سدها ساخته شده به کستره کنترل آب اضافه شده باشد اما یقیناً بهره‌بری آب در ۲ تا ۳ سال گذشته رشد صعودی نداشته است.
● یک دیدگاه در بخش سدها مطرح است که اشاره کردید. آیا سدهای احداث شده برای آبیاری مزارع با تفکر قبلی نبوده و کشاورزان از احداث این سدها ناراحت هستند حتی وقتی این سدها زده می‌شود تمام منابع زیرزمینی در پائین دست خشک می‌شوند و کشاورزان با مشکل مواجه می‌شوند به‌عنوان نمونه سد سیوند و صالح‌آباد، آیا تأثیری برای کشاورزان داشته؟ البته این سدهای احداث شده دغدغه بسیاری از مردم است و سئوال می‌کنند این سدها را برای چه احداث کردند که حتی برای کشاورزان هم کارائی نداشته؟
بدین صورت گله‌گذاری از کشاورزان نداشتیم که چرا سد زدند و کشاورزی ما از بین رفته، ما هم مخالف سدسازی نیستیم بالاخره آب باید مهار شود و این معقول است.
از طرفی دیگر کشاورزان ما نمی‌‌دانند که در طولانی‌مدت ممکن است اتفاق ناخوشایندی مثل دشت شهریار یا رباط‌کریم به وجود آید.
البته سد کرج در بالا دست دشت شهریار ساخته شد برای آب مصرفی تهران ولی بقیه سدها که این‌طوری نیستند الان سد کارون برای کشاورزی بنا شده البته ممکن است برق هم از آن گرفته شود، سد کرخه برای کشاورزی است و همین سد سیوند که خیلی جاروجنجال هم دارد، کشاورزان از این‌ها گله‌ای ندارند گله آنها از نحوه توزیع و نحوه بدنه ساخته شده می‌باشد و بعضی از این ناراضی‌ هستند که اگر سد واقعاً برای کشاورزی ساخته می‌شود زیردستش مهمتر از پیکره است ولی چون ساختن پیکره سد راحت است یعنی از نظر اداده مراحل کمی بودجه از خزانه می‌گیرند می‌دهند به پیمانکار واگذار می‌کنند و وزارت نیرو این‌جا یک واسطه است که پول را می‌گیرد به طراح می‌دهد و طراح، طرح را به پیمانکار می‌دهد.
و کلاً سدسازی دوستان زیست‌محیطی ما را کمی زیر سئوال می‌برند که آن هم از روی اطلاعات یک‌طرفه آنهاست ولی شما ناچار هستید که در مراکز کوهستانی سدهای بزرگ بزنید با ارتفاع بلند سدهای کوچک جواب نمی‌دهد چون یا یک ساله پر می‌شود یا می‌شکند.
سدسازی در شروع پیشرفت خوبی داشته ولی بهره‌برداری‌های خوبی از این پیشرفت سدسازی نشده است مثلاً شما جیرفت را در نظر بگیرید سدش ۱۲ الی ۱۳ سال است که به بهره‌برداری رسیده تقریباً می‌شود گفت که آب بیش از ۳۰ الی ۴۰ درصد داخل همان رودخانه رها شده است.
● بحث استان شدن سازمان‌های آب منطقه‌ای و تأثیراتی کمی که روی بخش کشاورزی داشته تحلیل بفرمائید و این‌که واقعاً چه اتفاقی در این چند ماه افتاده؟
متأسفانه همه تشکیلات ما سیاسی فکر می‌کنند. من خودم خیلی به استانی شدن یا نشدن اعتقادی ندارم. مثلاً حساب کنید سد ارس در آذربایجان غربی است، بهره‌برداری آن در اردبیل است یک استان هم بین آن فاصله است و آذربایجان شرقی هم این وسط می‌باشد یا مثلاً زایندە‌رود همین‌طور منتها می‌شود با یک مدیریت درست این اختلافات را از بین برد. مثلاً وقتی که آب منطقه‌ای بود یک مدیر در تبریز می‌نشست برای مغان تصمیم می‌گرفت اگر تصمیمات منطقی و درست بود مردم مخالف نبودند.
● به نظر شما وزارت نیرو نباید بیشتر شفاف‌سازی کند؟
شفاف‌سازی بسیار مهم است و بسیار هم اثرگذار، در سال ۸۰ بحث فروش آب به کویت در بحران آب داشتیم که نیاز به شفاف‌سازی بوده برای مطرح کردن آن خدمت آقای زرگر رسیدیم.
یا مثلاً در انتقال آب به رفسنجان این اتفاق باید می‌افتاد ما نمی‌توانیم بگذاریم که تمدن در یک منطقه از بین برود چراکه آقا در خوزستان موجودیش را بهتر هدر دهد. ما پائین‌ترین ضریب بهره‌وری را در خوزستان داریم. در دزفول که برای یک مزرعه ۵۰ هکتاری ۳۰۰۰ متر آب وارد می‌شود ۲۷۰۰ متر مکعب آب هم اضافه بیاورد با بهره‌وری مناسب حتی ۵۰۰ متر، منتها در پاسخ‌ها هم سیاست‌کاری می‌شود.
در مورد رفسنجان همه فکر می‌کردند که چون هاشمی‌رفسنجانی اهل آن‌جاست این اتفاق افتاد در حالی‌که ایشان نقشی در این میان نداشتند آن زمانی که من پیشنهاد کردم که برای رفسنجان چاره‌ای نداریم که غیر از حوزه کارون آب ببریم ایشان مخالفت کردند و گفتند چون اسم رفسنجان روی آن امکان است، که با پافشاری و مطالعاتی که انجام شد به این نتیجه رسیدیم که نمی‌شود آب را جائی به دریا بریزیم و جای دیگر از خشکی بمیریم، درست است مردم یک حقی دارند که باید حقابه ایشان داده بشود ولی در خوزستان بیش از نیاز آب وجود دارد و به مراتب کمتر از آن استفاده درست می‌کنند این‌ها را باید پاسخ بدهیم در خوزستان به نظر من غفلت شده سوءاستفاده‌های سیاسی هم شده ولی واقعیت حقابه را باید برای مردم تعریف کنیم، اگر مردم خوزستان آب خوردن باید داشته باشند کرمان و یزد و رفسنجان هم باید آب خوردن داشته باشند و این‌ها شفاف‌سازی قابل حل بود.
● چه پیشنهادی برای بهره‌وری بیشتر از آب دارید با لحاظ برنامه چشم‌انداز توسعه بیست‌ ساله؟
با این روند کره زمین، با این مصرف، هشدارهای جهانی را باید جدی تلقی کنیم یعنی کره زمین در سال ۲۰۵۰ قطعاً خواهد مرد، اگر در ۲۰ سال آینده اقدامات خیلی جدی نکنیم. به نظر من دولت الان بهترین فرصت را دارد که در بخش آب و بهره‌برداری از آن سرمایه‌گذاری کند الان تقریباً ۶۰ تا ۷۰ میلیارد دلار درآمد نفتی وجود دارد به‌جای انبار برنج و شکر که بعد هم خراب می‌شود سالیانه می‌شود از این درآمد نفتی ۳ میلیارد دلار برای ۷ الی ۸ سال آینده تعریفی بکنند که در ۱۰ سال آینده بهره‌وری آب زیر ۵۰ الی ۶۰ درصد نباشد، سرمایه نفتی را باید این‌طور هزینه کنند. الان که اعتبار هست، کافی هم هست ولی درست استفاده نمی‌شود چه‌طور گفتند ۵/۴ میلیارد دلار می‌گذاریم برای زلزله، مقاوم‌سازی می‌کنیم بگویند: سالیانه تا ۸ سال آینده ۵/۲ الی ۳ میلیارد دلار برای بهبود بهره‌وری آب هزینه می‌کنیم بعد مثل سهمیه‌بندی بنزین بگویند که دیگر هیچ کسی حق کشاورزی ندارد اگر بهره‌وری آب او زیر ۵۰ درصد باشد. بدون سرمایه‌گذاری بهره‌وری بالا نمی‌رود مخصوصاً با این پول‌ها.
من به آقای احمدی‌نژاد پیشنهاد می‌کنم بیاید آب کشور را حفظ کند. بهره‌وری آب را بالا ببرد که مثلاً ۳۷ درصد را برساند به ۵۵ درصد این کار برای همیشه در تاریخ خواهد ماند، برای این‌که آب در مملکت ما الان سالیانه ۵/۶ الی ۷ میلیارد متر مکعب اضافه مصرف می‌شود در این‌صورت بعد از ۵ سال که این اضافه مصرف قطع شد هم در کشاورزی خودکفا می‌شویم و هم کمک کردیم به بقاء کره زمین و وظیفه خودمان را انجام دادیم، منتها این کارها تصمیمات بزرگ می‌‌خواهد، دقیقاً مثل تصمیم بنزین. یک تصمیم هم برای آب بگیرند دولت حرکت کند، توجیه کشاورزان هم از ما، البته در زمان آقای خاتمی طرح دادیم عملی نشد برای آقای احمدی‌نژاد هم فرستادیم که جوابی نگرفتیم، اگر سرمایه در بهبود بهره‌وری آب هزینه شود حداقل ۲۰۰ هزار شغل ماندگار فنی ایجاد می‌شود تولید افزایش پیدا می‌کند بهره‌وری افزایش پیدا می‌کند، ۲۵ درصد به محصول اضافه می‌شود خودکفائی خودبه‌خود حاصل می‌شود، لازم نیست که در سیاست‌های دیگر سرمایه‌گذاری کنند. بیایند بگویند در ۱۰ سال آینده به جای سدسازی جدید سرمایه‌گذاری روی بهره‌وری خواهد شد و باید مدیریت خصوصی و دولتی دست به دست هم بدهند نباید این دو را از هم جدا کنیم.
بحث رقبا در ستگاه‌های دولتی هم از دیگر مشکلات ما و تمام کره زمین است.
افشان عنایتی
منبع
http:/www.awwarf.com
(American water works Association Research Foundation)
مهدی نکوست
منبع : ماهنامه مهرآب


همچنین مشاهده کنید