پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

اساسی ترین محور استراتژی نهضت جنگل


اساسی ترین محور استراتژی نهضت جنگل
آذرماه هر سال، سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی بهانه ای می شود تا یادی از او و یاران با وفایش کرده و نمادی از زندگی انقلابی او برای خوانندگان محترم تبیین شود.
در سال ۱۹۱۴میلادی سکوت و آرامش گیتی ناگهان برهم خورد و در آسمان سیاست ابرهای تیره پدید آمد. طوفانی برخاست و صاعقه ای زد که حدوداً یک چهارم جهان را به آتش کشید. میلیونها تن از افراد بشر بدون سابقه عداوت و دشمنی و بدون اینکه یکدیگر را بشناسند، در زمین و هوا و دریا بهم حمله ور شدند و شیون از چهارگوشه جهان برخاست. شعله های این آتش مهیب جهان از همان سال نخست به کشور ما نیز سرایت کرد و اوضاع ما را که به دلیل ناکارایی سران قاجار پریشان و مشوش بود، پریشانتر کرد. ایران با آنکه در این جنگ شرکت نداشت و حتی بی طرفیش را رسماً اعلام کرده بود، از این هجوم ایمن نماند و در معرض تجاوز نیروهای بیگانه واقع شد. روسها مانند سیل به کشور ما سرازیر گردیدند و به مردم رنجدیده ایران آزارها رساندند. یک نفرت عمومی از کارگزاران دولت روسیه و ایادی و وابستگانش در دل مردم جای گرفته بود که به این آسانی زدوده نمی شد. ارتش انگلیس از یک طرف و نیروهای عثمانی از سوی دیگر با زیر پا گذاشتن حقوق بین الملل به خاک ایران پیش می راندند و در این بین دارایی ایران به تاراج می رفت!!
دولت ایران به علت ضعف و نداشتن مردان کارآمد قادر به جلوگیری نبود. استعداد جنگی هم نداشت و ملیون ایران که عرصه را از هر جهت به خود تنگ دیدند، ننگ را پذیرفته و فرار کردند. ارتش تزاری روس در گیلان و سایر نقاط کشور دست به تطاول بیشتری زد و رشته کارها از هم گسیخت. در این شرایط، قدرت نظامی کشور در دست عده ای قرار داشت، بدنه گارد قزاق همایونی زیر نظر افسران روس تعلیم دیده و امنیت کشور به دست افرادی سپرده شده بود به نام ژاندارم که زیر دست افسران سوئدی تربیت شده بودند. بدنه گارد قزاق همایونی را ایرانی ها تشکیل می دادند، لیکن مربیانشان روسی بودند که گزارشهای سیاسی و نظامی شان را به سفارت کبرای روسیه در تهران می دادند! اما حقوق و مزایایشان را از دولت ایران دریافت می کردند.
خلاصه کلام آنکه، اوضاع عمومی کشور چه از نظر اداری و اجتماعی و چه از لحاظ سیاست واقتصاد مغشوش و آشفته بود و در چنین اوضاعی بود که «میرزا کوچک خان» با چند تن از سران اتحاد اسلام در تهران تماس گرفت و به گفتگو پرداخت. اتحاد اسلام سازمانی بود که گفته می شد مرکز فعالیتش استامبول است و توسط چند تن از پیشوایان دینی مانند سیدجمال الدین اسدآبادی و سیدجمال الدین کواکبی صاحب کتاب طبایع الاستبداد و رشید رضا مؤسس مجله المنار و شیخ محمد عبده رئیس دانشگاه الازهر مصر به وجود آمده بود و هدف این سازمان گردآوردن عموم مسلمانان زیر لوای واحد به منظور مبارزه با استبداد و ایجاد یک وزنه سیاسی جهانی برای دنیای اسلام بود. شایان ذکر است که شهید آیهٔا... سیدحسن مدرس هم عضویت در این سازمان را پذیرفته بود.
در این میان میرزا کوچک خان در تهران با رجال دینی و سیاسی مذاکره کرد، جمعی از سران ملیون معتقد به اتخاذ روش ملایم و دموکراسی نرم و عده بیشتری لزوم اقدامات حاد و مسلحانه را در برابر دشمن تأکید می نمودند، نتیجه ای که از همه مذاکرات به دست آورد این بود که اگر کانون ثابتی علیه بیدادگریهای بیگانگان به وجود آید، قطعاً موجب تخفیف فشار خواهد شد و باعث می شود متجاوزان سر جایشان بنشینند.
میرزا کوچک در راه تحقق این نیت داوطلب شد و همراه یک تن از مجاهدین دوره مشروطیت به نام میرزا علی خان دیوسالار جدا شد و به صورت انفرادی به طرف لاهیجان رفت و در مأمن شهر با دکتر حشمت آشنا شد و در نتیجه میرزا محیط گیلان را برای شکل دهی سازمان مبارزاتی خود مناسب تر دید .
روسها بعد از انقلاب مشروطیت و پیش از آغاز جنگ جهانی اول چند تن از آزادیخواهان رشت و انزلی را به دار آویخته و جمعی را محبوس و عده دیگری را تبعید نموده بودند تا به کمک این خشونتها بتواند سلطه همیشگی خود را در محیط آزادی پرور گیلان مستقر کنند. از جمله کسانی که به پنج سال تبعید و محرومیت از سکونت در زادگاهش(رشت) محکوم شده بود، میرزا کوچک بوده است. لذا این بار میرزا در شرایطی خاص وارد گیلان می شود که اصول مشروطیت تعطیل است؛ قوانین بلااجرا، اشرار به عربده جدی سرگرم بودند، چاقوکشها و قداره بندها از نوکیسه ها باج می گرفتند، مجامع قمار و فساد دایر بود. میرزا کوچک که از رنج دل مردم رنجدیده با خبر بود، باید از وجود این همه تشنجات و نارضایی ها استفاده کند و افکار مغشوش را برای انجام مقصود (تشکیل کانونهای رزم) به کار گیرد و بعد از شور و کنکاش خود به تنهایی به سوی جنگل «فراط محله» تولم رفت تا یارگیری نماید.
میرزا اصالتاً اصل گیلان(رشت) بوده و در همان دوران طفولیت پس از گذراندن مراحل مکتبخانه محلی به یکی از حوزه های علمیه تهران راه یافت و از آنجایی که دوران جوانی میرزا با بحرانهای شدید ناشی از جنگ جهانی اول مقارن شد، لذا پس از مذاکره و مشورت با استادان خود به میدان مبارزه قدم گذارد و عبا و نعلین و عمامه را به تفنگ و فشنگ و سلاح مبدل ساخت و آتش را علیه دشمنان اسلام و بیگانگان متجاوز در شمال ایران برافروخت و پس از ۷ سال مبارزه مسلحانه به تشکیل حکومت جمهوری موفق شد که موجودیت آن را در گیلان اعلام و سالها در آن خطه حکومت می کرد و همواره خار چشم اجانب شرق و غرب بود، ولی صد حیف که بر اثر توطئه منافقین داخلی و بی وفایی یاران قدیمی به سرانجام مقصود به طور کامل نرسید. اگرچه نام او و یارانش و راه او اسطوره تاریخ ایران شد و تا فراسوی تاریخ می درخشد. به همین مناسبت نگارنده بر این باور است که راجع به ایدئولوژی یا مرامنامه سازمان مبارزاتی جنگل سخن بگوید:
نظر به اینکه پیدایش هر عقیده «دکترین» سیاسی به وضع اجتماعی زمان خود متعلق است، لذا هدف نهضت جنگل در سنوات اولیه عبارت از مشتی الفاظ و صرفاً عبارات شیوا نبود، بلکه به تبعیت از شرایط عمومی روز به این چند حکم خلاصه می شد:
اخراج نیروهای بیگانه، برقراری امنیت و رفع بی عدالتی، مبارزه با خودکامگی و استبداد.
آنچه سران سازمان جنگل درباره ایدئولوژی خود بیان کرده اند، به این خلاصه است: ماقبل از هر چیز طرفدار استقلال مملکت ایران و طالب اصلاحات اساسی و رفع فساد تشکیلات دولتی و سپس ایجاد یگانگی بین عموم مسلمانان هستیم. ایشان، معتقد بودند آسایش عمومی و نجات طبقات زحمتکش ممکن نیست، مگر به تحصیل آزادی حقیقی و تساوی افراد انسانی.
سازمان جنگل می خواست همان طور که مشروطیت با انقلاب به دست آمد و زمامش بعداً به کف عمال استبداد افتاد و آثارش خنثی گردید و اکنون در حال افول است، دوباره با انقلابی جدید تجدید حیات بشود. اما با وجود اسناد معتبر و عملکرد محفوظ در لوح تاریخ زرین ایران متهم کردن به فرصت طلبی که حاصل کلام بعضی از غربزدگان معاصر میرزا مانند کسروی و سپهبد نخجوان و... دیگران بوده، به اعضای جنگل بی انصافی است، چه آنکه ستیز با بیگانگان متجاوز و مقاومت در مقابل زمامداران وطن فروش و عدم اطاعت از آنان و اعتراض به عملیات خائنانه نه تنها فرصت طلبی نیست، بلکه بیگانه ستیزی و سرکوبی یاغیان و متجاوزان بوده و در واقع نوعی دفاع از حق و حقیقت می باشد.
چکیده ای از مرامنامه نهضت جنگل:
▪ ماده اول:
- حکومت عامه و قوای عالیه در دست نمایندگان ملت جمع خواهد شد.
- قوه مجریه در مقابل نمایندگان ملت مسؤول بوده و تعیین دولت از مختصات نمایندگان متناوب ملت می باشد.
- تمام افراد بدون توجه به نژاد از حقوق مساوی بهره مند خواهند بود.
- القای تمام شؤون و امتیازات بیگانگان از سیطره حکومت و مملکت ایران.
▪ ماده دوم:
- مصونیت شخص و مسکن از هر نوع تعرض
- آزادی فکر، عقیده، اجتماعات، مطبوعات، کار و کلام
- هر یک از افراد ملت که به سن شصت سالگی به سنه از طرف حکومت حقوق «بازنشستگی» خواهد گرفت و در مقابل آن ترویج ادبیات واصلاح اخلاق جماعت را عهده دار خواهد بود.
- تساوی (نه تشابه) حقوق زن و مرد
▪ ماده سوم:
- انتخابات باید عمومی و متناسب و مساوی و مستقیم باشد
- هر یک از افراد ۱۸ سال حق انتخاب کردن و ۲۴ ساله حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را دارند.
▪ ماده چهارم اقتصاد:
- منابع ثروت از قبیل خالصجات، رودخانه ها، مراتع و جنگلها، دریاها، معادن و طوق و شوارع جزء ثروت عمومی شمرده می شود.
- ممنوع بودن انحصار و احتکار ارزاق و سرمایه
- تبدیل مالیاتهای غیرمستقیم به مستقیم تدریجاَ.
▪ ماده ۵ تعلیمات:
- تعلیمات ابتدایی برای همه اطفال رایگان و اجباری است.
- تعلیمات متوسطه و عالیه برای کسانی که استعداد داشته باشند رایگان و حتمی است.
- دیانت چون از عواطف قلبیه است، باید مصون از تعرض باشد.
- اداره اوقاف در دست عامه و تخصیص عواید آنها به مصارف عمومی و امور خیریه و صحیه و تأسیس کتابخانه های عمومی خواهد رسید.
▪ ماده ۶ قضاوت:
- قضاوت باید سریع، ساده و رایگان باشد.
- حبس مجرمین با اعمال شاقه باید به مدرسه و دارالتربیه اخلاقی تبدیل شود.
▪ ماده ۷ ورزش:
- ورزش و مشق نظامی برای مدارس ابتدایی و متوسطه اجباری است.
- برای تحصیل، فنون نظامی مدارس عالیه تأسیس خواهد شد.
- در مقابل تهاجمات دفاع از وظایف عمومی و اجباری است.
▪ ماده ۸ کار:
- ممنوع بودن کار و مزدوری برای اطفالی که سنشان کمتر از ۱۴ سال باشد.
- برانداختن اصول بیگاری و مفتخوری به وسیله ایجاد مؤسسات و تشکیلاتی که تولید کار و شغل می نمایند.
- ایجاد و تکثیر کارخانجات با رعایت حفظ الصحه کارگران
▪ ماده ۹ بهداشت عمومی:
- تأسیس مریض خانه های عمومی و رایگان
- رعایت نظافت و حفظ الصحه در مجامع و منازل و مطبخ ها و کارخانجات و غیره.
- انتشار قوانین صحی در بین عامه
- جلوگیری از امراض مسریه و مسکرات (مشروبات الکلی)، منع استعمال افیون و سایر مواد مخدره.
با دقت مختصر در مواد مرامنامه نهضت جنگل معلوم می شود، مقرراتی که در حدود ۱۰۰ سال پیش از این تنظیم شده و سازمان جنگل برای تحقق آن کوشید، با ترقی ترین قوانین جاوید در سرتاسر دنیای متمدن امروزی همخوانی داشته و در برخی از مواد از آنها پیشی گرفته است. با لحاظ اینکه صبغه مذهبی و ملی تا حدود زیادی در آن رعایت شده است. البته به این ویژگی هم باید توجه داشت که سرانجام نهضتی در گوشه ای از این کشور در میان آن آشفتگی و بهم ریختگی عمیق که بدانها اشاره شد شکل گرفته که در رأس آن طلبه جوانی مانند میرزا کوچک خان بوده و اطرافیان او اکثراً تحصیلکرده های غربی یا بعضاً از فرنگ برگشته بودند و آنان هم که محلی بودند، افرادی معمولی لیکن مبارز با صبغه مذهبی و ملی گرایی بوده اند، مع الوصف میرزا تا جایی که توانست بدنه مرامنامه و استراتژی نهضت جنگل را با محوریت خدا و اسلام تنظیم کرده بود.
در شرایطی که سازمان جنگل موفق شده بود حکومت جمهوری را در خطه گیلان تشکیل و مدتی حکمرانی نماید و هدفش بسط و نشر و اجرای مرامنامه نهضت جنگل به کل نظام و کشور بود، متأسفانه بر اثر نفاق داخلی که حاصل توطئه برخی از یاران نزدیک و همرزم میرزا بود، به مرور نهضت جنگل دچار بحران داخلی و در نتیجه تضعیف شد و کار به جایی رسید که میرزا تنها باقی ماند و با وجود اینکه تعداد زیادی از همرزمان او بریده و فراری شدند و بعضاً تسلیم طاغوت زمان گردیدند، اما خود میرزا حاضر به این ذلت نشد و هجرتی نوین را در پایان نهضت آغاز کرد که آن هم جزء نهضت جنگل شمرده می شود و آن اینکه مجدداً به طرف جنگلهای اطراف گیلان رفت تا شاید بار دیگر بتواند کانونهای جدید مسلحانه را شکل بدهد که متأسفانه در مناطق کوهستانی آن دیار گرفتار خشم طبیعت و طوفان و برفهای سهمگین شد. عاقبت سرما و یخبندان شدید منطقه بر او غلبه نمودو میرزا کوچک خان بزرگ سرانجام راه اسلاف خویش را که همانا امام حسین(ع) و یاران با وفای او و تمام آزاد مردان و سرو قامتان تاریخ بودند پیموده و در همین شرایط به شهادت رسید.
متأسفانه با شهادت میرزا، فروغ نهضت جنگل هم خاموش شد و نام او و یارانش در قلب تاریخ مبارزات ایران زمین ثبت و ضبط شد.
محمد شمس گیلانی
منبع : روزنامه قدس