سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


شصت وهفت سال ؛ سند مکتوب نقد تئاتر در ایران


شصت وهفت سال ؛ سند مکتوب نقد تئاتر در ایران
نقد تئاتر در کشورمان ، پیشینه نه چندان خوبی ؛ همانند تئاترمان دارد . اگر مرز میان تئاتر و نمایش به وجوه دراماتیک نسبت دهیم ، شکل یافتن تئاتر در کشورمان به شکل خاص ازدوران قاجاریه و سلطنت ناصری است .
میرزا فتحعلی آخوند زاده " ( از نخستین پیشگامان نقد ادبی نوین در ایران آن روزگار ۱۲۵۷- ۱۱۹۰ خورشیدی ) را نخستین نقاد تئاتر کشور قلمداد می کنند . وی محقق و منتقدی برجسته ، پژوهشگری مستعد و نویسنده و شاعری توانا بود و آثار منظوم و منثوری را در عرصه داستان ، نمایش ، بررسی اجتماعی ، نقد ادبی / نمایشی ، اقتصاد ، جامعه شناسی ، زبان شناسی و ... به یادگار گذاشته است .
" آرای وی [ آخوندزاده ] درباره تئاتر و دراما و نیز امعان نظرهای متفاوتش درباره نمایش ها و مسایل تئاتر که گاه نیز بعد اخلاقی صرف پیدا می کند ، جملگی به عنوان اسناد اولیه ی این حوزه محفوظ و قابل پیگیری است . جدا از صفت ها و عملکردهای سیاسی و چپ گرایی که به او منتسب است ، تاثیر شگرفی در عالم تئاتر و نقد آن بر جا می گذارد و این اتفاقات در فاصله ۱۲۵۸ تا ۱۲۹۰ ه.ق رخ می دهد . همان ایام " نقد هایی " بر سه [ چهار ] نمایشنامه میرزاآقاتبریزی می نویسد و در آن به نکات فراوانی اشاره می کند . . ( مهرداد رایانی مخصوص . " نقد تئاتر " . انتشارات قطره . چاپ اول . ۱۳۸۶ . تهران . ص ۳۴ )
" ... وی[ آخوندزاده ] در سال ۱۲۴۲ " رساله ایراد " که نقدی است بر تاریخ روضته الصفای ناصری را می نگارد ... و درسال ۱۲۴۶ نقدی بر روزنامه " ملتی " و شعر سروش اصفهانی می نویسد ... در سال ۱۲۵۰ نقدی بر نمایشنامه های میرزا آقا تبریزی می نویسد، از جمله : " سرگذشت اشرف خان حاکم عربستان " ، " طریقه ی حکومت زمان خان بروجردی " ، " حکایت کربلا رفتن شاه قلی میرزا " ، " حکایت عاشق شدن آقا هاشم خلخالی " .... در سال ۱۲۵۴ نقدی بر رساله " یک کلمه " از مستشارالدوله ... سال ۱۲۵۵ نگارش نقدی بر " مثنوی مولوی " به ترکی و فارسی ... "( حمید امجد . " تیاتر قرن سیزدهم . انتشارات نیلا . چاپ اول . ۱۳۷۸ . تهران . ص ۳۴ .)
فریدون آدمیت ( پژوهشگر ) در کتاب اندیشه های میرزا فتحعلی آخوندزاده " تفکر انتقادی وی را چنین درج می نماید :
" آخوندزاده در توضیح به مقوله نقد یا " فن انتقاد " می گوید : این قاعده در یوروپا متداول است و فواید عظیمه در ضمن آن مندرج . مثلا وقتی که شخصی کتابی را تصنیف می کند ، شخصی دیگر در مطالب تصنیفش ایرادت می نویسد به شرطی که حرف دل آزار و خلاف ادب نسبت به مصنف در میان نباشد و هر چه گفته آید به طریق ظرافت گفته شود . این عمل را قرتیقا ، به اصطلاح فرانسه کریتیک ، می نامند . مصنف به او جواب می گوید . بعد از آن شخص ثالث پیدا می شود ، یا جواب مصنف را تصدیق می کند یا قول ایراد کننده را مرجح می پندارد . نتیجه این عمل این است که رفته رفته نظم و نثر و انشاء و تصنیف در زبان طایفه یوروپا سلاست را هم می رساند و از جمیع قصورات به قدر امکان مبرا می گردد . مصنفان و شاعران از تکلیفات و لوازمات خود استحضار کلی می یابند ... ) ( فریدون آدمیت . " اندیشه های میرزا فتحعلی آخوند زاده " . چاپ اول .انتشارات پیام . چاپ اول . ۱۳۵۷ . تهران . ص۲۴۴- ۲۴۳ ) .
مایل بکتاش در مقاله " ، پیشقدم نمایشنامه نویسی در زبان فارسی" درباره آغازین نقد نمایشی در ایران می گوید :
" ... آخوندزاده ضمنا ، جدا از اینکه اولین نمایشنامه نویس ایرانی است ، به واسطه نقدی که بر نمایشنامه های خلف خود – میرزا آقا تبریزی – می نویسد ، اولین منتقد هم شمرده شده . این اولین نقد ، " جنبه هایی از زیبایی شناسی آخوندزاده را در زمینه درام نویسی نشان می دهد . راهنمایی او همراه با طرح برخی قواعد و شناسایی تکنیکی دو عنصر هنرآفرینی را که حاکی از دخالت آگاهانه ی درام نویس در بازسازی و پرداخت واقعیت به شکل " شکل دراما " ست ، در بر دارد . آخوند زاده بر کاربرد تخیل هنری در شکل بخشیدن به موضوع تئاتر و آرمان پروری در جریان روابط اشخاص نمایش تاکید می ورزد ." ( بکتاش ، مایل . [ مقاله ] " میرزا آقا تبریزی ، پیشقدم نمایشنامه نویسی در زبان فارسی " . فصلنامه تئاتر . شماره یکم . پاییز ۱۳۵۶ .ص ۵۵ .)
حمید امجد ( پژوهشگر ) در کتاب " تیاتر قرن سیزدهم" وی را متفکر و منتقد ادبی / نمایشی اطلاق می کند و دراین باره می نگارد :
" .... او در پیشنهاداتی که پس از خواندن آثار میرزا آقا تبریزی ، برای او مکتوب می کند ، ضمن برخی توصیه های فنی ، ناخودآگاه می کوشد " سانسور" های ذهنی خود را نیز به میرزا آقا منتقل کند . آخوندزاده در نامه اش به میرزا آقا ، ابتدا او را تحسین و آفرین می گوید و سپس شروع می کند به توصیه های فنی و سپس حدود درک نمایشی ، اخلاقی و اجتماعی ذهن خود را برای او ابلاغ می کند ... "( حمید امجد . " تیاتر قرن سیزدهم . انتشارات نیلا . چاپ یکم . ۱۳۷۸ . ص ۸۶ )
حسن شکوری معتقد است که شروع نقد نمایشی به شکل معمول از شهریور۱۳۲۰ در ایران جریان می یابد . وی معتقد است : " بررسی تاریخچه نقد نویسی و احوال نقد نویسان متون و اجرای نمایش ، اوج نقد نویسی را در شهریور ۱۳۲۰ نشان می دهد . چرا که در این زمان به دلیل مسایل حاصل از جنگ و خروج رضاخان از ایران ، نوعی آزادی محدود در مطبوعات و آزادی احزاب دیده می شود و بستر نقد و بررسی متون و آثار نمایشی را فراهم می کند ."( مجله نمایش ( ماهنامه انجمن نمایش ) [ مقاله ] " همایش علمی ، پژوهشی و ملی نقد تئاتر . نقد ها را بود آیا که عیاری گیرند ..." . همایون مقیم . فروردین و اردیبهشت ماه ۱۳۸۵ . شماره ۸۰- ۷۹ . صص ۷- ۶ )
[ در این دوره ]همزمان ، تئاتر با شیوه و متد غربی رشد پیدا کرده و رفته رفته علاقه مندان زیادی را به خود جذب می کند و این همه باعث می شود که روزنامه " تیاتر " در سال ۱۳۲۶ منتشر شود و نقد گونه هایی را در خود جای دهد ؛[ اما عمر این روزنامه به بیش از پانزده شماره نمی رسد ! ] " . ( مهرداد رایانی مخصوص . " نقد تئاتر " . انتشارات قطره . چاپ اول . ۱۳۸۶ . تهران . ص ۳۵ ) " میرزا رضاخان نایینی طباطبایی "( مدیر مسئول روزنامه تیاتر ) خود به تئاتر و آموزش آن ، علاقه وافری داشت و از این طریق قصد فراگیری و اعتلاء هنر تئاتر را در نظر داشت .
محمد حسین ناصر بخت در مقاله " نقد : محتوا یا شکل ؟ "درباره اندیشه نایینی طباطبایی در محوریت تئاتر و میزان اهمیت و ارزشگذاری وی به آن می نگارد :
" میرزا رضاخان طباطبایی نائینی، صاحب امتیاز و نگارنده روزنامه تیاتر، در سال ۱۳۲۶ هجری قمری در اولین سالهای ورود نمایش به شیوه فرنگ به ایران ـ که تئاترش خوانده‌اند ـ نوشت:
«عقیده عقلای عالم و حکمای بنی‌آدم در این مسئله مسلم است که تبدیل اوضاع بربریت و تکمیل لوازم تمدن و تربیت در هیچ مملکتی ممکن نخواهد شد، مگر با ایجاد سه چیز که اصول (سیویلیزاسیون) و ترقی تمدن می‌باشد. و اگر یکی از آنها قصور داشته باشد تمدن ناقص است. او‌ّل مدرسه... دویم روزنامه.. سیم تیاتر، که تجس‍ّم اعمال نیک و بد و ارائه و عرضه داشتن آن است به مناظر و مشاهد بینندگان.»( ماهنامه تخصصی تئاتر ( صحنه ) .محمد حسین ناصر بخت .[ مقاله ] نقد : شکل یا محتوا ؟ . سال ششم . دوره جدید . شماره هفدهم . ۱۳۸۳ ص ۲۹)
با توجه به این سخن ، طباطبایی در حقیقت از تجسم اعمال نیک و بد منظوراش همان داوری و ارزیابی و سنجش و نقد است . وی ترقی و پیشرفت فرهنگی جامعه اش را در ایجاد روزنامه ای میداند که پایگاه آموزشی باشد برای هنرمندان و اهل فرهنگ تا در آن اعمال نیک و بد شان [ که منظورهمان تمییز دادن خوب از بد؛ اصل بنیادین ] راجویا شده و در جهت رفع نواقص بکوشند و نکات مثبت شان را بازیابند؛ و این پایگاهی برای اشاعه اندیشه های نقادانه فتحعلی آخوند زاده در باب تئاتر گردید .
با این جریان ، شمار روزنامه ها و مجلات روز به روز بیشتر می شود و از آنجا که تئاتر دیدن ، رفته رفته جایگاه درخوری پیدا می کند ، نشریات به تئاتر و نقد آن می پردازند ؛ البته این نقدها همانند تئاتر آن ایام و حتی نمایشنامه ها ، ضعف فراوانی دارند و عموما نقدها گزارش اجراست .( مهردادرایانی . نقد تئاتر . ص ۳۵ )
سلمان سلیم ، محمد افشار ، محمد رسول زاده ، حمید عادل الملک ، خان ملک ساسانی و .. از نقد نویسان آن دوره به شمار می آیند که به ویژه ، خان ملک ساسانی تاثیر شگرفی پس از آخوندزاده بر این عرصه می گذارد .( ملک پور . جمشید . " ادبیات نمایشی در ایران " ، توس ، ج دوم ، زمستان ۱۳۶۳ ، صص ۲۴۹ تا ۲۶۲ ) .
"رشد و نمو وضعیت نقد تئاتر ، در کشورمان سه جهش عمده داشته است :
۱) عصر و دوران انقلاب مشروطه
۲) عصر پیروزی انقلاب اسلامی
۳) عصر مقابله با تهاجم فرهنگی
دوران مشروطیت با راه اندازی مجلس شورای ملی و تدوین قانون اساسی در ۵۱ ماده و در سال ۱۳۲۴ ، محل و ملجایی می شود برای حرکت های فرهنگی و از جمله رشد تئاتر . این حرکت که از دوران ناصرالدین شاه به دوران مظفرالدین شاه انتقال می یابد ، رفته رفته به لحاظ کمی و کیفی تقویت می شود و جدا از شایبه های سیاسی موجود در هدایتگری این جریان،تئاتر و نقدش بانی پیدا می کنند و رشد آن سرعت و شدت می یابد .
پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی ، نخستین تاثیرش را بر ساحت هنر از طریق تئاتر آشکار می کند . سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ ه.ش که خفقان و استبداد چیره بود ، گروه های تئاتر فعال ، به ساخت و ساز تئاتر مشغول می شوند و پس از وقوع انقلاب اسلامی ، تئاتر تهییجی و تبیینی به وفور رشد پیدا می کند و دسته های مختلف تئاتری با ایدئولوژی های متفاوت وارد عرصه تئاتر می شوند . خیچ هنری این قدر سریع و بسامان ، نتوانست حرکت نبیینی خویش را پیدا کند و ادامه دهد .
تئاتر پیشگان با اندیشه های مختلف ، عموما به سمت تئاتر ایدئولوگ گرایش پیدا کرده و آثار متعددی را خلق کردند . همین ایام ، تضارب اندیشه ها ، نقد را جان تازه ای بخشید و بالطبع ، منتقدان و نشریات تئاتری بیشتری را پدید آورد .
پس از اتمام جنگ تحمیلی و ساخت و سازهای لازم و پرداختن به واجباتی همچون اسکان ، اشتغال ، اقتصاد و ... اوخر سال ۱۳۷۷ ه.ش متولیان عرصه فرهنگ و هنر ، گشایش لازم را در این زمینه فراهم می آورند و در نتیجه شمار رسانه ها و نشریات فزونی می یابد و در راستای مقابله فرهنگی ، تئاتر جان تازه ای یافته و نتیجه ی این جان تازه بر نقد تئاتر نیز تاثیر می گذارد و منتقدان بسیاری را به خود جذب می کند .
کانون ملی منتقدان ایران در سال ۱۳۶۸ ه.ش و انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر ایران در سال ۱۳۸۰ ه.ش راه اندازی می شود و جمعی از منتقدان عرصه تئاتر را گرد هم می آورند"[ و ... [ ( مهرداد رایانی مخصوص . " نقد تئاتر " .انتشارات قطره .چاپ اول . ۱۳۸۶ . تهران . صص ۳۶- ۳۵ ) .
سعید گودرزی