پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
پاکستان انتخاب دشوار
کار آسان همین بود که انجام شد. ارتش به مسجد یورش برد و غائله پایان یافت. این امر نخستین بار در تاریخ پاکستان که بر اساس گرایش دینی شکل گرفته است و حتی در تاریخ کشورهای اسلامی است که ارتش یک هفته در گیر جنگ با یک مسجد و شبه نظامیان مستقر در آن میشود. ممکن است ساختمان مسجد و مدرسه هم از بن ویران شود، یا باز سازی شود و مسجدی و مدرسه ای دیگر سامان پیدا کند. آیا ریشهها هم به همین آسانی برکنده شدند؟ یا همچنان ریشه در آب است؟
روزنامه اوصاف روز جمعه (۲۲ تیر) تحلیل تکان دهنده ای در باره ماجرای مسجد لعل داشت. امتیاز جتوئی مقالهای نوشته است با عنوان: <ربلای اسلام آباد>. در این مقاله نویسنده کوشیده است شباهتهایی بین فاجعه مسجد لعل و فاجعه کربلا جستوجو کند. البته گفت: عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی! اگر چنین مطلبی آن هم پس از چنان حادثهای در کشور دیگری منتشر میشد، نه از تاک نشان میماند و نه از تاک نشان.
علاوه بر آن حکومت پاکستان برادر مولانا رشید غازی را که رهبری شورش- یا به قول خودشان جهاد- را بر عهده داشت در مراسم تدفین برادر و دیگر بستگانش شرکت دادند. مولوی عبدالعزیز در سخنرانی مراسم دفن در پنجاب گفت: <پاکستان با یک انقلاب اسلامی روبهروست؛ خون شهیدان شکوفا می شود و به ثمر میرسد>.
پیداست در پس اقدام یا سرکوب نظامی و امنیتی که صورت گرفت، ریشه ماجرا برکنده نشده، بلکه بر عکس تقابل حکومت و طالبان پاکستان به سرفصل تازهای رسیده است.
به گمانم از روز روشنتر است که ژنرال مشرف با تکیه بر نیروی نظامی و امنیتی نمیتواند این ماجرا را کنترل کند. گر چه او وعده داده است که ریشههای بنیادگرایی و افراط را میخشکاند. این سخن یک رجز نظامی است. مشرف هم همین گونه باید سخن بگوید. چنان که وقتی از او پرسیده می شود آیا روزی با لباس نظامیاش خداحافظی خواهد کرد؟ همیشه می گوید: لباس نظامی پوست دوم من است.
این پوست دوم در حل بحرانی که پاکستان با آن روبهروست کارایی چندانی ندارد. شاید هم کار را پیچیده تر و راه حل را دشوار تر می کند. برای مقابله با طالبان پاکستان هیچ راهی جز ائتلاف و انسجام همه نیروها و احزاب و گرایشهای سیاسی و دینی و ملی طبعا معتدل و خرد گرا وجود ندارد. حتی در این موضوع که به استقرار و بقای پاکستان مربوط می شود، نواز شریف و بینظیر بوتو هم میتوانند نقش و نفوذ داشته باشند که دارند.
فاجعه مسجد لعل نخستین حرکت و موج در یک بازی شگفتانگیز دومینو در پاکستان است. موج دوم در جریان تدفین کشته شدگان یا شهیدان در پنجاب شکل گرفت. زنان محجبهای که لبخند می زدند و انگشتان خود را به نشانه پیروزی- همان <وی> ابتکاری چرچیل نشان میدادند. این زخم عمیق با مشت درمان نمی شود. ژنرال مشرف گفته است که مسجد لعل مرکز بنیاد گرایی در پاکستان بوده است! انگار مشرف دارالعلوم حقانی در پیشاور را نمیشناسد. همان دارالعلومی که تقریبا تمام چهرههای سرشناس طالبان درس خواندههای آن جا هستند.
پاکستان با پدیدهای رویاروست که به تعبیر قرآن مجید خراب کردن خانه به دست خویش است: یخربون بیوتهم بایدیهم.
کاش مشرف پوست میانداخت. همان پوست دوم و به این بحران از زاویهای دیگر نگاه میکرد.
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل روز معلم معلمان رهبر انقلاب دولت مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس حجاب شهید مطهری
تهران هواشناسی سلامت شهرداری تهران سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سازمان هواشناسی قتل دستگیری
بانک مرکزی خودرو ارز قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا بازار خودرو کارگران تورم
مسعود اسکویی فضای مجازی تلویزیون سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس موسیقی فیلم
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
غزه رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین آمریکا چین روسیه حماس نوار غزه عربستان اوکراین نتانیاهو
پرسپولیس استقلال فوتبال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر باشگاه پرسپولیس
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب بیماری قلبی کاهش وزن دیابت داروخانه قهوه صبحانه بارداری