پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا
دموکراسی آمریکا و مردمسالاری ایران
هر طور که دموکراسی را تعریف کنیم از این واقعیت گریزی نیست که یکی از مهمترین و اصولیترین ویژگیهای آن عبارت است از اینکه در یک نظام مبتنی بر دموکراسی، پس از خداوند سبحان مهمترین مرجع برای قضاوت و سنجش عملکرد حکومت و سیاستهای آن رأی و نظر مردم است. مردم در یک نظام مبتنی بر دموکراسی هر چهار سال یا پنج سال یکبار با رفتن به پای صندوقهای رأی قضاوت و نظر خود را پیرامون سیاستهای مسوولان و حکومتهایشان به نمایش میگذارند. البته حکومتها در طول تاریخ همواره مدعی بودهاند که آنچه میکنند برای مردم و مصالح و منافع آنان است. هیچ حکومتی نگفته که ای مردم من میدانم یا میدانستم حقیقت چیست اما چون از شما مردم متنفر بودم یا چون به صلاح و صرفه خودم نمیدیدم آن کار و سیاستهای درست را انجام ندادم و برعکس آنچه که نادرست و ناصواب بود برای مردم انجام دادم. برعکس، حکومتها چه در گذشته چه در عصر خودمان، از هیتلر و موسولینی گرفته تا صدامحسین و جورج بوش مدعیاند که آنچه کردهاند برای خیر و صلاح مردم و جامعه بوده است. بنابراین، این مردم هستند که با رأی خود در پای صندوقهای رأی قضاوت میکنند که آیا با سیاستها و عملکرد مسوولان و حکومتشان موافقند یا نه؟ بالطبع اگر موافق بودند، رأی به گروه، کس یا کسانی میدهند که ادامهدهنده آن سیاستها و راه و روشها هستند، اگر نبودند به جماعت، به فرد یا افراد دیگری رأی میدهند که سبک و سیاق و رده و روش دیگری را در پیش دارند. البته در دموکراسی جدای از رأی مردم امکانات و اسباب دیگری نیز پیشبینی شده که مردم از طریق آنها نیز میتوانند نظر خود را نسبت به سیاستهای حاکم بروز دهند. مطبوعات، رادیو و تلویزیون، رسانههای جمعی دیگر و بالاخره از طریق نمایندگان خود در مجلس یا پارلمان مردم میتوانستند پیرامون موافقت یا مخالفت خود با سیاستهای حکومتهایشان اظهارنظر نمایند. اما در نهایت با دادن یا ندادن رأی به آن سیاستهاست که درخصوص آن سیاستها نهتنها داوری مینمایند بلکه با به روی کار آوردن حکومت دیگری یا تغییر دولت نظر نهایی خود را درخصوص آن سیاستها اعلام مینمایند.
حسب این اصل کلی هشت سال پیش مردم آمریکا که با سیاستهای کلینتون و دموکراتها مخالف بودند، یا دستکم نصف به علاوه یک آنان با آن سیاستها دیگر موافقت نداشتند،به پای صندوقهای رأی رفته و جورج بوش جمهوریخواه و نئومحافظهکاران را به کاخ سفید راه داده و زمام امور قدرتمندترین کشور دنیا را به فرد و گروه دیگری سپردند. هشت سال بعد و به مدد دموکراسی، باز نصف به علاوه یک مردم آمریکا از حکومت جورج بوش و سیاستهایش ناخرسند گشته و اینبار زمام امور حکومتشان را به اوبامای دموکرات سپرده و جورج بوش و تیم نئومحافظهکارانش را به همراه سیاستهایشان مرخص کردند. البته در جامعه ما که تا مغز استخوان گرفتار بیماری توهم توطئه است، اینها همه فیلم است و سیاستهای کلی آمریکا توسط کسان دیگر و در جای دیگری طراحی شده و امثال کلینتون، جورج بوش و اوباما صرفا عروسکهای خیمهشببازی بیش نیستند. اینها نقشی ندارند و مردم آمریکا هم فکر میکنند که رأی آنان مهم است و سرنوشتساز. اما اگر از این دنیای داییجانناپلئونی فاصله بگیریم، واقعیت آن است که میان سیاستهای جورج بوش و اوباما یا جورج بوش و کلینتون همانقدر فاصله است که میان سیاستهای هاشمیرفسنجانی، خاتمی یا احمدینژاد وجود دارد. فصلالخطاب مهم دموکراسی آمریکا در این است که به مردم این حق را میدهد یا برای مردم این حق را قائل است که هر چهار سال یکبار به پای صندوقهای رأی رفته و نظرشان را پیرامون سیاستهای کلی و کلان حکومت اعلام نمایند.
اما در نظام مردمسالاری ما چگونه است؟ واقعیت آن است که در جامعه ما سالهاست مجموعهای از سیاستهای کلی و کلان در عرصه داخلی و خارجی تصمیمگیری شده و همان سیاستها نیز همچنان اجرا میشود. مردم در نظام مردمسالاری ایران چقدر این امکان را دارند که بتوانند پیرامون سیاستهای کلی داوری و اظهارنظر نمایند. بگویند ما با این سیاستها مخالفیم یا موافق؟ ما میخواهیم این سیاستها ادامه پیدا کرده، حتی تشدید هم شوند، یا بالعکس این سیاستها را قبول نداشته و خواهان تعدیل، یا حتی تغییر آنها هستیم؟ تفاوت دموکراسی آمریکا با مردمسالاری ما در این است که حکومت آمریکا مجبور است هر چهار سال یکبار پیرامون همراهی یا عدم همراهی مردم آمریکا با سیاستهایش به آنان و رأیشان مراجعه نماید. در حالیکه در مردمسالاری ایران مسوولان ما خود را موظف نمیدانند یا نمیبینند که درخصوص سیاستهای کلی و کلانی که برای مردم و جامعه در نظر گرفته و اعمال میکنند نظر مردم را بپرسند. به نظر میرسد که برای مسوولان ما همینقدر که خودشان به درستی و صحت آن نظرات یا سیاستها اطمینان دارند، همین میزان کفایت میکند و نیازی به رأی و نظر، داوری و قضاوت مردم نمیبینند.
منتهی نبایستی فراموش کرد که در نظامهای دموکراسی، از جمله در آمریکا هم مسوولان سیاستهایشان را درست میپندارند و بهرغم اینکه آنها نیز سیاستهای خود را درست و در خدمت به مردم و کشور آمریکا میپندارند، معذالک مجبورند هر چهار سال یکبار آن سیاستهای «درست» را که به نفع مردم آمریکا و به خیر صلاحشان میباشد به قضاوت و نظرسنجی مردمشان بگذارند. اما در نظام مردمسالاری ما، نیازی به چنین داوری وجود ندارد و همانطور که گفته شد سالهاست که یک مجموعه سیاستهای کلی و کلان و بدون در نظر گرفته شدن خواست و قضاوت مردم همچنان در حال اجراست. ظرف سالهای گذشته، بارها و بارها پیرامون تفاوتهای دموکراسی و مردمسالاری بحث و گمانهزنی صورت گرفت و بارها و بارها مزیتهای مردمسالاری ایران بر دموکراسی غربی تشریح و تبیین گردید، اما مخالفت نصف به علاوه یک مردم آمریکا در روز سهشنبه ۱۳ آبان با سیاستهای حکومتشان و انتخاب دولت دیگری با سیاستهایی متفاوت در عمل نشان داد که دموکراسی یعنی چه و مردمسالاری یعنی چه!
صادق زیباکلام
منبع : روزنامه کارگزاران
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران اسرائیل دولت روز معلم معلمان رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی مجلس دولت سیزدهم خلیج فارس حجاب شهید مطهری
تهران سلامت شهرداری تهران هواشناسی سیل پلیس قوه قضاییه آموزش و پرورش بارش باران سازمان هواشناسی دستگیری وزارت بهداشت
بانک مرکزی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت خودرو ایران خودرو قیمت طلا دلار سایپا تورم کارگران حقوق بازنشستگان
فضای مجازی مسعود اسکویی تلویزیون رضا عطاران سریال سینمای ایران سینما دفاع مقدس فیلم تئاتر
دانشگاه علوم پزشکی مکزیک
غزه رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین آمریکا چین روسیه نوار غزه حماس ترکیه عربستان اوکراین
فوتبال استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال لیگ قهرمانان اروپا لیگ برتر ایران رئال مادرید بایرن مونیخ لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیگ برتر فوتبال ایران
اینستاگرام همراه اول دبی اپل ناسا وزیر ارتباطات تبلیغات گوگل پهپاد
کبد چرب کاهش وزن دیابت قهوه فشار خون داروخانه