پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

بهره برداری چند جانبه آمریکا از طالبان


بهره برداری چند جانبه آمریکا از طالبان
در آستانه فعالیت های انتخاباتی برای انتخاب رئیس جمهور جدید افغانستان وزیر دفاع آمریکا فرمانده نظامیان اشغالگر آمریکائی در افغانستان را بر کنار کرد تا اقدامی برای جلوگیری از شورش بیشتر مردم این کشور علیه اشغالگری باشد . ولی کشتار بیش از ۱۰۰ نفر در حملات سنگین هوائی ارتش آمریکا به روستاهای افغانستان چیزی نیست که با این قبیل اقدامات فریبکارانه جبران شود. هرچند سرفرماندهی ارتش آمریکا با انتشار اعلامیه ای ادعا کرد هدف این حمله سرکوب نمودن طالبان بوده ولی واقعیت ها نشان داد باز هم این روستائیان بی دفاع هستند که قربانی جنایات آمریکا شده اند.
اوج گیری اعتراضات و انتقادات محافل محلی و داخلی باعث اعتراض دولتمردان افغانی و پاکستانی به « اوباما » شده و آنها برای ابزار همدردی با قربانیان مجبور شدند خواستار توقف حملات هوائی به روستاها شوند. این نکته از آن جهت اهمیت دارد که اوضاع سیاسی ـ اجتماعی افغانستان در آستانه انتخابات ریاست جمهوری بسیار حساس و ضربه پذیر است .
حامد کرزای برای « موج سواری » طی نطق بی سابقه ای بطور رسمی آمریکا را به « قتل عام غیرنظامیان » متهم ساخت و تصریح نمود این قتل عام دقیقا متوجه شهروندان بی گناه و بی دفاعی است که در خانه های خود مشغول استراحت یا در خواب بوده اند که اساسا ربطی به طالبان و القاعده نداشته اند. در جریان حملات هوائی اخیر آمریکا حداقل یکصد و چهل و پنج نفر در ایالت « فراه » قربانی شده اند و عده ای بیشتر نیز معلول و مجروح برروی دست روستائیان مانده اند و امکانات محلی جوابگوی مداوای آنها نیست .
در اقدامی موازی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا به روستاهای پاکستان حمله کرده و با بمباران خانه های روستائی تلفات سنگینی را وارد ساخته اند . بعلاوه حملات موشکی آمریکا به روستاهائی در ایالت وزیرستان جنوبی حداقل ۲۰ کشته و زخمی بهمراه داشته است . این حملات آمریکا باعث خشم مردم پاکستان شده و آصف علی زرداری در جریان دیدارش با اوباما از وی خواستار توقف حملات ارتش آمریکا به غیرنظامیان گردیده است .
کاخ سفید پیشنهاد توقف بمبارانها و حملات موشکی در افغانستان و پاکستان را نپذیرفته ولی مقامات پنتاگون ادعا کرده اند توقف حملات آمریکا موجب تضعیف دولتهای محلی و تقویت طالبان و القاعده خواهد شد! این همان چیزی است که بدون در نظر گرفتن حملات آمریکا هم درحال وقوع است . در میدان عمل طالبان چه ظاهرا سرکوب شود و چه عملیاتی علیه آن صورت نگیرد به سرعت درحال پیشروی است و با تقویت موقعیت نظامی خود افکار عمومی را به شدت دچار اضطراب کرده است .
باید پرسید که این وضعیت انفجارآمیز چگونه آغاز شد و نقطه پایان شرایط کنونی کجاست و آیا زمانی برای پایان وضعیت انفجاری امروز می توان تصور کرد در واقع همه چیز به ماجرای ابقای تیم نظامی بوش در پنتاگون توسط اوباما باز می گردد. اوباما ضمن ابقای « رابرت گیتس » وزیر دفاع آمریکا باعث شد سیاست جنگی بوش در دوران وی نیز همچنان در عراق و افغانستان استمرار یابد. بعلاوه اوباما در جریان برگزاری اجلاس سران ناتو در بروکسل خواهان موافقت اعضای ناتو با اعزام نظامیان بیشتر به افغانستان شد که با مخالفت سایر کشورها مواجه گردید. اکنون پنتاگون و ارتش آمریکا با تحریک طالبان به آتش افروزی سرگرم تشدید بحران در افغانستان و گسترش ابعاد آن در خاک پاکستان هستند البته مقامات واشنگتن مرتبا چنین وانمود می کنند که نگرانند و غافلگیر شده اند ولی در میدان عمل از تشدید بحران در افغانستان و پاکستان استقبال می کنند و آنرا در جهت منافع دراز مدت آمریکا در منطقه ارزیابی کرده اند.
طالبان یک گروهک تروریستی دست پرورده آمریکاست و حتی امروز هم در حد و اندازه ای نیست که ارتش آمریکا سیا و ابزارهای محلی نتوانند آنرا سرکوب و مهار کنند . اکنون بیش از ۷ سال است که ارتش آمریکا به بهانه تلاش برای نابودی طالبان و القاعده در افغانستان حضور دارد ولی بجای اعلام زمان پایان بحران و تعیین جدول زمانی برای نابودی کامل طالبان و القاعده پیشنهاد مشارکت طالبان در قدرت را به دولت مرکزی کابل « دیکته » کرده است ! اگرچه مقامات واشنگتن بارها بطور رسمی و علنی مقامات پاکستان را بخاطر نرمش و انعطاف و عقب نشینی در برابر طالبان شماتت کرده اند و حتی توافقات مشترک برای فعالیت طالبان در « دره سوات » را مورد سئوال قرار داده اند اما این موضع فریبکارانه بازگو کننده نیات واقعی واشنگتن در قبال حوادث پاکستان محسوب نمی شود و چهره منافقانه و سیاستهای دوگانه آمریکا در قبال پدیده طالبان را به تصویر می کشد. به عبارت بهتر آمریکا در مقطع کنونی برای پیشبرد اهدافش به شرارتهای طالبان چه در افغانستان و چه در پاکستان به شدت نیاز دارد و حتی به آن دامن می زند و با بزرگ نمائی پیرامون قدرت محدود طالبان از آنها یک « غول شکست ناپذیر » ساخته است که حتی ارتش آمریکا و سیا علیرغم حضور در ساختار تروریستی طالبان قادر به مهار و سرکوب آن نیست و علیرغم ۷ سال تلاش اکنون به « نقطه صفر » بازگشته است و نه تنها افغانستان را بلعیده که حتی پاکستان را هم هدف قرار داده است . بدین ترتیب کاملا قابل درک است که بهره های اصلی از طالبان و القاعده را آمریکا می برد و بطور چندجانبه از طالبان و مقوله تروریسم سود عایدش می گردد.
این شگرد واشنگتن از یکطرف اعضای اروپائی ناتو را مرعوب و متعجب می کند و با هدف جلب نظر موافق آنها برای اعزام نظامیان بیشتر به افغانستان سازماندهی شده که « خطر طالبان » را جدی تر از گذشته به رخ بکشد. از سوی دیگر با توجه به زلزله سیاسی ـ امنیتی در پاکستان اسلام آباد را در « موضع انفعالی » قرار می دهد. واشنگتن سعی دارد از این فرصت برای کشف اسرار اتمی پاکستان سواستفاده کند و رموز اتمی این کشور را در اختیار گیرد و حتی درصورت امکان در جهت نابودی کامل ظرفیت اتمی پاکستان حرکت کند.
البته این پدیده به سادگی رخ نمی دهد و تضعیف پاکستان در برابر هند و « خلع سلاح هسته ای » اسلام آباد می تواند پیامدهای خطرناکی در منطقه بهمراه داشته باشد و موازنه قوا را به زیان مردم منطقه برهم بزند. اما چه کسی نمیداند که این « بازی بدفرجام » را دولتهای گذشته در پاکستان آغاز کردند و طالبان را همچون ماری در آستین خود پروراندند و امروزه توسط همین مار گزیده می شوند
ناگفته پیداست که واشنگتن هم از این شرارتها سودی نخواهد برد و با ایجاد کانونهای جدید بحران در منطقه و گسترش ابعاد خطرات گروههای تروریستی به زیان خود نیز عمل می کند . صرفنظر از اینکه ماهیت حوادث شهریور ۱۳۸۰ چه بوده است اگر داستانهای مطرح شده توسط آمریکا را در این زمینه باور کنیم طالبان و القاعده در آن ماجرا و پیامدهای بدفرجام آن هنوز هم به زیان منافع ملی آمریکا فعالند. اما آیا افکار عمومی آمریکا این نکته را درک می کند و آیا اجازه دارد در اینمورد سخن بگوید !
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی