چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا


وقتی که نهاد علم، مدنی نباشد


وقتی که نهاد علم، مدنی نباشد
وقتی که از نهادهای مدنی سخن می‌گوئیم، منحصر به احزاب و مطبوعات و سازمان‌های غیردولتی مرسوم نمی‌شود، نهاد وقف را هم می‌تواند شامل شود؛ نهادی که در ایران تغییر ماهیت داده و به دنباله‌های حکومت تبدیل شده است.
از جمله در تبلیغات زیادی که درباره خیّرین مدرسه‌ساز انجام شده تا مردم را تشویق به ساختن مدرسه و تحویل آن به آموزش و پروش کنند، این سوء‌برداشت روشن است؛ گویی که مردم فقط باید پول بدهند و مدرسه ساخته شود و دو دستی تقدیم هر حکومتی شود تا هر مدیر کم‌صلاحیت و بی‌صلاحیتی را بر گرده دانش‌آموزان سوار کنند، در حالی که مردم در مشارکت برای اداره و آموزش مدرسه بسیار بیشتر از اصل ساخت مدرسه ذی‌حق هستند.یکی از دلایل پیشرفت غرب و به طور مشخص ایالات متحده آمریکا، استقلال نسبی در نهاد علمی و آموزشی آنها بةویژه دانشگاه‌هاست. این استقلال چند منفعت عظیم داشته است که ما از همه آنها محروم هستیم. منفعت اول، استقلال و قدرت اقتصادی این نهادهاست.
استقلال نهادهای دانشگاهی موجب شده است که مردم و افراد صاحب ثروت علاقه‌مند به دادن هدایا و وقف مایملک و ارث خود به آنها شوند. در حال حاضر دانشگاه‌های مهم ایالات متحده مثل کلمبیا، هاروارد و... مجموعه‌ای عظیم از ثروت هستند که در مالکیت دانشگاه است. در اروپا هم این وضع وجود دارد و دانشگاهی مثل کمبریج دارای موقوفات فراوان است. اما این ثروت به دلیل استقلال نسبی مدیریت و اداره و نیز آموزش و تحقیقات آنها از دولت حاصل می‌شود.
این استقلال موجب می‌شود که چشم دانشگاه‌ها به دست دولت نباشد و از این طریق منفعت بعدی حاصل می شود که علم و تحقیق زیر سیطره منویات قدرت در نیامده است. چنین استقلالی موتور محرک پیشرفت جامعه است. هنگامی که علم در خدمت افراد صاحب قدرت در نیاید و یا به بند آنان کشیده نشود، نتایج آن عمدتاً ‌نصیب مردم و جامعه می‌شود.
وجود چنین نهادهایی موجب می‌شود که مردم هم، با دست و دلبازی فراوان و با طیب‌خاطر و رغبت کافی به آنها کمک کنند و این کمک‌ها جزو افتخارات کمک‌کننده محسوب خواهد شد. قبلاً در یادداشتی نسبت به کمک‌های انجام شده به مرحوم دکتر مجتهدی در ساخت و تجهیز دبیرستان البرز نوشته‌ام؛ اما مهم‌تر از این کمک‌ها، رابطه‌ای بود که مدیریت دبیرستان و فضای آموزشی آن مدرسه با مردم و اولیای دانش‌آموزان داشت.
وضعیت کنونی نهادهای آموزشی ایران به‌ویژه دانشگاه‌ها به شکل مناسبی نیست. دلیل آن نیز وابستگی کامل این نهادها به مدیریت دولتی است. این وابستگی در بودجه به صورت صددرصد است. در متون آموزشی و سیلابس درس‌ها نیز صد درصد وابستگی وجود دارد، در مدیریت و حتی استخدام عضو هیئت علمی نیز که قبلاً تا حدودی استقلال داشتند، اکنون و عملاً وابستگی آن کامل شده است، در پذیرش دانشجو نیز استقلالی ندارند؛ حتی در مفاد و جهت‌گیری‌های درسی اساتید در کلاس‌های درسی نیز نظارت‌ها در حال تکمیل شدن است و به همین دلیل است که نهاد علم در حال از دست دادن اندک پویایی خود است؛ پویایی‌ای که در گذشته هم به دلیل وابستگی‌های مذکور به قدرت، در حداقل بود.
در کنار نهاد علم، نهادهای پژوهشی نیز از چنین وضعی برخوردارند، گو اینکه نهاد پژوهش در ایران، هنوز پا نگرفته است و برخلاف جوامع توسعه‌یافته که این نهادها بسیار مهم هستند، در جامعه ما به‌ویژه در حوزه علوم اجتماعی و انسانی قادر به ادامه حیات و نفس کشیدن مستقل از اراده قدرت نیستند و به همین دلیل هم قادر به طرح درست مسائل اجتماعی و انسانی و نیز یافتن پاسخ و راه‌حل صحیح آن نمی‌باشند و حتی اگر هم قادر به انجام چنین کاری باشند، نظرات و راه‌حل‌های آنان نفوذ و تأثیر کافی نخواهد داشت؛ زیرا به دلیل همان وابستگی، اعتماد چندانی نزد مردم ایجاد نکرده‌اند.
دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی ما وابستگی کامل به بودجه دولت دارند و چون این بودجه هم وابسته به نفت است، تحت تأثیر نوسانات آن قرار دارند و هنگام کاهش این درآمدها، اولین بخش‌هایی که با مشکل مواجه می‌شوند، بخش آموزش است و مراکز آموزشی دچار سکته می‌گردند؛ اما بدتر از این وابستگی، فقدان استقلال مدیریتی، آموزشی و پذیرش دانشجو در آنان است که به مرور دانشگاه‌ها را تبدیل به موسساتی غیر مولد و ناکارآمد می‌کند.
استقلال دانشگاه‌ها، تا حدود زیادی محصول استقلال منابع مالی آنان است و استقلال مالی نیز عمدتاً از خلال حضور مردم در این نهادها و مدنی شدن آن حاصل می‌گردد و تنها چنین دانشگاه‌هایی هستند که می‌توانند به معنای واقعی در خدمت پیشرفت و توسعه جامعه قرار گیرند.
عباس عبدی
منبع : روزنامه فرهنگ ‌آشتی