پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

بازی شطرنج ایران و غرب


بازی شطرنج ایران و غرب
دنیس کوسینیچ عضو دموکرات مجلس نمایندگان امریکا صدایی متفاوت از دیگر دولتمردان و تصمیم گیران امریکا از واشنگتن پژواک می دهد.
او که ۶۱ سال دارد دو بار در رقابت های مقدماتی حزب دموکرات برای نامزدی این حزب در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرده است.
دنیس کوسینیچ در حالی که جمهوریخواهان دو آتشه بر طبل جنگ می کوبند و دموکرات هایی مانند هیلاری کلینتون سخنان تندی می گویند، مشتاق سفر به ایران است.
او شعار « یکی از میان همه » که محور همگرایی و اتحاد امریکاست را محدود به پنجاه و چهار ایالت نمی داند و آن را به تمام کره زمین تسری می دهد.
این گفت و گو بی مدد و همراهی صمیمانه دکتر هوشنگ امیر احمدی انجام نمی گرفت. متن کامل گفت وگوی اختصاصی اعتماد با این عضو دموکرات نمایندگان کنگره امریکا را با هم می خوانیم.
▪ لطفاً به هر سوال که مایلید جواب کوتاه یا بلند بدهید؟
ـ خواهش می کنم.
▪ شما نماینده عالی دموکرات ها در این انتخابات هستید. آیا تصمیم گرفته اید که از چه کسی در این انتخابات حمایت کنید؟
ـ نه، هنوز تصمیمی نگرفته ام.
▪ بنابراین می روم سراغ رابطه ایران و امریکا. همان طور که می دانید طی ۳۰ سال گذشته روابط ایران و امریکا خصمانه بوده است. فکر نمی کنید زمان عادی سازی روابط فرا رسیده است؟
ـ بله، با شما موافقم. به نظرم روابط بین ایران و امریکا باید عادی شود. مایه تاسف است که ایالات متحده تاکنون ابتکار عمل دیپلماتیکی برای بهبود روابط از خود نشان نداده و ابتکارات ایران را هم نادیده گرفته است.
مردم ایران از دیرباز احترام خاصی نسبت به ملت امریکا داشته اند و آنها توانسته اند مداخلات غیرقانونی امریکا و امور داخلی کشورشان را مانند زمانی که « سیا » به براندازی دولت مصدق کمک کرد ببخشند، بنابراین به رغم اینکه مردم ایران آن حوادث را فراموش نخواهند کرد ظرفیت بخشش را هم دارند.
فراموش نکنیم که دو ملت ایران و امریکا مشترکات بسیاری دارند. همان طور که مردم ما در آرزوی آزادی و پیشرفت اقتصادی هستند یا به دنبال امنیت و برقراری روابط صلح آمیز با همسایگانشان هستند، مردم ایران هم دوست دارند در جریان ایجاد صلحی جدید در خاورمیانه شریک باشند. این دو می توانند شرکای مهمی برای همدیگر در تامین این اصل اساسی باشند.
▪ با وجود این علایق مشترک چرا تاکنون عادی سازی روابط محقق نشده است. آیا اینکه گروه ها و احزاب سیاسی در درون ایالات متحده مخالف این امر هستند واقعیت دارد؟
ـ برای پاسخ به این پرسش باید برگردیم به گذشته، مساله تضعیف اقتدار ایران، نخستین بار ۵۵ سال قبل توسط شرکت های نفتی امریکایی آغاز شد.
من معتقدم بسیاری از تصمیمات سیاسی ما امروز تحت تاثیر نیاز به نفت است. من فکر می کنم نقابی چهره واقعی اهداف و انگیزه های سیاسی ما را پوشانده اما در این میان نفت نقش عمده یی ایفا می کند، عامل مهم دیگر هزینه های جنگ و از سوی دیگر درآمد فروش سلاح است.
▪ اما شرکت های نفتی باید علاقه مند به برقراری روابط با ایران باشند. چون از برقراری رابطه بیشتر منتفع می شوند. این طور نیست؟
ـ خیر، شما موقعیت عراق، کشوری که امریکا غیرقانونی به آن حمله کرده است را ببینید. اکنون امریکا به دنبال اعمال فشار برای خصوصی سازی نفت عراق به نفع مصالح خودش است.
به قیمت بالای نفت در ایالات متحده دقت کنید، مردم امریکا برای هر بشکه گازوئیل بیش از چهارده دلار می پردازند و می دانید که این برای اقتصاد ما ویران کننده است.
بدون اعمال کنترل و نفوذی که اکنون شرکت های نفتی امریکایی در اختیار دارند، این اقدام ایالات متحده در عراق امکان پذیر نبود.
من می خواهم مردم عراق کنترل نفت خود را به دست بگیرند و معتقدم در صورت محقق شدن این امر قضیه به سود همه کشورهای منطقه تمام خواهد شد.
ایالات متحده و ایران نسبت به یکدیگر شکایات متعددی دارند. از جانب امریکا به ایران فشار وارد می شود که از فعالیت های هسته یی اش دست بردارد، آیا فکر می کنید چنین فشارهایی قانونی است؟
اجازه بدهید از طرف خودم صحبت کنم. درباره بحث سلاح اتمی من موضوع را از زاویه دیگری نگاه می کنم.
من طرفدار براندازی سلاح های هسته یی در خاورمیانه و در کل جهان هستم اما خاورمیانه مانند شبه قاره هند نقطه انفجار محسوب می شود.
همه ما باید در جهتی حرکت کنیم که نهایتاً بتوانیم به این اطمینان دست پیدا کنیم که همه کشورهای منطقه فناوری تولید سلاح های هسته یی را کنار گذاشته اند. همین جا از فرصت استفاده می کنم و متواضعانه به دوستانم در ایران پیشنهاد می کنم به مساله بهره برداری اقتصادی از انرژی هسته یی کمی دقیق تر نگاه کنند.
به کار بستن چنین سرمایه یی در زمینه انرژی های بادی و خورشیدی ایران را تا سطح رتبه اول در جهان بالا خواهد برد.
البته ایران در زمینه توسعه انرژی هسته یی حق انتخاب دارد و در صورت تمایل می تواند به این روند ادامه دهد. البته چنانچه گزارش بازرسان هسته یی اظهارات ایران را تایید کرده ایران در حال توسعه سلاح های اتمی نیست، بنابراین در مورد ایران باید بگویم در عین حال که توسعه انرژی هسته یی حق شماست اما این تصمیم از نظر اقتصادی به صلاح و مقرون به صرفه نیست.
چنانچه مسوولیت مشاوره در دولت بوش بر عهده شما گذاشته شود چه مساله یی را پیشنهاد می کنید؟
اینکه فقط به دنبال روش های دیپلماتیک باشد.
▪ یعنی معتقدید دولت بوش غیر از این فکر می کند؟
ـ این مساله یی است که بسیار در موردش صحبت می شود. برای ایالات متحده هیچ دلیل قابل قبول و مشروعی برای اقدام علیه ایران وجود ندارد اما دولت بوش همه تلاش خود را در جهت توجیه اقدامات غیردیپلماتیک به کار می برد.
به نظر من این اقدام یک اشتباه فاحش خواهد بود. من طرفدار صلح هستم و در این رابطه با افراد زیادی از گوشه و کنار جهان ملاقات کرده ام. دغدغه یی که اکنون بسیاری از اذهان را به خود مشغول کرده این است که درگیری جدید در منطقه باعث بی ثباتی منطقه می شود.
▪ فکر می کنید بوش توان چنین کاری را دارد؟
این یک پرسش سیاسی است. من امیدوارم چنین نشود، ایرانیان مردمانی شجاع و با اعتماد به نفس هستند که با ترس زندگی نمی کنند و اصل هم همین است که نباید با ترس زندگی کنند.
ـ به نظرم دولت بوش درک ناقصی از پیچیدگی روابط بین المللی از خود نشان داده است. او همچنین در زمینه مذاکره و فنون آن ناتوان بوده و درک درستی از این واقعیت که شرایط برای طرفین یکسان نیست، نداشته است.
حل این معضل تنها از طریق روش های دیپلماتیک ممکن است و راه حل نظامی ندارد. بنابراین به نظر من باید راه های دیپلماتیک گشوده شوند، زیرا ما نیاز به تبادلات فرهنگی بین دو کشور داریم، نیاز داریم یکدیگر را به عنوان هم پیمانان بالقوه ملاقات کنیم، ما برای ایجاد صلح در منطقه به حمایت ایران نیاز داریم.
▪ یعنی اگر به ایران دعوت شوید، می پذیرید؟
ـ مطمئن باشید بدون هیچ معطلی می پذیرم. معتقدم باید برای صلح جویی آماده شویم. این جهان به محل خطرناکی تبدیل شده است و ابتکار عمل افرادی که مبلغ صلح در جهان هستند می تواند به بازگرداندن امنیت به جهان کمک کند. ما با خلق این تصاویر کارتونی و کاریکاتوری که از یکدیگر در اذهان مان ذخیره کرده ایم در حق خودمان ظلم می کنیم. به نظر من انسان ها نیازمند محبت به یکدیگرند. باید روبه روی هم بنشینیم و به همدیگر به جای دو شخصیت کلیشه یی به عنوان دو همتا بنگریم.
▪ شما گفتید دولت بوش اهدافی را در سر می پروراند. در همین حال دولت بوش ایران را وارد صحنه مذاکرات امنیتی عراق می کند و از سوی دیگر ایران را متهم می کند که روند مذاکرات را با جدیت دنبال نکرده و بیشتر در پی مشکل سازی است تا حل مسائل. آیا این یک بازی است؟
ـ این یک نمونه از رفتارهای دولت بوش است و در واقع الگوی رفتاری بوش را به درستی نشان می دهد. من فکر می کنم روابط دیپلماتیک با ایران باید آغاز شود و امریکا هم باید یک سری اقدامات جهت اعتمادسازی در پیش بگیرد، مثلاً ایالات متحده باید به ایران اطمینان بدهد که به دنبال حمله نظامی به آن کشور نیست، متقابلاً ایران نیز ایالات متحده را مطمئن سازد که قصد حمله به اسرائیل یا سایر کشورهای منطقه را ندارد. بنابراین مجال بحث و گفت وگو بسیار گسترده است اما متاسفانه باید بگویم شواهد مستدلی دال بر اهداف باطنی و پنهانی نزد مقامات دولت بوش وجود دارد. البته اینکه این نقشه ها عملی می شوند یا نه، موضوع دیگری است. من فکر می کنم در این برهه از زمان که امنیت جامعه جهانی در خطر افتاده است ایالات متحده می تواند چنانچه بخواهد از حامیان اصلی صلح و امنیت باشد اما باید بگویم تا این لحظه که با هم گفت وگو می کنیم رفتاری که این تمایل را نشان بدهد از دولت بوش مشاهده نشده است.
▪ فکر می کنید علت اصلی این مساله چیست؟
ـ من آن را این گونه بیان می کنم. به نظر من دولت بوش از نظر فلسفی بیشتر مستعد اغتشاش است تا صلح. این اغتشاش در درازمدت آنها را در کام خود فرو خواهد برد، در حالی که خاورمیانه و کشورهای اطراف به دنبال هرج و مرج و ناآرامی نیستند بلکه در پی ثبات اند. حصول این ثبات نیازمند همکاری همه کشورها از جمله ایالات متحده است. امریکا باید در فراهم آوردن شرایط مناسب برای کاهش تنش ها و تعقیب دیپلماسی صحیح نقش عمده یی ایفا کند. همه بر قدرت نظامی امریکا واقفند، بدیهی است که توان نظامی چالش ناپذیری داریم اما در دنیای پیچیده امروز این توان حرف آخر را نمی زند.
▪ یعنی می خواهید بگویید مساله عراق این واقعیت را اثبات کرده است؟
ـ دقیقاً، امریکا باید به قدرت بالاتری متوسل شود؛ قدرتی که از قلب افراد نشأت می گیرد همان توانایی بشر برای دیدن همنوع و درک این حقیقت که همگی به یک اندازه نیازمند و مستحق صلح، حیات و امنیت هستیم. در صورت تحقق این آرزو هیچ مشکلی لاینحل باقی نمی ماند اما تا زمانی که از سلاح نظامی برای حل مشکلات خود استفاده می کنیم، کوچک ترین جرقه می تواند جنگ افروز باشد. بنابراین و به اعتقاد من ما همگی شدیداً نیاز داریم که به دنیا از منظر جدیدی نگاه کنیم و آن را مکانی عاری از ترس و محلی برای حل اختلاف بدانیم. این ایده که جهان واحد است و اجرای آن به هم پیوسته و به هم وابسته هستند، ایده سودمندی است. اولین شعار ایالات متحده «یکی از میان همه» نه تنها به اتحاد ایالات در امریکا بلکه به اتحاد بشر اشاره می کند. معتقدم که در این دوره از تاریخ بشر باید همه تلاش خود را در جهت اتحاد افراد بشر به کار بگیریم و این وظیفه یی است که نه تنها در قبال خود بلکه در قبال نسل های آینده برعهده داریم. باید جست وجو کنیم تا مواردی که می توان بر سر آن اتفاق نظر داشت را بیابیم. تخریب متقابل باید جای خود را به احترام متقابل و پیشرفت بدهد. به همین دلیل تبادلات فرهنگی و پارلمانی و ملاقات رهبران دو طرف اهمیت پیدا می کنند.
▪ نتیجه یی که می توانم از صحبت های شما درباره دکترین اغتشاش بوش بگیرم این است که وارد کردن ایران به صحنه مذاکرات امر جدی نیست و این یک بازی سیاسی است ؟
ـ اجازه بدهید توضیح دهم چرا؟ به دنبال روشن شدن این مساله هستم. اخیراً در وزارت امور خارجه گفته شد ایران روند مذاکرات را با جدیت دنبال نمی کند، تهران هم می گوید که امریکایی ها مذاکرات عراق را جدی نمی گیرند. اکنون شما می گویید از نظر فلسفی از آنجا که دولت بوش مستعد ناآرامی است پس عملاً نمی تواند در مذاکرات امنیتی جدی باشد و همین نظر مقامات ایرانی را تایید می کند؟ البته، بوش جدیت دارد اما تنها در زمینه جنگ افروزی، اگر به مساله عراق دقت کنید می بینید بوش تا چه اندازه بر جنگ مصرانه پای می فشارد. این مساله باید با جدیت بررسی شود و به نظر می رسد استعداد چندانی در مسائل دیپلماتیک و صلح ندارد و این یک تراژدی است.
▪ آیا دولت بوش می تواند از مساله عراق به عنوان یک بهانه علیه ایران استفاده کند؟
ـ امروز پس از گزارش بازرسان دیگر چندان درباره مساله هسته یی ایران بحث نمی شود و دیگر هیچ دلیل قانع کننده یی برای آنکه برنامه هسته یی ایران را چنان خطری بدانیم که رفع آن نیازمند اقدام نظامی باشد وجود ندارد. در عوض تلاش بسیار زیادی انجام می شود تا ایران را متهم کنند که از گروه های شورشی در عراق حمایت می کند یا حزب الله لبنان و مقاومت را در نوار غزه تقویت می کند یا در دیگر نقاط جهان که ایالات متحده در آنجا با مشکلاتی روبه رو است، ایران را متهم به دخالت می کنند مانند افغانستان. مثل این می ماند که اگر من در زد و خوردی که در حیاط همسایه ام در جریان است دخالت کنم، مسلماً همسایه ام از من خواهد پرسید در حیاط او به دنبال چه هستم. بنابراین تنها راه حل مساله عراق پایان اشغالگری امریکا است زیرا اشغال خود محرک همه شورش ها است. ما وارد عراق شده ایم، عراق در کشور ما وارد نشده است. عراق در حادثه ۱۱ سپتامبر نقشی نداشت. این کشور توانایی یا قصد حمله به ایالات متحده را نداشت و دارای سلاح های کشتار جمعی نیز نبود. ایران نیز قصد حمله به ایالات متحده را ندارد و در جریان حادثه ۱۱ سپتامبر نقشی نداشته است. شعارهای امریکا علیه ایران و عراق با یکدیگر هماهنگی دارند، هنگامی که سخنان افراد و اظهارنظرهایشان را کنار هم قرار می دهیم با هم همخوانی کامل دارند و یکدیگر را تکمیل می کنند. به نظر من این مساله کاملاً جدی و حساس است. قوانین بین المللی تهدید علیه کشورها را منع کرده است اما به وضوح می بینیم عده یی از دولتمردان ما ایران را تهدید می کنند. من این مساله را بارها و به خصوص در جریان استیضاح معاون رئیس جمهور دیک چنی مطرح کردم. به نظرم ما باید در جهتی گام برداریم که ایران اطمینان حاصل کند قصد حمله نظامی به آن کشور را نداریم. باید از انرژی موجود در جهت برپایی مذاکرات و طرح سیاست های جدید استفاده کنیم. من برخلاف کسانی که معتقدند ایران در مساله سلاح ها و مهماتی که وارد عراق می کند، یا اینکه گروه های مخالف ایالات متحده در آن کشور را به کار می گیرد، بر این باورم که اینها دلیل محکمی برای متهم کردن ایران نیست. علاوه بر این باید برای حضور خود در عراق و لبنان هم به دنبال دلایل قانع کننده باشیم. ما اکنون در حال جنگ در حیاط همسایه هستیم و همسایه بی پرده از ما می پرسد؛ اینجا به دنبال چه هستید؟
▪ تنها هفت ماه از دوران ریاست جمهوری بوش باقی مانده است. به نظر شما عملی شدن نقشه های احتمالی بوش در این زمان کوتاه امکان پذیر است؟
ـ ما باید هوشیار باشیم که نقشه هایی در این باره وجود دارد. امروز مردم ایالات متحده به شدت منتظر شنیدن این خبر هستند که درگیری جدیدی رخ نخواهد داد. هر روز در این کشور عده یی شغل خود را از دست می دهند، عده یی نیز مسکن، مقرری یا بیمه درمانی خود را از دست می دهند. استانداردهای زندگی در بسیاری از مناطق در امریکا به شدت افت کرده است. هر روز به تعداد کسانی که با کوپن غذا (نوعی خدمات دولتی برای فقرا) زندگی می کنند، افزوده می شود. زندگی بسیاری از امریکایی ها روز به روز سخت تر می شود و این در حالی است که دولت ما برای جنگ با عراق از چین پول قرض می گیرد و به زودی ۱۸۳ میلیارد دلار دیگر به جنگ عراق اختصاص داده می شود، بنابراین امریکایی ها توانایی پذیرش یک جنگ دیگر را ندارند. به خاطر هم پیمانان، به خاطر قوانین بین المللی، به دلایل سیاسی و اقتصادی و به دلیل احترام به آینده کشورمان، دیگر توانایی پذیرش یک درگیری جدید را نداریم. به دلیل همه این موارد، همواره تلاش کرده ام ایران را به نوعی در جریان حل و فصل مسائل عراق وارد کنم و از آن کشور بخواهم بازسازی پل های تبادلات فرهنگی را آغاز کند.
▪ می دانم ممکن است این پرسش کمی سخت باشد. زمانی که از نقشه های بوش سخن می گویید آیا اظهارات شما بر پایه اطلاعاتی است که هم اکنون در محافل عمومی در دسترس است یا اطلاعاتی که به زودی وارد محافل عمومی خواهد شد؟
ـ سخنان من بر پایه اطلاعاتی است که در محافل عمومی در دسترس است.
▪ اخیراً چه اقدامات جدیدی در رابطه با ایران در کنگره صورت گرفته است. آیا قوانین جدیدی علیه ایران وضع شده است؟
ـ خیر، چند لایحه برای منزوی کردن ایران مطرح شد که من به آنها رای مخالف دادم. به نظر من منزوی کردن ایران اقدامی غیرهوشمندانه است. باید از ایران بخواهیم فعالانه و صلح طلبانه در امور دخالت کند. وقتی با تک تک اعضای کنگره جداگانه صحبت می کنم به حرف هایم دقت می کنند اما در جمع بی قاعده نمایندگان نمی توان این مسائل را مطرح کرد زیرا نتیجه مثبتی به دنبال نخواهد داشت. دقیقاً به همین دلیل معتقدم باید تبادلات پارلمانی صورت گیرد، باید یکدیگر را بشناسیم. گاهی لازم است برای دیدن برادران مان ۱۰ هزار مایل سفر کنیم.
طی هشت ماه آینده دولت جدیدی روی کار خواهد آمد؛ مک کین، کلینتون یا اوباما؟ بله، دولت جدیدی آغاز به کار خواهد کرد.
▪ سوال این است که از میان این سه تن تنها اوباما اعلام کرده است مذاکرات مستقیم با ایران خواهد داشت. او گفته است ایران را وارد مسائل خواهد کرد زیرا دخالت ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. او همچنین اعلام کرده است گفت وگویی مستقیم با رئیس جمهور احمدی نژاد خواهد داشت. این دقیقاً سیاستی است که شما همواره به دنبالش بودید. چنانچه فرض کنیم آقای اوباما به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شود، آیا مسیر تحقق سیاست هایش هموار خواهد بود یا متوقف خواهد شد؟
ـ امیدوارم رئیس جمهور آینده کشور هرکدام از سناتورها، کلینتون، اوباما یا مک کین که انتخاب می شوند، علاقه مند به مذاکره با رهبران ایران و اتخاذ تدابیری جهت اعتمادسازی باشند و در این جهت که نهایتاً به برقراری روابط کاملاً دیپلماتیک بین دو کشور می انجامد، گام بردارند. حمایت و تلاش ایران در حل بسیاری از مناقشات منطقه نباید نادیده گرفته شود و باید از این کشور در راستای برقراری امنیت در منطقه درخواست کمک کرد.
▪ بنابراین رئیس جمهور بعدی ایالات متحده در مقام و موقعیتی خواهد بود که مذاکرات مستقیم را آغاز کند.
رئیس جمهور آتی باید در این زمینه فعال تر عمل کند. او باید به ایران، سوریه، مصر، لبنان و عراق سفر کند.
ـ گفتید ایران؟
▪ بله، ایران.
این سفر باید ظرف چه مدتی انجام شود؟ سه ماه، شش ماه، یا یک سال پس از شروع کار؟
ـ این امر باید هرچه زودتر اتفاق بیفتد. باید با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم.
▪ مک کین بسیار سرسختانه درباره ایران سخن گفته است. آیا به نظر شما، باید این حرف های او را جدی تلقی کرد؟
ـ به نظر من حرف های ایشان بیشتر یک شوخی بوده، اما قبول می کنم شوخی جالبی نبود. قصد او تنها مزاح بوده است.
▪ آیا مک کین با بوش فرق دارد؟
ـ بله، فکر می کنم این طور باشد.
▪ عده یی می گویند دولت بوش و دولت احمدی نژاد مذاکرات محرمانه یی داشته اند. آیا شما این موضوع را تایید می کنید؟
ـ مذاکرات در چه مورد؟
▪ درباره عراق، مسائل هسته یی، حزب الله و ...
ـ امیدوارم چنین مذاکراتی انجام شده باشد. به نظر من مذاکره و گفت وگو از نوع مخفیانه یا علنی، مفید و مهم است. مخفیانه یا علنی بودن مذاکرات برای من مهم نیست، مهم این است که گفت وگو کنیم.
شما در بسیاری از فعالیت های انجمن ایران- امریکا نقش داشته اید. این انجمن اکنون تلاش می کند دو طرف را متقاعد کند که اعضای پارلمان ها با یکدیگر ملاقات کنند. پیشنهاد شما برای انجمن چیست؟
همانند گذشته به تلاش برای رسیدن به درک متقابل ادامه دهید. در جایی که تاریکی و نفرت غالب است، نور عشق وارد کنید. برای فهم و انتخاب درست، باید بیشتر تلاش کنیم.
▪ مطمئنید؟
ـ خب، مک کین جنگ را به خوبی می شناسد. آشنایی آقای بوش با جنگ تقریباً محدود است. سناتور مک کین از بهایی که مردم در جنگ می پردازند مطلع است، بنابراین محتاط تر عمل خواهد کرد.
▪ نظرتان در مورد این جمله سناتور کلینتون که گفته اند اگر ایران به اسرائیل حمله کند، آن را از صحنه روزگار محو خواهد کرد، چیست؟
ـ سخنی ناشایست و غیرقابل قبول بود.
در سطح سیاست های چندجانبه، امریکا از سازمان ملل و اتحادیه اروپا در منزوی کردن ایران استفاده می کند. در زمینه سیاست های دوجانبه، تلاش می کند ایران را وارد مسائل عراق کند. عده یی معتقدند هنگامی که ایالات متحده به دنبال ایجاد مشکل برای کشوری است، چندجانبه عمل می کند، در حالی که در زمان حل مناقشه یی به سیاست های دوجانبه روی می آورد. نظر شما چیست؟
مساله دقیقاً شبیه بازی شطرنج است. در یک زمان دو بازی شطرنج در جریان است، یکی با شش بازیکن در یک طرف و دیگری تنها با یک بازیکن. ایالات متحده بازی با یک بازیکن را به دلیل ساده تر بودن انتخاب می کند.
دلیل طرح سوالم این بود که در سطح چندجانبه به عنوان مثال در سازمان ملل، امریکا برای مذاکره با ایران پیش شرط تعلیق غنی سازی اورانیوم را می گذارد، در حالی که در عراق برای مذاکره بدون پیش شرط آماده است.
من فکر می کنم زمانی که امریکا از مذاکرات بدون پیش شرط سر باز می زند، در واقع باعث تقلیل قدرت خود می شود. در دولت بوش، راه فرار از مذاکرات اتخاذ سیاست های چندجانبه است. در عین حال برای قراردادهای صلح نیاز به دخالت های چندجانبه است. همه کشورهای جهان باید درگیر این مساله شوند اما برای شروع باید با افراد همان کشور مذاکره کرد سپس آن را تا سطح جهانی گسترش داد.
▪ در سال ۲۰۰۶، انجمن ایران- امریکا پیشنهاد تشکیل گروه ۱«۶ را مطرح کرد؛ بر این اساس که گروه ۱«۵ کافی نیست و اینکه ایران نیز باید وارد مذاکرات شود به این معنی که پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل به همراه ایران و آلمان حضور داشته باشند. آیا شما با این پیشنهاد موافقید؟
ـ بله، من با معرفی ایران به عنوان کشوری که پتانسیل ایفای نقشی مهم در حل مسائل امنیتی و همکاری با جامعه جهانی در رسیدن به صلح را دارد، موافقم. برای معرفی، راه های مختلفی وجود دارد و شما به یکی از آنها اشاره کردید، اما این تنها راه نیست. همه چیز با آغاز مذاکرات مستقیم ما با ایران شروع می شود. بدون این مذاکرات حتی گروه ۱«۶ نیز راه به جایی نخواهد برد.
پس به عنوان حرف آخر تنها می توان گفت باید گفت وگو کنیم، سوال آخر؛ آیا مایلید پیامی برای مردم و ایران و انجمن ایران- امریکا بفرستید.
بسیاری از ما امریکایی ها، به عظمت فرهنگ پارسی و خدماتی که این فرهنگ در عرصه هنر، زبان، ادبیات، موسیقی، ریاضیات و سایر تلاش های بشر در سطح جهانی ارائه داده است، واقفیم.
برای ما، مطالعه تاریخ غنی و پر تنوع ایران و آشنایی با خصوصیاتی که شخصیت ایرانیان را می سازد، از اهمیت بالایی برخوردار است.
سپس خواهیم دانست مردانی که درباره شان خوانده ایم نه تنها ترسناک نیستند بلکه شگفت آورند. خطاب به دولت ایران می گویم؛ ایالات متحده، هم پیمان بالقوه مهمی برای ایران است و اینکه باید هرچه زودتر به اهمیت مشارکت های سودمند دوجانبه پی ببرد و شما هم در انجمن ایران - امریکا مانند گذشته، اندیشمندانه و سخت کار کنید تا به زودی به آرزویتان که روابط عادی ایران و امریکا است، برسید.
▪ آقای کوسینیچ از وقتی که برای گفت وگو در اختیار ما گذاشتید و از پاسخ های صریح و صادقانه شما بسیار متشکرم. امیدوارم به زودی شما را در ایران ملاقات کنم.
ـ من هم از شما متشکرم، بسیار مشتاقم به ایران سفر کنم و امیدوارم بحث ما سودمند واقع شده باشد و به زودی نتیجه دهد.
منبع : دیپلماسی ایرانی