شنبه, ۲۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 11 May, 2024
مجله ویستا

اندیشیدن به اممکن ها


اندیشیدن به اممکن ها
پس بدین ترتیب همه چیز ممکن بود. دخالت مالی وسیع دولت، به فراموشی سپردن محدودیت های توافق بین کشوری برای ثبات اقتصادی در اروپا. تسلیم بانک های مرکزی در مقابل وضعیت اضطراری ضرورت راه اندازی مجدد سیستم اقتصادی. زیر ذره بین بردن بهشت های مالیاتی. همه اینها امکان پذیر بود چرا که باید بانک ها را نجات داد. نزدیک به ۳۰ سال، در مقابل هر نوع خدشه دار کردن پایه های نظم لیبرالی مانندبهتر کردن شرایط زندگی اکثریت مردم، همیشه با پاسخی اینچنینی روبه رو می شدیم: همه اینها بسیار عقب مانده است؛ جهانی شدن قانون ماست؛ صندوق ها خالی است؛ بازار ها نمی پذیرند؛ آیا میدانی که دیوار برلین سقوط کرده است؟ و در فاصله ۳۰ سال، «اصلاحات» (رفرم ها) ادامه می یافت البته در جهت عکس. در راستای انقلابی محافظه کار که بخش های هر چه پرسودتر و سنگین تر اموال عمومی مانند خدمات عمومی خصوصی سازی شده را در خدمت سرمایه داری مالی قرار می داد تا آن را به یک ماشین «بهره دهی» برای سهامداران تبدیل کند. انقلابی در جهت مبادله آزاد که دستمزدها و حمایت اجتماعی را زیر ضربه می گرفت و ده ها میلیون نفر را مجبور می ساخت برای حفظ قدرت خرید خود به «سرمایه گذاری» (در بورس یا بیمه ها) روی آورند تا بدین ترتیب آموزش را برای خود امکان پذیر سازند و همچنین بتوانند در زمان بیماری از خدمات درمانی بهره برند یا به حقوق بازنشستگی دسترسی یابند. این کاهش حقوق ها و تکه تکه کردن حمایت اجتماعی باعث زایش ابعاد عظیمی از سرمایه داری مالی شد که خود او سپس در جهت تشدید بازهم بیشتر آن عمل کرد. چرا که به وجود آوردن ریسک باعث تشویق بیمه کردن علیه آن می شود. حباب دلال بازی از بخش مسکن استفاده کرد و آن را به محلی برای سرمایه گذاری تبدیل کرد. بی هیچ وقفه ای، تفکر بازار همچون یک بالون از گاز ایدئولوژیک باد شد و طرز فکرها بالاخره تغییر یافت و بیشتر فردگرا و حسابگر شد و کمتر همبسته. سقوط مالی سال ۲۰۰۸از این رو در درجه اول مشکلی تکنیکی نیست که بتوان آن را با معجون «اخلاق» یا پایان دادن به «زیاده روی» ها معالجه کرد. تمام یک سیستم است که فروپاشیده.از هم اکنون بسیاری می کوشند و امیدوارند که مجدداً آن را برپا ایستانند، شبکه بندی کنند، رنگ و جلا بخشند تا آنکه او بتواند دوباره فردا اعمال جنایتکارانه اش را علیه جامعه از سر گیرد. پزشکانی که در مقابل عوارض لیبرالیسم خود را حیرت زده نشان می دهند همان هایی هستند که داروهای تحریک کننده (بودجه ای، مالیاتی، مقرراتی و ایدئولوژیک) تجویز می کنند، نسخه هایی که بدون فکر به هزینه اش باید پیچیده شوند. چنین پزشکانی باید پیش از این خود را بی قابلیت ارزیابی می کردند. اما آنها می دانند که لشکری از سیاستمداران و رسانه ها در کار است تا گناه آنان را بشوید. اینچنین است که آقایان گوردون براون وزیر سابق اقتصاد دولتی که «استقلال» بانک انگلستان را به وی اعطا کرد، ژوزه مانوئل باروسو رئیس کمیسیون اروپایی که تنها دلمشغولی اش «رقابت» است، نیکلا سارکوزی طرفدار «سپر مالیاتی»، کار در روز تعطیل (یکشنبه) و خصوصی سازی پست درکارند تا مثلاً سرمایه داری را «بازسازی» کنند. غیبتی عجیب در این بزم هزیانی به چشم می خورد. عدم حضور چپ؟ همانی که همراه لیبرالیسم بود و عامل مقررات زدایی حوزه مالی در زمان ریاست جمهوری کلینتون، محدودکننده حقوق ها در دوران میتران قبل از آنکه در دوره لیونل ژوسپن و دومینیک استروس کان خصوصی سازی کند، همانی که حقوق بیکاری را در آلمان در دولت گرهارد شرودر تکه تکه کرد.
این چپ به نظر می رسد که تنها خواستش گذر کردن از «بحرانی» است که خود نیز در به وجود آوردن آن مسوولیت دارد. اما آن چپ دیگر چی؟ آیا او می تواند در دورانی اینچنینی به پروژه های کوچک اش که هرچند مفید اما حقیر و خردند،بچسبد مانند مالیات توبین۱، افزایش حداقل دستمزد، یک «برتون وودز»۲ جدید، یا جنگل هایی از توربین های بادی؟ در دهه های اقتصاد کنزی، راست لیبرال درباره «آنچه ناممکن به نظر می رسید»،اندیشید و از یک بحران بزرگ استفاده نمود تا آن را تحمیل نماید. از همان سال ۱۹۴۹، فردریش هایک پدر فکری این طرز فکر که رونالد ریگان و مارگارت تاچر فرزندان آنند، به خوبی آن را توضیح داده بود:« مهم ترین درسی که یک لیبرال واقعی باید از پیروزی سوسیالیست ها بگیرد جرات آنها در داشتن رویایی برای پدیداری جهانی نوین (اتوپی) است امری که هر روز آن چیزی را ممکن می سازد که تا اندکی پیش از آن ناممکن به نظر می رسید. »امروز چه کسی مبادله آزاد۳ را که قلب سیستم است زیر سوال می برد؟ آیا این حرف زیادی رویایی (اتوپیک) است؟ مگر نه آنکه امروز وقتی بحث نجات بانک هاست همه چیز ممکن می شود... .

ترجمه: شروین احمدی
پی نوشت ها:
-۱ مالیات توبین توسط نوبل اقتصاد جیمز توبین در سال ۱۹۲۷مطرح شد. این مالیات باید شامل تبادلات پولی بین المللی به میزان µ.° تا یک درصد شود و هدف از آن تخفیف دلال بازی های بورسی است.
-۲ برتون وودز اشاره به توافق های اقتصادی است که پس از جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۴خطوط اصلی سیستم مالی بین المللی را بنیان نهادند. هدف آنها سازماندهی پولی جهان و کمک به کشورهایی بود که در طی جنگ ویران شده بودند.
-۳در آگوست ۱۹۹۳، گاری بکر نوبل اقتصاد که دارای نظرات فوق افراطی نئولیبرالی است توضیح داده بود:«قوانین کار و حفاظت از محیط زیست در بسیاری از کشورهای پیشرفته افراطی شده اند. مبادله آزاد بعضی از این افراط ها را سرکوب کرده باعث می شود که آنها در مقابل کشورهای در حال رشد قابل رقابت باقی بمانند.»
منبع : روزنامه سرمایه