پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا


در ماگادان کسی پیر نمی‌شود (یادمانده‌های دکتر عطائ صفوی از اردوگاه‌های دایی یوسف)


در ماگادان کسی پیر نمی‌شود (یادمانده‌های دکتر عطائ صفوی از اردوگاه‌های دایی یوسف)
نویسنده : صفوی - عطائ‌الله
باهمکاری : فتح‌الله‌زاده - اتابک
ویراستار : فرهمندراد - شیوا
محل نشر : تهران
تاریخ نشر : ۱۳۸۳/۰۸/۰۹
رده دیویی : ۹۵۵.۰۸۲۰۹۲
قطع : رقعی
جلد : شومیز
تعداد صفحه : ۳۶۲
نوع اثر : تالیف
زبان کتاب : فارسی
شماره کنگره : DSR۱۵۲۸/ص۶د۴
نوبت چاپ : ۱
تیراژ : ۲۲۰۰
شابک : ۹۶۴-۳۸۰-۰۶۴-۴

این کتاب خاطرات یک ایرانی از زندان‌ها و اردوگاه‌های کار اجباری در سیبری شوروی (سابق) در زمان استالین است. این خاطرات در واقع نامه‌هایی هستند که نویسنده در سنین کهولت (75 سالگی, حدود سال 2002 میلادی به تدریج برای دوستش ـ اتابک فتح‌الله زاده ـ نوشته و سرگذشت خود را بازگو کرده است. گفتنی است این خاطرات در اصل برای استفاده در نگارش کتاب 'خانه دایی یوسف' روایت شده است. کتابی که در سال‌های اخیر چندین بار به چاپ رسیده است. نویسنده خاطرات در سال 1305 در شهرساری (شاهی) در خانواده‌ای نسبتا مرفه متولد شده است. در سنین جوانی در سال 1322 به سازمان جوانان حزب توده ساری می‌پیوندد. در سال 1326, در سن بیست سالگی, در پی چند حادثه, همراه دو تن از همفکران و دوستانش از ایران می‌گریزد و از طریق بندر ترکمن و خلیج حسینقلی, با پای پیاده وارد خاک شوروی سابق می‌شود. او در بدو ورود دستگیر, و به جرم عبور غیر قانونی از مرز, ابتدا به دو سال زندان با کار اجباری در اردوگاه‌های سیبری محکوم می‌گردد. به منطقه ماگادان در سیبری فرستاده می‌شود. پس از تحمل سختی‌های روحی و جسمی جانکاه, پس از مرگ استالین که هفت سال از دوران زندان نویسنده گذشته بود, وی بخشیده می‌شود و به او می‌گویند در مورد او اشتباه شده است. پس از ماجراهای زیادی, به دوشنبه در تاجیکستان می‌رود و در رشته پزشکی تحصیل می‌کند و پس از چند سال به جراح مشهوری تبدیل می‌شود. پس از ازدواج, سال‌های زیادی را در شوروی سپری می‌کند و سرانجام پس از 41 سال, در سال 1367 پس از مشقات زیادی به ایران بازمی‌گردد و در اینجا نیز با مشکلاتی روبرو می‌شود. نویسنده از ایرانیان دیگری نیز نام می‌برد که سرگذشتی شبیه او داشته‌اند. بخش عمده خاطرات را جزئیات تکان دهنده از زندگی طاقت‌فرسا و مادون انسانی در زندان‌های شوروی, رفتار وحشیانه ماموران, نقل و انتقال زندانیان در وضع غیر انسانی, زندگی و کار در سرمای بین 40 تا 60 درجه زیر صفر, فقدان حداقل امکانات زندگی و به طور کلی وضعیتی که رهایی از آن یا پشت سر گذاشتن آن در حکم معجزه بود. بخش دیگری از خاطرات را موقعیت زندگی ایرانیان مهاجر یا تبعیدی یا پناهنده شوروی سابق در تاجیکستان, ترکمنستان, قزاقستان, قفقاز, مسکو و سایر مناطق شوروی سابق تشکیل می‌دهند. در پایان عکس‌هایی از نویسنده و گروه دیگری از ایرانیان در سال‌های یاد شده چاپ شده است.