سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


راک و حافظ و مولانا؟ خنده دار است


راک و حافظ و مولانا؟ خنده دار است
در این یک سال و نیمی که از تشکیل گروهشان می‌گذرد، فقط توانسته‌اند دو بار کنسرت بدهند. دو باری که با این‌که برای روی فرم نگه داشتن یک گروه راک خیلی کم به نظر می‌رسد، اما آرزوی خیلی از گروه‌های حتی مطرح راک در شرایط فعلی بی‌کنسرتی است. MAD City آخرین کنسرتش را چند هفته قبل در دانشکده هنر در سالن فارابی برگزار کرد.
دو شب برنامه‌ای که با استقبال خیلی خوب مخاطبان روبه‌رو شد. هومن اژدری خواننده و سرپرست گروه، سام نظری نوازنده کیبورد، سینا گلمقانی نوازنده گیتار الکتریک، آرش گلشنی نوازنده گیتار الکتریک و محمد مرادی درامرز اعضای گروه MAD City هستند. هومن، سام و سینا به خاطر موسیقی‌شان، کارشان را از دست داده‌اند و مدت‌ها کارشان شده تمرین و تحقیق و آهنگ‌سازی آهنگ‌های راک. به همین دلیل در یک روز کاری فقط آنها توانستند به نمایندگی از طرف MAD City برای گفت‌وگو به دفتر چلچراغ بیایند. آنها ادعا می‌کنند عاشق موسیقی راک هستند و بعد از نوروز باز هم کنسرتی را در دانشکده هنر برگزار خواهند کرد.
▪ چرا MAD City؟
هومن: چرا نه؟ دقیقاً همین جایی است که در آن زندگی می‌کنیم. البته ما به دلایلی MAD City را «شهر شلوغ» ترجمه می‌کنیم نه «شهر دیوانه.» ما از همین آدم‌ها، فرهنگ‌ها و اتفاقات است که برای ساخت شعر و موسیقی‌مان استفاده می‌کنیم.
سینا: یعنی موسیقی‌مان در امتداد شهرمان است. با همان حال و هوا.
▪ اگر هم ترجمه خودتان را بپذیرم، ولی نمی‌توانم امتداد و حال و هوای موسیقی‌تان را با شلوغی شهر تهران مقایسه و قبول کنم. موسیقی‌تان چندان شلوغ نیست.
سام: باشد ولی نوع سازبندی و اجراهایمان این‌طور نیست. مثلاً در همین کنسرت اخیرمان در تالار فارابی دانشکده هنر، بخش دوم برنامه‌مان خیلی شلوغ و هیجانی‌تر بود. دقیقاً همان فضای شهر شلوغ و موسیقی راک.
▪ سبک کاری‌تان را راک دسته‌بندی می‌کنید؟
هومن: می‌گویند راک هستیم، ولی خود من چنین اسمی را روی گروهمان نمی‌گذارم، چون واقعاً تنوع سبک کاری داریم. هرچند قسمت و گرایش راک موسیقی‌مان بیشتر به چشم می‌آید، ولی ما در موسیقی MAD City آلترناتیو و سبک‌های دیگر را هم داریم.
▪ این راک داخلی که این‌قدر هم در ایران طرفدار تعصبی دارد، چقدر اصولی و استاندارد است؟ مثلاً خود شما تا چه حد راک را یاد گرفته‌اید یا تجربی کار کرده‌اید؟
هومن: واقعیت این است که استاد خاصی برای راک وجود ندارد. بیشتر بچه‌های راکر داخلی تجربی یاد گرفته‌اند. درباره خواندن هم استاد خوانندگی نداریم. این هم یکی دیگر از مشکلات سبک راک است. خود من بیشتر تجربی راک را یاد گرفته‌ام. درباره خواندن سبک راک هم با کسی آشنا شدم و کار کردم که خیلی‌خیلی در خواندن و موسیقی راک کمکم کرد. فقط نمی‌دانم می‌شود اسمش را نوشت یا نه؟
▪ چه کسی؟
هومن: فریدون فروغی.
▪ ولی فروغی که خواننده تخصصی راک نبود.
هومن: بلوزمن خیلی خوبی بود. ولی باز هم به مرحله‌ای رسیدم که خودم دنبال سبک‌های دیگر موسیقی رفتم تا پایه راک و موسیقی‌ام را تقویت کنم. مثلاً پیش محمدرضا صادقی رفتم و مدتی کلاسیک کار کردم. در نهایت هم آموخته‌های آن مدت را با تجربه‌های شخصی و لحن و تحریرهای مورد علاقه و من‌درآوردی خودم ترکیب کردم تا به موسیقی و خواندن خاص خودم در سبک راک رسیدم. ولی واقعاً استادی برای یادگیری تکنیک‌های راک نداریم، منظورم بیشتر به تجربی بودن راک امروز ایران است.
▪ می‌خواهی بگویی که موسیقی‌تان تقلیدی نیست؟
هومن: بالاخره هر چی باشد در ابتدای کار مجبوری بعضی‌ها را به عنوان الگوی کاری‌ات انتخاب کنی. مثلاً خود من خواندن و تحریرهای رونی جیمزدیو را خیلی دوست داشتم و هنوز هم دارم و سعی می‌کردم که مثل او بخوانم. ولی مدتی که گذشت همه سعی‌ام این شد که موسیقی‌ام مشخص و متعلق به خودم باشد.
▪ با این اوصاف وضعیت موسیقی راک ایران را چطور می‌بینید؟
هومن: فعلاً که خبری نیست و کسی کاری نمی‌کند. کسی هم به آن صورت اجرای کار و کنسرت نمی‌گذارد. کار راک سختی‌های خودش را برای کار کردن دارد.
▪ وضعیت راک کشورهای اطرافمان را چطور؟
سینا: خیلی خوب و عالی. البته کشوری که نیست، فقط ترکیه است که راک کار می‌کند و انصافاً هم کارشان خوب است، چون برایش وقت، فرصت و سرمایه و امکانات گذاشته‌اند.
سام: اتفاقاً چند روز پیش یکی از دوستانم کلیپ یکی از گروه‌های متال عرب را برایمان آورده بود. جالب و خنده‌دار بود. با لباس عربی همه گروه داشتند هوی‌متال می‌خواندند و ساز می‌زدند. منظورم این است که عرب‌ها هم کم‌کم دارند حرکت‌هایی در سبک‌های دیگر موسیقی انجام می‌دهند. هرچند اصلاً بهشان این سبک موسیقی‌ها نمی‌آید.
هومن: الان ترک‌ها روی موسیقی راک خیلی تمرکز کرده‌اند و جواب هم گرفته‌اند. دانشگاه و دانشکده اختصاصی سبک راک دارند. تا جایی پیشرفت کرده‌اند که سبکی مخصوص به خودشان به اسم turckish rock دارند و... البته همه کشورهای صاحب موسیقی، سبک راک دارند، ولی سطح کارشان فرق می‌کند. در اینجا هم راک خوب و قابل دفاع داریم، ولی چون آن‌طور که باید فعال نیستند، موسیقی‌شان بازتابی ندارد.
▪ تابستان بود که ما یک پرونده ویژه راک کار کردیم. در آنجا حرف اصلی بچه‌های راک و دودستگی‌ها در یک سؤال اساسی بود؛ اصلاً ما «راک ایرانی» داریم؟ نظر شما چیست؟
(هر سه‌شان با هم می‌گویند داریم.)
هومن: ویژگی‌اش هم همین است که نوازندگان و اجراکننده‌هایش ایرانی هستند و کلامش هم ایرانی است.
▪ اینها که شرط اصلی و کافی نیستند. از نظر ماهیت منظورم بود. یعنی نوعی از موسیقی راک را داریم که اگر در هر جای دنیا که شنیده شد، بگویند ویژگی شرقی یا حتی موسیقی ایرانی دارد؟ یا موسیقی راکمان همان Paste Copy- راک غربی است؟
هومن: مطمئناً copy paste نیست. چون ساخته ذهن یک ایرانی است.
سینا: صددرصد فرهنگ ایرانی در آن آهنگ‌ها وجود دارد.
▪ فرهنگ و ذهن و... با المان‌های خاص و ویژه یک سبک موسیقایی فرق می‌کند. مثلاً همین راک ترکیه را که مثال زدید، با این‌که راک است ولی تفاوتی با راک غربی دارد که باعث شده به عنوان شاخه‌ای از راک شناخته و تأیید شود.
هومن: منظورت را متوجه شدم. از خودمان مثال می‌زنم. خود من وقتی آهنگ می‌سازم سعی می‌کنم که اصلاً شبیه به آهنگ‌های اصیل و سنتی‌مان آهنگ نسازم و از فواصل، گام‌ها، کویرها و... موسیقی ایرانی استفاده نکنم. با وجود این‌که خیلی سعی می‌کنم چنین اتفاقی نیفتد و با این‌که موسیقی اصیل ایرانی اذیتم می‌کند و چندان رابطه و حسی خوبی نسبت بهش ندارم ولی باز هم در موسیقی‌ام خودش را نشان می‌دهد و معلوم است که این موسیقی و آهنگ را یک ایرانی ساخته است.
سام: حتی ما گروه‌های راک داخلی را داریم که انگلیسی می‌خوانند، ولی با وجود این‌که سعی کرده‌اند همه‌جوره راک غربی را اجرا کنند، ولی باز هم ایرانی بودنشان مشخص است.
▪ فکر می‌کنید این «مشخص بودن» به دلیل پایین بودن سطح و نداشتن انجام کار راک است که باعث می‌شود نتوانیم نوآوری کنیم و امضای آگاهانه‌مان روی راک ایرانی باشد؟
سینا: بحث سطح نیست. با امکاناتی که الان در اختیار بچه‌های راک است و با فرصتی که برای انجام کار به آنها داده می‌شود، راک ایرانی پیشرفت خوبی کرده است و چیزی کمتر از راک‌های کشورهای اطراف و حتی راک‌های شناخته‌شده ندارد.
▪ یعنی می‌خواهید بگویید الان می‌شود با اعتماد به نفس زیاد راک ایرانی را کنار یک راک مطرح خارجی گذاشت و ادعا کرد؟
سام: می‌شود. اگر امکاناتمان بیشتر از الان باشد ۱۰۰درصد. ذوق و نبوغ و استعداد خارق‌العاده ایرانی‌ها را نمی‌‌شود دست‌کم گرفت. کار چندین ساله آنها را هوش و استعداد ایرانی در مدت‌زمان بسیار کمی انجام می‌دهد.
هومن: اتفاقاً می‌خواستم درباره این بگویم که فرصتی برای محک زدن سبک راک داده نشده است و این موسیقی‌ای هنوز هویت واقعی خودش را در داخل پیدا نکرده است.
▪ خب درباره موسیقی که هویت خودش را در داخل پیدا نکرده و محک نخورده و... چطور ادعای مقایسه‌اش با راک‌های مطرح خارجی را دارید؟
هومن: به خاطر این‌که در بین موسیقی بچه‌های راک واقعاً موسیقی‌های خوبی می‌شناسم. موسیقی‌هایی که بدون امکانات، عالی ساخته شده‌اند، ولی فرصت معرفی و مطرح شدن و محک خوردن ندارند.
▪ مثلاً کدام موسیقی و گروه‌ها؟
سینا: بچه‌های گروه آوای مردمی، آرش رادان، اوهام و... واقعاً تعدادشان زیاد است.
▪ برسیم به گروه خودتان، تا جایی که می‌دانم همه کارهایتان را خودتان انجام می‌دهید.
سینا: واقعاً، ما گروهی هستیم که همه کارهایمان را مستقل و به تنهایی انجام می‌دهیم. از آهنگ‌سازی، شعر، تنظیم، نوازندگی، کنسرت‌گذاری، طراحی و... مثلاً کل آلبوممان را با ۳۴۰ هزار تومان جمع کردیم. آلبومی را که اگر کس دیگری می‌خواست انجام بدهد، بالای ۱۰ میلیون تومان هزینه برمی‌داشت.
ولی ما چون همه کارها را خودمان انجام می‌دهیم، قضیه این‌طور برایمان تمام می‌شود. شاید باورت نشود، ولی ما در ۱۰ ساعت استودیویی، چهار کار کامل را با همه سازهای آگوستیکمان ضبط می‌کنیم؛ کاری را که بالای ۱۰۰ ساعت وقت می‌برد. بی‌تعارف بخواهم بگویم، توانایی‌ ما و حرفه‌ای شدنمان با انجام این تیپ کارها مشخص می‌شود. قابل توجه اسپانسرها. (همه‌شان می‌خندند)
▪ مگر با وضعیت فعلی راک ایران، اسپانسر هم برایش پیدا می‌شود؟
هومن: متأسفانه اسپانسر راک نداریم. بعد و در حین کنسرتمان چند نفر اسپانسر به سراغمان آمد ولی توافق نکردیم. متأسفانه همه اسپانسرهایی که سراغ کار آمدند، همه‌شان دید پاپیولار داشتند. اولین سوالشان هم این بود که با اجرای خوب و سالن پر از جمعیت و استقبال خوبی که از برنامه‌تان شد، فکر می‌کنید آلبومتان هم می‌ترکاند؟ پولساز است و...؟ فضای راک و پاپ با هم فرق دارد. همین چند هفته قبل مگر خود تو آلبوم‌های ناامیدکننده مطرح پاپ از نظر فروش را ننوشتی؟ چرا اسپانسرها فقط و فقط باز هم سراغ آلبوم‌های پاپ می‌روند؟ مردم ما متأسفانه شهامت ریسک کردن ندارند و دوست دارند چیزهای تکراری و امتحان‌شده را باز هم امتحان کنند.
▪ مگر موسیقی راک موسیقی روز نیست و مدام در حال تغییر و به‌روز شدن، پس چطور است که بچه‌های راک سراغ شعرهای هزار سال قبل می‌روند؟
سام: البته ما که جزو این عده نیستیم، ولی بین اکثر بچه‌های راک استفاده از شعرهای حافظ و مولانا عادی و فراگیر شده است. دلیلش هم فکر می‌کنم همان حکایت «هلو برو تو گلو» باشد. بالاخره یک سری شعرهای مطرح از شاعران مطرح و جهانی است و وقتی روی ریتم کارشان می‌نشیند، برای استفاده از آنها مشتاق‌تر می‌شوند. ضمن این‌که چون موسیقی راک بسیار سخت مجوز می‌گیرد، به نظر من با شعر این شاعران موجه، می‌خواهند روند مجوز گرفتن موسیقی‌شان را هم راحت‌تر کنند.
▪ یعنی دلیل استفاده از شعرهای مولانا و حافظ را به این سادگی توجیه می‌کنید؟ فکر نمی‌کنید هیچ تفکری پشت این انتخاب باشد که اکثراً راکرهای داخلی به سراغشان می‌روند؟
هومن: حتی ساده‌‌تر از این است. بالاخره انتخاب یک شعر آماده ok شده خیلی راحت‌تر از گفتن شعر جدید است. ضمن این‌که در بیشتر موسیقی‌های راک شعر و موسیقی با هم تناسب ندارند. شعر یک چیز دیگر می‌گوید، موسیقی چیز دیگری می‌زند. ضمن این‌که درک کردن شعرهای حافظ و مولانا به این سادگی نیست. خلاصه این‌که فضای این بزرگان به درد کار راک نمی‌خورد.
▪ ولی همین حافظ و مولانا تجربه‌‌های بسیار موفق و بی‌تکراری در موسیقی راک داشته‌اند، مثل گروه اوهام. آنها را نمی‌شود نفی کرد.
هومن: اوهام اولین گروهی بود که راک اصولی کار کرد و خواست مجوز بگیرد و با شعرهای حافظ جلو آمد. ولی متأسفانه آنها هم چون نوآور بودند و خواستند فضای جدیدی را ارائه کنند، به مشکل برخوردند. به نظر من کاربرد شعر مولانا و حافظ در موسیقی سنتی خیلی بهتر است. ضمن این‌که اگر می‌خواهی راک کار کنی، باید راکری زندگی کنی.
▪ یعنی چه؟
سینا: یعنی باید فلسفه اصول و قواعد راک را بدانی و طبق آن کار و زندگی کنی.
▪ از دید شما موسیقی راک چه فلسفه، اصول و قواعدی دارد؟
هومن: باید به دهه ۷۰ بروی. بدانی چه اتفاق و پشتوانه‌ای پشت سر موسیقی راک بوده، چه حرکت‌های اجتماعی، انسانی، فرهنگی بزرگی به واسطه موسیقی راک شکل گرفته است و... وقتی راکری زندگی کردی، آن وقت می‌توانی شعر راک بگویی، موسیقی راک بسازی و... چون در آن فضا زندگی کرده‌ای. یک مثال ساده‌تر؛ اگر یک خارجی هم بخواهد موسیقی اصیل ایرانی کار کند، باید فلسفه و قواعد و اصول آن را بداند. باید از عرفان آگاهی داشته باشد، نوع زندگی و آداب موسیقی و موسیقیدانان موسیقی اصیل را بشناسد. فضای اجرا و حتی نوع نشستن موزیسین‌های موسیقی سنتی را بداند و...
▪ خب اینها چه ربطی به شعر حافظ و مولانا دارد؟
هومن: منظورم این است که داستان راک با شعرها و اندیشه حافظ و مولانا کلی تفاوت دارد. شعرهای حافظ و مولانا شعرهای سنگین و معناگرای ثقیل و ادبی هستند که هر کسی نمی‌تواند متوجه شود. هر کس هم به دلیل همین سنگینی ادبی و چندپهلو بودنشان، برداشتی متفاوت از آنها دارد. در صورتی که کلام موسیقی راک کلامی سهل‌الوصول و ساده است که همه متوجه می‌شوند. یک مکانیک را می‌توانی ببینی که در حال زمزمه کردن یک آهنگ راک کارش را انجام می‌دهد و به راحتی معنی‌اش را متوجه می‌شود و شعرش را حفظ کرده است.
سام: در راک باید خیلی ساده و رو‌ حرف زد و کلامش را هم باید بتوان به سادگی حفظ کرد، به طوری که برای همه قشرهای جامعه قابل درک باشد. شعر حافظ و مولانا را از روی کاغذ به سختی می‌شود خواند، چه برسد به این‌که با موسیقی بخوانی و معنی‌اش هم به سادگی قابل فهم باشد. این تضاد مهم این دو مقوله با هم است.
▪ من از حرفتان این‌طور نتیجه می‌گیرم که بچه‌های راکری که با شعرهای حافظ و مولانا کار کرده و موفق هم شده‌اند، از فلسفه راک اطلاعی ندارند.
هومن: من و ما چنین منظوری نداریم. انجام موسیقی راک با شعرهای حافظ و مولانا بسیار ساده‌تر از این است که خود آدم شعری اختصاصی برای موسیقی‌اش با طرز تفکرات خودش و راک بگوید. چرا کارهای راکی مثل اوهام و فرشید اعرابی و... همه‌گیر نشده و عامه مردم آنها را نشنیده‌اند. چون سخت و تا حدودی غیرقابل فهم هستند و سخت می‌شود حفظشان کرد.
سینا: ما از اتفاقات روزمره‌مان، از مشکلات عاطفی، مالی، اجتماعی و... شعر می‌گوییم. شاید دلیل این‌که موفق بوده‌ایم و در کنسرتمان همه مخاطبان، همراه هومن که روی استیج آهنگ‌ها را می‌خواند، می‌خوانند و آنها را حفظ هستند، همین ساده، امروزی و واقعی بودن شعرهایمان باشد.
سام: ما دقیقاً آن‌چه را که زندگی می‌کنیم می‌سازیم و می‌خوانیم. همین.
نویسنده : رسول ترابی
منبع : چلچراغ