جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

« تحلیلی بر ژئو پلیتیک کانونهای بحران زا در منطقه خلیج فارس »


« تحلیلی بر ژئو پلیتیک کانونهای بحران زا در منطقه خلیج فارس »
تاریخ بحران از زمان ظهور انسان متفکر آغاز شده است. نیاز انسان به منابع وحس فطری قلمرو خواهی باعث ایجاد تنش وبحران گشته و تقریباْ اکثر جنگها از یک حالت برزخ بحرانی گذشته اند.
بعد از جنگ سرد وتغییر در استراتژی کشورها و میل به اقتصاد محوری بار دیگر بر اهمیت منطقه خلیج فارس افزوده است. وجود منابع سرشار انرژی در کنار ساختار حکومتی سنتی و یدوی آنها بحرانهایی را در منطقه ایجاد کرده است. برای اینکه بتوانیم تحلیلی صحیح از بحران ها ارائه نمائیم ناگزیر باید کانونهای بحران را شناسائی نمائیم.
در این مقاله سعی شده است ضمن تعریف بحران و معرفی منشاء بحرانها ، کانونهای بحران را نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
● مقدمه:
شاید به جرأت بتوان قرن بیست ویک را قرن تحولات غیر قا بل پیش بینی نامید، تحولاتی که باعث بحرانهای زیادی در جهان شده است. ریشه بحران را می توان از زمان ظهور انسان متفکر دانست(رضایی،۱۳۷۵،مقدمه) زیرا قلمروهایی را برای حفظ منافع خود ایجاد نموده است و گاهی برای بدست آوردن منافع بیشتر، بر قلمرو خود افزوده اند که این امر باعث تنشهای زیادی شده است، اکثر مناطق جهان دستخوش بحران شده اندو تقریباْ اکثر جنگ های به وقوع پیوسته در جهان از یک حالت برزخ بحرانی گذشته اند.
دولتها در رویارویی با چالشهای داخلی و خارجی درگیر تلاش مداوم برای سیطره خود بر قلمروی ملی هستند.(مویر-۱۳۷۹-ص۱۹۹)نیاز کشورهای صنعتی به منافع انرژی و مواد خام صنعتی از یک سو و نیاز به داشتن بازار فروش از سوی دیگر برخی مناطق از جهان را دچار بحران می سازد، منطقه استراتژیک خلیج فارس هر دو ویژگی فوق را داراست بنابراین این منطقه دارای اهمیت بسیار زیادی می باشد و هر تحولی در این منطقه کل جهان را دچار تنش و بحران می سازد.
بررسی بحران ها بدون شناخت کانونهای بحران زا امکان پذیر نمی باشد و هر بحرانی دارای منشاء و کانونی هستندکه برای حل بحران باید به صورت ریشه ای عمل نمود.
لازم به توضیح است که سئو الاتی برای پژوهشگر مطرح است که برای نفسیرموضوع مورد بحث پاسخ به آنها اجتناب نا پذیر است که این سئوالات عبارتند از:
۱) بحران چیست؟
۲) بحرانهای موجود در منطقه از کدام نوع هستند؟
۳) کانونهای بحران زا در منطقه کدامند؟
▪ تعریف و مفهوم بحران:
ریشه بحران از واژه «Crisis» در معنای جور کردن، قضاوت، لحظه حساس مشاجره گرفته شده است. بحران به معنای تغییر ناگهانی است که در جریان یک بیماری پدید می آیدو صفت ویژه آن حالت وخامت است.(بیرو- ۱۳۷۰- ص۷۳)
از نظر برداشت عمومی ، بحران عبارتست از بوجود آمدن شرایط غیر معمول یا غیر متعارف در روند حرکت یک سیستم، به بیان دیگر« بحران وضعیتی است نا پایدار که در آن تغییر ناگهانی در یک یا چند قسمت از عناصر متغییر نظم موجود ایجاد می گردد.» معمولاْ بحران را مترادف«درگیری» نیز بکار می برند، پدیده درگیری عبارت از کنش و واکنشهای آشکار و قهری گروههای رقیب می باشد. این تعریف هرگونه آشوب سیاسی، شورش وجنگ را در بر می گیرد ولی مفهوم بحران «بین المللی» در آن کمتر به چشم می خورد اما به هر حال یک بحران بین المللی را می توان به عنوان تغییر وضعیتی تعریف کرد که با دو شرط اساسی همراه است: دگرگونی در نوع و شدت کنشها و واکنشها میان دو یا چند رقیب، همراه با احتمال درگیری نظامی.(حیدری- ۱۳۷۲- ص۴۲)
ریچارد ندلیبو معتقد است که یک بحران بین المللی بر اساس سه معیار عملیاتی تعریف می شود:
۱) احساس تهدید برای منافع ملموس ملی، شهرت چانه زنی کشور وتوانایی رهبران آن برای باقی ماندن در قدرت.
۲) ادراک سیاستمداران دایر بر اینکه اقدامات اتخاذ شده برای مقابله با تهدید، امکان جنگ را افزایش می دهد.
۳) احساس تنگنای زمانی برای پاسخ دادن به موقعیت بحرانی.(دوئرتی، فالتزاگراف- ۱۳۷۲-ص۷۴۸)
بر اساس شرایط عمومی بحرانها از دیدگاه روش تصمیم گیری ، سه عامل مهم را می توان بیان داشت که عبارتند از: تهدید، زمان و غافلگیری. با توجه به این عوامل هشت گروه از بحرانها را می توان تعریف نمود:(حیدری-۱۳۷۲-ص۴۳)
▪ مکعب بحران:
A) وضعیت کاملاْ بحرانی(Crisis situation) تهدید شدید، زمان تصمیم گیری کوتاه، حادثه غافلگیر کننده است.
B) وضعیت نو ظهور(Innovatial situation) تهدید شدید، زمان بلند، حادثه غافلگیر کننده است.
C) وضعیت کند(Inertial situation) تهدید ضعیف، زمان زیاد، موضوع غافلگیر کننده است.
D) وضعیت ویژه یا موردی(Cricumstantial situation)تهدید ضعیف، زمان کوتاه، غافلگیر کننده است.
E) وضعیت انعکاسی(Retlexive situation) تهدید شدید، زمان کوتاه، وضعیت پیش بینی شده است.
F) وضعیت عمدی(Deliberative situoation) تهدید شدید، زمان بلند، وضعیت پیش بینی شده است.
G) وضعیت عادی(Routinised situation)تهدید ضعیف، زمان بلند، وضعیت پیش بینی شده است.
H) وضعیت اداری(Administrative situation)تهدید ضعیف، زمان کوتاه، وضعیت پیش بینی شده است.
بحرانها معمولاْدرفضاهای جغرافیایی شکل می گیردو به آن فضاها«منطقه بحران»گفته می شود( احمدی- ۱۳۸۴-ص۳)
▪ منشاء بحران:
برای بررسی و تحلیل هرگونه بحران ابتدا باید منشاء آن را شناخت. بایندر و همکارانش به وضوح متذکر می شوند که بحرانها در نتیجه بروز تناقض بین نشانگان سه گانه توسعه یعنی برابری فرهنگی، ظرفیت اقتصادی،انفکاک اجتماعی ایجاد میشود.(سیف زاده- ۱۳۷۳-ص۱۷۴) بحران ها معمولاْریشه تاریخی نیزدارند و زمانی بوجود می آید که قلمرو حاکمیت دچار اخلال و چالش گردد، محدوده قلمروحاکمیت بسیار وسیعتراز مرزهای بین المللی شناخته شده آن دولت است وعلاوه بر محدوده های داخل یک کشور، کشتی ها، هواپیماها، سرزمین های اشغال شده و حتی سفارتخانه های آن دولت را نیز شامل می شود.(بردلی- ۱۹۶۳-ص۲۲۲) بطور کلی بحران ها را از نظر ماهیت می توان به دو دسته کلی تقسیم نمود:
الف) بحرانهای بین المللی
ـ بحرانهای سرزمینی.
ـ بحرانهای منابع (اقتصادی).
ب) بحرانهای داخلی
ـ بحرانهای سیاسی.
بحرانهای بین المللی عبارت است از شرایط غیر متعارفی که در چارچوب روابط بین دو یا چند کشور روی می دهد.(حیدری-۱۳۷۲-ص۴۳)
▪ بحرانهای سرزمینی:
در بحرانهای سرزمینی اختلافات مرزی مورد نظر می باشدو مرزها به سه دسته مرزهای هوایی،زمینی و دریایی تقسیم می شود که در این اختلافات مرز دریایی و زمینی بیش از هوایی است. اگر نگاهی به تاریخ کشور سازی، بعد از جنگ جهانی اول در منطقه خلیج فارس داشته باشیم بدون اغراق می توانیم به این نتیجه برسیم که کلیه کشورهای حوزه خلیج فارس با یکدیگر اختلافات سرزمینی دارند.اثرات این بحرانها را می توانیم در جنگهای بین کشورهای حوزه خلیج مشاهده کنیم.
برخی از اختلافات سرزمینی بر سر مرزهاست و همانطور که روشن است مرز عامل جدا ساز میان دو واحد سیاسی است مرزها بطور کلی به سه قسم مرزهای خشکی و دریایی وهوایی تقسیم می شوند. ازنظر ماهیتی چهار نوع مرز وجود دارد که عبارت است از :
۱) مرزهای یپش از سکونت یا پیشتاز ۲)مرزهای تطبیقی ۳)مرزهای تحمیلی ۴)مرزهای متروکه (میرحیدر- ۱۳۷۸-ص۱۶۹)در این زمینه اس .بی. جونز مدعی است که «مرز مانند پوست انسان می تواند بیمار باشدو یا حاکی از بیماریهای درونی باشد»در منطقه خلیج فارس لحاظ وضعیت عقب ماندگی کشورها و همچنین ترسیم نا مطلوب مرزها توسط قدرتهای بزرگ هردو بیماری درآن وجود دارد.(روشندل،سیف زاده، ۱۳۸۲،ص۵۹)در مرزهای فرهنگی نیز مشکلاتی وجود دارد، تقریباْ در هرنوع مرز فرهنگی نیز اصطحکاک هایی می تواند ایجاد شود.(عزتی-۱۳۸۰-ص۹۵) اختلافات سرزمینی در بعضی مواقع چنان حاد می گرددکه جنگ نیز به آ‎ن نمی تواند خاتمه ببخشدو در برخی دیگر از موارد مسئله نسبتاْ خاموش و سرد بنظر می رسد که البته آن نیز به معنی آن نخواهد بود که مسئله فوق حل شده است بلکه باید در انتظار شعله ور شدن آن بود. پس از کشف نفت در منطقه و منابع انرژی از یک سو و تجمع اقوام و مذاهب گوناگون بر این اختلافات دامن زده است.آنچه که مسلم است تعیین مرزها توسط دولتهای استعمارگردریچه ای را برای دخالتهای آینده آنها فراهم ساخته و رد پای آنها دیده می شود. دولت بریتانیای کبیر در ژانویه ۱۹۶۸ تصمیم باز پس خواندن نیروهای خود را از خلیج فارس اعلام کردو کشورهای منطقه همکاری مشترک را در میان خود توسعه دادند و این همکاری آنها را قادر می ساخت خلاء بالقوه در حال ظهور ناشی از خروج بریتانیاییها را پر کنند. برای نیل به این مقصود، حل وفصل باقیمانده اختلافات سرزمینی و مرزی بویژه در بخشهای دریای نزدیک به سواحل خلیج فارس که اکتشاف و استخراج حوزه های نفتی جدید در آنها به سرعت در حال گسترش بود، به یک ضرورت تبدیل شد.(زین العابدین-۱۳۸۳-ص۱۶۸)
▪ بحران منابع:
معمولاْبر سر استفاده از چاههای نفت و گاز، معادن و آب رودخانه ها ایجاد می شود. توجه به جایگاه خاص انرژی در منطقه خلیج فارس و اختلافات مرزی موجود در آن بحران منابع اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است. بطور قطع زمانیکه کشورهای حوزه خلیج فارس را همراه اختلافات سرزمینی متصور هستیم بحران منابع وجود خواهد داشت و باعث ایجاد تنش و بحران در منطقه می شود، در برخی موارد این بحرانها حاد بوده اند اما به مرور زمان نسبتاْ خاموش بنظر می رسند. با توجه به تحولات قرن حاضر و تغییر در استراتژی کشور ها به سوی اقتصادمحوری اختلافات بر سر بهره برداری از منابع انرژی همچنان ادامه خواهد داشت.
▪ بحرانهای سیاسی:
در نظری اجمالی به بحرانهای سیاسی متوجه این موضوع خواهیم شد که ریشه این بحرانها در آداب،رسوم، تاریخ وساختار حکومت آنها می باشد.بدون شک تمامی کشورهای منطقه خلیج فارس به نوعی دچار بحرانهای سیاسی هستند.
بحرانهای سیاسی از نظر ماهیت و جنس از دیدگاه جغرافیدانان سیاسی عبارتند از:
۱) بحران هویت،
۲) بحران مشروعیت،
۳) بحران مشارکت،
۴) بحران توزیع
الف) بحران هویت:
هویت فرآیند ساخته شدن معنا بر پایه یک ویژگی فرهنگی یا یک دسته ویژگیهای فرهنگی که بر دیگر منابع معنایآن دلالت می کند، می داند.(کاستلز-۱۳۸۰- ص۱) از دیدگاه کاربردی هویت به معنی چه کسی بودن است اینکه یک فرد یا یک گروه انسانی خود را چگونه می شناسد و می خواهد چگونه بشناساندویا چگونه شناخته شود، هویت پاسخی به نیازطبیعی انسان برای شناساندن خود به یک سلسله عناصر و پدیده های فرهنگی،تاریخی و جغرافیایی است.(پولاب-۱۳۸۴-ص۶)در تحلیل بحرانها هویت ملی مورد توجه می باشد. اولین و مهمترین بحران بنیادی به چگونگی نیل یک جامعه به یک هویت مشترکمربوط می شود. مردم در یک دولت ملی جدید باید به سرزمین خود نوعی علقه وفاداری داشته باشند. هر فرد باید اقدام خود را در جهت ارتقای این هویت مشترک برنامه ریزی و تنظیم کند. مرز جغرافیایی حوزه عمل این اقدام را معین می کند.(سیف زاده-۱۳۷۳-ص۱۷۳)زمانی می توانیم یک کشور را دارای بحران هویت متصور باشیم که آن جامعه از حالتی به حالت دیگر در حال گذار باشد به عبارت دیگر فرهنگی جدید بر هویت قبلی آن افزوده می گردد. مسلماْ میزان این بحران متفاوت خواهد بود ودارای شدت ویا ضعف می باشد.
ب) بحران مشروعیت:
بحران مشروعیت زمانی مطرح می گردد که دولت حاکمه و یا به عبارت دیگر حکومت بر خواسته عمومی مردم بنا نشده باشد، به عبارت دیگر حکومت از دید مردم آن کشور مشروع نباشد. اکثر کشورهای حوزه خلیج فارس به نوعی دچار این بحران هستند.
در واقع کشورهایی که بر اساس رژیم دموکراسی شکل گرفته باشند از مقبولیت عمومی در میان ملت خود بر خوردار هستندو کشورهایی که دموکرات نیستند با اعمال فشار مقبولیت خود را در لایه های مختلف جامعه تحمیل می کنند.
ج) بحران مشارکت:
منظور از مشارکت این است که مردم عملاْ در سرنوشت کشورشان نقش فعال داشته باشند، و در صورت عدم مشارکت مردمی آن کشور به مرور دچار بحران مشارکت می گردد این بحرانها در کشورهایی که دارای حکومتی اولیگارشی و سنتی و اقتدار گرا هستند قابل رویت می باشد. بنظر می رسد کشورهایی که مشارکت مردمی را به همراه نداشته باشد دیر یا زود بحران حادی را سپری می نماید.ایران، وعراق به تازگی بعد ازبراندازی حکومت صدام وکویت نیز به نوعی وارد تحولات جدید شده اندو تا حدودی حساب خود را از سایر کشورهای منطقه جدا ساخته اند.
د) بحران توزیع:
منظورازبحران توزیع، اشاره به وضعیتی است که چگونگی قدرت حکومت رادرتأثیر گذاری بر نحوه توزیع کالاها و خدمات و ارزشهای حاکم بر جامعه نشان می دهد.(روشندل،سیف زاده-۱۳۸۲-ص۱۱۲) زمانی می توانیم یک حکومت را فاقد چنین بحرانی بدانیم که آن حکومت در تنظیم فرآیند بحران زدایی در بستر مسایل اقتصادی موفق بوده است. پیدایش احزاب چپ افراطی در هر کشور، حاکی از بروز نارضایتی از وضعیت اقتصادی است.
● تحلیل نهایی و چشم انداز آینده :
بی ثباتی و برخورد در جهان سوم، که کشورهای منطقه خلیج فارس نیز از آن دسته هستند، یکی از مسائل حائز اهمیت در امنیت بین المللی در دوران پس از جنگ سرد محسوب می شوند. تعداد منازعات در جهان سوم، به هیچ وجه قابل مقایسه با منزعات در جهان توسعه یافته نمی باشد. براساس یک بررسی ، بین سالهای ۱۹۴۵تا۱۹۸۶، ۱۲۷ جنگ حائز اهمیت رخ داده که تنها ۲مورد در اروپا،۲۶ مورد در آمریکای لاتین،۲۴مورد در خاور میانه و ۴۴مورد در آسیا بوده است. طبق این بررسی،۹۸ درصد از برخورد ها در جهان سوم رخ داده است.(سیمبر-۱۳۷۳-ص۶۸)آنچه مسلم است کشورهای منطقه خلیج فارس عموماْ دارای ساختار حکومتی سنتی هستند و در مسائل کشور سازی یکی از مهمترین پارامترها که مرز می باشد، نادیده گرفته شده است و اختلافات سرزمینی سابقه طولانی دارد، بعد از جنگ سردو تغییر در استراتژی کشورها به سمت اقتصاد محوری، نیاز به منایع انرژی اهمیت زیادی پیدا کرده است، وجود این منابع در این منطقه موقعیتی استراتژیکی به آن بخشیده است و هر گونه چالشی در نحوه توزیع انرژی، جامعه جهانی را با بحران مواجه می سازد که این قضیه امنیت همه جانبه ای را می طلبد، آنچه مسلم است اکثر بحرانهای معرفی شده در منطقه خلیج فارس وجود دارد و کانون بحران در منطقه به شمار می روند به عبارت دیگر بحران بصورت بالقوه در منطقه وجود دارد و کشوری موفق است که راه حل مناسبی را پیش روی خود قرار دهدو از عامل کرونوپلیتیک غافل نباشد.
کرونو پلیتیک گویای دشواریهای سیاسی است که نظام تصمیم گیری بویژه در حوزه سیاست خارجی باآن روبروست بدلیل سرعت بالای پدیده ای وتصمیم گیریهای سیاسی، نظامهای سیاسی اگر نتوانند خود را با چنین تحولات شگرف تطبیق دهند، حداقل با سه بحران مواجه خواهند شد:
۱)بی تصمیمی
۲)چند تصمیمی
۳)تناقض تصمیم گیری(بیات-۱۳۸۵-ص۴۹۲)
بنابراین داشتن راه حل های مناسب و از قبل پیش بینی شده باعث می شود که نظامهای سیاسی از عنصر زمان در کاهش تهدید استفاده نمایند.
نظامهای سیاسی باید هرچه سریعتر راه حل هایی دز مورد تعیین حدود مرزهای دریایی و حل وفصل اختلافات سرزمینی ناشی از آن، حرکت آرام به سوی دموکراسی و جدایی از بحرانهایی که در طول مقاله به آن اشاره گردید در سایه همگرایی منطقه ای بسیار حائذ اهمیت می باشد.
عده ای نیز بر این عقیده هستند که بدلیل نفوذ ابر قدرتها دور نمای صلح نیز در این منطقه چندان امید بخش به نظر نمی رسدو پیش بینی می شود که با توجه به اوضاع و احوال، و تحولات ژئو پلیتیکی و ژئو استراتژیکی اخیر،منطقه حساس خاور میانه همچنان هسته اصلی بحران باقی بماند.(کاظمی-۱۳۷۰-ص۱۰۲) آشفتگی های موجود در جهان، ناآرامی ها و گسیختگی های موقتی نیست که ایالات متحده از وجود آنها سود ببرد. این آشفتگی ها ،بیانگر تحول گریز ناپذیر نظم بین المللی است.(کسینجر-۱۳۸۱-ص۱۶) بحرانها همیشه تابعی از عوامل مختلف بوده و تا مادامی که یک کشور آماده پذیرش شرایط جدید نباشند شرایط بین المللی به تنهایی نمی تواند ساختار حکومتی را متحول سازد، آنچه که مسلم است در فرآیند نظام ژئوپلیتیک جهانی، بازیگران بی شماری نقش آفرین بوده و به بحران دامن میزنند البته نیاز به انرژی نگرانیهایی را در میان کشورها ایجاد کرده است که کشورهای مقتدرتر رابه سوی ارژی هسته ای سوق داده است وکشورهای دارای تکنولوژی آن را متمایز از سایر کشورها ساخته است و به آن کشورها این امکان را بخشیده است تا در مقابل نقش آفرینی بازیگران جهانی، نقشی قابل تعمق را ایفا نمایند و ایران اولین کشور منطقه است که به این فن آوری دست پیدا کرده است.ازسوی دیگر عده ای براین عقیده هستند که تا زمانی که از انرژی هسته ای استفاده صلح آمیز نشود و تا زمانیکه سلاحهای هسته ای در جهان وجود دارد خطر جنگ هسته ای و اثرات هولناک آن به صورت وقوع زمستان هسته ای و در پی آن تابستان هسته ای ویرانگر به هیچ وجه بر طرف نشده است.(غازی-۱۳۸۵-ص۵۴۹) که این فرآیند خود بحرانی جدی را فراهم می سازد ولی کشور ایران به عنوان اولین کشور منطقع خلیج فارس بارها وبارها اعلام نموده است که از این تکنولوژی در راه صلح آمیز استفاده می نماید و از این راه سعی در اعتمادسازی را دارد.
منابع:
۱)بیرو-آلن، فرهنگ علوم اجتماعی،ترجمه دکتر باقر ساروخانی،انتشارات کیهان، سال ۱۳۷۰
۲)دوئرتی،جیمز و فالتزاگراف،رابرتنظریه های متعارض در روابط بین الملل،ترجمه علیرضا طیب،وحید بزرگی،نشر قومس سال ۱۳۷۲.
۳)میر حیدر-دره ، مبانی جغرافیای سیاسی،انتشارات سمت، سال ۱۳۷۱.
۴)حیدری-غلامحسن، مجله اطلاعات سیاسی،اقتصادی، شماره۵و۶ سال ۱۳۷۲.
۵)روشندل،جلیل وسیف زاده،حسین، تعارضات ساختاری در منطقه خلیج فارس،مرکز پژوهشهای استراتژیک خاور میانه، سال ۱۳۸۲.
۶)بیات-محبوبه، کرونوپلیتیک:بعد جدیدی از جغرافیا،مجموعه مقالات اولین همایش جغرافیا در قرن ۲۱، دانشگاه آزاد واحد نجف آباد، سال ۱۳۸۵.
۷)غازی-ایران،زمستان هسته ای ،مجموعه مقالات اولین همایش جغرافیا در قرن۲۱ دانشگاه آزاد واحد نجف آباد سال ۱۳۸۵.
۸) رضایی-ناصر،بررسی کانونهای بحران درجغرافیای سیاسی،پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه آراد واحد تهران مرکزی سال ۱۳۷۵
۹)پولاب-شهره،هویت مکانی در جغرافیای سیاسی،روزنامه شرق به تاریخ ۱/۴/۸۴.
۱۰)احمدی دهکاء-فریبرز، تحلیل ژئو پلیتیکی بحرانها در منطقه خلیج فارس،خبرگزاری دانشجویان ایران به تاریخ ۱۴/۴/۸۴ .
۱۱)سیمبر-رضا، برخورد های منطقه ای در جهان سوم و پایان جنگ سرد- مجله اطلاعات سیاسی، اقتصادی- موسسه اطلاعات-آذر و دی شماره۷۸و۷۷، سال ۱۳۷۳.
۱۲)کاظمی-سید علی اصغر،مدیریت بحرانهای بین المللی- دفتر نشر فرهنگ اسلامی،سال ۱۳۷۰.
۱۳)کسینجر-هنری، دیپلماسی آمریکا در قرن ۲۱- ترجمه ابواقاسم راه چمنی –انتشارات ابرار معاصر، سال ۱۳۸۱.
۱۴)مویر- ریچارد، درآمدی نو بر جغرافیای سیاسی-ترجمه دره میرحیدر،رحیم صفوی- انتشارات سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، سال ۱۳۷۹.
۱۵)عزتی-عزت اله،ژئو پلیتیک در قرن ۲۱-انتشارات سمت، سال ۱۳۸۰.
۱۶)کاستلز-ایمانوئل،عصر اطلاعات جلد دوم-انتشارات طرح نو، سال ۱۳۸۰.
۱۷)زین العابدین- یوسف، جغرافیای سیاسی و مدیریت دریاها، رساله دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، سال ۱۳۸۳.
۱۸) سیف زاده- حسین، نظریه های مختلف درباره راههای گوناگون نوسازی و دگرگونی سیاسی، نشر قومس، سال ۱۳۷۳(چاپ دوم).
۱۹)J.L.Briedly. The low of the Nations (Sixth Edition:New york and oxford. Oxford univer sity press. ۱۹۶۳) p۲۲۲.
فریبرز احمدی دهکاء
فریبرز احمدی دهکاء- دانشجوی دکترای تخصصی جغرافیای سیاسی
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحغیغات- ۰۹۱۲۲۲۴۱۲۹۹