سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

شام در ساعت هشت - DINNER AT EIGHT


شام در ساعت هشت - DINNER AT EIGHT
سال تولید : ۱۹۳۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : مترو ـ گلدوین ـ مایر
کارگردان : جرج کیوکر
فیلمنامه‌نویس : فرانسس ماریون و هرمن منکه‌ویتس و دانلد آگدن استوارت، بر مبنای نمایشنامه‌ای نوشته جرج کافمن و ادنا فریر
فیلمبردار : ویلیام دانیلز
آهنگساز(موسیقی متن) : ویلیام آکست
هنرپیشگان : مری درسلر، جان باریمور، والاس بیری، جین هارلو، لایونل باریمور، لی تریسی، ادموند لو، بیلی برک، مج اوانز و جین هرشولت
نوع فیلم : سیاه و سفید، ۱۱۳ دقیقه


ـ قرار است مهمانی شامی در خانه "آلیور جردن" (لایونل باریمور) به افتخار یک لرد انگلیسی و بانویش برپا شود. "خانم جردن" (برک) به دعوت مهمان‌ها می‌پردازد و تماشاگر نگاهی به جنبه‌های خصوصی زندگی آنان می‌اندازد: "کارلوتا ونس" (درسلر)، بازیگری ورشکسته است که سال‌ها طرف توجه "آلیور" بوده و اینک از دوستان او است؛ "لاری رنو" (جان باریمور)، بازیگری دیگر که به انتهاء دوران کاری‌اش رسیده است، آه در بساط ندارد و تنها پناهش نوش‌خواری است و عشق شدید و پرشور "پالا" (اوانز)، دختر خانواده "جردن"، را برانگیخته است؛ "دان پاکارد" (بیری) تاجر فرصت‌طلبی است که می‌خواهد از کسادی وضع خط کشتیرانی پرسابقه متعلق به "خانواده جردن" بهره‌برداری و آن را به بهائی ارزان تصاحب کند؛ همسر موطلائی و لوس و خودمحور او، "کیتی" (هارلو) شوهرش را به هیچ می‌گیرد و سر و سری با "دکتر تالبوت" (لو)دارد، پزشکی خوش‌نام که همسرش صبورانه شاهد سبک‌سری‌های او بوده است و سرانجام خود "آلیور جردن" که از تنگی عروق قلب رنج می‌برد اما همسر معاشرتی‌اش به او کم‌توجهی نشان می‌دهد. مهمانی شام برگزار می‌شود، در حالی‌که لرد انگلیسی در آن حضور نیافته است و "رنو" در اتاق هتل خودکشی کرده است...
ـ نمونه باشکوهی از کمدی/درام‌های کیوکر. خنده‌دار و تلخ، حاوی مجموعه‌ای از شخصیت‌های جالب با بازی ستارگان زمانه خود (پس از گراند هتل ادموند گلدینگ این دومین کاروان پرستاره مترو ـ گلدوین ـ مایر بود). زرق و برق سبک صحنه‌پردازی "آرت دکو"، آلام و یأس‌های شخصیت‌ها را نمی‌پوشانند بلکه کسب کرد. فیلم‌نامه سرشار از ظرایف است و بازیگران هر یک در نوع خود درخشان‌اند. اما هارلو که در اینجا به پرسونای مظهر افسانه‌ای بی‌پردگی، وجه‌های انسانی، ملموس و کمیک می‌افزاید معرکه است. صحنه خودکشی جان باریمور تکان‌دهنده است و جمله پایانی درسلر خطاب به هارلو، درباره کارهائی که ماشین نمی‌تواند به‌جای انسان انجام بدهد!، تاریخی.