شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

جایگاه ایران از نظر تولید علم در جهان(۱)


آنان كه از وضعیت تحقیق و پژوهش در ایران خرسند بودند آن را به فال نیك گرفته و گزارش یاد شده را نشانی از بهبود وضعیت پژوهش های علمی در كشور دانستند در حالی كه گروهی دیگر بر این باور بودند كه آمار و اطلاعات ارائه شده در گزارش را باید با دقت و احتیاط بیشتری تفسیر و تحلیل كرد. به هر روی، گزارش یاد شده بازتاب های گوناگونی در داخل كشور یافته است، از جمله آقای مهدی نجفی در مقاله شماره ۳۷۵ در هفتم دی ماه ۸۳ با عنوان «كمبود ساختارهای پژوهشی مستقل در كشور» به بررسی وضعیت علمی كشور در زمان حاضر پرداختند. در مقاله ای كه هم اكنون پیش روی شماست دكتر محمد یلپانی از مركز مطالعات و همكاری های علمی بین المللی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دكتر اكبر حیدری از گروه شیمی دانشگاه تربیت مدرس از زاویه ای دیگر به بررسی این موضوع پرداخته و به نقد مقاله دكتر نجفی پرداختند. البته لازم به ذكر است كه مقاله حاضر نیز حاوی نكاتی ست كه شایسته تامل بیشتر است، از جمله در بخشی كه به بحث «عدم انطباق زبان ملی ما با مفاهیم جدید علمی- فنی» و «مشكلات نگارش متون علمی به خصوص فرمول نویسی، چه ریاضی و چه شیمی» پرداخته است. به هر جهت گروه علم روزنامه شرق آمادگی خود را برای انعكاس نظرات كارشناسان مختلف در این زمینه اعلام می دارد.
«... مرا هیچ چیز از نام و نان به تحمل این تعب طویل جز مظلومیت مشرق در مقابل ظالمین و ستمكاران غربی وانداشت...... می دیدم كه مشرق باید به هر نحو شده است با اسلحه تمدن جدید مسلح گردد، نه اینكه این تمدن را خوب می شمردم...... وقتی ضعف و انكسار ملت خود را دیدم دانستم كه ما ناگزیر باید با سلاح وقت مسلح شویم و آن آموختن علوم امروزی بود و اگر نه ما را جزء ملل وحشی می شمردند و بر ما آقایی روا می بینند. و آموختن آن اگر به زبان خارجی بود البته میسر نمی شد و اگر بر فرض محال هم میسر می گردید، زبان ما كه اس (اساس) ممیزات ملیت است متزعزع می گشت. پس بایستی آن علوم و متون را ترجمه كنیم و در دسترس مكاتب بگذاریم و این میسر نمی شد جز بدین كه اول لغات خود را بدانیم....»
مقدمه لغتنامه- علی اكبر دهخدا
نخست اینكه جای خوشوقتی است كه طی چند سال اخیر مجلات و روزنامه های ایران به مسئله كماكان حل نشده پژوهش و تحقیقات توجه داشته و مقالات و نظرات مسئولان امور، سیاستگزاران پژوهشی، صاحب نظران محقق و متفكران رسمی و غیررسمی كشور را برای اطلاع عموم چاپ می نمایند. طبیعتاً این نظرات منعكس كننده دیدگاه های متفاوت است و شاید برای خواننده علاقه مند، ولی به لحاظ حرفه ای كم آگاه كه سعی دارد این مطالب را دنبال كند، این نظرات مختلف و یا حتی متناقض به نظر برسند. یكی از اشكالات دیگر برای نتیجه گیری مطلوب فاصله زمانی نسبتاً زیاد بین نشر این مقالات است كه با توجه به وفور دیگر اخبار و اطلاعات واصله در بین دو یا چند نوشته، همواره تنها آخرین مقاله در خاطره خواننده مانده و مورد توجه او قرار می گیرد. مطلب اخیر به خصوص زمانی اثر اصلی خود را به جا می گذارد كه نویسندگان مقالات به نظرات مكتوب قبلی خود و یا دیگران اشاره ای نكرده، یا به طور انتخابی و گاه بدون ذكر منبع، نقل قول كرده و یا حتی با ذكر منبع، مطالب ژرف را با ساده انگاری تفسیر كنند! اگر چه معمولاً روزنامه جای درج مقالات علمی و یا استفاده از سبك و روال نگارش علمی نیست، ولی اگر نویسنده خود فردی علمی و مطلب او بحث برانگیز و هدف آموزش و یا آگاه كردن توده مردم باشد، بجاست كه برای كسب مشروعیت مطالب خود، با ارجاع به نظرات قبلی نشان دهد كه به حرف و مطالب دیگران گوش فرا داده و یا حداقل آنها را خوانده است و براساس نتیجه گیری از آنچه دیگران اظهار داشته اند، به نظریه كنونی خود رسیده است. اكنون با توجه به مقدمات بالا و تاكید بر اینكه با بسیاری از نتیجه گیری های نویسنده مقاله روزنامه شرق۱ اختلاف نظر اساسی نداریم، در چند مورد اختلاف هایی میان برخی از داده های مقاله فوق و داده های محققان دیگر ظهور می كند كه به این تفاوت ها مختصراً اشاره خواهیم كرد. ولی قبل از آن نظر كلی ما این است كه موقعیت و توان كمی و كیفی علمی هر كشور یا نهاد علمی را می توان برحسب مولفه هایی از جمله: بازده علمی به نسبت هزینه ملی (بخش دولتی و خصوصی) در تحقیقات، رده بندی براساس تعداد مقالات، اعتبار علمی مجله، تعداد و كیفیت ارجاعات و شاخص های دیگر كه در مطالب زیر نیز به بعضی از آنها اشاره خواهیم كرد، مورد بررسی قرار داد. مسلماً استفاده از تنها یك یا دو مولفه از دقت ارزیابی كاسته و در نتیجه باعث گمراهی خواهد شد.
۱- نویسنده محترم مقاله روزنامه شرق به مقام ایران براساس روش شمارش عددی و آماری مقالات علمی كشور از دو منبع یكی قدیمی (۱۹۹۵)۲ و دیگری جدید (۲۰۰۴) استناد می كند. در مورد منبع اول فعلاً بحثی نیست ولی در مورد دومی لازم است ذكر شود كه در پی درج مقاله «مجله نیچر» (Nature) و ترجمه چاپ شده آن تاكنون چندین نوشته در روزنامه های كشور درباره مفهوم واقعی نوشته مذكور درج شده است و نحوه قرار گرفتن ایران در مقام سی و یكم میان سی و یك كشور منتخب توضیح و نشان داده شده است كه در جدول و لیست مقاله «نیچر» بسیاری از ممالك پیشرفته تر از ایران به دلایلی حذف شده اند و در نتیجه مقام واقعی كشورمان از سی و یكم «اندكی» پایین تر است! جایگاه واقعی علمی كشور تنها با توجه گزینشی به مقالاتی مانند نوشته كینگ در مجله «نیچر» مشخص نخواهد شد و ما را به كسب افتخاری واقعی و پایدار در میان كشور ها نمی رساند!
۲- اما در مورد كیفیت مقالات كشور دست اندركاران پژوهشی می دانند كه نگارش مقاله ای علمی تنها یك طرف قضیه است، طرف دیگر و مهمتر از انتشار مقاله، استفاده آن توسط همكاری متخصص است. بهترین مقالات حاوی نظرات و یا نتایج آزمایشگاهی، اگر خواننده و برای حداقل بخشی از آن كاربردی نظری و یا عملی پیدا نشود، بیهوده بوده و یا به عبارت دیگر «از اول به زحمتش نمی ارزیده است.» لذا دنیای علم به عنوان یكی از معیار های متعدد علم سنجی، شمارش تعداد ارجاعات به مقاله را انتخاب كرده است. اما همزمان این ارجاعات را به ارجاعات «خودی» و «غیرخودی» نیز تفكیك كرده است. ارجاعات خودی آن ارجاعاتی هستند كه محقق به مقالات خود اشاره می كند. محققین اینگونه ارجاعات را معمولاً فقط برای معرفی كارهای قبلی خود به لیست ارجاعات اضافه می نمایند كه برای ارزیابی كیفی مقالات منظور نمی شوند. لازم به ذكر است كه به طور آماری مشاهده شده كه «ارجاعات خود به خود» مربوط به مقالات سال ۱۹۹۹ محققین كشورمان (۹/۵۲ درصد) به مراتب بیش از میزان متوسط دنیا به ثبت رسیده است. برای مقایسه محققین آمریكایی در اینگونه فهرست ها تنها به میزان ۱/۲۲ در صد به خود اشاره می كنند.) علاوه بر مراجعه به خود، محققین ایرانی برای افزایش تعداد ارجاعات عادت دیگری را نیز در بین خود مرسوم كرده اند. آن اینكه در حد امكان با اشاره به مقالات یكدیگر ارجاعات دیگری را نیز افزایش دهند، حتی اگر مستقیماً به مطالب مقاله مربوط نباشند! به این ترتیب تعداد ارجاعات به مقالات ما در مقیاس بین الملل به نحوی چشمگیر درون شبكه ای و متورم شده اند و لذا در مورد ما تعداد ارجاعات به تنهایی نشانه ای از ارزش واقعی محتوای مقاله نیست. علاوه بر آن قابل توجه است كه تعدد ارجاعات غیرخودی به مقالات هم لزوماً مثبت نیستند چون استناد كننده ممكن است ایرادی را به محتوا مطرح كرده باشد.
۳- در مقاله دكتر نجفی اشاره ای به تبعیضات مجلات علمی بین المللی در مورد پذیرفتن مقالات محققین جهان سوم و طبعاً ایرانی می شود. ظاهراً منظور این است كه مقالات خوب ما جهت چاپ در مجلات معتبر جهان پذیرفته نمی شوند و به نقل از مقاله ساینتیفیك آمریكن،۲ سخنان «سردبیر مجله نیوانگلند معتبرترین و پرتیراژترین نشریه پزشكی» كه صریحاً اظهار داشته است: «به نظر من در جهان سوم چیزی به نام علم وجود ندارد» و نتیجه می گیرد كه «... به این ترتیب بسیاری از مقالات كشورهایی همچون ایران برای این گونه مجلات بدون بررسی رد می شوند»! جدا از صحت این نقل قول از این سردبیر، محققین ممالكی چون چین، كره، تایوان، هندوستان، برزیل، تركیه و... با انتشار مقالات خود در مجلات علمی تراز اول دنیا (high impact factor) ثابت كرده اند كه در همه زمینه های علم حرف های مهمی برای جامعه علمی دنیا دارند. لذا با وجود ادعا های اینچنینی هنوز باید ثابت شود كه رد مقالات ما جهان سومی ها در اثر تبعیضات بوده اند و نه در اثر «تحقیقات محقر» (shabby research) ، «كش دادن مطالب از محتوای یك كشف به چند مقاله» (stretching a single research finding) و بالاخره «چاپ مقالات خالی از محتوای معرفتی» redundant papers in the race toward publication. این سخنان كه در همان مقاله مدافع جهان سوم آورده شده اند و نیز این دیگر به نقل از یك دانشمند فیلیپینی كه می گوید: «من دو یا سه مورد را می شناسم كه مطالب استخراج شده دهه ۱۹۷۰ را [جدیداً] منتشر كرده اند تا از مزایای آن استفاده نمایند، قابل تعمق است! ما نویسندگان این سطور به طور تصادفی از ۳۱ مورد دو یا سه بار چاپ كردن همان مقاله و یا محتوایی نزدیك به همان مقاله قبلی، توسط مقاله سازان كشورمان خبر داریم! متاسفانه باید اذعان كرد كه در بعضی از مقاله های علمی كشورمان بدون توجه به قانون كپی رایت از روش كپی كردن بخش هایی از نوشته های منتشر شده دیگران و چسباندن آنها در مقاله خود(Copy & Paste) استفاده شده است! (متاسفانه مقررات ارتقای كادرهای آموزشی - تحقیقی و سیاست های اشتباه مدیریت تشویق مالی مقالات كشور، سبب «بدعادت هایی» در جامعه علمی كشور شده است. گاهی مشاهده می شود كه افرادی در میان مصنفین مقالات علمی ظاهر می شوند كه در واقع مشاركت آنها در نتایج و نگارش بسیار غیرمستقیم بوده و احتمالاً فقط نقش تداركاتچی مالی، مدیریتی و یا حتی رفیقانه (گاهی هم نام آنها با املای لاتین اشتباه) را داشته اند!)
منبع : باشگاه اندیشه