پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


جهانی‌سازی فرهنگی؛ تهدیدی برای فرهنگ


جهانی‌سازی فرهنگی؛ تهدیدی برای فرهنگ
گسترش شدید و تهاجمی اقتصاد بازار و فنآوریهای ارتباطی ـ كه اغلب تحت سیطره شركتهای چندملیتی غربی هستند ـ فرهنگهای محلی و ارزش سنتی را در آفریقا و سایر كشورهای غیرغربی با چالش جدی روبرو كرده است. گاه چنان به نظر میآید كه موجی در حال افزایش از بدترین فرهنگ غرب در حال خیزش به سوی تمام دنیاست؛ فرهنگی كه میتوان آن را به شربت خوش‌رنگ و لعابی تشبیه كرد كه مزه‌ای شیرین دارد. فرهنگی كه میكوشد با نام جهانی‌سازی جهان را یكدست كند. ناگهان مردم سراسر آفریقا و بقیه مناطق غیرغربی در تمام دنیا، ارزشهای مادی و فردی را میپذیرند؛ ارزشهائی كه پیش از این مختص جوامع غربی بود. چه توضیح و توجیهی برای این غربی شدن ناگهانی وجود دارد؟ یك دلیل عمده، تغییر ساختاری در اقتصاد جهانی است: جهانی‌سازی و سیل كالاهای ساخت غرب كه ؟؟؟ ؟؟؟ همین تبلیغات كه رسانه‌های قدرتمند را هم در اختیار دارند، ذائقه مردم كشورهای فقیر را تغییر میدهد و آن را با این كالاها همآهنگ میسازد. در نظر برخی از مردم، خصوصاً جوانان، این محصولات و محتواهای جدید همراه با ایده‌های جدید میتوانند هیجان‌انگیز و نشاط‌بخش باشند. تغییر، ممكن است به معنای فرار از سنتهای ظالمانه باشد. از طرفی میتواند فرصتهائی برای ادغام فرهنگهای مختلف به شكلی خلاق و مؤثر فراهم كند. اگر تصور كنیم كه آفریقائیها باید همه چیزشان را به همان شكلی كه هست، نگه‌دارند، تفكری واپسگرایانه است، بل‌كه باید به فرهنگ اجازه رشد و شكوفائی داد. باید این رشد و شكوفائی در اثر فعالیتها و خلاقیتهای درونی به وجود آید. سرعت تغییر در مسائل فرهنگی بسیار حائز اهمیت است، زیرا سرعت زیاد به همان نسبت سرعت بسیار پائین و بطئی مضرّ و ناكارآمد است. اكنون برنامه جهانی‌سازی فرهنگهای آفریقائی و غیرآفریقائی، كشورهای فقیرتر را تحت تأثیر شدید خود قرار میدهد كه ناشی از پیوندها و ارتباطات اقتصادی و بازرگانی قوی است. ماجراجویان غربی از قرن شانزدهم بر آن شده‌اند كه میراث فرهنگی مردمان مختلف را در سراسر جهان به نفع خود مصادره كنند. این تلاش، بسیار آگاهانه بود. غربیها با ترفندهای گوناگون وارد میدان شدند. در كشورهائی با زمینه مذهبی دین خود را تبلیغ و ترویج میكردند و در كشورهای دیگر، مردم را با فنآوری و زرق و برقهای كالاهای خود مجذوب میكردند. آنان ابتدا با واژه فریب‌دهنده «متمدن‌سازی» وارد میدان شدند و آن را مستلزم مدرن‌سازی تشریح كردند، اما در عمل هدف آنها فروش عمده غربی‌گرائی و تبلیغ گسترش آن بود. به‌عنوان مثال، در قرن نوزدهم، مردم ابئوكوتا (شهر كوچكی در غرب آفریقا) كه تحت اغوای بردگان تحصیل‌كرده غرب قرار گرفته بودند، ناگهان ارزشهای گسترده كشورهای بیگانه غربی را به چالش كشیدند و به مقاومت در برابر مدرن‌سازی روی آوردند. انگلیس تحت لوای اصلاحات، به مدرن‌سازی منطقه پرداخته بود. بر این اساس، تا اواخر قرن بیستم، تصور بر این بود كه توسعه برای مردمان مستعمره‌نشین مستلزم نادیده گرفتن و به فراموشی سپردن تاریخ آنها، مردود شمردن میراث فرهنگی خود و پذیرش كارهای فرهنگی غرب باشد. تأثیر این سیاست در مورد آفریقا، آسیب ناگفته‌ای بود كه بر روح و روان آفریقا وارد شد: «تبلیغ این ایده به حدی رسید كه بیشتر آفریقائیها باورشان شد كه افسانه‌ها و دروغهائی كه غربیان برای آنان ساخته‌اند یك حقیقت است. آنان تحت این تبلیغات خود را بیفرهنگ، بیتاریخ، بیمغز، تنبل و ذاتاً بد و فاسد تلقی میكردند. مردمانی كه جهان سومی و توسعه‌نیافته هستند».خلاصه این‌كه، امروز، فرهنگ آفریقا تا حد نابودی تضعیف شده است. استعمار و پذیرش آن در این كشورها در طول سالیان دراز، زمینه را برای پذیرش جهانی‌سازی فرهنگی كنونی فراهم كرده و باعث شده است كشورهای مستعمره در وضعیت سوگم‌كردگی فرهنگی قرار گیرند و درنتیجه در تهاجم فرهنگی مستمر، آسیب‌پذیر باشند. این سوگم‌كردگی، خود را در یك یا دو شكل نهائی نشان میدهد:
۱)توسل افراطی و بیش از حد به گذشته‌ای بازیافته به نام سنت و فرهنگ.
۲)تلاش برای پذیرش كلی و بیقید و شرط هر چیز و همه‌چیز خارجی.
شاید این دو شیوه افراطی باشند اما بررسیهای آكادمیك زبان ثابت كرده است كه جنبه‌هائی ویژه از فرهنگ برای همیشه از بین میرود. حتی برداشتهای خوشبینانه نشان میدهند كه ۹۰ درصد از زبانهای دنیا در قرن بیست و یكم از بین میروند. هرچند یكی از ویژگیهای بسیار مهم جهانی‌سازی، غربی‌زدائی است (با ظهور برخی كشورهای غیرغربی در فرآیند جهانی‌سازی ـ مانند ژاپن كه نقش بسیار فعالی هم دارد)، واقعیت این است كه از بسیاری جنبه‌های مهم، فرهنگ غربی (برخی میگویند فرهنگ آمریكائی) به‌عنوان نیروی سلطه‌گر و برتر میدان در دنیای امروز همچنان باقی میماند و خودنمائی میكند. فرهنگ غرب، امروز تأمین‌كننده سوخت موتور جهانی‌سازی است، همان‌گونه كه در عصر امپریالیسم و استعمارگری نیز مجری چنین نقشی بود، و میكوشد سلطه فرهنگی خود را بر دیگران، تقویت كند. فنآوری اطلاعات (IT) به‌عنوان نیرو محركه جهانی‌سازی اقتصادی نیز به ابزاری تمام‌عیار برای تبلیغ فرهنگ غربی تبدیل شده است.اكنون مهمترین تأثیر صعب‌الوصول جهانی‌سازی فرهنگی، تجاری كردن فرهنگ است. تولید و مصرف كالاها و خدمات فرهنگی به لوازمی تبدیل شده است كه با ضروریات زندگی اجتماعی (ازدواج و زندگی خانوادگی، مذهب، كار و تفریح) همراه شده و به منشأ تولید فرهنگ تبدیل شده‌اند. به روشی، بسیار شبیه به جهانی‌سازی اقتصادی، بیشتر مردم (خصوصاً فقرا) جهانی‌سازی فرهنگی را تجربه نمیكنند زیرا برای خود تصمیم میگیرند. فرهنگ ـ كه میتواند موسیقی، غذا، لباس، هنر، ورزش، تصاویر پیری یا جوانی، مؤنث بودن و مذكر بودن باشد ـ به یك محصول و كالا تبدیل شده است كه در بازار در معرض فروش قرار میگیرد. رئیس سابق كوكاكولا میگوید: «مردم سراسر جهان، بیش از هر چیز دیگری، به وسیله نام محصولی كه مصرف میكنند به هم مرتبط شده‌اند».تجاری كردن فرهنگ، تأثیری ویرانگر بر مردم دارد. آنچه كه زمانی عنصری از روش زندگی آنها بود، به یك محصول تبدیل میشود كه در اختیار همگان قرار میگیرد نه چیزی منحصر به فرد كه اختصاصاً متعلق و مناسب و منطبق بر نیازها و شرایط زندگی آنان باشد. در عین حال، مردم هر لحظه با تصاویر جدید، موسیقی جدید، لباسهای جدید و ارزشهای جدید بمباران میشوند. هرچیز شناخته شده و قدیمی‌ای باید كنار گذاشته شود. هرچند خیلی پیش از مطرح شدن جهانی‌سازی، تغییر فرهنگی وجود داشته است، اما این خطر وجود دارد كه بسیاری از ارزشهای فرهنگی، مورد توجه بازارهای جهانی قرار نگیرد. سیافا كامارا، عضو سابق مركز مشاوره و آموزش، میگوید: «در غنا، ارزشهای سنتی مغلوب فرهنگ كوكاكولا شده‌اند. سبك موسیقی و فرهنگ مایكل جكسون در حال برتری جستن است و ما ارزشی برای كنار آمدن با آن نداریم». نتیجه این است كه صنایع «فرهنگی» جهانی‌سازی شده در حال غلبه بر اشكال سنتی ایجاد و انتشار فرهنگ است. نقش فرهنگ محلی به‌عنوان یك بخش خودجوش و درونی از زندگی مردم در حال نابودی است و دیگر نمیتواند به‌عنوان راهی برای ایجاد ارزشهای اجتماعی تلقی شود؛ هویت جمعی ایجاد كند و انسجام اجتماعی بسازد. نتیجه نهائی آن انسجام و یكپارچگی جهانی به قیمت از بین رفتن و فروپاشی فرهنگهای محلی است. مانند سایر بازارها، مجریان بازار فرهنگی نیز به شكلی ناهموار به هم پیوند خورده‌اند. رسانه‌های جهانی به شكلی فراگیر در دست چند سازمان بزرگ و قدرتمندند موسیقی و فیلم هم از چنین شرایطی برخوردارند. به‌عنوان مثال، MTV [كه یك شبكه تلویزیونی پخش موسیقی است] در دسترس ۲۸۰ میلیون خانوار در بیش از ۷۰ كشور قرار داشت. ایستگاههای تلویزیون محلی، از ترس از دست دادن بینندگان خود، برنامه‌هایشان را با شوها، اخبار سطحی، مسابقات و البته تبلیغات غربی همراه میكردند. بنابراین، برنامه‌های تلویزیونی در سرتاسر دنیا بیش از پیش شبیه هم میشوند، در حوزه صنعت موسیقی، فیلم و شركتهای نشر هم وضع به همین منوال است. وجه مشترك فرهنگ جهانی‌سازی شده این است كه این فرهنگ، سیاست «تك‌سایز بودن» را دنبال میكند: كلیشه‌ای به نام خانواده متوسط بر اساس الگوی آمریكائی كه در آن مصرفگرائی یك هنجار است. نتیجه این فرآیندِ فرهنگی یكسان‌سازی این است كه بخش عظیمی از جمعیت دنیا آرزو میكنند مانند شخصیتهای سریالهای كلیشه‌ای آمریكائی زندگی كنند. بعلاوه، رؤیای زندگی بهتر باعث میشود كه هزاران نفر به شهرهای پرجمعیت هجوم ببرند و تمام زندگی خود را در فقر، آلودگی و بدبختی به سر ببرند. نمونه‌ای از این هجوم به پایتخت در كشور نیجریه دیده میشود. لاگوس، در سال ۱۹۰۱ تنها ۱۸ هزار نفر جمعیت داشت اما در سال ۲۰۰۱ این جمعیت از مرز ۱۲ میلیون گذشت. این تضعیف افراط‌گونه ارزشها و فرهنگهای موجود مردم شدیداً بر احساس هویت آنها تأثیر میگذارد. آنان نمیدانند كی هستند، چه میخواهند و باید به چه چیزی احترام بگذارند. جهانی‌سازی فرهنگ ارزشهای معنوی و سنتهای درست مردم را مورد هجوم قرار میدهد. تأثیر این روش بر آفریقا، بحران اعتماد فرهنگی همراه با بیثباتی اقتصادی و جرائمی بوده است كه این انسجام جهانی به بار آورده است.جهانی‌سازی فرهنگی مشكلاتی جدی برای استحكام اجتماعی در سطح كشور، جماعت یا خانواده به وجود میآورد. هرچند در مقایسه با كالاهای قدیمی، كالاهائی جدید و گیرا ارائه میدهد، اما این بازار هیچ جایگزینی برای این استحكام اجتماعی ارائه نمیكند. نتیجه این‌كه، جهانی‌سازی فرهنگی، یا مك‌دونالدی شدن جهانی، تنوع و گوناگونی فرهنگها را از بین میبرد. این ایده بیشتر حاصل تمركز قدرت در رسانه‌های جهانی و شركتهای تولیدی است نه خواست خود مردم برای ترك هویت و تنوع فرهنگیشان.

ووله آكانده/مترجم: گودرز میرانی
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر