دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


مرگ تدریجی یک وجدان


مرگ تدریجی یک وجدان
خوابم نمی‌برد... مدام شب‌ها غلت می‌زنم. صدای تیک تاک ساعت دیوانه‌ام می‌کند. تا چشم روی هم می‌گذارم خودم را پشت فرمان ماشین می‌بینم، با سرعت می‌روم. باران به شیشه ماشین می‌خورد، دیگر چیزی نمی‌بینم جز یک صدای افتادن... می‌ایستم، پیاده می‌شوم. خون از تمام نقاط بدنش راه افتاده. می‌خواهم بروم جلو کمکش کنم... اما نه! نمی‌توانم، اگر مرده باشد چه!دوباره سوار ماشین می‌شوم و گاز می‌دهم... فرار می‌کنم و از آن شب... هر شب همان اتفاق جلوی مرا می‌گیرد... اما راه فرار از خودم چیست! ...
از دیدگاه متخصصین رفتار شناسی عذاب وجدان احساسی است فطری که معمولا پس از رفتار یا احساس‌های نادرست در تمامی‌افراد به وجود می‌آید و به شکل‌ها و انواع مختلف دیده می‌شود و نیروی بازدارنده‌ای است که در تمام شرایط و احوال از وقوع حوادثی که مغایر با اخلاق، اصول انسانی و قواعد اجتماعی است، جلوگیری می‌کند.
اما سوال اینجاست که اگر این حس مثل خیلی از احساس‌های دیگر به صورت فطری در تمام انسان‌ها وجود دارد پس چگونه در دنیا این همه اعمال خلاف انسانی رخ می‌دهد؛ اعمالی چون دزدی، دروغ‌گویی، خیانت، جنایت و قتل و غارت؟ جواب این جاست که این نیروی بازدارنده باید (باید!) تا شش سالگی در وجود ما پرورش یابد و نهادینه شود. در این مقطع است که باید مفاهیم زشت وزیبا، بد و خوب و... به ما فهمانده شود. دکتر پرویز رزاقی، روان‌شناس، در این باره می‌گوید: «هر قدر محیط خانواده در غنی کردن عذاب وجدان نقش بیشتری داشته باشد، در فرزند وجدان حضور پررنگ‌تری پیدا می‌کند که البته این کار در صورتی انجام‌پذیر است که خود پدر و مادر و اعضای دیگر خانواده به این موضوع اعتقاد داشته باشند. یادآوری مشکلاتی که در نتیجه رفتار‌های نادرست برای افراد بزهکار ایجاد شده، یادآوری نصایح و پند‌های حکیمان و علمای دین، تغییرنگرش آنها نسبت به دیگران (هر چه افراد نگاه مثبت به دیگران داشته باشند احساس مسوولیت بیشتری خواهند داشت.)، ایجاد این باور که خدای بزرگ شاهد اعمال و کردار ما است و حتما نتیجه کارهای خوب و بد را می‌بینیم، می‌تواند تاثیر زیادی در رفتار آنها داشته باشد.»
● سخن گفتن با وجدان
فکر می‌کنید بزرگ‌ترین ملاک‌های ارزشیابی وجدان را کجا می‌توان پیدا کرد؟ در عقیده‌های دینی به شکل گسترده‌ای به این مفهوم اشاره شده است. در این اعتقادات افراد نسبت به رفتار‌های نادرست ارزیابی‌های دقیق‌تری دارند. تا جایی که ما نمونه یک انسان متعالی را در اسلام می‌بینیم و بارها اشاره شده که یا ایها الذین آمنوا (ای ایمان آورندگان)کسانی هستند که صاحب وجدان هستند. یا اولی‌الالباب خطاب‌اش به انسان‌های دارای وجدان است.
● عذابی که کنترل نشود
با تمام خوبی‌ها و منفعت‌های فردی و جمعی که عذاب وجدان برای فرد و جامعه دارد اما در صورتی که کنترل نشود و عمق پیدا کند در کلام و گفتار فرد و در صورت شدید تری در رفتار فرد نمایان می‌شود. دکتر رزاقی معتقد است در صورتی که‌ این نیروی بازدارنده درونی انسان از حد تعادل خود خارج شود و به اوج افراط خود برسد، اختلال در روند معمولی زندگی همراه با نشانه‌های عصبی روانی، پرخاشگری، بهت زدگی (به صورت خیره شدن به یک نقطه) اضطراب درونی، یا اختلال در روند معمولی زندگی (مثل اختلال در خواب به صورت پرخوابی یا کم‌خوابی) اختلال در خوردن و حواس پرتی‌های روزانه در افراد را به وجود می‌آورد که در شکل پیچیده آن فرد سعی در جبران قضایا دارد تا جایی که گاهی اوقات افراد برای رهایی از عذاب وجدان رفتار‌های نادرست خود را از ضمیر هوشیار خود به ضمیر ناخودآگاه می‌فرستند تا با عدم یادآوری آنها به آرامش سطحی دست پیدا کنند در این باره دکتر رزاقی خاطره‌ای جالب را برای ما می‌گویداز پسری که مادر بزرگ خود را کشته بود.او می‌گوید: «در دوره‌ای که من روان‌شناس یکی از زندان‌ها بودم، پسر نوجوانی بود که مادر بزرگش را به خاطر پول کشته بود. این پسر ظاهرا از بابت این قضیه ناراحت نبود. خیلی با دیگران راحت برخورد می‌کرد و هیچ ناراحتی از این عمل در او دیده نمی‌شد اما به محض اینکه خبردار می‌شد که من به زندان آمدم، غذا نمی‌خورد. سرش را به در و دیوار می‌کوبید و وقتی از او می‌پرسیدند که چه شده با ناراحتی زیادی می‌گفت: «روان‌شناس داره میاد.»
فکر می‌کنید چرا؟ او با دیدن من دچار عذاب وجدان می‌شد. عذاب وجدانی که در او وجود داشت اما او برای رهایی از آن به مکانیسم‌های دفاعی دست می‌زد و هوشیارانه از این مکانیسم‌ها برای کسب آرامش و دوری از اضطرابی که درونش وجود داشت، استفاده می‌کرد. راهکاری که به ظاهر او را نجات می‌داد اما در اصل گاه و بی‌گاه به سراغش می‌آمد و اسیرش می‌کرد.
● و به ناگاه کر می‌شویم
چرا نمی‌بیند که با دیگران چه می‌کند؟ چرا نمی‌شنود که چگونه دل دیگران را به تیر تلخ سخنی می‌شکند و حق و ناحق می‌کند؟ آری درست می‌گویی او نه می‌بیند و نه می‌شنود چرا که آرام آرام با فراموش کردن نواهای وجدانش نه چشمی‌ برایش باقی مانده نه گوشی! حالا تو از خودت بگو تو در چه حالی؟!
● عذاب وجدان افراطی
در زنده کردن عذاب وجدان باید تعادل را در نظر گرفت چرا که در صورت عدم تعادل، خودکشی، اختلال در شغل و اختلال در رفتار‌های خانوادگی در کمین افراد است.
در چنین مواردی برای رسیدن به اعتدال (در عذاب وجدان) این نکات را فراموش نکنید: «تغییر نگرش، افزایش اعتماد به نفس و خودباوری، افزایش جرات مندی، در صورت اختلال بسیار شدید مراجعه نزد روان شناس یا روان پزشک.»
● وجدان خفته مردها
تحقیقات منسجمی‌در رابطه با تفاوت میزان بروز عذاب وجدان در زن و مرد انجام نشده است اما برخی روان‌پزشکان بر اساس شواهد بالینی بر این اعتقادند که در مردان بر اساس مسایل هورمونی و نقش‌های اجتماعی عذاب وجدان حضور کم‌رنگ‌تری نسبت به زنان دارد.
● اعتماد به نفس بالاتر، عذاب وجدان بیشتر
افرادی که اعتماد به نفس بالایی دارند، عذاب وجدان بیشتری را تجربه می‌کنند اما بر اساس اظهارات دکتر رزاقی با این تفاوت که وجدان اخلاقی این افراد بیشتر و در عین حال صحیح‌تر است. در حالی که افراد با اعتماد به نفس پایین وجدان‌های افراط گونه و نا معقول دارند زیرا با عدم خود باوری و عدم پذیرش خود هرگونه رفتار خود را مورد سرزنش و عتاب قرار می‌دهند و همواره مورد مذمت وجدان اخلاقی خود قرار می‌گیرند.
افسانه بهرامی
منبع : روزنامه سلامت


همچنین مشاهده کنید