دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

آمیزه ریسک و فرصت


آمیزه ریسک و فرصت
ناکامی ایران در عضویت غیردائم شورای امنیت سازمان ملل متحد را باید در جرأت قبول رقابتی تفسیر کرد که نتیجه آن از پیش معلوم بود. ایران به عنوان یکی از اعضای موسس سازمان ملل که در دهه ۱۹۵۰ یکبار عضویت غیردائم شورای امنیت را تجربه کرد، این بار و در رقابت با ژاپن توانست از میان ۱۹۲ رای اعضای این نهاد بین‌المللی تنها ۳۲ رای را از آن خود کند و ۱۵۸ رای را به رقیب واگذارد. تصمیم تهران برای این اقدام جز آمیزه‌ای از «خطر ریسک و فرصت» نبوده است؛ ریسک از آن رو که می‌شد پیشاپیش و حتی قبل از اعلام داوطلبی غیرقابل انتظار ژاپن برای حضور در این رقابت، درباره نتیجه اقدام تهران گمانه‌زنی کرد. تهران در حالی وارد عرصه رقابت شد که از نظر زمانی و مکانی هیچ چشم‌انداز روشنی برای موفقیت آن وجود نداشت. اکنون ایران به دلایل مختلف از جمله تاکید بر مواضع هسته‌ای و نیز اختلاف با اکثریت اعضای تاثیرگذار شورای امنیت و بالتبع متحدان مرکزی و پیرامونی آنها در جامعه بین‌المللی، از کمترین امتیاز برای رقابت با بازیگری چون ژاپن برخوردار است. در این حال زمان انجام این رقابت نیز هرگز به نفع ایران نبود. شورای امنیت سازمان ملل در همین روزهای اخیر ـ و بر حسب اتفاق ـ بلافاصله پس از حضور رئیس‌جمهور احمدی‌نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل، پنجمین قطعنامه خود را علیه ایران صادر کرد. تهران این اقدام را نکوهش کرد و آن را نتیجه شانتاژ قدرت‌هایی دانست که بر شیوه تصمیم‌گیری‌های این نهاد بین‌المللی سایه انداخته‌اند.
به این ترتیب تهران در اعلام داوطلبی برای عضویت غیردائم شورای امنیت خطر ریسکی را پذیرفت که می‌دانست هم از حیث زمان و هم از نظر مکان، نقطه ایده‌آلی را برای آزمودن جایگاه خود در جامعه بین‌المللی انتخاب نکرده است اما روی دیگر این اقدام، اهداف فرصت‌جویانه‌ای بود که به‌زعم تهران می‌توانست جایگاه ایران را در جامعه بین‌الملل ترمیم کرده و برخلاف عملیات روانی مخالفانش، از این کشور نزد افکار عمومی جهان چهره‌ای مسوول و تعامل‌گرا ارائه کند. در این حال با انتخاب احتمالی ایران به‌عنوان نماینده آسیایی جامعه بین‌الملل در شورای امنیت، این فرصت فراهم می‌شد تا تهران استعداد خود را در مدیریت امور کلان به نمایش گذارد. از این رو تهران در اقدامی که آمیزه‌ای از «ریسک و فرصت» بود به رقابتی وارد شد که نتیجه‌اش جمعه شب گذشته در مقر سازمان ملل متحد اعلام شد. ابزار تهران در اقدامی که به نوعی قدرت‌نمایی در جامعه بین‌المللی نیز می‌تواند تعبیر شود، احتمالا ترکیب اعضای سازمان ملل است که ۱۱۵ عضو آن در شمار کشورهای غیرمتعهد قرار دارند و حداقل ۵۶ کشور مسلمان و ۲۲ کشور عرب هستند. تهران با برخی ارجاعات تجربی‌اش به واکنش کشورهای عضو گروه نم (غیرمتعهدها) در آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای می‌توانست چنین گمان کند که این کشورها ترجیح خود را به انتخاب کشوری قرار دهند که در جرگه کشورهای در حال توسعه و همسو با مواضع آنها قرار دارد.
همچنین کشورهای آسیایی و عرب با لحاظ ۹ بار عضویت ژاپن در شمار اعضای دائم شورای امنیت و نیز برخی رقابت‌ها و عنادها با ژاپن، این بار فرصت انتخاب را به ایران دهند. در این حال ژاپن نیز با ملاحظات مربوط به روابط اقتصادی‌اش با تهران از رقابت با ایران انصراف داده و برای انتخاب این کشور، بستر مناسب را فراهم کند. نکته دیگر اینکه تهران می‌توانسته است به تشدید رقابت‌ها میان بلوک‌های غربی و شرقی حاضر در شورای امنیت دل‌خوش کرده و از رایزنی‌های احتمالی روس‌ها یا چینی‌ها برای ترغیب دیگر اعضای جامعه بین‌المللی به نفع انتخاب ایران امیدوار باشد. همه موارد بالا می‌توانست درست باشد اگر آن را شرط لازم برای قبول ریسک این آزمون در جامعه بین‌المللی به حساب آوریم ولی شرط کافی برای این اقدام، درجه اطمینان از همه احتمالات بالا بوده است. به عبارت دیگر چنین فرصت‌جویی‌هایی در صحنه بین‌الملل مستلزم سه شرط کلی و اساسی است: نخست دارا بودن جایگاهی از قدرتمندی در جامعه بین‌الملل که بتواند منابع کافی را برای هر اقدام فراهم کند. دوم؛ تاثیر‌گذاری مستقیم بر آرای بازیگران و سوم؛ نتیجه‌سازی دلخواه از اقدام. آنچه از حاصل رای‌گیری جمعه گذشته قابل استنباط است اینکه تهران در هر سه شرط بالا فاقد کارآمدی لازم بود؛ به‌ویژه آنکه اگر حتی نحوه انتخاب اعضای جدید شورای امنیت را نتیجه رایزنی‌های پیدا و پنهان قدرت‌های مخالف تهران بدانیم. وجه دیگر سکه، آن است که تهران در انجام چنین رفتاری ناکام بوده است.
همچنین است برجسته شدن این واقعیت که تهران نباید برای وجود تعارض‌ها میان بازیگران چنان اصالتی قائل شود که تصور کند این وضع می‌تواند مثل یک تیغ در دست تهران مقابل مخالفانش باشد، بلکه تجربه جمعه گذشته باید به تهران بار دیگر هشدار دهد که احتمالا برخی بازیگران تلاش دارند از تهران چنین بهره‌گیری کنند. وجه دیگر ماجرا اما به عملیات روانی مخالفان تهران مربوط است که با قدرت دیپلماتیک، اقتصادی و رسانه‌ای خود کوشیده‌اند از ایران چهره‌ای غیرمتعارف ارائه دهند تا به این وسیله هرگونه فرصت را از این کشور در جامعه بین‌المللی بگیرند. این امر در واقع همان توجیهی است که تهران به‌درستی از آن به‌عنوان دلیل چنین ناکامی‌هایی یاد می‌کند. ولی راه مقابله با این وضع آیا می‌تواند محدود به محکوم‌سازی‌های معمول شود؟ یا تلاش برای عادی‌سازی چهره‌ای که همواره بازتابی دلخواه مخالفان ایران در جامعه بین‌المللی داشته است؟ تهران تنها با تلاش برای عادی کردن چهره‌اش در جامعه بین‌المللی است که قادر می‌شود منابع لازم را برای هرگونه قدرت‌نمایی در جهان فراهم آورد. در این صورت تهران می‌تواند حتی در عرصه‌هایی که آمیزه‌ای خطرناک از ریسک و فرصت است، حضور یافته و برای اقدام‌هایش هزینه و فایده را به درستی محاسبه کند.
جلال خوش‌چهره
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید