یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


طریقة انجام گره‌های مورد استفاده در قالیبافی


طریقة انجام گره‌های مورد استفاده در قالیبافی
گره، ریشه، ایلمک، ایلمه، خفت، گند، پیچه، کله همة اینها یک منظور را افاده می‌کنند و آن خامه یا پرزی است که در حول محور چله‌های زیر و رو (یکی از زیر و یکی از رو) گره می‌خورد و با پهلوی هم قرار دادن آنها، نقش و نگار قالی نمایان شده و قالی به خود شکل می‌گیرد.
تراکم گره‌ها و ظرافت آنها نمایانگر میزان مرغوبیت و کیفیت فرش است. بدین معنی که هر چه تعداد گره‌ها زیادتر و در اصطلاح فرشبافی هر چه پرتر باشد کیفیت آن بالاتر خواهد بود.
به طور کلی در قالیبافی ایران دو نوع گره متداول است:
۱ـ گره ترکی (پیشینه تاریخی):
برای انتخاب وجه تسمیه قیورد و سنه، دلایل کافی در دست نیست، زیرا گرچه قصبة قیورد سابقه‌ای طولانی در قالیبافی دارد، اما این نمی‌تواند دلیل کافی برای انتساب گرة ترکی به این قصبه باشد. چون قالیها و قالیچه‌های مناطق مختلفی مثل شیروان، گنجه، قره‌باغ، قفقاز، تبریز، هریس و همدان و انواع مختلف دستبافتهای عشایر فارس، با این گره بافته می‌شوند و نیز دلیل قاطعی در دست نیست که این گره اولین بار در قیورد بافته شده باشد. بنابراین، چون این نوع گره در مناطق ترک به کار برده می‌شود، اگر آن را تنها گرة ترکی بنامیم منطقی‌تر خواهد بود.
۲) گره فارسی:
یا سنه‌ گره‌ای است که به وسیلة قالیبافان ایرانی هژاد و قالیبافان فارسی‌زبان مانند اراک، مشهد، بیرجند، کرمان، اصفهان، نائین، کاشان و قم به کار می‌رود، قالی‌های سنه (سنندج) برخلاف تصور مانند کلیة قالیچه‌های کردباف، با گره ترکی بافته می‌شود، بنابراین کلمه‌ «سنه» برای گرة فارسی اسمی بی‌مسمی و انتخابی نامعقول است و تنها می‌توان بر این باور بود که سیر تاریخ و وقوع حوادث و جریانهای تاریخی و مهاجرت اقوام به دیگر نقاط مسائلی را فراهم می‌آورد که به تبع آن استفاده‌کنندگان از هر یک از دو گرة مورد بحث، در مقاطی مجزا از گروه دیگر قرار گرفتند.
● گره ترکی: (طرز عمل)
این گره روی دو تار رو و زیر به کار می‌رود. بدین ترتیب که بافندة خامه یا پرز، را در دست چپ گرفته و به صورت عمود یا خط مستقیم بر روی تارهای رو و زیر قرار می‌دهد. هر یک از دو سر خامه به پشت یکی از تارها رفته پس از پیچیدن به دور آنها از بین دو تار بیرون آمده به طرف بافنده کشیده می‌شود. این نوع گره که ترکی (متقارن) نامیده می‌شود بیشتر به کمک قلاب انجام می‌گیرد و نسبت به سایر بافتها محکمتر است. گرة ترکی در ترکیه و آذربایجان و همدان و دیگر نقاط ترک‌نشین به کار می‌رود، ولی در سطح جهانی کمتر مورد استفاده است.
این گره با استفاده از قلاب تبریزی بدینصورت انجام می‌شود که ابتدا یک جفت چلة زیر و رو را به کمک قلاب جلو کشیده، بخشی از خامة موردنظر را در دست چپ گرفته یک سر خامه را به کمک قلاب بین دو چله برده و آنرا از پشت تار اول بیرون آورده از روی دو تار عبور می‌دهیم، آنگاه آنرا پشت تار دوم برده و سپس سر خامه را از بین دو تار مجدداً بیرون می‌آوریم و هر دو سر را با هم بطرف پایین می‌کشیم و اضافه آنرا با لبة تیز قلاب قطع می‌کنیم. (بافندگان زبده به نحوی عمل می‌کنند که از یک سمت نیاز به بریدن سرپرز دیگر گره نباشد و تقریباً پرز به اندازه مورد نیاز بیرون آمده و فقط قسمت بلند آنها بریده می‌شود). ضمناً باید دقت شود که در موقع جلو کشیدن دو سر گره اندازه آنها یکسان باشد و یکی کوتاهتر و دیگری بلندتر نباشد.)
▪ حالات فرعی:
(متقارن ۲ ـ متقارن ۳)
حالتهای فرعی متناسب با میزان کشش و ضخامت پود ضخیم در تغییر است. پس از بافت یک رج و عبور پود ضخیم از روی ردیف گره‌ها، برحسب میزان ضخامت و کشش پود، گره‌ها در دو حالت قرار می‌گیرند. عبور ود ضخیم سبب می‌شود که تار زیر به طرف پایین و پشت فرش و تار رو به طرف سطح قالب و رو به بافنده رانده شده، در نتیجه تارهای زیر و رو در دو سطح متفاوت نسبت به پشت و روی قالی قرار می‌گیرد (رجوع کنید به شیوه‌های بافت لول و تخت در بخش پودها). بر حسب آنکه خامة دوران یافته به دور تار سمت راست در موضعی پایین‌تر و یا بالاتر نسبت به تار سمت چپ قرار گیرد، نوع گره به ترتیب به متقارن نوع دوم و در حالت عکس به گرة متقارن نوع سوم موسوم خواهد شد.
● گره فارسی (سنه) یا نامتقارن یا گره میان دررفته
در این نوع گره خامه یا پرز گره تنها به دور یک تار پیچیده و سر دیگر آن از پشت تار دومی آزاد می‌گذرد. بدین طریق که بافنده ابتدا مقداری از خامه (نخ پشمی) را از توپک جدا کرده در حالی که چاقوی فارسی بافت را بدست راست دارد با دو انگشت سبابه و میانی دست چپ سرخامه جدا شده را نگه می‌دارد. سپس بوسیله سرانگشت سبابه دست راست یک جفت چله (زیر و رو) را جلو آورده و ضمن اینکه حدود ۲ سانتیمتر خامه از بین انگشتان دست چپ بیرون آمده، آنرا از پشت چله اول رد نموده و پس از خم کردن سر آن، خامه را از روی چله دوم به سمت پشت آن عبور داده و از ما بین ۲ تار به سمت روی فرش جلو کشیده و کاملاً پایین می‌آورد. این کار با انگشت میانی و سبابه دست راست صورت می‌گیرد، سپس بوسیله لبه کاردک سرنخ اضافی را می‌برند. گره فارسی را گره نامتقارن نیز می‌نامند، زیرا گره بطور متقارن به دور هر دو تار پیچیده نمی‌شود و تنها بدور یک تار پیچیده می‌شود.
▪ حالات فرعی ۲:
گرة نامتقارن بر دو نوع است: اگر خامه به دور تار راست پیچیده و از پشت تار چپ بیرون آمده باشد آن را گرة نامتقارن راست و اگر خامة دور تار چپ پیچیده از پشت تار راست بیرون آمده باشد آن را گرة نامتقارن چپ می‌گوییم.
همانطور که در مورد گرة ترکی نیز بیان شد، پس از عبور پود ضخیم و به هنگامی که بر اثر کشش پود، تارهای سمت راست و یا چپ در موضعی عقب یا جلو نسبت به یکدیگر و یا پایین و بالا نسبت به پشت روی قالی قرار می‌گیرند دو حالت مدنظر است:
اگر گره دوران یافته به دور تار سمت راست، در موضعی پایین‌تر از دنبالة خودش که از پشت تار سمت چپ گذشته قرار گیرد گره نامتقارن نوع سوم نامیده می‌شود، و اگر عکش این حالت باشد به آن نامتقارن نوع چهارم می‌گویند.
● گرة جفتی (تقلبی):
در پاره‌ای موارد به جای اینکه پرز خامه تنها به دور یک تار بپیچد، گاهی چهار تا شش تار را دربرمی‌گیرد. به این نوع گره، گرة جفتی ایلمه و یا گرة تقلبی می‌گویند. از تصاویر دو نوع گرة اصلی می‌شود استنباط کرد که تغییرات جزئی در این دو گره را نمی‌توان به صورت انواع مختلف آن تلقی کرد، چه روش گره زدن یکی است، فقط به جای آنکه گره‌ها به دو رشته تار بسته شود به چهار رشته اتصال می‌یابد. بستن این نوع گره مخصوص کسامی است که به مرغوبیت فرش نمی‌اندیشند و قصد دارند در مدتی کوتاه کار بافت فرش را تمام کنند. یعنی به جای دو گره تنها یک گره به کار می‌برند و به این ترتیب به کیفیت فرش زیان وارد آورده و کمیت آنرا به نصف تقلیل می‌دهند. در نتیجه جنسی که بدین سان تهیه می‌شود نصف تراکم لازمه را خواهد داشت و مقاومت آن کم خواهد بود و خیلی زود ساییده و فرسوده می‌شود.
تشخیص این موضوع در قالیهای ریزباف قبل از گذرانیدن پود مشکل است و پس از گذرانیدن آن تقریباً غیرممکن خواهد بود و تنها با لمس کردن قالی این موضوع را می‌توان فهمید؛ چون در قالی یا قالیچه‌ای که در بافت آن تعداد زیادی از گره‌ها به جای بسته شدن به دو تار به چهار تار بسته شود تراکم تارها و وزن قالی کمتر می‌شود و این خود از دوام آن به میزان قابل‌ملاحظه‌ای می‌کاهد.
گرة جفتی گاه تنها در مرکز فرش استفاده می‌شود و این از چشم خریدارانی که اغلب کنار فرش را مدنظر قرار می‌دهند دور است. بعضی بافندگان دیگر گرة جفتی را در زمینه و بخشهایی از قالی که خالی از نقشهای ظریف است، به کار می‌برند. کاربرد گرة جفتی در بخشهایی که دارای نقشهای ریز و ظریف است، سبب می‌شود نقشها درهم رفته، از جلوة لازمه بی‌بهره شوند.
● بافت گرة کمانشی (بی‌گره‌بافی)
نوع دیگری از بافت فرش است که اصطلاحاً بافت بدون گره کمانشی (کمانه‌شیب) نامیده می‌شود. بدین نحو که نخ بعد از اینکه دور چله گردش کرد، بدون اینکه گره بخورد بر روی رج محکم شده همچنان رها می‌شود و در نهایت با پایین آوردن کمان (نیره به اصطلاح کاشانیها و کوجی به اصطلاح ترک‌زبانان) و تغییر چله چیزی شبیه گره حاصل می‌شود و بر روی رج محکم شده همچنان رها می‌شود. گرة بافت کمانشی گرچه از پشت فرش قابل تشخیص نیست اما به راحتی می‌توان آن را از پشت فرش کشید. فرشهایی که با این طریقه بافته می‌شوند، قبل از کهنه‌شدن از بین می‌روند.
▪ گرة تک‌تاری:
گرة تک‌تاری همان طوری که از نامش پیداست تنها بر روی یک تار انجام می‌گیرد. در بسیاری موارد در بافت قالیهای ظریف و بخصوص تصویری برای اجرای کامل نقطه‌ها و خطوط ظریف نظیر اجزای چشم، گره تنها بر روی یک تار اعمال می‌شود. گرة تک تاری می‌تواند، در مواردی که یکی از تارهای چله پاره شده باشد تا بافت بخشی از قالی و رسیدن دوبارة تار پاره شده به همتای خود بالاجبار مورد استفاده قرار گیرد.
▪ گرة آویز
گره‌ای است که از مجموع چهار گره تشکیل می‌شود ولی بجای یک گره بکار می‌رود و با استفاده از آن کار بافت طرحهای تصویری بویژه «صورت» در فرشهای درشت‌بافت امکان‌پذیر می‌شود.
● توضیحی چند در ارتباط با دو گرة فارسی و ترکی:
صرف‌نظر از نحوه استفاده دو گره بصورت دستبافت و قلاب‌باف دو گره هیچ برتری بر یکدیگر ندارند. در سطور ذیل پژوهندگان به ویژگیهای هر یک از دو گره پی خواهند برد.
۱) میزان مصرف مواد اولیه (کرک، ابریشم، پشم) در گره ترکی به مراتب بیشتر از گره فارسی است به عنوان مثال چنانچه مقدار کرک مورد استفاده در یک قالیچه زرع و نیم با گره فارسی ۹ کیلوگرم باشد برای قالیچه‌ای با همان اندازه با گره ترکی میزان مصرف ۱۱ کیلو خواهد بود.
۲) در بافت یکی قالی با گره ترکی پرز مصرفی دارای ضخامتی کمتر از پرز مصرفی با گره فارسی و همان رجشمار است. مثلاً اگر فرشی قابل بافت با کرک ۶ لا در فارسی‌باف باشد، حتماً در بافت آن بطریق ترکی باید از کرک ۵ لا استفاده شود. این مورد در کاربرد پود نیز مصداق دارد و چنانچه در بافت فرشی بطریقی فارس‌باف از پود ۱۲ لا استفاده شود در بافت آن بطریق ترکی حتماً باید از پود ۹ لا استفاده شود والا فرش بالا می‌زند.
۳) معمولاً فرشهای قلاب‌باف (ترک‌باف) زبرتر از فرش دستباف هستند و این با لمس سر انگشتان به راحتی قابل درک است.
گفته می‌شود که دوام ریشه‌ترک‌باف بیشتر است. وجود فرشهای چندصدساله فارسی‌باف و سلامت آنها و نیرون نیامدن ریشه‌ها بطلان این عقیده را به اثبات می‌رساند زیرا عاملی که ریشه‌ها را در اصل نگه می‌دارد پودهای زیر و رو است که در خلال آنها می‌گردد.
برخلاف عقیدة بسیاری که معتقدند در بافت بطریق فارسی دستها دچار آسیب می‌شود، امروزه خوشبختانه برای گرفتن ریشه از کاردهای قلاب استفاده می‌شود و از گرفتن تار با دست می‌توان اجتناب کرد. این روش در شمال ایران متداول است.
در ضمن می‌توان از قلاب هم در روش دست‌باف جهت گرفتن ریشه‌ها استفاده کرد و سپس ریشه را با دست بدور تار پیچید و بعبارت دیگر دو روش را ممزوج نمود.
گرة تک‌تاری (گرة اسپانیولی):
نوع دیگری از گره تک‌تاری نیز در اسپانیا و در فرشهای چند پوده به کار می‌رفته که از قرن هیجدهم میلادی کاربرد آن کمتر شده است. در این نوع گره هر نخ ۵/۱ دور بر روی یک تار چرخیده و بر آن گره می‌خورد و دو سر پرز یا خامه بالا می‌ایستد و سطح پرزدار فرش را تشکیل می‌دهد.
▪ گرة دورنگ
گرة دو رنگ با استفاده از دو خامه با رنگهای متفاوت به کار می‌رود و این در هنگامی است که یکی از خانه‌های جدول قالی که یک گره را تشکیل می‌دهد در مرز دو نگاره با رنگهای متفاوت قرار گیرد. رعایت این امر بیشتر در قالیهای ظریف با رجشمار بالا صدق می‌کند. گرة دو رنگ همچنین برای اجرای سایه در نگاره‌های ظریفی که تنوع رنگ در آنها بسیار است خواه به صورت فارسی و یا ترکی انجام می‌شود.
گره خاص سنه
در بافت برخی قالیهای سنه به نوع خاصی از گره برمی‌خوریم که با دیگر روشهای بافت متفاوت است و توجه بدان بخصوص در رفوء قالیهایی که با این روش بافته می‌شوند حائز اهمیت است.
در این روش چنانچه تارهای زیر و رو را به دسته‌های دوتایی تقسیم کنیم و آنها را با شماره‌های ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ و ۶ مشخص نمائیم، نحوه‌ بافت چنین خواهد بود. یکبار تارهای ۱ و ۲ را با تار ۳ بهم گره خواهیم نمود و سپس تار شماره ۳ را با دو تار ۵ و ۴ گره خواهیم زد و به همین ترتیب ادامه خواهیم داد. پس از بافت یک رج و رد کردن پود، اینبار تار شماره ۱ را با دو تار ۲ و ۳ و تار شماره ۳ را با دو تار ۴ و ۵ گره خواهیم زد. این نوع بافت، حالت خاصی را به پشت فرش خواهد داد که در دیگر طرق بافت صادق نیست، بدین لحاظ در هنگام رفوء دستبافتهایی که با این روش بافته شده‌اند توجه به شیوه بافت آنها از اهمیت خاصی برخوردار است.
معمولاً نوع گره و تعداد آن در واحد سطح (رجشمار) ملاک ظرافت و محکمی فرش است. طبقه‌بندی کیفی فرشها براساس بافت، معمولاً با تعداد گره در یک واحد سطح انتخابی (سانتیمتر، دسیمتر، اینچ، فوت‌مربع) و گاه نیز با محاسبة تعداد گره در واحدی از طول (اینچ، فوت، متر) انجام می‌شود.
علاوه بر روشهای فوق در ایران از گره (وسیلة فلزی ۵/۶ سانتیمتر) نیز برای سنجش استفاده می‌کنند، مثلاً فرش چهل تا یک گره یا چهل رجی دارای ۴۰ گره در ۵/۶ سانتیمتر است. گاه نیز از تعداد گره در چارک استفاده می‌کنند به طوری که فرش ۱۶۰ رج یک چارک همان ۴۰ رجی است.
رجشمارهای، رایج در بافت فرش‌های ایران:
رج‌شمار رایج فرشهای ایران از ۲۰ تا ۷۰ رجی (یعنی فرشهایی با ۱۱۶۰۰-۹۰۰ گره در دسیمتر مربع) را شامل می‌شود. معمولاً فرشهای درشت‌باف ۲۰ و ۲۵ رجی (یعنی فرشهایی با حدود ۹۰۰ و ۱۴۸۰ گره در دسیمتر مربع) جزء فرشهای پست شمرده می‌شوند و تولید آنها در برنامه‌های آموزشی و یا توسط بافندگان ساده و مبتدی صورت می‌گیرد. فرشهای ایلیاتی نیز معمولاً درشت‌باف و حدود ۳۰ رجی هستند. فرشهای متوسط خوب، فرشهای ۴۰، ۴۵ و ۵۰ رجی (با داشتن حدود ۵۹۰۰-۳۸۰۰ گره در دسیمتر مربع) و فرشهای بسیار خوب و فرشهای ۶۰، ۶۵ و ۷۰ رجی با داشتن ۱۱۶۰۰-۸۵۰۰ گره در دسیمتر مربع جزء فرشهای بسیار ممتاز به شمار می‌روند و تنها در نقاطی با تخصصهای بالا (نظیر قم، اصفهان، نائین، رفسنجان و تبریز) بافته می‌شوند. به نظر کارشناسان تمرکز تولید در ایران روی فرشهای ۳۰، ۳۵ و ۴۰ رجی است.
منبع : شرکت سهامی فرش ایران