پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ادغام اتحادیه اروپا و ایالات متحده


ادغام اتحادیه اروپا و ایالات متحده
در حركتی همه جانبه و فراگیر كه در كمال تعجب توجه چندانی را به خود جلب نكرد، این هفته، ایالات متحده و اتحادیه او با شراكت اقتصادی فرا اقیانوس اطلس جدیدی را امضا كردند كه ناظر«یكپارچه شدن» استانداردهای تنظیم شده و زمینه را برای ادغام ایالات متحده و اتحادیه اروپا به یك تك بازار آماده خواهد كرد.
● پیشگفتار
امروزه دموكراسی، دكور پلوتوكراسی (حكومت زرسالاران) است. از آنجا كه مردم پلوتوكراسی عیان و‌ آشكار را تحمل نخواهند كرد، اسما قدرت به آنها تعلق دارد، حال آنكه قدرت واقعی در دستان زرسالاران است.در دموكراسی‌ها، خواه پادشاهی‌، خواه جمهوری خواه، دولت‌مردان عروسك‌های خیمه شب بازی هستند و سرمایه‌داران سرنخ‌ها را در دست دارند: آنها دستورالعمل‌های سیاسی را دیكته می‌كنند، آنها از طریق خریدن افكار عمومی ، از طریق ارتباطات تجاری و اجتماعی رأی دهندگان را كنترل می‌كنند، آنها مقامات بلند پایه دولتی را كنترل می‌كنند.
حكومت زرسالاران امروزه قدرتمند‌تر از اریستوكراسی (حكومت اشرف‌زادگان) گذشته است، چرا كه هیچ چیزی بالاتر از آن قرار ندارد. به غیر از دولت كه ابزار و حامی اوست».
در حركتی همه جانبه و فراگیر كه در كمال تعجب توجه چندانی را به خود جلب نكرد، این هفته، ایالات متحده و اتحادیه او با شراكت اقتصادی فرا اقیانوس اطلس جدیدی (۱) را امضا كردند كه ناظر «یكپارچه شدن» استانداردهای تنظیم شده و زمینه را برای ادغام ایالات متحده و اتحادیه اروپا به یك تك بازار آماده خواهد كرد. این امر اقدام بزرگی در راه نظم جهانی سازی شده نوین (۲) خواهد بود. روز دوشنبه شبكه خبرگزاری بی بی سی از نشست واشنگتن گزارش داد: «شورای اقتصادی» قرار است در تقریبا چهل حوزه ، از جمله مالكیت معنوی، (۳) خدمات مالی، ادغام شركت‌های تجاری كوچك در شركت‌های بزرگ و صنایع موتور، یكپارچه سازی مقررات و امور مربوط به تنظیم معاملات تجاری ، اقدامات لازم را جهت تسریع امور مربوطه به عمل آورد.
شبكه خبرگزاری بی بی سی كه از ذكر پیامدهای یك تك بازار غربی خودداری نمود صرفا اعلام كرد: «هدف از این كار افزایش داد و ستد تجاری و كاهش هزینه است». این خبرگزاری در ادامه و در راستای انحراف اذهان عمومی فورا به تجزیه و تحلیل پیامدهای این اقدام از دید گرمایش جهانی پرداخت.
در حالیكه رسانه‌های گروهی از هر فرصتی استفاده نموده و تا سر حد جنوبی بی‌پایان نسبت به تغییرات شرایط اقلیمی توده‌های مردم را در معرض بمباران خبری قرار می‌دهند، از كنار اقدامات سیاسی اصلی و اساسی كه بر زندگی همه مردم در گوشه و كنار این سیاره تأثیر می‌گذارد ، بی توجه می‌گذرند و با این كه توجه چندانی به آنها نمی‌كنند.
طرفداران و طراحان نظم جهان تك قطبی، در پشت صحنه، از مدت‌ها پیش و با تلاشی سخت در پی فرسایش تدریجی حاكمیت مستقل ملی كشورها از طریق یكپارچه سازی تمامی حوزه‌های زندگی، امور اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و زیست محیطی بوده‌اند. این گونه پكپارچه سازی و حذف تنوع‌ها تنها راه به حداكثر رساندن منافع عده‌ای قلیل به هزینه‌ی اكثریت توده‌ی مردم و همزمان حفظ كنترل شدید برای حفظ نظم جامعه به عنوان یك كل برای ادامه طولانی مدت وضعیت كنونی است.
گروه نخبگان جهانی تنها كسانی هستند كه عملا از نابودی بازار آزاد و حذف رقابت اقتصادی در بین ملت‌ها منفعت می‌برند.
از مدت‌ها پیش اتحادیه اروپا به عنوان ابزاری برای این گونه جهانی سازی یكپارچه كننده مورد استفاده قرار گرفته و اكنون به نقطه‌ای رسیده كه به یك دولت فدرال فرا ملیتی برای اروپا تبدیل گردیده است. طی سال‌های گذشته آنچه كه در ابتدا تحت عنوان پیمان تجارت آزاد (۴) به افكار عمومی خورانده شد، تدریجا از پایین به بالا به یك حاكمیت یكپارچه‌ی وسیع و فراگیر در سراسر منطقه تبدیل شد. حوزه‌هایی كه این حاكمیت در پی تسلط بر آن‌ها می‌باشد شامل بهداشت، سیاست‌های اجتماعی ، حمل و نقل ، دادگستری ، كشاورزی ، آبزیان ، انرژی ، اقتصاد و پیوندهای اجتماعی، محیط زیست ، تجارت‌های داخلی و خارجی و حمایت از مصرف‌كننده می‌شود.
اخیرا این نكته بیشتر نمایان شده است كه بعضی از طرفداران اروپایی جهانی سازی چون تونی بلر از انگلیس و آنجلا مركل از آلمان تلاش دارند مخفیانه بخش‌هایی از قانون اساسی اتحادیه اروپا را بدون توجه به این كه رأی دهندگان كلا آنها را رد می‌كنند اجرایی كنند.
منابع ارشد كابینه‌ی بریتانیا هشدار داده‌اند كه آنها (طرفدراان اروپایی جهانی سازی) به شدت در تلاشند تا به بروكسل (پایتخت بلژیك) یك رییس جمهور تمام وقت غیر منتخب تحمیل كنند كه در یك دوره‌ ۵ ساله خدمت كرده و به عنوان نماینده‌ی اروپا در صحنه جهانی سخن بگوید.
این مسئله بطور كلی پذیرفته شده است كه اصلاحاتی كه طبق برنامه قرار است قبل از سال ۲۰۰۹ برای تقویت پارلمان اروپا انجام شوند، می‌توانند توانایی كشورهای عضو برای خروج زا قوانین اتحادیه اروپا را تضعیف كنند، همانطور كه انگلستان هم اكنون این گونه است واین موضوع می‌تواند عملا ختم استقلال ملی كشورهای اروپایی را رقم زند.
دو نویسنده انگلیسی به نام‌های كریستوفر بوكر و ریچارد نورث در كتابی مهم به نام فریب بزرگ، تاریخ اتحادیه اروپا ، تیجه‌گیری می‌كنند كه ۲۷ كشور عضوی كه اكنون ر تار و پود اتحادیه گیر كرده‌اند، در عملیاتی پنهان و به دقت طراحی شده استقال خود را از دست داده‌اند. آنها جهانی سازان (۵) اروپایی را مقصر می‌دانند كه موفق شدند «كودتای خزنده اصلی» (۶) شگفت‌آورترین كودتا در تاریخ» را به انجام برسانند.
نویسندگان كتاب فریب بزرگ تأثیر نشست رم را این گونه خلاصه كردند: «بدین ترتیب فریب اصلی داستان شكل گرفت. از این به بعد، اولویت واقعی، یعنی یكپارچگی سیاسی قرار است عمدا زیر لوای یكپارچگی اقتصادی پنهان شود. قرار بر این است كه ساخت و رشد اروپا تحت عنوان توسعه‌ی تجارت و اشتغال‌زایی مطرح شود».
علاوه بر این مخالفان و افراد مطرودی چون و لادیمیر یوكوفسكی هشدار داده‌اند كه از مدت‌ها قبل طرحی از سوی نخبگان وجود داشته است كه بر اساس آن اتحادیه اروپا به نفع گروهی خاص مصادره و به یك ابر كشور (۷) سوسیالیستی شبه روسی تبدیل شود كه قدرت فردی ملت ـ دولت‌ها (۸) را حذف نموده و هیأت حاكمه‌ای را بوجود آورد كه از مسئولیت پاسخگویی آزاد بوده و یا نماینده مستقیمی نداشته باشد.
درسال ۲۰۰۳ خبرگزاری بی بی سی به اسناد بایگانی شده‌ی حیرت‌انگیزی دست پیدا كرد كه تأیید می‌كرد اتحادیه اروپا و واحد پولی او یعنی یورو، ابتكار گروه مخفی بیلدربرگ (۹) بودند. در حدود ۵۰ سال پیش از عملی شدن ارز واحد اروپایی ، بیلدبرگ، كه اكنون به عنوان دست پنهان نخبگان در پشت حوادث دنیا معروف است، نقشه‌های مربوط به این موضوع را آماده كرده بود.
علاوه بر اتحادیه اروپا ، دستور كار برای تشكیل اتحادیه امریكای شمالی (۱۰) ازمرحله شك و تردید گذشته و طبق توصیه نامه‌ها و اسناد مربوط به سیاست‌های داخلی قانون گذاران غیر منتخب او، یعنی شورای روابط خارجی (۱۱) پیشرفت امور تشكیل این اتحادیه در وضع مساعدی قرار دارد.
اتحادیه امریكای شمالی، یعنی آنچه كه شورای روابط خارجی امریكا برای سند تشكیل آن تلاش می‌كند، بازتاب شكل‌گیری اتحادیه اروپا بدست گروه بیلدربرگ است.در سند شورای روابط خارجی كه به سند تشكیل جامعه‌ی امریكای شمالی (۱۲) معروف است، به توصیه گروه بیلدربرگ مبنی بر این كه هیأت‌های خصوصی برای هدایت سیاست‌ها بین كانادا، مكزیك و ایالات متحده تشكیل شوند، اشاره شده است. در این سند آورده شده است:
«برای حصول اطمینان از تزریق منظم انرژی خلاق به تلاش‌های مرتبط با یكپارچه سازی امریكای شمالی، سه دولت فوق‌الذكر باید هیأتی مستقل از سه مشاور را منصوب كنند. این هیأت باید از اشخاص برجسته خارج از دولت تشكیل شود كه در دوره‌های چند ساله به صورت متناوب منصوب شوند تا بدین ترتیب از عدم وابستگی به دولت‌هایشان اطمینان حاصل شود.
وظیفه‌ی آنها فعال شدن در بررسی ایده‌های خلاق و مبتكرانه‌ ایده‌های جدید از چشم‌انداز امریكای شمالی است تا از این طریق شرایط لازم جهت ابراز عقیده و نظر عموم مردم شمال امریكا فراهم شود. راهكار مكمل تأسیس هیأت‌های خصوصی خواهد بود كه به طور منظم و یا سالانه برای تقویت روابط كشورهای حوزه‌ی امریكای شمالی ، به موازات فعالیت‌های گروه بیلدربرگ با یكدیگر ملاقات خواهند كرد...»
درست مانند اتحادیه اروپا، مقررات و شرایط اتحادیه امریكای شمالی از جمله نفتا (NAFTA) و گات (GATT) ، در نقطه‌ تولدشان به عنوان توافق‌هیا تجاری آزاد به باور مردم خورانده شدند. با گذشت زمان ما شاهد تولد «شراكت امنیت و پیشرفت» (۱۳) یعنی پیمانی بودیم كه به نظر می‌رسد كمی بیشتر از یك توافق اقتصادی ساده بین رهبران ایالات متحده ، مكزیك و كانادا باشد كه بدون نظارت كنگره مورد موافقت قرار گرفته است.
گزارشی كه در كانادا تهیه شده است شراكت فوق را «چارچوبی بین‌المللی برای همكاری‌های سه جانبه و دو جانبه در شمال امریكا» توصیف كرده است، چارچوبی یك «پیمان بین‌المللی رسمی» و یا « یك موافقت‌نامه قانونی الزام آور و محوری» نیست. اما این سؤال مطرح است كه این «چارچوب بین‌المللی» كه مقامات ایالات متحده از بنگاه‌های دولت فدرال را متعهد به كار كردن با مقامات دو كشور دیگر می‌كند، چیست اصولا چرا چنین فرآیندی نباید مشروط بر نظارت، بازرسی دقیق و تأیید كنگره باشد؟
سپتامبر سال گذشته ما گزارش دادیم كه روزنامه نگاری بنام جروم كرسی اولین ستاد مربوط به تقاضای FOIA را دریافت كرد كه خواهان آن بود دفتر همكاری‌های امنیتی و پیشرفت تمام فعالیت‌هایش را در رابطه با شكل‌گیری اتحادیه پان امریكن (۱۴) فاش سازد.
این اسناد نشان می‌دهند كه طیف گسترده‌ای از قوانین اجرایی و اداری ایالات متحده تحت این برنامه مخفیانه درال بازنویسی می‌ّاشند تا در قوانین اجرایی و اداری در مكزیك و كانادا «ادغام» و یكپارچه شوند، همینطور كه در درون اتحادیه اروپا این امری عادی شده است.
این اسناد شامل ارجاع به بیش از ۱۳ گروه كاری در درون یك زیر ساخت سازمان یافته را شامل می‌شود كه مقامات دولتی را از غالب حوزه‌های اجرایی دولت از جمله وزارت امور خارجه، بازوی دیگر پلیس فدرال یعنی امنیت داخلی،(۱۵) تجارت، خزانه‌داری ، كشاورزی ، حمل و نقل ، انرژی ، خدمات انسانی و بهداشتی و دفتر نمایندگان تجاری ایالات متحده نیرو جذب كرده است.
كرسی همچنین گزارش داد كه در یك گفتگوی خودمانی در سطح بالا در شهر بنف، یكی از معاونین وزارت امور خارجه ایالات متحده ، توماس شنن، ریاست هیأتی را بر عهده گرفت كه در آن پروفسور رابرت پستور نویسنده‌ كتابی كه توسعه‌ اتحادیه امریكای شمالی را به عنوان یك دولت منطقه‌ای و پذیرفتن امرو (۱۶) به عنوان واحد پول مشترك برای جایگزینی دلار و پزو را تشویق می‌كند، به ایراد سخنرانی پرداخت.
آیا تمام اینها فرضیه‌ای از توطئه است؟ طبق باور استیو پرویس از جفریز اینترنشنال چنین نیست. وی در شبكه خبرگزاری سی ان بی سی اظهار داشت ، « به نظر من یكی از مسائلی كه لازم است كشورهای دلار محور روی آن تمركز و فكر كنند امرو است، یعنی همان واحد پولی مشتركی كه هیچكس درباره‌ آن صحبت نمی‌كند و من فكر می‌كنم بسیار تأثیر گذار باشد، امرو بر زندگی همه مردم در كانادا، ایالات متحده و مكزیكو تأثیر زیادی می‌گذارد ...»
سقوط اقتصاد جهانی، همانطور كه توسط رییس اقتصاد دانان سابق بانك جهانی و برنده‌ جایزه نویل، جوزف استیگلیتز پیش بینی شده، به اضافه‌ دلاری كه كاملا ارزش خود را از دست داده و به سختی می‌تواند با پزو رقابت كند، عواملی هستند كه پیشروی به سوی واحد پول مشترك امریكای شمالی را ترغیب می‌كنند. این امر برای تمام امریكایی‌هایی كه خواهان حفظ استانداردهای زندگی خود بوده و مایل نیستند خود را با پای برهنه در صف نان ببینند، حكایت از فاجعه دارد.
نزول اقتصاد در ایالات متحده در حال حاضر توسط همان سیاست‌های جهانی سازی غارتگر صندوق بین‌المللی پول و بانك جهانی انجام می‌شود كه هنوز هم به عنوان راه حل برای آشوب‌های اقتصادی به ما عرضه می‌شوند.
این دو خفاش طرفدار جهانی سازی ، منابع كشورهای جهان سوم را به یغما برده و اكنون توجه خود را معطوف برده سازی جهان توسعه یافته نموده‌اند.
پول واحد و یك نظم نوین اصتادی قدم بزرگی در راه حكومت جهانی است. اروپا قبلا از این پول واحد برخوردار شده و این در حالی است كه به نظر می‌رسد دلار آخرین نفس‌های خود را می‌كشد.
هنگامی كه پول توسط شركت‌های خصوصی چاپ می‌شود، آیا جای تعجبی هم دارد اگر مشاهده كنیم برای ادغام با پول دیگر كشورهای تلاش شود؟
اگر همه چیز طبق برنامه پیش رود از مدت‌ها پیش صحبت پول واحد جهانی تا سال ۲۰۱۸ مطرح بوده است. عكس روی جلد مجله اكونومیست مورخ ۱۹۸۸ ، با به تصویر كشیدن ققنوسی كه روی پول كاغذی سوزان در شعله‌های آتش ایستاده و نماد ظهور او از میان خاكستر پول‌های كاغذی بود با جمله «آماده پول واحد جهانی شوید» در كنار آن ، بر این مطلب صحه گذاشت.
مقاله مربوط به تصویر روی جلد بیانگر این مطلب است كه «طی ۳۰ سال آینده، امریكایی‌ها، ژاپنی‌ها ، اروپایی‌ها و مردم بسیاری از دیگر كشورهای ثروتمند و بعضی از كشورهای نسبتا فقیر احتمالا برای خریدهایشان از پول واحد استفاده خواهند نمود».
این مقاله در ادامه توضیح داد كه با روی كار آمدن پول جدید، استقلال كشورها بی‌معنی بوده و از بین خواهد رفت اگر چه روند جهانی سازی از قبل مشغول تیشه زدن به ریشه آن بوده است.
«منطقه ققنوس محدودیت‌های سختی را بر دولت‌های ملی تحمیل خواهد نمود. برای مثال دیگر چیزی به نام سیاست پولی ملی وجود نخواهد داشت. عرضه ققنوس جهانی توسط یك بانك مركزی ، كه احتمالا از صندوق بین‌المللی پول سرچشمه می‌گیرد، تثبیت خواهد شد.
نرخ تورم جهانی،‌ و بنابراین ، در حاشیه‌های باریكتر آن، هر نرخ تورم ملی، تحت حاكمیت این بانك مركزی قرار خواهد داشت. هر كشوری می‌تواند از مالیات‌ها و هزینه‌های عمومی برای جبران كاهش موقت تقاضا استفاده كند اما برای تأمین مالی كسر بودجه خود مجبور خواهد شد به جای چاپ پول به استقراض روی آورد.
در مقایسه با امروز، با توجه به نبود پشتیبانی لازم در برابر مالیات تورم، دولت‌ها و وام دهندگان به دولت‌ها مجبور خواهند شد طرح‌های مربوط به استقراض و وام دادن خود را با دقت بیشتری مورد بررسی قرار دهند. این به معنای تضعیف شدید استقلال اقتصادی خواهد بود اما روندهایی كه ققنوس را این چنین جذاب می‌كنند، این استقلال اقتصادی را در هر صورت از بین خواهند برد. حتی در جهانی كما بیش دارای نرخهای تبادل ارزی شناور، دولت‌های واحد شاهد این مسئله بوده‌اند كه سیاست استقلالشان تحت كنترل جهان نامهربان خارج قرار دارد.»
این مقاله در پایان نتیجه‌گیری می‌كند: «شكل‌گیری ققنوس را تقویم‌تان در حدود سال‌هیا ۲۰۱۸ یادداشت كنید و هنگامی كه عملا اتفاق افتاد به استقبال آن بروید».
در سال ۲۰۰۴، رابرت ماندل ، اقتصاد دان برنده‌ی جایزه نوبل كه اغلب اوقات امتیاز جاده صاف كن پول واحد اروپایی را به وی نسبت می‌دهند، خواهان بكارگیری پول واحد جهانی شد.
ماندل در مصاحبه با روزنامه فرانسوی لیبراسیون اظهار داشت: «با ظهور یورو و بی‌ثباتی آن در برابر دلار، اروپا ، ایالات متحده و قدرت‌های آسیایی باید گرد هم آمده و یك نظام پولی بین‌المللی جدید را تشكیل دهند».
در سال ۲۰۰۶ ، بانك تسویه حساب‌های بین‌المللی (۱۷) كه بسیار سری می‌باشد و افتضاحات مالی سراسر آن را فرا گرفته و از دید كارشناسان امور مالی به آن به عنوان سیاست بانك مركزی بزرگ جهان نگریسته می‌شود، توصیه نامه سیاسی‌ای را منتشر نمود كه در آن خواستار برچیدن واحدهای پول ملی به نفع یك مدل جهانی طرح پول شد.
بانك تسویه حساب‌های بین‌المللی شعبه‌ای از مؤسسه مالی برتن ـ وودز اینترنشنال فاینشیال آرشیتكچر (۱۸) است و روابط بسیار نزدیكی با گروه بیلدربرگ دارد. این مؤسسه مالی توسط گروهی از نخبگان داخلی كه نماینده‌ی تمامی نهادهای بانكداری مركزی عمده‌ی جهان است، تشكیل شد.
جان ماینارد كینز كه احتمالا تأثیرگذارترین اقتصاددان تمامی دوران تاریخ بود،‌ می‌خواست مؤسسه فوق‌الذكر، به این دلیل كه در جنگ دوم جهانی به عنوان وسیله‌ای برای انتقال پول برای نازی‌های آلمان مورد استفاده قرار گرفته بود، بسته شود.
چنین به نظر می‌رسد كه اكنون ما شاهد به واقعیت پیوستن یك نظام اقتصادی جهانی با یك پول واحد هستیم. آخرین بخش چنین یكپارچه سازی منطقه‌ای البته یك دولت جهانی خواهد بود. از مدت‌ها پیش این مسئله تشخیص داده شده است كه تشكیل یك دولت جهانی به صورت آنی و ناگهانی به صراحت از سوی توده‌های مردم رد خواهد شد و دیگر این كه یك دستور كار مرحله به مرحله ، اجرای مخفیانه و نامحسوس یك نظم‌ نوین جهانی كلید موفقیت در چنین امری است.
ریچارد گاردنر، كه تصدی پست‌های مختلفی را در وزارت امور خارجه ایالات متحده بر عهده داشته است، در نشریه امریكایی فورین افیرز (۱۹) پرچمدار نشریات شورای روابط خارجی امریكا ، مورخ آوریل ۱۹۷۴ طی مقاله‌ای در مخالفت با آنچه كه خود «دولت جهانی آنی» (۲۰) می‌نامد، استدلال می‌آورد.
وی می‌نویسد، به جای این كار باید «اطاق نظم جهانی» (۲۱) از پایین به بالا به جای از بالا به پایین ساخته شود. به گفته ویلیام جیمز، در حقیقت طبق توصیف مشهور او از واقعیت، چنین امری (تشكیل دولت جهانی آنی) مانند یك سردرگمی پر هیاهو و جهش ناگهانی بزرگ خواهد بود اما حمله‌ی تدریجی به استقلال ملی كشورها، فرسایش گام به گام آن، به مراتب بهتر نتیجه خواهد داد تا روش قدیمی حمله مستقیم».
در ارائه نقطه نظری مشابه، مشاور امنیت سابق، زبیگنیو برژینسكی به «منطقه سازی» (۲۲) به عنوان كلید «جهانی سازی) (۲۳) اشاره كرد: «پیش شرط جهانی سازی نهایی ، جهانی سازی اصیل، منطقه سازی مرحله به مرحله است ، چرا كه از این طریق ما می‌توانیم به سوی واحدهای مشترك و جمعی بیشتر ، بزرگتر و با ثبات‌تر حركت كنیم». با فراهم آوردن مقدمات برای تشكیل یك بازار واحد اتحادیه اروپا ـ ایالات متحده این هفته ما شاهد اولین گام‌ها به سوی تشكیل بزرگترین «واحد مشترك و جمعی» كه تاكنون صورت گرفته است، بودیم. اما همانطور كه شورای روابط خارجی امریكا می‌گوید، درمیان «سردرگمی پر هیاهو و جهش ناگهانی» كمتر كسی به این مسئله توجه كرد.
منبع: كتاب ایده‌الیسم عملی چاپ وین، اطریش ، ۱۹۲۵
نویسنده: كنت ریچارد وان كونهو كالرگری ، روزنامه نگار و چهره سیاسی اطریشی
پی‌نوشت:
New transatlantic economic partnership .۱
۲. New globalized world order
۳. Intellectual property
۴. Free trade treaty
۵. glovalist
۶. slow – motion coup detat
۷. superstate
۸. nation – states
۹. گروه بیلدربرگ و یا كنفرانس بیلدربرگ كنفرانسی غیر رسمی است كه فقط بر اساس دعوت از تقریبا ۱۳۰ مهمان كه اغلب آنها شخصیت‌های پر نفوذ در حوزه‌هٔای تجارت،‌ رسانه‌ها و سیاست می‌باشند، برگزار می‌شود. از آنجا كه صحبت‌های مقامات رسمی و رهبران قدرتمند تجاری ( و دیگران) كه در این ملاقات‌های سالیانه انجام می‌گیرد، هرگز در جایی پخش نمی‌شوند و كسی از مفاد آنها اطلاع پیدا نمی‌كند، این كنفرانس‌های سالانه (به دلیل پیشدستی كردن در فرآیند دموكراسی، یعنی بحث درباره موضوعات و مسایل به طور باز و علنی) و نیز وجود فرضیه‌های متعدد منبی بر این كه بسیاری از توطئه‌های سیاسی و اقتصادی در این كنفرانس‌ها طرح ریزی می‌شوند، مورد انتقاد بسیار قرار می‌گیرند. گروه نخبگان بیلدربرگ سالانه در هتل‌های چهار یا پنج ستاره در سراسر جهان، معمولا در اروپا، و هر چهارسال یكبار در ایالات متحده و یا كانادا نشست خود را برگزار می‌كنند. گروه بیلدربرگ رد جنوب هلند ، در شهر لیدن دفتر دارد. منبع: www . wikipedia . org
۱۰. North American Union
۱۱. The Council on Foreign Relations
۱۲. Building a North American Community
۱۳. Securit and Prosperity Partnership
۱۴. Pan American Union
۱۵. Homeland Security
۱۶. Amero سه هفته پس از چاپ این مقاله مقاله‌ای دیگر، این بار به قلم بری مك كنا تحت عنوان «پول واحد امریكای شمالی) در روزنامه‌ی تیوزدی گلوب اند میل در رابطه با موضوع این مقاله منتشر شد كه بخش‌هایی از آن ترجمه و به صورت پاورقی زیر تقدیم خوانندگان عزیز می‌گردد.
واشنگتن ـ‌ رییس بانك كانادا، دیوید داج می‌‌گوید روزی فرا خواهد رسید كه امریكا شمالی به استقبال پول واحد به شیوه ی یورو رود. اما برای رسیدن به آن مقطع، ، كانادا ، ایالات متحده و مكزیك ابتدا باید مرزهای خود را به روی جریان نیروی كار باز كنند. روز دوشنبه وی همچنین به این نكته اشاره كرد كه این جریان نیروی كار در سال‌هیا اخیر «كمی عریض‌تر شده است».
در پاسخ به سؤال حضار پس از سخنرانی در شیكاگو، آقای داج اظهار داشت ایجاد پول واحد (برای سه كشور امریكا شمالی) «امكان‌پذیر» است . تفكر ایجاد پول واد از مدت‌ها پیش مضوعی بوده كه كنجكاوی بسیاری را برانگیخته است، علی‌الخصوص در میان چهره‌های علمی كانادایی كه به ایجاد این پول واحد به عنوان راهی برای فرار نوسانات تندو تیز در نرخ تبادلات ارزی می‌نگرند. افزایش ناگهانی ارزش دلار كانادا در برابر دلار ایالات متحده كه طی سسی سال اخیر بی‌سابقه بوده است باعث می‌شود محصولات كانادایی در بازارهای خارجی عمده‌ی كانادا به مراتب كمتر رقابتی شوند. افزایش ناگهانی دلار كانادا همچنین كانادا را مقصدی گرانتر برای توریست‌ها می‌كند.
بعضی از طرفداران ایجاد پول واحد امریكای شمالی نام آن را امرو (amero) گذاشته‌اند. اما به احتمال زیاد، روی كار آمدن یك پول واحد بدان معنا خواهد بود كه كانادا و مكزیك دلار ایالات متحده را پذیرفته و كنترل اقتصادی چشمگیری را به یك بانك مركزی كه تحت تسلط ایالات متحده قرار دارد، تقدیم خواهند كرد.
۱۷. Bank For International Settlements
۱۸. Bertton – Woods International Financial Architecture
۱۹. Foreign Affairs
۲۰. Council on Foreign Relations
۲۱. instant world government
۲۲. the house of world order
۲۳. regionalization
۲۴. globalization
منبع : خبرگزاری فارس