دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا
خواهران غریب
در «خواب زمستانی» از درام با مفهوم متداول و مصطلحش خبری نیست. چون اساسا گره خاصی وجود ندارد تا درام شکل بگیرد.
این سبک روایت بدون گره و تعلیق ممکن است برای یک داستان یا نهایتا رمان خیلی هم خوب جواب بدهد، ولی سینما با ادبیات داستانی فرق دارد و خیلی عجیب نیست فیلمی که بنایش را بر این روش روایت گذاشته، نتواند آن جور که می خواهد جواب بگیرد.
کارگردان مبنای روایتش را بر شخصیتها گذاشته و نه بر حوادث و اتفاقات. فیلم چند روزی از زندگی معمولی ۳ خواهر را در بستر وقایع و اتفاقات روزمره توصیف میکند. زندگی که خیلی با چیزی که در واقعیت روزمره آدمهای طبقه متوسط میگذرد، متفاوت نیست.
با وجودی که نوشتن و حتی کارگردانی فیلمنامهای با این ویژگی جسارت می خواهد، ادعای پرداختن به زندگی ۳ نسل از زنان جامعه که در خلاصه داستان آمده، کمی ادعای بزرگی به نظر میآید. مهمترین اتفاقات این جور زندگیها همین تصمیمهای معمولی و کوچکی است که میگیریم.
مهمترین و رایجترین اتفاق در زندگی ۳ دختر مجرد یا آدم هایی هستند که به عنوان مزاحم یا خواستگار بر سر راه آنها ظاهر میشوند. خواستگاریها و آشناییهایی که به نمونههای فیلمفارسیاش هم بیشباهت نیست.
مثلا آخر فیلم وقتی جوان گرافیست و طراح شرکت که حالات و حرکاتش خیلی هم نرمال نیست، دم افطار بیمقدمه به خواستگاری خواهر وسطی یعنی لادن مستوفی میآید، خوشحالی را به راحتی در وجنات این خانم می بینیم؛ آنقدر که عنان از کف میدهد و خواستگارش را مستقیما به افطار دعوت میکند.
خب، عشق این ۲ نفر از کجا سرچشمه گرفته است؟ چرا او به مدیرش با بازی کوروش تهامی که اتفاقا خیلی هم جوان سر به زیر و ماخوذ به حیایی است به خاطر شرایط خواهرهایش جواب سرراستی نمیدهد و از او مهلت میخواهد که فکر کند؛ اما به جوان گرافیستی که به نظر میرسد بیشتر با خواندن نامه خواستگاری مدیر به او تحریک شده و به نوعی خودش را در یک رقابت بیمعنا انداخته، جواب مثبت میدهد؟چه منطقی برای پذیرش رفتار شخصیتها پشت کار است؟
نمیشود راحت از کنار بازی خوب فاطمه معتمدآریا در نقش زنی که به مرور فلج شده گذشت. سکانس ور رفتن او با ویلچرش و برگشتش از انزوایی که نقص عضوش بر او تحمیل کرده، فصل قابل تاملی است که کمتر بازیگری جسارت و توانایی خلقش را دارد. دلیل فلج بودنش هم مهم نیست. استثنائا این از آن چیزهایی است که می شود با توجیه مدرن بودن روایت، آن را پذیرفت.
اما اصل ماجرا این است که این تلاش به نتیجه خیلی خوبی ختم نشده. پایان سردرگم و قصه بیسرانجام «خواب زمستانی» چیزی نیست که بشود با پایان باز و روایت مدرن توجیهش کرد. میشود گفت فیلم بیشترین ضربهاش را هم از همین نقطه میخورد. نتیجه این میشود که حاصل کار بیشتر به یک فیلم تلویزیونی شبیه است که اشتباهی و اتفاقی از مدیوم دیگری سردرآورده.
جابر تواضعی
منبع : روزنامه جام جم
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
خلیج فارس ایران آمریکا مجلس شورای اسلامی مجلس دولت حجاب شورای نگهبان دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران بودجه رئیسی
شهرداری تهران هواشناسی تهران شورای شهر شورای شهر تهران سلامت دستگیری پلیس فضای مجازی سیل قتل وزارت بهداشت
قیمت دلار ایران خودرو قیمت خودرو خودرو دلار مالیات بازار خودرو بانک مرکزی قیمت طلا مسکن تورم سایپا
تئاتر سریال دفاع مقدس تلویزیون موسیقی فیلم سینمای ایران بازیگر سریال پایتخت کتاب سینما قرآن کریم
شورای عالی انقلاب فرهنگی سازمان سنجش انتخاب رشته باتری
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین غزه جنگ غزه حماس روسیه اوکراین نوار غزه ترکیه طوفان الاقصی ایالات متحده آمریکا
استقلال فوتبال سپاهان تیم ملی فوتسال ایران فوتسال وحید شمسایی بازی باشگاه پرسپولیس تراکتور پرسپولیس جام حذفی آلومینیوم اراک
اپل ایلان ماسک آیفون تبلیغات گوگل مریخ فناوری سامسونگ ناسا
مواد غذایی خواب روانشناسی دندانپزشکی آلزایمر هندوانه بارداری مالاریا ویروس