پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


موقعیت کسب‌ و کارهایی که صاحبان آنها زنان می‌باشند


موقعیت کسب‌ و کارهایی که صاحبان آنها زنان می‌باشند
امروزه در بین كسب‌وكارهای كوچك، كسب وكارهایی كه صاحبان آنها زن می‌باشند از سریع‌ترین نرخ رشد برخوردارند. در سال ۱۹۷۸، ۳۰ درصد از كلیه كسب‌وكارها را در ایالات متحده آمریكا زنان صاحب بوده‌اند در حالیكه همین میزان در سال ۱۹۷۰ تنها %۵ از كل كسب‌وكارهای كوچك موجود بوده است و انتظار می‌رود كه بیش از نیمی از كسب و كارهای كوچك را در ایالت ویسكانسین تا سال ۲۰۰۰ زنان صاحب گردند.
لازم به ذكر است كه رشد كسب و كارهای ایجاد شده توسط زنان چهار برابر سایر كسب‌وكارها بوده و همچنین نرخ ورشكستگی و افول نیز در آنها پائین‌تر است.
هرچند درانگیزه كارآفرین مانند تمایل به استقلال اقتصادی، و همچنین ارضای درونی ناشی از ایجاد كسب‌وكار جدید میان زنان و مردان تفاوتی وجود ندارد، با این وجود انگیزش به سمت ایجاد یك كسب‌وكار جدید در زنان با مردان متفاوت است.
به طور معمول انگیزه یك كارآفرین زن در آغاز یك كسب‌وكار جدید سه ریشه عمده دارد:
۱) رئیس خود بودن
۲) پی بردن به نیاز بازار به یك كالا(و یاخدمات)
۳) كسب درآمد بیشتر
در مورد كارآفرینان مذكر مهم‌ترین انگیزه در آغاز یك كسب‌وكار جدید، ”كسب درآمد بیشتر“ بوده است و ”رئیس خود بودن“ در جایگاه دوم قرار گرفته است.
مسئله‌ای كه اینجا به نظر می‌رسد این است كه رسیدن به اهداف فوق‌الذكر برای زنان دشوارتر از مردان می‌باشد.
بر طبق گفتگوهای انجام‌شده، مشكلات زنان كارآفرین با مسائل سایر صاحبان كسب‌وكار یكسان است. ایجاد كسب‌وكار جدید به معنای زندگی توأم با نگرانی، عدم اطمینان، درآمد متغیر، بدهی، مسئولیت و ساعات طولانی كار است.
گاهی زنان كارآفرین در برخی از جنبه‌های بازرگانی كسب‌وكار از جمله حسابداری، بازاریابی و قوانین و مقررات كسب‌وكار ضعف آموزشی دارند، به طوری كه خود نیز شفاف و مستقیم نیازخود را به كسب آموزش و راهنمائیهای مدیریتی در اداره یك كسب‌وكار اذعان داشته‌اند.
كمبود آموزشهای لازم و یا فقدان مهارتهای لازم جهت اداره یك كسب‌وكار در برخی از موارد ناشی از فقدان فرصتهای برابر اشتغال در زمینه‌های فوق‌الذكر برای زنان می‌باشد، بدان معنا كه زنان قبل از ورود به عرصه كارآفرینی فرصت كمتری برای اشتغال در زمینه‌های نامبرده نسبت به مردان دارند.
همچنین نرم‌ها و ویژگیهای یك جامعه ممكن است زنان را از توانمندشدن در برخی عرصه‌ها باز دارد. گرچه به طور كلی ضعف مدیریتی، ناشی از فقدان تجربه لازم و یا كمبود مهارتهای مورد نیز امروزه نخستین دلیل افول كسب‌وكارهای كوچك، فارغ از جنسیت صاحبان كسب‌وكار می‌باشد. بنابراین تجربه مدیریتی و فنی و كسب مهارتهای شغلی در حین انجام كار جهت اداره موفق یك كسب وكار لازم است.
یافته دیگری كه بر مبنای مطالعات انجام‌شده به دست آمده است بیانگر آن است كه كارافرینان زن ممكن است در طول فعالیت اقتصادی خود با تعارض میان نقشهای خانوادگی و كاری مواجه شوند.
عموماً بیشترین تعارض میان نقشهای خانوادگی و كاری در بین زنان جوان و تازه ازدواج كرده كه سطح پائینی از رضایت زندگی و خوشبختی پس از ازدواج دارند، ایجاد می‌گردد. اگر در این مورد نیمه پر لیوان را بنگریم، در می‌یابیم كه زنان مدیران موفقی شده‌اند چراكه در مدیریت ورهبری شیوه‌های انسان‌دوستانه و عاطفی به كار می‌برند.
منبع : زنان کار آفرین