چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


اسلام در غرب از زنان محجبه آغاز می‏شود


اسلام در غرب از زنان محجبه آغاز می‏شود
۲۵سال پیش، در ۲۲ بهمن ۵۷، انقلاب اسلامی، در دامان پرمهر زنان و مردان سلحشور ایران متولد شد.در طول این سال‏ها زن و مرد ایرانی، دوشادوش هم، بر عهدی كه با شهیدان برای حفظ این هدیه خدایی بسته بودند، استوار ماندند، ناملایمات و نامهربانی‏های زمانه را به جان خریدند و از هیچ كوششی فروگذار نكردند.
و امروز این ملت نجیب و صبور، به شكرانه ۲۵ سالگی این جوان رعنا، یك دهه به میقات می‏روند و در جشن انقلاب، نام و یاد خدا و شهیدان را در فضایی به گستره ایران اسلامی عطر افشانی می‏كنند.افكار عمومی جهان نیز رفته رفته، انقلاب اسلامی ایران را باور می‏كنند و در برابر بهمینه این سرو بلند، سر تعظیم فرو می‏آورند. این روزها امید بخش ترین خبری كه خبرگزاری‏های بین المللی مخابره كردند، موج اسلام خواهی بانوان اروپایی و هراس سیاست مداران غربی از گسترش آن بود. درست در زمانی كه رسانه‏های گروهی و كارشناسان خبره جنگ روانی در غرب، با همكاری عوامل داخلی، تلاش می‏كردند كه به مردم ایران و جهان، ناتمامی رؤیای انقلاب اسلامی را القاء كنند و ختم آن را جشن بگیرند، به ناگاه دریای مواج بانوان محجبه در اروپا به خروش آمد و همه معادلات آنان را در هم ریخت. بانوان محجبه، تجسم نمادین ارزش‏های اسلام و انقلاب در قلب اروپا بودند كه عبور آرمان‏ها و پیام‏های انقلاب را از مرزهای جغرافیایی نوید می‏دادند. وقار، صلابت و نجابتی كه در زنان محجبه اروپایی به چشم می‏خورد، از نوع همان حضور سبزی است كه زنان مسلمان ایران، در عرصه‏های انقلاب اسلامی به نمایش گذاشتند.
● این رویداد بزرگ سیاسی و فرهنگی، نكات و پیام‏های درخور تأملی به همراه داشت؛
۱) الگوی زن انقلاب اسلامی، بـــه رغم فعالیت‏های خصمانه و نگاه‏های تحقیر آمیز جوامع توسعه یافته و جریان روشن اندیش داخلی، می‏رود تا به سرمشقی برای زنان اروپایی تبدیل شود. عمق و گستره این رویكرد، ظاهراً، به اندازه‏ای است كه بنیان‏های سیاسی غرب را با خطر جدی روبه رو كرده است. این حقیقت را می‏توان از سردر گمی و تدابیر عجولانه سیاست مداران خبره دولت‏های غربی، در ممنوعیت حجاب حدس زد. این تدابیر، به قدری ناشیانه اتخاذ شده‏اند كه به علت مخالفت آشكارش با شعارهای اساسی لیبرال دمكراسی، حتی با مخالفت صاحب نظران غربی رو به رو شده است.
۲) گرایش روبه رشد زنان به حجاب و هویت اسلامی، در كشورهایی رخ داده است كه مهد سكولاریسم و خاستگاه فمینیسم محسوب می‏شوند. مدینه فاضله‏ایی را كه فمینیست‏های وطنی در این سوی مرزها، تنها در ذهنشان مجسم می‏كنند، آنان با همه وجود درك كرده‏اند. با این حال، رویگردانی زنان اروپایی از این مدینه فاضله، نشان می‏دهد كه در پس ظاهر دل فریب رفاه و آزادی زنان حقایق تلخی نهفته است كه آنان را به ستوه آورده است. از درد و رنج‏های جانكاه زنان در جوامع صنعتی غرب، كه در زیر خرواری از جلوه‏های كاذب گم شده است، جامعه شناسان بسیاری سخن گفته‏اند. از نگاه اینان، تنهایی، غربت و نومیدی، بزرگ ترین فاجعه قرن است كه زنان را در غرب به سراشیبی افسردگی و خود كشی كشانده است:
«من گرایی، مصلحت اندیشی، منافع فردی و پرداختن به فرد و اصالت غرایز و لذت جویی و برخورداری و آسایش و عقل و سعادت جویی، اگرچه زن را از بسیاری از قیدهای اجتماعی و خانوادگی و مذهبی آزاد كرد، اما در عین حال، بسیاری از احساس‏های عمیق عاطفی و انسانی را از او گرفت و تنها رهایش؛ كرد زیرا مستقلش كرده بود. تنهایی، بزرگ ترین فاجعه قرن است. هالبواكس، در كتابی به نام «خود كشی» و دوركیم، در كتاب دیگری، آن هم با نام خودكشی، از نظر جامعه شناسی، خودكشی را در اروپا تحلیل كرده‏اند. خودكشی در شرق، حادثه‏ای گاه به گاه و استثنایی است؛ اما در اروپا نه حادثه، بلكه پدیده‏ای اجتماعی است، واقعه نیست، واقعیت است كه منحنی‏اشدر ممالك پیشرفته، روز به روز بالاتر می‏رود؛ زیرا انسان‏ها تنهایند:
كوه‏ها باهمند و تنهایند هم چو ما، باهمان تنهایان»
۳) گسترش روز افزون اسلام خواهی زنان در اروپا، نشان می‏هد كه آنان هویت گم شده خود را در الگوی نوینی جست وجو می‏كنند كه انقلاب اسلامی به جهانیان معرفی كرد. گزینه جدید، آمیزه‏ای از خودآگاهی، خودباوری، دین شناسی، دین داری، مسؤولیت پذیری و وقار است. زن ایرانی با آگاهی ازشرایط زمانه و اتكا بر همه استعدادها و ویژگی‏های زنانه، لذت جویی‏های فردگرایانه را به مسلخ برد و مسؤولیت پذیری در قبال همسر، فرزندان و جامعه راجایگزین آن ساخت. او زندگی را، نه در خود محوری، كه در زیستن و سوختن برای دیگران معنا كرد و عرصه چانه زنی حقوقی و رقابت با مردان و همسران را به یمن آموزه‏های دینی مسابقه یكدلی و همدلی تبدیل كرد. زن مسلمان ایرانی، غریب و تنها و گسسته از جامعه و خانواده نبود. او در عین استقلال رأی و خودباوری، به خانواده و جامعه عشق می‏ورزید و سرشار از امید و حركت بود. حجاب و نجابت او راه را برای همیشه بر شیء انگاری و نگاه‏های ابزاری و جنسی بست و هاله‏ای از معنویت و وقار برای او به ارمغان آورد. زنی كه انقلاب به جهانیان معرفی كرد، از سخنی دیگر بود.
از دیدگاه صاحب نظران، مهم ترین تأثیر انقلاب اسلامی در جامعه زنان را باید در تحول شخصیت زن ایرانی جست وجو كرد. زن ایرانی، در عصر انقلاب، با فاصله گرفتن از آرمان شهر تخیلی زن غربی، نقش تعیین كننده‏ای در تحولات اجتماعی و تاریخی كشور ایفا كرد. او اگر چه به تدوین برنامه‏ای منسجم برای زنان آن سوی مرزها توفیق نیافت، اما حضور آگاهانه و تأثیرگذارش در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، چراغی را فرا روی زنان دیگر كشورها، به ویژه كشورهای اسلامی قرار داد.
امروز زنان مسلمان و غیر مسلمان در سراسر جهان به راه سومی می‏اندیشند كه نه برخاسته از جمود و تحجر و نه برآمده از خود باختگی در برابر اسطوره غرب است و صد البته كه خود را در شناخت این راه سوم، مدیون زن ایرانی می‏دانند.
۴) هویت یابی و اسلام خواهی زنان اروپایی، افزودن بر امیدهایی كه برانگیخت، این هشدار را نیز برای جامعه زنان به همراه داشت كه راه رفته غرب را دوباره نیازمایند. رویگردانی زنان غرب از گزینه‏های فمینیستی و فریاد اعتراض و دادخواهی آنان، زنگ‏های خطر را برای سیل مشتاقانی كه قبله آمال خود را در غرب و زن غربی قرار داده‏اند، به صدا درآورد. در این میان، آن چه تعجب و تأسف دوست داران اسلام و انقلاب را برانگیخت، مواضع برخی شخصیت‏ها و نهادهای دولتی و غیر دولتی در داخل كشور بود. درست در زمانی كه زنان به ظاهر متنعم و آزاد جوامع غربی، برای تحقق رؤیاهای فراموش شده خود، به الگوی زن مسلمان ایرانی اقتدا كرده‏اند، گروهی به طناب پوسیده و نخ نمای آرمان شهرهای تخیلی غرب آویخته‏اند و بر پذیرش كنوانسیون و دیگر مدل‏های غربی اصرار می‏ورزند. تأسف بارتر آن كه گروهی دیگر، با نام زن ایرانی، كشف حجاب كرده ودرمجامع بین المللی شركت می‏كنند، غافل از آن كه خبرگزاری‏های بین المللی برای فرو كاستن از موج اسلام خواهی بانوان در غرب و سرخوردگی آنان، از چهره‏های مكشوف زن ایرانی استفاده كرده و آن را به نمایش عمومی می‏گذارند.
۵) زن مسلمان ایرانی و رسالت جهانی: به هرحال، با گسترش موج اسلام خواهی زنان در جهان، دوران جدیدی برای زن مسلمان ایرانی آغاز شده است. با ترسیمی كه از وضعیت زنان در شرایط موجود صورت گرفت، می‏توان ابعاد و اهمیت رسالت جهانی زن مسلمان را به خوبی درك كرد. این دوره جدید، اقتضائاتی دارد كه باید آن‏ها را به درستی شناخت و متناسب با آن‏ها تدابیری اتخاذ كرد:
الف)گروه‏هایی كه به مقام مرجعیت رفتاری دیگر انسان‏ها می‏رسند، مسؤولیت خطیری در بازشناسی و اصلاح مستمر خود و جامعه پیرامون دارند. این مطلب را بر یافته‏های علمی، معارف وحیانی نیز تأكید می‏كند. حضرت امیر(ع) نیز در فرازی حكیمانه، به همه كسانی كه داعیه حركت‏های اصلاحی دارند، موكدا سفارش می‏كند كه نخست در خانه‏های خود بنشینید و خود سازی پیشه كنند.بر این اساس، زنان مسلمان ایران، برای توفیق در انجام دادن رسالت جهانی خود، باید در اولین گام، به بازشناسی آسیب ها، توانایی‏ها و قابلیت‏های خود بپردازند و زمینه‏های لازم را برای پویایی و بالندگی در عرصه دانش و پارسایی فراهم آورند.
ب) تبیین و معرفی الگوی مطلوب: ضرورت دیگری كه برای انجام دادن رسالت جهانی زنان مسلمان ایران وجود دارد، تلاش برای تبیین و معرفی الگوی مطلوب است. زن ایرانی باید این حقیقت را در نظر بگیرد كه اگر بخواهد همواره گزینه‏های غربی را نقد كند و خود، الگویی را معرفی نكند، قطعا كاری از پیش نخواهد برد. آن چه حركت انتقادی را تكمیل كرده و به نتیجه می‏رساند، ارائه الگویی عملی است كه بتواند در همه زمینه ها، خط مشی و شیوه عمل را به زنان آموزش دهد و آنان را از بلاتكلیفی خارج سازد. ناگفته پیدا است كه در این مقام، باید تدریجی عمل كرد و یا ارائه الگو را به آینده موكول كرد، ؛ زیرا زن نیز مانند هر فرد دیگری كه در جامعه زندگی می‏كند، همواره در موقعیت‏هایی قرار می‏گیرد كه نیازمند عكس العمل است. حال اگر دستورالعمل و الگوی مناسبی نیابد، معطل نمانده و به روش‏های نامناسبی كه در دست رسی قرار دارد، متوسل خواهد شد.
منبع : نشریه حورا